اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
106942 |
نام:
مریم
شهر:
تهران
تاریخ:
3/17/2013 10:04:55 AM
کاربر مهمان
|
سلام به اهالی حرف دل
سوگند جان قبول باشه زیارتت. ان شاالله سفر حج بری
خروش بزرگوار ممنون از زحمتی که برای به روز کردن شعر حرف دل کشیدی. خیلی زیباست. خدا خیرت بده
|
|
106941 |
نام:
عطیه
شهر:
کربلا
تاریخ:
3/17/2013 10:03:22 AM
کاربر مهمان
|
باتبریک بمناسبت ولادت عقیله بنی هاشم حضرت زینب سلام الله علیها . وبا تشکر فراوان ازجناب آقای خروش بزرگوار برای بروز رسانی سروده حرف دل . دلاورعزتتون مستدام .
زينب كبرى (س) روز پنجم جمادى الاول سال 5 يا 6 هجرت در مدينه چشم به جهان گشود. خبر تولد نوزاد عزيز، به گوش رسول خدا (ص) رسيد. رسول خدا (ص) براى ديدار او به منزل دخترش حضرت فاطمه زهرا (س) آمد و به دختر خود فاطمه (س) فرمود:
((دخترم ، فاطمه جان ، نوزادت را برايم بياور تا او را ببينم )).
فاطمه (س) نوزاد كوچكش را به سينه فشرد، بر گونه هاى دوست داشتنى او بوسه زد، و آن گاه به پدر بزرگوارش داد. پيامبر (ص) فرزند دلبند زهراى عزيزش را در آغوش كشيده صورت خود را به صورت او گذاشت و شروع به اشك ريختن كرد. فاطمه (ص) ناگهان متوجه اين صحنه شد و در حالى كه شديدا ناراحت بود از پدر پرسيد: پدرم ، چرا گريه مى كنى ؟!
رسول خدا (ص) فرمود: ((گريه ام به اين علت است كه پس از مرگ من و تو، اين دختر دوست داشتنى من سرنوشت غمبارى خواهد داشت ، در نظرم مجسم گشت كه او با چه مشكلاتى دردناكى رو به رو مى شود و چه مصيبتهاى بزرگى را به خاطر رضاى خداوند با آغوش باز استقبال مى كند)).
در آن دقايقى كه آرام اشك مى ريخت و نواده عزيزش را مى بوسيد، گاهى نيز چهره از رخسار او برداشته به چهره معصومى كه بعدها رسالتى بزرگ را عهده دار مى گشت خيره خيره مى نگريست و در همين جا بود كه خطاب به دخترش فاطمه (س) فرمود: ((اى پاره تن من و روشنى چشمانم ، فاطمه جان ، هر كسى كه بر زينب و مصايب او بگريد ثواب گريستن كسى را به او مى دهند كه بر دو برادر او حسن و حسين گريه كند)).(1)
ازهمه دوستان التماس دعا دارم یاعلی
|
|
106940 |
نام:
سامان
شهر:
تاریخ:
3/17/2013 10:02:01 AM
کاربر مهمان
|
سلام به همگي
آمار طلاق داره ميره بالا لطفا كساني كه ازدواج مي كنند هم بگند كه بدونيم لااقل از هر چندتا طلاق، يك ازدواج هم داريم / مشاور تقويت قلبها رو هم از دست داديم خانم سايه هر جا هستند موفق باشند
يكم هم از خانم سايه و بعضي ديگر خانم شيدا/مشهد و نردباني سوي خدا ياد بگيريم از خانم زينب از اصفهان يكي از دوستان جمله قشنگي نوشته بود بابا شوهر ناياب شده از نوع خوبش و متوسطش هم كه كم هست آخه چراهمش جدايي ، مگه شما با هم خوشي نداشتين چطور اون
موقع كسي نيست وقتي صفا و صميميت هست ديگراني رو نمي بينيد كه شكايت و گله كنيد تا چيزي كم و زياد ميشه دري به تخته ميخوره خداحافظ نشد كه داريم ظلم ميكنيد به خودتون ------ ... نام شهر من كه متوجه نشدم سه نقطه شعر جديدي يا اسم جديد بزن كنار اعلام هويت كن ---- سلام نام : سلام آخر خداييش دلمون گرفت آخه دل ما مثل گنجشكه مخصوصا با سلام آخر
----------- سلام خانم زهرا از اراك كاري نداره ميتونيد يكه پيامك كوتاه بزنيد بهمين راحتي هزينه اي هم نداره
|
|
106939 |
نام:
خدايا هر چه تو بنامي ...
شهر:
ملكوت اعلي
تاریخ:
3/17/2013 10:01:33 AM
کاربر مهمان
|
و خدايي كه تو را مي خواند...
