اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
105252 |
نام:
جان و جوانیم فدای رهبرم
شهر:
شهرخدا
تاریخ:
2/18/2013 8:53:33 AM
کاربر مهمان
|
ظرف ها را از مادر گرفت، شست و گفت: " دستات دیگه حساسیت گرفته مادر. "
مادر رفت سراغ غذا که روی اجاق گاز بود. پسر، دنبال مادر رفت؛ مثل اینکه می خواست چیزی به مادر بگوید. رفت کنار مادر و خیلی مؤدب گفت: " مادر چرا اسمم را گذاشتید فرزام؟! چرا علی نه؟! حسین نه؟! . . . " و ادامه داد که : " آخه آدم با شنیدن فرزام، یاد هیچ انسان خوبی نمی افته! من اصلاً صاحب نامم رو نمی شناسم که بخوام بهش افتخار کنم! "
از همان روز به بعد بود که همه، علی صدایش می زدند . . .
|
|
105251 |
نام:
جان و جوانیم فدای رهبرم
شهر:
شهرخدا
تاریخ:
2/18/2013 8:52:56 AM
کاربر مهمان
|
به او گفتم که درست نیست دائم زن و بچه ات را از این طرف به آن طرف می کشی، بیا شهرضا یک خانه برایت بخرم. گفت: " نه! حرفِ این چیزها را نزن، دنیا هیچ ارزشی ندارد، شما هم غصه ی مرا نخور، خانه ی من عقب ماشنیم است، باور نمی کنی بیا ببین! "
همراهش رفتم در عقب ماشین را باز کرد: " سه تا کاسه، سه تا بشقاب، یک سفره پلاستیکی، دو تا قوطی شیر خشک و یه سری خرده ریزه. "
گفت: " این هم خانه . . . دنیا را گذاشته ام برای دنیا دارها، خانه هم باشد برای خانه دارها . . . "
|
|
105250 |
نام:
جان و جوانیم فدای رهبرم
شهر:
شهرخدا
تاریخ:
2/18/2013 8:52:22 AM
کاربر مهمان
|
برای سرش جایزه گذاشته بودند، هر روز هم قیمتش را می بردند بالاتر؛ مگر کسی جرأت داشت بهش نزدیک بشه؟
توی یکی از عملیات ها، خودم بیسیم ضد انقلاب را شنود می کردم. از همان اول کار، کم آوردند. با فرمانده ی بالاترشان تماس گرفتند. گفتند: اوضاع قمر در عقربه؛ چی کار کنیم؟
طرف پرسید: کاوه هم همراشونه؟
گفتند:بله.
گفت: پس بکشین عقب!!
|
|
105249 |
نام:
جان و جوانیم فدای رهبرم
شهر:
شهرخدا
تاریخ:
2/18/2013 8:51:38 AM
کاربر مهمان
|
بسم الله را گفته و نگفته، شروع کردم به خوردن غذا. حاجی داشت حرف می زد و سبزی پلو رو با تن ماهی قاطی می کرد. هنوز قاشق اول را نخورده، رو کرد به عبادیان و پرسید: عبادی! بچه ها شام چی داشتن؟؟
- همینو حاجی.
- واقعاً؟ جون حاجی؟
عبادیان نگاهش رو دزدید و گفت: تُن رو فردا ظهر می دیم.
حاجی قاشق رو برگرداند. غذا توی گلوم گیر کرد.
- حاجی جون، به خدا فردا ظهر بهشون می دیم. حاجی همین طور که کنار می کشید، گفت: " به خدا منم فردا ظهر می خورم. "
|
|
105248 |
نام:
جان و جوانیم فدای رهبرم
شهر:
شهرخدا
تاریخ:
2/18/2013 8:48:04 AM
کاربر مهمان
|
بچه شوخ طبعی بود، اهل دزفول. تو جبهه فرمانده بود.
موشک خورده بود به خونه شون و همه شهید شده بودند.
