هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
103282
نام: لیلا
شهر: مرودشت
تاریخ: 1/26/2013 4:51:26 PM
کاربر مهمان
  ♥ اَعوُذُ بِالله ِمِنَ الشَّیطانِ الرَّجیمِ ♥ بِسمِ الله ِالرَّحمنِ الرَّحیمِ ♥

إِنَّ اللَّهَ وَمَلَائِكَتَهُ يُصَلُّونَ عَلَى النَّبِيِّ يَا أَيُّهَاالَّذِينَ آمَنُوا صَلُّوا عَلَيْهِ وَسَلِّمُوا تَسْلِيماً.

همانا خداوند و فرشتگانش بر( روح پاک)پیغمبر صلوات و درود می فرستند شما هم ای اهل ایمان ، بر او صلوات و درود بفرستید و تسلیم فرمان او شوید.[الأحزاب 56]

* * *

امام صادق علیه السّلام فرمودند:

أثقَلُ ما یوضَعُ فی المیزانِ یَومَ القیامَةِ الصَّلاةُ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ اهل بَیتِهِ.
سنگین ترین چیزی که روز قیامت در ترازوی اعمال قرار داده می شود صلوات بر محمّد و اهل بیت اوست.(وسائل الشیعه، ج 7، ص 197)

☸ ♥ ☸ ♥ ☸ ♥ ☸ ♥ ☸ ♥ ☸ ♥ ☸ ♥ ☸ خـتـــم صـلـــوات حــرف دل ؛ نوبت هفتم ☸ ♥ ☸ ♥ ☸ ♥ ☸ ♥ ☸ ♥ ☸ ♥ ☸ ♥ ☸
#دسته گل یکصدتایی صلوات 1الی5جان وجوانیم فدای رهبر
#دسته گل یکصدتایی صلوات6الی 15 خانم زحل از قایمشهر
◊ نکات لازم به توجّه:

◊ این ختم صلوات به نیّت دعا برای سلامتی و تعجیل در ظهور حضرت حجّت(عج) و هديه به آن حضرت و اهل بيت معصومين عليهم السّلام می باشد و می بایست همراه با خلوص نيّت و وضو انجام شود تا هديه اي مناسب براي آن بزرگواران باشد.
◊ هر یک از اعضاء محترم حرف دل(قدیمی و جدیدالورود) با اعلام آمادگی خود در فضای معنوی حرف دل ، تعداد صلوات های مورد درخواستشون رو اعلام بفرمایند تا براشون ثبت بشه وبراي ايجاد نظم بهتره بسته ي صدتايي درخواست بشه.
◊ فرستادن صلوات هاي انتخاب شده زمان و مهلت مشخصي نداره و هر موقع که بفرستيد مناسبه امّا فرستادن اون ها به عنوان یک دِین بر عهده ی شخصی که با اختیار کامل درخواست داده هست و اگه امکان فرستادنشون به هر دلیل براش میسر نیست باید اعلام کنه که به نام شخص دیگری ثبت بشه.
◊ هر نوبت ، شامل ده هزار دسته گل صلوات یعنی یکصد دسته گل یکصدتایی صلوات هست و به محض پایان هر نوبت ، نوبت بعدی این طرح به حول و قوّه ی الهی آغاز و اعلام خواهد شد.

التمــ♥ــاس دعــ♥ــا.


اَللًّهُـ‗__‗ـمَّ صَـ‗__‗ـلِ عَـ‗__‗ـلَى مُحَمَّـ‗__‗ـدٍ وَ آلِ مُحَمَّـ‗__‗ـَد و عَجِّـ‗__‗ـلّ فَّرَجَهُـ‗__‗ـم
103281
نام: دلشکسته
شهر: غریب
تاریخ: 1/26/2013 4:32:03 PM
کاربر مهمان
  شهید برونسی یه ‌بار تعریف می کرد: «داشتیم مهمات بار می‌زدیم که بفرستیم منطقه. وسط کار، یه دفعه

چشمم افتاد به یک خانم محجبه، با چادری مشکی. پا به پای ما کار می‌کرد و مهمات می‌ذاشت توی جعبه‌ها.

تعجب کردم. تعجبم وقتی بیشتر شد که دیدم بچه‌های دیگه اصلاً حواسشان به او نیست، انگار نمی‌دیدندش.

رفتم جلو، سینه‌ای صاف کردم و خیلی با احتیاط گفتم: خانم! جایی که ما مردها هستیم، شما نباید زحمت بکشید.»

روش طرف من نبود. به تمام قد ایستاد و فرمود: مگه شما در راه برادر من زحمت نمی‌کشید؟ (یاد امام حسین

(ع) از خود بی‌خودم کرد. گریه‌ام گرفت.) خانم فرمود: هرکس که یاور ما باشد، ما هم او را یاری می‌کنیم
103280
نام: دلشکسته
شهر: غریب
تاریخ: 1/26/2013 4:29:48 PM
کاربر مهمان
 
دل نوشته های شهید چمران

امام حسین(ع) در نوشته های شهید چمران
خدايا ترا شكر مي‎كنم كه حسين را آفريدي.اي خداي حسين ترا شكر مي‎كنم كه راه پرافتخار شهادت را در جلوي پاي روندگان حق و حقيقت گذاشتي.