امام سجاد عليه السلام در صحيفه سجاديه فرموده اند: بار خدايا قرآن را نوري قرار داده اي كه در پرتو آن از تاريكيهاي گمراهي و ناداني برهيم.
شيدا خواهر گلم از مشهد
لطفاً 10 جزء باقيمانده رو براي من ثبت بفرمائيد.
اميدوارم لحظه لحظه ي زندگيتون پُر باشه از اين نور الهي... ان شاء الله
اجركم عندالله
اللهم عجل لوليك الفرج(آمين)
|
|
106938 |
نام:
صبر عجول
شهر:
هفت شهر عشق
تاریخ:
3/17/2013 9:46:48 AM
کاربر مهمان
|
سلام شهید اوینی دیشب فکر میکردم دیدم جناب هود بی راه نگفته آره میشه جمع اضداد شد صبورم در برابر مشکلات و عجولم برای رسیدن به واقعیت و حقیقت. حرف دل اسمم"صبر عجول"شد. هوالاول والاخر الظاهر والباطن و...اوینی عزیزم دیشب خدا بم گفت چقدر خودخواهی گفت :تمام کسایی که توحرف دلند اولش ازهفت شهر عشق عبور میکنند حرف دل منو ببخشید. خسته عزیز ازدنیای فانی کجایی؟ منظرتم.بوی سیب ببخشید فکر میکردم خانم هستید حالا که جانبازید اگه هنوز مشرف نشدید منو حرم ابوالفضل یاد کنید. شیدا من که گفتم 8جزءدیگه قران و5دورصلوات ثبت کن. خروش این رسمش نیست مهمون دعوت کنی وخودت نباشی. فاطمه ازشیراز عزیزم چته؟دلم غصه دار شد. حرف دل امضام از ومن الله التوفیق به صلوات تغییر کرد اون مال مدیریت گویا من غصبش کرده بودم/الهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم
|
|
106937 |
نام:
فهیمه خوش کلام
شهر:
قم
تاریخ:
3/17/2013 9:42:14 AM
کاربر مهمان
|
سلام به روی ماهتون همه چی درست بود برای اینکه برم جنوب ولی معاونت اداره گفته دلیل کاری مرخصی روز 28 خیر..فرمود به......... از این ها که بگذریم هر کی ندونه من خیلی خوب می دونم جنوب دعوتی درمرام شما سابقه نداشت نمی دونم اینبار یعنی چی شد دعوتم نکردید نه چون من فقط شما را دارم چون خوب می دونید اگه خبر نیکی و حال خوبی اول به شما ها می گویم سال نیکی همراه با ظهور حضرت برای همه شما ارزو می کنم خدا قوت عید حضرت زینب سلام الله علیها نیز بر شمایان گرامی باد التماس دعا فراوان فهیمه
|
|
106936 |
نام:
سلام آخر
شهر:
تاریخ:
3/17/2013 9:31:00 AM
کاربر مهمان
|
غروبم مرگ رو دوشم طلوعم کن تو میتونی تمومم سایه می پوشم شروعم کن تو میتونی
شدم خورشید غرق خون میون مغرب دریا منو با چشمای بازت ببر تا مشرق رویا
دلم با هرتپش با هر شکستن داره میفهمه که هر اندازه خوبه عشق همون اندازه بی رحمه
چه راههایی که رفتم تا بفهمم جز تو راهی نیست خلاصم کن از عشقایی که گاهی هست و گاهی نیست
تو خوب سوختن رو میشناسی سکوتو از اونم بهتر من آتیشم یه کاری کن نمونم زیر خاکستر
میخوام مثل همون روزا که بارون بود و ابریشم دوباره تو حریر تو مثل چشمات ابریشم
(((((((((((((()))))))))))))))))) ازین رویای طولانی ازین کابوس بیزاریم
ازین حسی که میدونی و میدونم بهم داریم
ازینکه هر دو میدونیم نباید فکر هم باشیم
ازینکه که تو کجا میری اگه یه لحظه تنهاشی
نه میتونم ازین احساس رهاشم تا تو تنها شی
نه اون اندازه دل دارم ببینم با کسی باشی
نمیــــــــــ تونم
دارم می سوزم از وهم تبی که هر دو می گیریم
ازینکه هردومون با هم لبِ یک تیغ راه میریم
لبِ یک تیغ راه میریم
برای زندگی با تو ببین من تا کجا میرم
واسه یک روز این رویا دارم هر روز می میرم
میــــــــ میرم
نه میتونم ازین احساس رهاشم تا تو تنها شی
نه اون اندازه دل دارم ببینم با کسی باشی
نمیــــــــــ تونم (((((((((((((((((()))))))))))))))))))))))))
|
|
106935 |
نام:
سیف الدوله
شهر:
قدس
تاریخ:
3/17/2013 9:27:31 AM
کاربر مهمان
|
احاديثي در مورد روابط زن و مرد نامحرم
احاديثي در مورد روابط زن و مرد نامحرم
احاديثي در مورد روابط زن و مرد نامحرم
احاديثي در مورد روابط زن و مرد نامحرم
1- پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله:
هر کس با یک زن نامحرم دست بدهد، روز قیامت در غل و زنجیر به محشر وارد میشود و خداوند دستور میدهد که او را به آتش جهنم بیفکنند، و هر کس با یک زن نامحرم شوخی کند ، در مقابل هر کلمة حرامی که به او گفته است، هزار سال حبس خواهد شد.
