اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| | هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
| 104782 |
نام:
سوگند
شهر:
امان از جدایی
تاریخ:
2/12/2013 9:49:13 AM
کاربر مهمان
|
سَلامٌ عَلي آلِ ياسين
سلام بر آل ياسين
اَلسَّلامُ عَلَيکَ يا داعيَ اللهِ وَ ربّانيَّ آياتِه
سلام بر تو، اي دعوت کننده‌ي به سوي خدا، و داناي بزرگ آيات او
اَلسَّلامُ عَلَيکَ يا بابَ اللهِ وَ ديّانَ دينِه
سلام بر تو، اي دروازه‌ي (سراي رحمتِ) خدا و (اي) داور دين او
اَلسَّلامُ عَليکَ يا خَليفةَ اللهِ وَ ناصِرَ حَقِّه
سلام بر تو، اي جانشين خدا و ياري کننده‌ي حق او
اَلسَّلامُ عَليکَ يا حُجَّةَ اللهِ وَ دليلَ إرادَتِه
سلام بر تو، اي حجّت خدا و (نشانگر و) راهنماي اراده‌ي او
اَلسَّلامُ عَليکَ يا تاليَ کِتابِ اللهِ وَ تَرجُمانَه
سلام بر تو، اي تلاوت کننده‌ي کتاب خدا و روشنگر آن
اَلسَّلامُ عَلَيکَ في آناءِ لَيلِکَ وَ أطرافِ نَهارِکُ
سلام بر تو، در تمام لحظه‌هاي شبانه‌ات و ساعت‌هاي روزت
اَلسَّلامُ عَلَيکَ يا بَقيَّةَ اللهِ في أرضِه
سلام بر تو، اي باقي‌نهاده‌ي خدا در زمين
اَلسَّلامُ عَلَيکَ يا ميثاقَ اللهِ الَّذي أخَذَهُ وَ وکَّدَه
سلام بر تو، اي ميثاق خداوند که بر آن پيمان گرفته و استوارش ساخته است
اَلسَّلامُ عَلَيکَ يا....
"" بر قامت دلربای مهدی صلوات ""
|
|
| 104781 |
نام:
M-H-Z
شهر:
شیراز
تاریخ:
2/12/2013 9:46:56 AM
کاربر مهمان
|
دلم خون هست از دست دنیای نامرد*
|
|
| 104780 |
نام:
سوگند
شهر:
امان از جدایی
تاریخ:
2/12/2013 9:39:46 AM
کاربر مهمان
|
یا بقیه الله
تو خواهى آمد و ياسها و نيلوفرهاى «سركش» را به دعوت خواهى خواند و حضور تو تسلاى دل ياسهاى كبود خواهد بود.
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم
|
|
| 104779 |
نام:
کیوان رونما
شهر:
منوجان
تاریخ:
2/12/2013 9:39:20 AM
کاربر مهمان
|
سلام دلشکسته:
حافظ شیرازی بسیار رند بوده که حتی اهل تسنن .تشیع .زرتشتیان و... میگویند حافظ به کیش ما بوده
چون هم حافظ قرآن و هم موسیقی دان بسیار ماهری بوده به حافظ معروف شد علمای شیعه مثل سید علی قاضی و...نظرات جالبی درباره حافظ دارند
مثلا شعر (الا یا ایها اساقی..
را به عمر ابن خطاب و یزید ابن معاویه لعنت الله نسبت میدهند چون یزید سروده:(انا مسمومة عندی بتریاق ولا راقی/ادر کاسا ونا ولها الایا اییها اساقی)
حافظ عجوبه زمان خودش بوده
|
|
| 104778 |
نام:
دوست
شهر:
اشنا
تاریخ:
2/12/2013 9:32:30 AM
کاربر مهمان
|
سلام آقای کیوان رونما ،شاید اگه امام علی ع میدونستن با همین اشعار چقد دل زیبا رویان بیشتر میشکنه و چون میگن بی وفان پس واسه خوش گذرونی باهاشون باشیم و بعد کنارشون بزاریم،هیچوقت این شعرو نمیگفتن.البته شاید منظور امام علی زر و زیور دنیا یا خود دنیا بود که وفا نداره اما مردم ما اینجوری برداشت کردن.اینجوریه دیگه...
|
|
| 104777 |
نام:
جان و جوانیم فدای رهبرم
شهر:
شهر خدا
تاریخ:
2/12/2013 9:13:12 AM
کاربر مهمان
|
سلام
نمی دونم باید اینو بگم یا نه؟
راستش حرم نسبت به چند ماه پیش که رفته بودم خلوت تر بود اما دو روز اول هرکاری میکردم قسمتم زیارت از نزدیک نمیشد.
داشتم دیوونه میشدم
همینقدر میدونم که زیارتم رو مدیون آقام سید علیم
قربونش برم الهی
میگن اگه صلوات بفرستی راه برات باز میشه اما هربار رفتم جلو نمیدونم چرا یکی از خانم ها حالش بد میشد و هر دفعه یکی رو ازونجا میکشیدم بیرون و کمکش میکردم.حتی دوبار پیش اومد که حال طرف انقدر بد میشد که مجبور بودم چند دقیقه ای پیشش بمونم.چندبار این اتفاق افتاد و من فقط تا یه متری ضریح قسمتم میشد و بعد از بیرون آوردن خانم ها کلا از حرم دور میشدم.
