هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
104842
نام: سمیرا
شهر: عاشقان
تاریخ: 2/12/2013 10:16:30 PM
کاربر مهمان
  در انتهای شب نگرانی هایت را به خدا بسپار.اوبیداراست تو اسوده بخواب وپیش از خواب ارزوی کن ودستهای او پر از معجزه است وشاید کوچکترین معجزهی او بزرگترین ارزوی توباشد
104841
نام: سمیرا
شهر: عاشقان
تاریخ: 2/12/2013 10:12:27 PM
کاربر مهمان
  سلام به همگی
غریب تنهای.زم زم.آقاکیوان رونما ممنون از همگی امیدوارم حاجت روا شین................
زهرا از ایلام مارم دعاکن سلام مارم به اقابرسون بگو کمکمون کنه.............
104840
نام: ملتمس دعا
شهر: آشوب
تاریخ: 2/12/2013 10:01:23 PM
کاربر مهمان
 

عارفی شبی نماز همی کرد...

آوازی شنید که:


" ای شیخ ...
خواهی از آنچه از تو می دانم
با خلق بگویم تا سنگسارت کنند؟"


عارف جواب داد:

" بارخدایا ...
خواهی تا آنچه از
رحمت تو می دانم و از کرم تو می بینم ...
با خلق بگویم ...

تا دیگر هیچ کس سجودت نکند؟"


آواز بر آمد :



... نه از تو, نه از من!!





التماس دعا
یاعلی مرتضی


104839
نام: ملتمس دعا
شهر: آشوب
تاریخ: 2/12/2013 9:54:47 PM
کاربر مهمان
 





نا امیدی...
قدم اول انکار خداست.




104838
نام: ملتمس دعا
شهر: آشوب
تاریخ: 2/12/2013 9:53:11 PM
کاربر مهمان
 

گاهی باید بی رحم بود!

نه با دوست... نه با دشمن!

بلکه با...

.
.
.

خودت!


و چه بزرگت می کند:

آن سیلی که خودت می خوابانی توی ...

صورت خودت !!!
104837
نام: ملتمس دعا
شهر: آشوب
تاریخ: 2/12/2013 9:51:03 PM
کاربر مهمان
  با همه چی بسازیم تـــــا ...

.

.

همه چی بسازیم !
104836
نام: ملتمس دعا
شهر: آشوب
تاریخ: 2/12/2013 9:49:02 PM
کاربر مهمان
 
هرگز از دور زمان نناليده بودم و روي از گردش آسمان درهم نكشيده، مگر وقتي كه پايم برهنه مانده بود واستطاعت پاي پوشي نداشتم. به جامع كوفه در آمدم، دلتنگ، يكي را ديدم كه پاي نداشت، سپاس نعمت حق به جاي آوردم و بر بي كفشي صبر كردم.

از گلستان سعدی
104835
نام: پرستو
شهر: تهران
تاریخ: 2/12/2013 9:47:52 PM
کاربر مهمان
  کاش خدا منو ببخشه!!
104834
نام: ملتمس دعا
شهر: آشوب
تاریخ: 2/12/2013 9:47:33 PM
کاربر مهمان
  خورشید را باور دارم ...
حتی اگر نتابد

به عشق ایمان دارم ...
حتی اگر آن را حس نکم

به خدا ایمان دارم ...
حتی اگر سکوت کرده باشد

تا خدا هست جایی برای نا امیدی نیست


(دیوار نوشته ای مربوط به ویرانه های جنگ جهانی دوم)
104833
نام: ملتمس دعا
شهر: آشوب
تاریخ: 2/12/2013 9:46:10 PM
کاربر مهمان
 
هرشب بدون هیچ اطمینانی از بیدار شدنمان
به تخت خواب میرویم.....

اما با اینحال برای فردا برنامه میریزیم

این یعنی...





امید
<<ابتدا <قبلی 10490 10489 10488 10487 10486 10485 10484 10483 10482 10481 10480 بعدی> انتها>>



Logo
https://old.aviny.com/guestbook/default.aspx?Page=10485&mode=print