هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
107362
نام: خادم الشهدا
شهر: تهران
تاریخ: 3/27/2013 11:51:50 PM
کاربر مهمان
  بسم رب الشهدا
من برگشتم.دل ، عقل ، صبر ، عشق ، گناه،
واژه های پرتکرار زندگی. اما تنگند.
اونقدر تنگ که به تن حرف های دل ما نمیشینن.
من برگشتم.سفر ، دنیا ، آخرت! بیم! امید، وهم.
خدایا کجایی؟
سهراب می گفت در این نزدیکی.
قصد ، مقصد ، ایمان ، مهم ، شاکی ، راضی
عاقبت چه خواهد شد!؟
خدایا بین واژه ها و این دنیا و بهشت و جهنم گم شدم.
خدایا تو کجایی؟
سهراب می گفت در این نزدیکی.
من برگشتم.بیا با من باش.
107361
نام: صبر
شهر: هفت شهر عشق
تاریخ: 3/27/2013 11:49:09 PM
کاربر مهمان
  با معرفت از همدان ،شاید نظرم بادیگران فرق بکنه پس خوب فکر کن وبا توجه بانظرات و شرایطت عمل کن.اگه اون هم تو را دوست داره وعاشقته وتصمیم ازدواج دارید سه شرط بذار

1-بش بگو اگه میخوای به من برسی باید ترک کنی ومن کمکت میکنم

2-شرط دوم تو محضر شرط ضمن عقد بذار که اگه دوباره معتاد شدی حق طلاق با من(تو)است

3- مهریه را هم عاقلانه بگیر که عامل باز دارنده باشه مثلا به نذر5تن 5تا سکه نباشه اقلا 300سکه باشه حق طلاق همراه با مهریه، این عوامل برای او باز دارنده است.
بازم میگم احساسی برخورد نکن بلکه عاقلانه تصمیم بگیر
اللهم صل علی محمد وال محمد
107360
نام: خادم الشهدا
شهر: تهران
تاریخ: 3/27/2013 9:27:18 PM
کاربر مهمان
  بسم رب الشهدا
ما وارثان و پرچمداران آن نسل سرخ و سبزیم که در میان قلب پاک و سپیدش جز الله جای ندارد!
107359
نام: mortazaganbare
شهر: tabriz
تاریخ: 3/27/2013 9:07:18 PM
کاربر مهمان
  tamam arezom ina ka baram karbobla
107358
نام: خادم الشهدا
شهر: تهران
تاریخ: 3/27/2013 8:54:07 PM
کاربر مهمان
  بسم رب الشهدا
سلام
من برگشتم.
107357
نام: خدایا تنها پناهم تویی
شهر: بابل
تاریخ: 3/27/2013 8:39:27 PM
کاربر مهمان
  سلام دوستای حرف دلی واسم دعا کنید خیلی بهم ریخته ام
دعا کنید از این وضعیت خلاص شم دارم روانی میشم
107356
نام: سیف الدوله
شهر: قدس
تاریخ: 3/27/2013 8:29:25 PM
کاربر مهمان
  نام: خسته
شهر: دنیای فانی
سلام و عرض ادب/
مومن خدا صبور باشید اتفاقی که پیش نیامده اینقدر بی تابی میکنید!

ایام عزیزی هستند با صاحب این ایام معامله ای بکنید ،یقین دارم جواب خواهید گرفت و به آرامش خواهید رسید!

به نظر شما چرا وقتی خداوند امر میکنه فلان کار رو انجام بدید و از فلان کار اجتناب کنید و ما عمل نکنیم و هرگاه دچار مشکل شدیم و تقاضای مرگ کردیم؛چه لزومی می بینید خدا باید اجابت کنه؟
107355
نام: سیف الدوله
شهر: قدس
تاریخ: 3/27/2013 8:23:16 PM
کاربر مهمان
  نام: زحل
شهر: قائمشهر
سلام و عرض ادب/
استخاره خوب نیست نتیجه عکس میده!یا حق

