اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
| هرچه می خواهد دل تنگت بگو |
102051 |
نام:
کیوان رونما
شهر:
منوجان
تاریخ:
1/14/2013 8:48:02 PM
کاربر مهمان
|
بچه های حرف دلی یادتان پرچم صلحی است میان شورش این همه فکر
|
|
102050 |
نام:
سردرگم
شهر:
ویرانه دنیا
تاریخ:
1/14/2013 8:42:38 PM
کاربر مهمان
|
فاطمه از مشهد شما مطالب بقیه دوستانو نمی خونی یه کاری باهات داشتم کپیش می کنم اینجا اگه می تونی کمکم کن
شما رو قسم می دم به امام رضا اگر می تونیدبه نیابت از من برید حرم از طرف من از امام رضا بخواین خودش وکیل بشه بیاد زندگی من و همسرمو از این طلاق نجات بده تورو خدااگر برین بهم بگید منم برای حاجاتتون نذری بکنم خواهش می کنم ازت فاطمه خانم منو همسرم همدیگه رو از امام رضا گرفتیم .حالا هم سر مسائل بی خودی دارن مارو از هم جدا می کنند . تو رو خدا برید زندگیمو بسپارید دست امام رضا تو بد وضعیتیم
|
|
102049 |
نام:
حمید
شهر:
امید به خدا
تاریخ:
1/14/2013 8:41:27 PM
کاربر مهمان
|
با عرض سلام آقا شهاب عزیز یه دسته گل صلوات دیگه برای من ثبت کنید ، آقای سیف الدوله یه سوال داشتم خدمتون در قنوت نماز میشه دعا کنیم؟ یعنی یه دعا به زبان فارسی بگیم یا چیزی از خدا بخواییم؟ با تشکر از شما روحانی بزرگوار
|
|
102048 |
نام:
فرزند روح الله
شهر:
خمین
تاریخ:
1/14/2013 8:23:10 PM
کاربر مهمان
|
17 سالم عاشقم عاشق روح لله ایکاش 50 سال پیش به دنیاامده بودم دلم تنگ هزار هزار چیزه ندیده است با خودم ممی گم مالیاقت امام و فرزنداش رو نداشتیم اما دیر نیست همه می تونن برگردن برادر های بی غیرت خواهر های که چوب هراج زدن به مروارید وجودشون
|
|
102047 |
نام:
کیوان رونما
شهر:
منوجان
تاریخ:
1/14/2013 8:21:02 PM
کاربر مهمان
|
بچه ها نمیدونم جنوب اومدید یا نه گرما هم لذت خاص داره عجب گرم وعجب گرمایی داره
|
|
102046 |
نام:
راستین
شهر:
غریبم
تاریخ:
1/14/2013 8:16:36 PM
کاربر مهمان
|
*سلام.دلشکسته ی عزیز میشه یه کاری واسم بکنید اگه میتونید.چند روز پیش یه متنی گذاشتید که خیلی زیبا بود اولش این بود:میدانم هرازگاهی دلت تنگ میشود.همان دلهای بزرگی که جای من در آن است.آنقدر تنگ میشود که حتی یادت میرود من آنجایم...دلنوشته ی شماره ی 101208هست.میشه برام ایمیل کنی؟عزیزم اگه میتونی.هیچ اجباری نیست لطف میکنی.
|
|
102045 |
نام:
نسرین
شهر:
تهران
تاریخ:
1/14/2013 8:14:26 PM
کاربر مهمان
|
سلام آقا شهاب ممنون بابت حرفاتون واقعا آروم شدم شما راست میگین هر دفعه که جز یا صلواتی برای شادی روح آقا مصطفی میفرستم خودم آروم میشم.واقعا ازتون ممنونم که راهنماییم کردین. ................................................ بچه ها دقت کردین آقای سیف الدوله دیگه مثل سابق توی سایت نمیان من به ندرت نوشته هاشونو میبینم بچه ها اگه کسی تلفنی با ایشون در ارتباط هست ازشون بپرسن که دلیل غیبتشون چیه ممنون.
|
|
102044 |
نام:
دلشکسته
شهر:
غریب
تاریخ:
1/14/2013 8:09:52 PM
کاربر مهمان
|
کیوان رونما از شهر منو جان سلام بستگی داره خوشبختی یا بد بختی رو تو چی بدونی یه وقت میبینی طرف غرق سرمایه است اما خوشبخت نیست ۰۰ اما یه وقت میبینی طرف از نظر مالی وضعش خوب نیست اما میگه خوشبختم ۰۰به نظر من خوشبختی اینه که خدارو در تمامی مراحل زندگی داشته باشی ۰۰بستگی به نگاه انسان داره نسبت به زندگی ، این دنیا ، مومن باشی خوشبختی و خوشبختی یعنی خدا ۰۰انسان وجودشو غرق خدا کنه ۰۰و صد در صد بستگی به انسان داره و داشتن خدا ۰۰۰یاعلی ۰۰التماس دعا ۰۰ ۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰
بهلول در ازدحام بازار الاغش را گم کرد. پس یک سره به دیوانه خانه آمد و در حجرهی قاضیان شد و ساعتی به جست و جو پرداخت. خادمین برآشفتند که ای احمق چه میجوئی؟ گفت: ساکت! آنچه در بیرون گم کردهام اینجا خواهم یافت چون جوینده یابنده است...!
۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰۰
سلام به پ از تهران
حالت خوبه ؟؟؟آرومی ؟؟؟
بخند به زندگی و خوب زندگی کن
دلم گرفته امشب نمیدونم چرا التماس دعا دوستان
|
|
102043 |
نام:
جان و جوانیم فدای رهبرم
شهر:
شهر خدا
تاریخ:
1/14/2013 7:57:30 PM
کاربر مهمان
|
گفت :جبران میکنم!
گفنم :کدام را؟
عمر رفته را؟
روی شکسته را؟
دل مرده اما تپیده را؟
حالا من هیچ !جواب این تار موهای سفید را میدهی؟
نگاهی به سرم کرد و گفت:چه پیر شده ای!!
گفتم :جبران میکنی؟
گفت: کدام را؟؟؟؟؟!!!
|
|
102042 |
نام:
کیوان رونما
شهر:
منوجان
تاریخ:
1/14/2013 7:43:11 PM
کاربر مهمان
|
بود آدم را دلی از کهنه سیر/از برای نو به گندم شد دلیر/کهنه ها جمله در گندم فروخت/هرچه بودش جمله در گندم بسوخت
|
|