هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
103702
نام: جان و جوانیم فدای رهبرم
شهر: شهر خدا
تاریخ: 1/30/2013 4:14:43 PM
کاربر مهمان
  خیره شده بود به آسمون. حسابی رفته بود تو لاک خودش.
بهش گفتم: " چی شده محمد؟ "

انگار که بغض کرده باشه، گفت: " بالاخره نفهمیدم إرباً إرباً یعنی چی؟ می گن آدم مثل گوشتِ کوبیده می شه . . . یا باید بعد از عملیات کربلای 5 برم کتاب بخونم یا همین جا توی خط بهش برسم . . . "

تو بهشت زهرا که می خواستند دفنش کنند، دیدم جواب سؤالش رو گرفته.

با گلوله ی توپی که خورده بود روی سنگرش . . .


شهید محمد شکری
103701
نام: علی
شهر: قم
تاریخ: 1/30/2013 4:10:06 PM
کاربر مهمان
  با سلام
برای اینکه با اخرین اخبار از برنامه های گروههای تواشیح در فضای مجاری اشنا بشوید به ما سری بزنید
http://www.miaadqom.ir/
103700
نام: یه بنده خدا
شهر: تهران
تاریخ: 1/30/2013 4:06:40 PM
کاربر مهمان
  سلام به همه، از دوستان خوبم که نوشته منو خوندن و اظهار لطف کردن خیلی ممنونم، متأسفانه قسمت آخر متن دومم ثبت نشده بود و چون اون لحظه خود جوش و بی مقدمه شروع به نوشتن کرده بودم دیگه نتونستم ارتباط کلامی رو تو ذهنم برقرار کنم و ادامشو دوباره بنویسم... به هر حال برای همه جوونای گلی که تو این سایت سر میزنن و درد دل میکنن آرزوی خوشبختی و سعادت و روشن بینی و توکل و اعتماد به به پروردگار عالم رو دارم... اینجا فضا خیلی سنگینه ، یعنی به نظر میرسه که با شور و نشاط جوونا کمی منافات داره...!! همه با الفاظ و القاب سنگین همدیگه را خطاب قرار میدن! خیلی تعارف تیکه پاره میکنن! به نظر میرسه همه سعی میکنن بگن خیلی آدمای خوب ، متعهد ، با اخلاق ، مقید ، مبادی آداب،و...(انشااله که همینطور باشه) و این فضا با تفکر و روش زندگی جوونای امروزی کمی فاصله داره...! نمیخوام کسی رو سرزنش و یا خدائی نکرده مؤاخذه کنم... ولی تناقض در گفتار و نوشته ها خیلی زیاده...! مثلاً خانمی به نام غریب از تنهائی، هر بار با نظرات ، متنا و یا مشکلات متفاوت و یا برخوردهای متفاوت با مشکلات خودش متن مینویسه و یا خانم راستین از شهر غریبم هر بار نوع نگاهش به زندگی و یا مشکلات خودش عوض میشه...توی نوشته هاش یکبار صبوری و اعتماد و توکل هست! یکبار بی قراری و اضطراب و عدم اعتماد به خواست خدا! یکبار امید آرامش و...! و واقعاً آدم نمیتونه بفهمه که هر کسی اینجا عقاید و افکار و تفکراتش بر چه اساس و بر چه ویژگی استواره...! باور بفرمائید قصد توهین ، بی احترامی و یا جسارت به هیچ بنده خدائی رو ندارم ولی احساس میکنم همه ما اگه واقعاً با خودمون و دیگران صادق باشیم به خدا قسم خیلی بهتر و زودتر به نتیجه میرسیم... ثبات در رفتار و منش و خلقیات اون هم با نگرش خوب و خداپسندانه بهترین کلید گشایشه... من امروز به تقدیر الهی معتقد باشم و فردا گله و شکایت که چرا این سرنوشتو دارم... امروز تصمیم بگیرم گناه نکنم و فردا با چشم بازکردن افکار بد به ذهنم خطور کنه ... امروز مهربونی خدا رو ببینم و درک کنم و با اولین نابسامانی از خدا گلایه کنم و... محبت دیگران رو در حق خودم و خانوادم تعبیر و تفسیر به رأی کنم و ... شاید اگه حداقل با خودمون صادق باشیم و یا به احترام تفکر آزاد و خداپسندانه و جوانمردانه