2- امام صادق در حدیث مناهی فرمود: «رسول خدا فرمان داده بود که زن مسلمان با مردان نامحرم بیش از پنج کلمه – که آن هم در موضوعات ضروری باشد- سخن نگوید».
3- پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله:
النّظّر سهم من سهام ابلیس فمن ترکها خوفاً من الله اعطاه الله ایماناً یجد حلاوته فی قلبه؛ نگاه به نامحرم، تیری از تیرهای شیطان است هر کس آن را از خوف خدا ترک کند خداوند حلاوت ایمان را به او می چشاند.
4- پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله: «عفُّوا عَن نساء الناس تَعِفَّ نُساءَکم؛
در مورد زنان مردم عفت بورزید تا دیگران نیز در مورد زنان شما عفت بورزند و زنان شما از تعرض نامحرمان در امان بمانند».
5- پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله: تمام چشمها در روز قیامت گریان خواهد شد، مگر چشمی که از خوف و عظمت خدا بگرید، و چشمی که از حرام بسته شود، و چشمی که در راه خدا شبها بیدار بماند و شب زنده داری کند.
56- پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله: «هر کس چشمان خود را از نگاه به زن نامحرم پرکند (و با خیال راحت به این نگاه خود ادامه دهد)، خداوند متعال در روز قیامت میخهای آتشین به چشمان او فرو خواهد برد و بعد از رسیدگی به کار مردم، دستور خواهد داد که او را به آتش جهنم بیندازند»
7- یکی از راویان می گوید در کوفه به زنی قرآن می آموختم، روزی با او شوخی کردم، بعد به دیدار امام باقر (علیه السلام) شتافتم، فرمود: آن که ( حتّی) در پنهان مرتکب گناه شود خداوند به او اعتنا و توجّهی ندارد، به آن زن چه گفتی؟ از شرمساری چهره ام را پوشاندم و توبه کردم، امام فرمود: تکرار نکن.
8- حضرت علی (علیه السلام) : اختلاط و گفتگو مردان با زنان نامحرم سبب نزول بلا و بدبختی خواهد شد ، و دلها را منحرف میسازد.
9- پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله:هر خانمی که خود را معطر و خوشبو کند ( عطر بزند ) و سپس از خانه خارج شود ، همواره مورد لعنت خدا و ملائکه خواهد گرفت ، تا وقتی که به خانه برگردد ، هرچند برگشتش به خانه طول بکشد.
10- پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله: شیطان به حضرت موسی (ع) گفت : ای موسی ! با زنی که به تو محرم و یا حلال نیست خلوت مکن ( تنها مباش ) ، به خاطر آنکه هیچ مردی با زن نامحرمی خلوت نمی کند ، مگر این که من همراه آن دو هستم. ( و خودم شخصا آن دو را برای گناه و رابطه نامشروع تحریک و وسوسه می کنم )
11- امام صادق علیه السلام فرمود : هر کس نامحرمی را دید و چشم خود را به طرف آسمان بلند کرد یا بست، خداوند در بهشت، حورالعین بهشتی را به عقدش درمیآورد.
12- امام باقر علیه السلام: سخن گفتن با زن نامحرم ، از دامهای شیطان است.