برا سلامتی رهبر عزیز یه صلوات بفرستید!تشکر
107354
نام: لیلا
شهر: شیراز
تاریخ: 3/27/2013 7:49:14 PM
کاربر مهمان
  تمام آرزوم اینه که یه بار دیگه برم کربلا.
107353
نام: خدایا تنها پناهم تویی
شهر: بابل
تاریخ: 3/27/2013 7:43:39 PM
کاربر مهمان
  خدایا میدونم بدم و هروقت مشکلی برام پیش میاد صدات میزنم ولی با تمام بدیم تا حالا هرچی ازت خواستم بهم دادی گاهی اوقات با خودم میگم شاید مشکلاتو سر راهم میذاری تا صدات بزنم من از این مشکلات گله ای ندارم چون منو به تو نزدیک میکنه ولی التماست میکنم خودت راه رو بهم نشون بده نذار اشتباه برم بدجوری تو دوراهی گیر کردم نمیدونم چرا هروقت میخوام فراموشش کنم یه کاری میکنی دوباره بهش دل ببندم نمیدونم واقعا به صلاحمه یا اینکه میدونی با فراموش کردنش دیوونه میشم دوباره مهرشو به دلم میندازی خداجونم خواهش میکنم اگه به صلاحم نیست خودت مهرشو از دلم بیرون ببر تا حالا از ندیدنش گله میکردم ولی الان که تو دید و بازدید عید میبینمش بیشتر بهم میریزم مخصوصا که خونمون نیومد نمیدونم هنوز کینه دو سال پیشو تو دلش داره یا اینکه خجالت میکشه با مامانم حرف بزنه خدایا منو پیش مامان ضایع نکن دقیقا چیزهایی که مامانم گفته داره صورت میگیره خدایا خواهش میکنم یه کار کن این دفعه خونه هرکی میریم خودش بیاد با مامان حرف بزنه و بابت دوسال پیش ازش عذرخواهی کنه اون دفعه که عید دیدنی خونمون نیومد بدجوری داغونم کرد با خودم گفتم از این به بعد هرخواستگاری واسم اومد دیگه جواب منفی نمیدم تصمیم گرفتم بیخیالش بشم ولی دو روز نشد که رفتیم خونشون و انگار نه انگار میخواستم بیخیالش بشم خودت کمکم کن اگه باید فراموشش کنم خودت مهرشو از دلم بیرون ببر
خداجونم یه کار کن این دفعه که شام دعوت میکنیم بیاد خونمون نذار پیش مامان ضایع بشم، نذار انقد بقیه پشت سرش حرف بزنن یه نظر بهش کن آدم خیلی خوبی بشه که دیگه هیچکس نتونه ازش بد بگه
خدایا خودت کمکم کن گاهی اوقات میگم خدایا هیچ دختری رو عاشق نکن ولی بعدش میگم خدایا ازت ممنونم که عاشقم کردی چون مسیر زندگیم عوض شد اگه عاشقش نمیشدم الان یه تصمیم دیگه میگرفتم و معلوم نبود عاقبم چی میشد خدایا دستمو بگیر یه جور ازدواجمون رو ردیف کن با اینکه خانواده ها اصلا باهم خوب نیستن ولی اگه تو بخوای میتونی همه چیزو ردیف کنی
دیگه طاقتم تموم شده دلم برای اون روزا که با مامان و بابا خوب بود تنگ شده اون روزایی که همش به مامان میگفت باهم مسافرت بریم نمیدونم چی شده یعنی واقعا همون آدمه؟ چرا انقد کینه ای شده؟ چرا الان حتی به مامان سلام هم نمیکنه
خدایا داغونم دیگه نمیتونم درس بخونم هرکی جای من بود تو درسا افت میکرد تو کمکم کردی تا بتونم درس بخونم توکل به تو بهم آرامش میده ولی خداجون الان واقعا صبرم تموم شده یا منو بهش برسون یا یه کار کن ازش بدم بیاد به طوری که حتی یادم نیاد یه زمانی دوسش داشتم
<<ابتدا <قبلی 10742 10741 10740 10739 10738 10737 10736 10735 10734 10733 10732 بعدی> انتها>>



Logo
https://old.aviny.com/guestbook/default.aspx?Page=10737&mode=print