صاحب این سایت صادقانه بنویسیم و صادقانه جلو بریم هیچکدوم با این شدت دچار یأس و سردرگمی نشیم...! خانم بسیار متفکر و معتقدی در این سایت بودن به نام خاک از شهر ایثار ، که مدتیه با این نام چیزی ننوشتن، هرجا هستند براشون آرزوی خوشبختی و موفقیت دارم، ولی ایشون از اون افرادی بودند که حرفاشون خیلی مفید و منشأ امیدواری بود، ثبات در گفتار و نوشته هاشون آدم رو به ذوق آورد... اگرچه من چیزی نمی نوشتم اما از خوندن متنای ایشون احساس رضایت میکردم یادش بخیر...
103699
نام: گل یاس
شهر: غریب
تاریخ: 1/30/2013 4:00:57 PM
کاربر مهمان
  سلام سمیراجان ۱۴ دسته گل صلوات برام ثبت کنید تشکر
التماس دعا
103698
نام: امیر
شهر: ارومیه
تاریخ: 1/30/2013 3:54:28 PM
کاربر مهمان
  ای خدا ای مهربان مهربانان ای ان کس که مرا افریدی
اااااااااااااااااااای خدایا به حق امام حسین(ع)در فرج امام مهدی موعود(عج)تعجیل بفرما(آآآآآآآآآآآآمین)
103697
نام: جان و جوانیم فدای رهبرم
شهر: شهر خدا
تاریخ: 1/30/2013 3:51:16 PM
کاربر مهمان
  h"m really sorry for you
103696
نام: هستی
شهر: بی وفایی
تاریخ: 1/30/2013 3:41:50 PM
کاربر مهمان
  سلام من کارمندم ودیر به دیر می توانم به این سایت خوب ودوست داشتنی سربزنم.یه خبرخوب دارم با شوهرم به توافق رسیدیم نی نی مون رانگه داریم ازروزی که این تصمیم را گرفتیم خدا واقعامشکلاتمون راحل کرد مشکل مالی حل شد شوهرم کارش درست شد روحی ام فوق العاده شده واین رامدیون دعای شما دوست های عزیزم هستم.می خوام واسم دعا کنید خود خدا اسباب زندگی ام را هرچی زودتر جور کنه بریم سر زندگیمون ازتون ممنونم.التماس دعا دوستانم
103695
نام:
شهر:
تاریخ: 1/30/2013 3:41:42 PM
کاربر مهمان
  آیا به محمد میرسم آیا دوستم دارد
103694
نام: شرمنده
شهر: ایران
تاریخ: 1/30/2013 3:37:19 PM
کاربر مهمان
  بسمه رب الشهدا
نمیدونم کدوم حرفموبگم ولی خداییش توحق شهدا انصاف نکردیم هم من وهم تو وهم همه اهل ایران بجز انگشت شمارها.....
من خودم وصیت نامه ی خیلی ازشهدا رو خوندم وحتی تو شهرخودمون چند تا تاحالاشهید داشتیم تونیرو انتظامی شهید شدندولی به خداانصاف نکردیم...
هیچوقت نگفتیم چرا شهدا رفتن؟ حتما بیکاربودن؟یا دیوانه؟عقل نداشتن؟آره دیوانه بدن ولی دیوانه ی چی//
حالایه سوال مگه شهدا دل نداشتن؟
چواب:چرا داشتن
سوال:پس عاشق بودن؟
جواب:بدجور
ولی عاشق دوست دختریا دوست نبودن
یه دل داشتن فقط عاشق و دیوانه ی سیدالشهدا بودن بدون استثنا///////////////////
حالا واقعا خودت وشهدا
چقدر نزدیکی یا توهم دوری؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
چرا؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
103693
نام: حلما
شهر: نکا
تاریخ: 1/30/2013 3:36:59 PM
کاربر مهمان
  گاهی که تنها میشم به خودم به زنگیم به آدمای دوروبرم نگاه می کنم به خودم میگم چقدر ما راحت کسی رو که تموم وجودمون از اونه رو فراموش می کنیم هرچی که میگذره هرچی که بزرگتر میشم هرچی که آدماو جاهای بیشتری رو می بینم دلم بهم میگه فقط با خدا باش فقط/
<<ابتدا <قبلی 10376 10375 10374 10373 10372 10371 10370 10369 10368 10367 10366 بعدی> انتها>>



Logo
https://old.aviny.com/guestbook/default.aspx?Page=10371&mode=print