یکی رفته بود خبر بده. کلی در مورد شهادت و فضیلت اون سخنرانی کرده بود. طرف هم طاقتش طاق شده بود گفته بود: " اصل حرفتو بزن. "
جواب داده بود که: " خونواده ات توی موشک بارون مجروح شده اند. باید برگردی دزفول. "
- " خوب اول بگو! فکر کردم شهید شدن این جوری حرف می زنی! کار دارم باید بمونم. "
- " راستش زخمی نشدن، شهید شدن. "
- " پس خوش به سعادتشون! حالا دیگر اصلا برنمی گردم! نمی تونم برگردم. "
برهم نگشت هیچ وقت . . .
|
|
105247 |
نام:
سیف الدوله
شهر:
قدس
تاریخ:
2/18/2013 8:32:01 AM
کاربر مهمان
|
نام: ملتمس دعا شهر: آشوب سلام و عرض ادب/
استخاره شما عالیست/انشالله جواب میگیرید/یا حق
یه صلوات برای سلامتی رهبر معظم انقلاب بفرستید
|
|
105246 |
نام:
خروش!
شهر:
همین دور و برا
تاریخ:
2/18/2013 8:06:45 AM
کاربر مهمان
|
اعوذ بالله من الشیطان الرجیم...
شاید شما هم در دوستی های خود بارها شیطان را دیده اید...
ابلیس می تواند خیلی طبیعی به شکل هر کسی در بیاید و لمس شود.
شیطان می تواند خود را به شکل آدم ها در بیاوردو حتی در قرا ن کریم آمده است که گاهی به شکل های مختلفی نزد انبیا می آمد و با ایشان حرف می زد.
هر کسی که اهل ذکر و یاد و عشق خدای مهربان نباشد با دست خود شیطان را بر خود مسلط می کند.
شیطان بیشتر از همه ی اساتید اخلاق، حرف های خوب بلد است. بهتر از همه ی شاعران، زیبا سخن است .حرفای لطیفی می زند که تا کنون نشنیده ایم.
ما بارها با شیطان برخورد کرده ایم اما او را نشناختیم.فکر کردیم چقدر نازنین است.چقدر عاشق است ولی به موقع ، ضربه ای شدید از او خورده ایم.
او برای توجیه کارهایمان هزار و یک دلیل بسیار لطیف و زیبا می آورد...
|
|
105245 |
نام:
سوگند
شهر:
امان از جدایی
تاریخ:
2/18/2013 7:57:36 AM
کاربر مهمان
|
سلام بر چشم خدا آن دم که با خدا نجوا می کند و آنگاه که قطرات اشک بر گونه ی مبارکش بوسه می زنند
" بر ثانیه ظهور مهدی صلوات "
|
|
105244 |
نام:
خروش!
شهر:
همین دور و برا
تاریخ:
2/18/2013 7:42:41 AM
کاربر مهمان
|
یا لطیف...
گاهی وقتی انسان به سراغ بدی ها و کارهای ناشایست می رود، آن ها را بد نمی پندارد، مانند داروی تلخی که با رنگ و لعابی جلوه دار به خورد بیمار داده می شود، شیطان کارهای زشت و ناپسند را در نظر آدمی خوب جلوه می دهد تا او با خیالی آسوده به دنبال آن ها برود. او کارهای ناپسند را با رنگ و لعابی زیبا می آراید؛ زیرا از طبع زیباجوی آدمی به خوبی مطلع است. امام علی علیه السلام درباره این شیوه ی دام گستری شیطان می فرمایند: آن دشمنی که در درون شما رخنه کرده و بیخ گوشتان وسوسه کرده است تا اینکه گمراهتان کرده به شما وعده می دهد و در آرزوها می افکند، گناهان بسیار زشت را در نظر شما می آراید و معصیت های هلاکت بار را ناچیز جلوه می دهد، تا به تدریج قرین خود را بفریبد و گروگانش را به بند اطاعت خود بکشد. آن گاه آنچه را که آراسته بود، منکر شود و آنچه را آسان جلوه داده بود، بزرگ شمارد.
حضرت در سخن دیگری فرموده است: شیطان بر انسان گماشته شده است، معصیت را در نظر او زیبا جلوه می دهد تا مرتکب آن شود.
|
|
105243 |
نام:
سوگند
شهر:
امان از جدايي
تاریخ:
2/18/2013 6:20:55 AM
کاربر مهمان
|
خدايا شكر...
|
|