واااااای تصور کنید چقدر دردناکه بری پیش امامت و سعادت نداشته باشی باهاش خلوت کنی.
همینجوری عذاب کشیدم تا اینکه برای حضرت آقا نماز خوندم و ذکر فرستادم.
شاید باورتون نشه.بخدا اشکم ناخودآگاه میریزه وقتی یاد اون لحظه میفتم.بخداوندی خدا قسم وقتی بعد از نماز حضرت آقا رفتم جلو چنان راه برام باز شد که راحت و بدون مشکل دستم به ضریح رسید .بدون حتی کوچکترین فشار و عذابی.بدون اینکه حتی سر سوزن احساس شلوغی کنم.
یاد اون لحظه که میفتم اشک امانمو میبره.جوونیم فدای آقام سید علی
------------------------------------------------------------------------------------------
دوستای خوبم دعا کنید.مامانم اینا برنامه ریزی کردن اگه قسمتمون باشه واسه هفته دوم عید بریم مشهد. دعا کنید برامون جور شه.دلمو مشهد جا گذاشتم.دعا کنید باز هم این سعادت نصیبم شه.
اگه قسمتم باشه هفته اول هم (واسه سال تحویل) قراره برم شلمچه. البته اگه بتونن اسمم رو جز لیست رد کنن. چون از شهر دیگه ای درخواست دادم.پارسال که درست روز اعزامم واسم خواستگار اومد.حسابی حالمو گرفته بود.برادر شهید بود.پسر خوبی بود اما قسمت نبود.البته خیر در اونیه که پیش میاد.
تا ببینیم خدا واسه امسالم چی برام کنار گذاشته.دعا کنید برام دوستای خوبم.
|
|
| 104776 |
نام:
دلشکسته
شهر:
غریب
تاریخ:
2/12/2013 8:59:04 AM
کاربر مهمان
|
رنج ما را که توان برد به یک گوشه چشم
شـرط انصـاف نبـاشــد کـه مـــداوا نکنــی
دیـده مـا چـو به امیـد تــو دریـاسـت چـرا؟
بـه تفـرج گــذری بــر لــب دریــا نکنــی؟
یا ابا صالح المهدی
|
|
| 104775 |
نام:
دلشکسته
شهر:
غریب
تاریخ:
2/12/2013 8:57:39 AM
کاربر مهمان
|
0000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000000مـرا مـی بینــی و هـــر دم زیــادت مـی کنـی دردم
تــو را مـی‌بینــم و میلــم زیـادت مـی‌شــود هــر دم
به سـامـانــم نمـی‌پـرسـی نمـی‌دانــم چـه سـر داری
بـه درمــانـــم نمـی‌کوشـی نمـی‌دانـــی مگـــر دردم
نه راه است این که بگذاری مرا برخاک وبگریـزی
گــذاری آر و بـازم پــرس تـا خـاک رهــت گــردم
نـدارم دستـت از دامـن بجـز در خـاک و آن دم هـم
کـه بـر خـاکـم روان گـردی بـه گــرد دامنـت گـردم
فـرو رفـت از غـم عشقـت دمـم دم می دهـی تا کـی
دمــار از مــن بــرآوردی نمــی گــویــی بــرآوردم
شبـی دل را بـه تـاریکـی ز زلفـت بـاز مـی جستــم
رخت مـی‌دیــدم و جـامـی هـلالـی بـاز می‌خــوردم
کشیــدم در بـرت نــاگـاه و شــد در تاب گیســویــت
نهــادم بـر لبـت لــب را و جــان و دل فـــدا کــردم
تو خوش می‌باش با حافظ برو گو خصم جان مـی‌ده
چو گرمی از تو می‌بینم چه باک از خصم دم سردم
|
|
| 104774 |
نام:
عطیه
شهر:
کربلا
تاریخ:
2/12/2013 8:45:17 AM
کاربر مهمان
|
باسلام وصلوات برمحمد وآل محمد
درود وسلام بردوستان واهالی حرف دل
سگی نزد شیر آمد گفت: بامن کشتی بگیر!
شیر سر باز زد و نپذیرفت.
سگ گفت: نزد تمام سگان خواهم گفت که شیر از مقابله با من می هراسد!!
شیر گفت: سرزنش سگان راخوشتر دارم از اینکه شیران مرا شماتت کنند
که با سگی کشتی گرفته ام ...!
|
|
| 104773 |
نام:
دلشکسته
شهر:
غریب
تاریخ:
2/12/2013 8:43:44 AM
کاربر مهمان
|
درد عشقی کشیده ام که مپـرس
زهـر هجری چشیده ام که مپــرس
گشتــه ام در جهــان و آخــر کـار
دلبـــری بــر گـزیــده ام کـه مپــرس
آن چنــان در هــــوای خـــاک درش
مـی رود آب دیـــده ام کــه مپــرس
من بـه گوش خـود از دهانش دوش
سخنـانــی شنیــده ام کـه مپــرس
سوی من لب چه میگزی که مگوی
لــب لعلـی گـزیــده ام کــه مپــرس
بـی تـــو در کلبــه گدایــی خـویــش
رنــج هایـی کشیــده ام کـه مپــرس
همچـو حافــظ غریــب در ره عشــق
بـه مقـامـی رسیــده ام کـه مپــرس
|
|