اي حسين، دلم گرفته و روحم پژمرده، در ميان طوفان حوادث كه همچون پر كاه ما را به اينطرف وآن طرف مي‎كشاند، مايوس و دردمند، فقط بر حسب وظيفه به مبارزه ادامه مي‎دهم، و گاهگاهي آنقدر زيرفشار روحي كوفته مي‎شوم كه براي فرار از درد وغم دست بدامان شهادت ميزنم تا ازميان اين گرداب وحشتناكي كه همه را وانقلاب را فروگرفته است لااقل گليم انساني خود را بيرون بكشم و اين عالم دون واين مدعيان دروغين را ترك كنم و با دامني پاك و كفني خونين بلقاء پروردگار نائل آيم ...

اي حسين مقدس، روزگار درازي بود كه هر انقلابي را مقدس مي‎شمردم و نام او را با ياد تو توام مي‎كردم و قلب خود را مي‎گشودم و انقلابيون را و او را در قلب خود جاي مي‎دادم و به عشق تو او را دوست مي‎داشتم و بقداست تو او را مقدس مي‎شمردم و در راه كمك به او از هيچ فداكاري حتي بذل حيات و هستي خود دريغ نميكردم...

اما تجربه، درس بزرگ و تلخي به من داد كه اسلحه و كشتار و انقلاب و حتي شهادت بخودي خود نبايد مورد احترام و تقديس قرار گيرد. بلكه آنچه مهم است انسانيت، فداكاري در راه آرمان انسانها، غلبه بر خودخواهي و غرور و مصالح پست مادي و ايمان به ارزشهاي الهي است. مقاومت فلسطين براي ما به صورت بت درآمده بود و بي‎چون و چرا آنرا مي‎پذيرفتيم و مي‎پرستيديم و راهش را كارش را و توجيهاتش را قبول مي‎كرديم. اما دريافتم كه بيش از هر چيز انسانيت و ارزشهاي انساني و خدائي ارزش دارد ـ و هيچ چيز نمي‎تواند جاي آنرا بگيرد بايد انسان ساخت، بايد هدف را بر اساس سلسله ارزشها معين نمود و معيار سنجش را فقط و فقط بر مبناي انسانيت و ارزشهاي خدايي قرار داد

اي حسين، امروز نيز ترا تقديس مي‎كنم، اما تقديسي عميق‎تر و پرشورتر كه تا ا عماق وجودم و تا آسمان روحم به تو عشق مي‎ورزد و ترا مي‎خواهد و ترا مي‎جويد.

اي حسين، دردمندم، دلشكسته‎ام، و احساس مي‎كنم كه جز تو و را ه تو داروئي ديگر تسكين بخش قلب سوزانم نيست ... اي حسين! در كربلا، تو يكايك شهدا را در آغوش مي‎كشيد، مي‎بوسيدي وداع مي‎كردي، آيا ممكن است،‌ هنگاميكه من نيز به خاك و خون خود مي غلطم، تو دست مهربان خود را بر قلب سوزان من بگذاري و عطش عشق مرا بتو و به خداي تو سيراب كني؟
103279
نام: الهام
شهر: اصفهان
تاریخ: 1/26/2013 4:27:29 PM
کاربر مهمان
  سلام دوستان . نرگس عزیزم نبینم گرفتار باشی. ایشالا همیشه بهترینها برات پیش بیاد با تمام وجود دراین جهت برات دعا میکنم .
جناب سیف الدوله ارجمند یه استخاره برای اینجانب لطف کنید اگه لطف کنید سریعتر ممنون میشم. اجر شما با خدا
103278
نام: دلشکسته
شهر: غریب
تاریخ: 1/26/2013 4:26:38 PM
کاربر مهمان
  حتما بخونید

ای کاش یه بار میگفتیم خدا چه میگوید ۰۰


داستانی خواندنی با عنوان مردم چه می گویند ؟


می خواستم به دنیا بیایم ، در یک زایشگاه عمومی . پدربزرگم به مادرم گفت فقط بیمارستان خصوصی ! مادرم گفت : چرا ؟ پدربزرگم گفت :مردم چه می گویند ؟!
می خواستم به مدرسه بروم همان مدرسه ی سرکوچه ی مان ،مادرم گفت : فقط مدرسه ی غیرانتفاعی ! پدرم گفت چرا ؟ مادرم گفت مردم چه می گویند ؟