|
|
106934 |
نام:
زينب
شهر:
اصفهان
تاریخ:
3/17/2013 9:22:36 AM
کاربر مهمان
|
سلام به خسته از دنياي فاني ببخش اينو ميگم كارت بزرگترين اشتباهي و همچنين خيانت به همسرت بجاي اينكه با ان مرد حرفي ميزني و بش وابسته شدي ميتوني يه كاري كني كه با شوهرت هم يجورايي حرف بزني و طرف خودت بكشيش و باش حرف بزني و بش وابسته بشي و دوستش داشته باشي همينطور كه گفتي ان مرد دوست داري ميشه شوهرت دوست داشته لااقل اين شريك زندگيته به اين فكر كن همينطور كه گفتي اون زنش بش خيانت كرده اولا از كجا معلوم زنش بش خيانت كرده شايد خودش به اون خيانت كرده كه فقط خدا ميدونه حرفش راست يا دروغ پس شما هم سعي نكن به همسرت خيانت كني كه اين اشتباه بزرگ جبران ناپذير هس و زندگيت خراب ميشه گفتي دوس داري با يكي حرف بزني و باش درد ميكني چرا رفتي سراغ جنس مخالف باش درد دل كني اگه منظورت دوس داري با جنس مخالف درد كني اول اينكه با عقل جور نميشه بعد هم باز ميگم شوهرت هس و اگه نميتوني حتما برادر داري حتي اگه با اونا راحت نيستي اشكال نداره تحمل كن بهتر از اينكه ابروت بره ابروي ادم مث اب ريختن رو زمين اگه بريزه نميشه جمع كرد و اگه هدفت فقط دوس داري يكي باش درد كني ميتوني با هم جنس خودت مادرت، يا خواهرت و اگه با اينا نشد حتما يدوست دختر داري البته باز هم مراقب باش چون ادم بايد يدوستي داشته باشه كه چيزاي خوب از ياد بگير ببخش زياد حرف زدم انشاالله موفق باشي و ان مرد از ذهنت پاك كني چون عاقبت خوبي نداره
|
|
106933 |
نام:
سیف الدوله
شهر:
قدس
تاریخ:
3/17/2013 9:21:29 AM
کاربر مهمان
|
تولد زينب(س) و گريه پيامبر بر مصايب آن
زينب كبرى (س) روز پنجم جمادى الاول سال 5 يا 6 هجرت در مدينه چشم به جهان گشود. خبر تولد نوزاد عزيز، به گوش رسول خدا (ص) رسيد. رسول خدا (ص) براى ديدار او به منزل دخترش حضرت فاطمه زهرا (س) آمد و به دختر خود فاطمه (س) فرمود:
((دخترم ، فاطمه جان ، نوزادت را برايم بياور تا او را ببينم )).
فاطمه (س) نوزاد كوچكش را به سينه فشرد، بر گونه هاى دوست داشتنى او بوسه زد، و آن گاه به پدر بزرگوارش داد.
پيامبر (ص) فرزند دلبند زهراى عزيزش را در آغوش كشيده صورت خود را به صورت او گذاشت و شروع به اشك ريختن كرد.
فاطمه (ص) ناگهان متوجه اين صحنه شد و در حالى كه شديدا ناراحت بود از پدر پرسيد: پدرم ، چرا گريه مى كنى ؟!
رسول خدا (ص) فرمود: ((گريه ام به اين علت است كه پس از مرگ من و تو، اين دختر دوست داشتنى من سرنوشت غمبارى خواهد داشت ، در نظرم مجسم گشت كه او با چه مشكلاتى دردناكى رو به رو مى شود و چه مصيبتهاى بزرگى را به خاطر رضاى خداوند با آغوش باز استقبال مى كند)).
در آن دقايقى كه آرام اشك مى ريخت و نواده عزيزش را مى بوسيد،
گاهى نيز چهره از رخسار او برداشته به چهره معصومى كه بعدها رسالتى بزرگ را عهده دار مى گشت خيره خيره مى نگريست و در همين جا بود كه خطاب به دخترش فاطمه (س) فرمود:
((اى پاره تن من و روشنى چشمانم ، فاطمه جان ، هر كسى كه بر زينب و مصايب او بگريد ثواب گريستن كسى را به او مى دهند كه بر دو برادر او حسن و حسين گريه كند)).
ولادت و پرورش زينب درست ترين گفتار آن است كه سيدتنا زينب كبرى (س) در پنجم ماه جمادى الاولى سال پنجم هجرى به دنيا آمده ،
و تربيت و پرورش آن دره يتيمه و مرواريد گرانبها و بى مانند در كنار پيغمبر اكرم (ص) بوده ، و در خانه رسالت راه رفته ،
و غذاي خود را از وجود مطهر زهراي مرضيه(س) تناول نموده ، و از دست پسر عموى پيغمبر، اميرالمؤ منين (ع) غذا و خوراك خورده و نمو نموده ، نمو قدسى و پاكيزه ،
و با سعادت و نيكبختى ، و پرورش يافته پرورش روحانى و الهى ، و به جامه هاى عظمت و بزرگى به چادر پاكدامنى و حشمت و بزرگوارى پوشيده شده ،
و پنج تن اصحاب كساء به تربيت و پرورش و تعليم و آموختن و تهذيب و پاكيزه گردانيدن او قيام نموده و ايستادگى داشتند،
و همين بس است كه مربى و مؤدب و معلم او ايشان باشند.
سالروز میلاد زینت پدر حضرت زینب کبری سلام الله علیها بر همه شیفتگان راه امامت و ولایت و دوستان حرف دلی مبارکباد!
|
|