به رشته ی انسانی علاقه داشتم . پدرم گفت : فقط ریاضی .گفتم : چرا ….. پدرم گفت : مردم چه می گویند ؟
با دختری روستایی می خواستم ازدواج کنم . خواهرم گفت : مگرمن بمیرم . گفتم :چرا ؟… خواهرم گفت : مردم چه می گویند ؟
می خواستم پول مراسم عروسی را سرمایه ی زندگی ام کنم . پدر و مادرم گفتند مگر از روی نعش ما رد شوی .گفتم : چرا؟…آنها گفتند : مردم چه می گویند ؟
می خواستم به اندازه ی جیبم خانه ای درپایین شهر اجاره کنم .مادرم گفت : وای برمن . گفتم چرا؟…. مادرم گفت مردم چه می گویند ؟!…
اولین مهمانی بعداز عروسیمان بود .می خواستم ساده باشد و صمیمی . همسرم گفت : شکست ، به همین زودی ؟! …. گفتم : چرا؟ همسرم گفت : مردم چه می گویند ؟!….
می خواستم یک ماشین مدل پایین بخرم ، درحد وسعم ، تا عصای دستم باشد .همسرم گفت : خدا مرگم دهد .گفتم چرا ؟….همسرم گفت : مردم چه می گویند ؟…..
بچه ام می خواست به دنیا بیاید ،دریک زایشگاه عمومی . پدرم گفت : فقط بیمارستان خصوصی ! گفتم چرا ؟… پدرم گفت : مردم چه می گویند ؟….
بچه ام می خواست به مدرسه برود ، رشته ی تحصیلی اش را برگزیند ، ازدواج کند …. می خواستم بمیرم . برسر قبرم بحث شد .پسرم گفت : پایین قبرستان . زنم جیغ کشید .دخترم گفت : چه شده ؟ ….زنم گفت : مردم چه می گویند ؟!
مـــُردَم ،برادرم برای مراسم ترحیمم مسجد ساده ای را درنظر گرفت ، خواهرم اشک ریخت و گفت : مردم چه می گویند ؟!….
ازطرف قبرستان سنگ قبرساده ای برسرمزارم گذاشتند .اما برادرم گفت :مردم چه می گویند ؟!
خودش سنگ قبری برایم سفارش دادکه عکسم را رویش حک کردند .
حالا من دراینجا در حفره ای تنگ خانه دارم و تمام سرمایه ام برای ادامه ی زندگی جمله ای بیش نبود : مردم چه می گویند ؟!…مردمی که عمری نگران حرف هایشان بودم ،حالا حتی لحظه ای هم نگران من نیستند .
103277
نام: کیوان رونما
شهر: منوجان
تاریخ: 1/26/2013 4:22:08 PM
کاربر مهمان
  دلشکسته جان:
لرزند به هنگام خطر کانشینان/ما خانه بدوشان غم سیلاب نداریم
......
سلام جون و جوانیم شادیت را آررومندم
.....
زینب سلامات؛سمیرا؛حمزه جان .مارال ببخشید احتمال میدم همه شما وتقریبا همه بچه ها سخت تو وادی عشق موندید قدر این دوره رو بدونید میدونم خیلی سحته
103276
نام: محمد علی گودرزوند چکنی
شهر: رشت
تاریخ: 1/26/2013 4:19:13 PM
کاربر مهمان
  ما تا آخر ایستاده ایم مرگ بر دشمنان ولایت وایران
103275
نام: دلشکسته
شهر: غریب
تاریخ: 1/26/2013 4:15:49 PM
کاربر مهمان
  غریب گرامی از تنهایی

خستگیتو نبینیم

انشاء الله
مشکلت حل میشه نگران نباش
دعا میکنم

آرام باش
۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰
کیوان رونما گرامی بازم مثل همیشه قشنگ گفتی

چنان با نیک و بد خو کن که بعد از مردنت عرفی/مسلمانت به زمزم شوید و هندو بسوزاند


۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰
سلام سمیرای عزیز از عاشقان

دعای مربوط به از بین بردن سحر داخل کتابچه دعای گنج العرش هست بگیر خودت همیشه سره نمازات بخون از ته دل
یا علی موفق باشی
۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰



103274
نام: ارزو
شهر: گرمدره
تاریخ: 1/26/2013 4:10:23 PM
کاربر مهمان
  ای عشق میدونم که بامن همنفسی میمیرم اگه یک روز به دادم نرسی
103273
نام: جواد
شهر: قزوین
تاریخ: 1/26/2013 3:38:48 PM
کاربر مهمان
  چرا هر کی که تو حرف دل میاد از زندگی سیر شده و هیج هدفی برای زندگی کردن نداره تو رو خدا بیاید این نا امیدی ها رو بزاریم کنار مگه ماها از حضرت زینب بیشتر سختی دیدیم که اینقدر نا امیدیم اگه حضرت هم مثل ما بود خدا نکرده باید هزاران بار آرزو مرگ میکرد پس بیاین در هر شرایط زندگی توکل کنیم به خدا ، من مطمئنم خداجون خودش همه چیز رو حل میکنه درسته ما انسان ها باید از خدا طلب مغفرت کنیم ولی شاید تک تک سختی هایی که به انسان میرسه از جانب پروردگار باشه و شاید بخواد ببینه تحمل بندگانش چقدر هست پس بیاید همیشه به یاد خدا باشیم حتی در لحظات سخت زندگی......
<<ابتدا <قبلی 10334 10333 10332 10331 10330 10329 10328 10327 10326 10325 10324 بعدی> انتها>>



Logo
https://old.aviny.com/guestbook/default.aspx?Page=10329&mode=print