هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
100552
نام: سیف الدله
شهر: قدس
تاریخ: 12/24/2012 7:48:32 PM
کاربر مهمان
  سارا

از شهر غریب

سلام وعرض ادب ببخشید متوجه نبودم.

استخاره اول که اصلا خوب نیست سراغش نرید

استخاره دوم خوبه اولش کمی سختی داره اما نتیجه خوبی بهمراه داره.یاحق التماس دعا
100551
نام: خاک پای مولا
شهر: بوستان مهدی
تاریخ: 12/24/2012 7:13:03 PM
کاربر مهمان
  "یاحق"
السلام علی المهدی"عج" و علی آبائه
.:الحمدلله رب العالمین:.
سلام براهالی مهربان حرف دل با آرزوی بهترینها برای تک تک دوستان خوب حرف دلی
زینب خانم سلامات از اصفهان بنده هم خدمت شما تسلیت عرض میکنم. انشاالله با اولیاءالله محشور شوند و برای شما و خانواده ی محترمتان آرزوی صبر جمیل از جانب حقتعالی دارم.
نرگس خانم محترم از کرج سپاس از دعای خیرتان. انشاالله حضرت حق ، نگهدار و پشتیبان همیشگی شما باشد و حاجت شما را ختم به خیر بفرماید. بی صبرانه منتظر حضور مجدد و خبرهای خوبتان هستیم.
به دست حضرت عشق می سپارمتان.
.:التماس دعا:.
یا علی
100550
نام: جا مانده از راه خدا
شهر: تهران
تاریخ: 12/24/2012 6:47:30 PM
کاربر مهمان
  به نام خداوند بخشنده و مهربان

سلام به تک تک دوستان جدید و قدیمی حرف دل

سرکار خانم زینب سلامات از اصفهان
فقدان عمو گرامیتان را به شما و خانواده محترمتان تسلیت می گوییم .
از خداوند یکتا برای خانواده و بستگان آن مرحوم صبر و بردباری خواستارم .
امیدوارم خداوند روح آن مرحوم را قرین رحمت بی کرانش قرار دهد .

دوستان خوبم لطفا برای شادی روح تمامی درگذشتگان و شهدا و این مرحوم یک فاتحهء بخوانید .

در پناه خدا باشید .

یاحق
100549
نام: نرگس
شهر: قزوین
تاریخ: 12/24/2012 6:38:01 PM
کاربر مهمان
  به نام سلام*
دلم گرفته کاش که خوب بودن فقط یک حرف نبود کاش که در عمل هم خوب بودیم وقتی میشه عاشق بود چرا نفرت؟؟؟؟************
100548
نام: صبا
شهر: یزد
تاریخ: 12/24/2012 6:34:10 PM
کاربر مهمان
  سلام به حرف دلی های عزیز خیلی حالم گرفته،ازدست خودم،ازکارهایم و حتی حرفهایم خسته شدم نمیدونم چیکارکنم.
میخوام عوض بشم ولی راهشونمیدونم
میدونم باید بزرگ بشم بایدفکرمو،ذهنمو تغییربدم اما......
آیاکسی پیدامیشه که درست وحسابی منو راهنمایی کند؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
100547
نام: امیدوار به رحمت خدا
شهر: همدان
تاریخ: 12/24/2012 6:32:39 PM
کاربر مهمان
  بسم رب المهدی
سلام بر همه دوستان
لطف می کنید برام خیلی دعا کنید سر نمازتون مشکل حادی بیشتر از قبل بوجود اومده واقعا محتاج دعا هستم
زینب خانوم از اصفهان خدا عموتون رو قرین رحمتش قرار دهد ان شا الله
اقا مقداد ان شا الله شوهر عمتون بزودی شفا و عافیت پیدا می کنند
اقا سیف الدوله یه دعای مجرب می خوام برا دفع مکر و کینه ممنون می شم
یا زهرا ادرکنی
یا زینب ادرکنی
100546
نام: شهاب
شهر: اُمید به رحمت خدا
تاریخ: 12/24/2012 6:25:40 PM
کاربر مهمان
 
.:: یَاقاضِیَ الحَاجاتِ ::.


* آقا عبدالله نادم گل ، از شهر امیدواری ؛ سلام و عرض ادب.

برای جست و جوی یک مطلب در صفحه ی اصلی سایت ، سمت چپ ، بالا ، کادری هست برای جستجو که می تونید کلمه ی کلیدی رو در کادر تایپ کنید و دکمه ی search رو کلیک کنید گزینه های مربوط به اون کلمه ی کلیدی رو بهتون می ده.

موفق باشید.

دعامون کنید.


* گل یاس گرامی از شهر غریب ، سلام و عرض ادب.

در مورد این که نمی تونید اون شخص و خانواده اش رو ببخشید شاید به این دلیله که دلتون بد طوری شکسته ، بله حق با شماست امّا اگه یکم دیدتون رو وسعت بدید و با دید بازتر به موضوع نگاه کنید هضم قضیه براتون راحت تر و قابل تحمّل تر می شه.

اگه با دید باز و مثبت نگری با موضوع برخورد کنید خواهید دید که دیگه جز خیر برای اون بنده خدا و خانواده اش و تمامی انسان ها نمی خواهید.

برای ایشون و خانواده اشون و همسرشون دعای خوشبختی و عاقبت به خیری کنید و جز خیر براشون نخواهید.

راستی نمی دونم امتحانی رو که فرمودید دارید چی کار کردید ولی فکر کنم رضایت بخش نبوده که حرفی ازش نزدید.

متاسفانه خانم هایی که این امتحان رو دارند به دلیل دقّت بالاشون و اضطراب و وسواس ناخواسته ای که گاهی دچارش می شن با این امتحان مشکل پیدا می کنن.

باید تا می تونید بر اضطراب و استرستون در این زمینه با تمرین و تسلّطتون به فرمان و رانندگی فائق بیایید و وقت رانندگی و تمرین بیش از حدّ لازم احتیاط و دقّت به خرج ندید چراکه احتیاط بیش از حد کارایی تون رو پایین میاره و به موانع خیره نشید و هی نگید: " وای الآنه که بخورم بهش و ... " چرا که انسان معمولاً به سمت اون چیزهایی که به طور غیر معمول فکر می کنه کشیده می شه و سرش میاد.

ببخشید که پرحرفی کردم. براتون آرزوی موفقیّت دارم.

یا علی مدد.



100545
نام: جا مانده از راه خدا
شهر: تهران
تاریخ: 12/24/2012 4:54:47 PM
کاربر مهمان
  به نام خداوند بخشنده و مهربان

سلام به تمامی دوستان خوبم


غروب یک روز بارانی زنگ تلفن به صدا در آمد .
زن گوشی را برداشت . آن طرف خط پرستار دخترش با ناراحتی خبر تب و لرز شدید دختر کوچکش را به او داد .
زن تلفن را قطع کرد و با عجله به سمت پارکینگ دوید ، ماشین را روشن کرد و به نزدیک ترین داروخانه رفت تا داروهای دختر کوچکش را بگیرد .
وقتی از داروخانه بیرون آمد، متوجه شد به خاطر عجله ای که داشته کلید را داخل ماشین جا گذاشته است .
زن پریشان با تلفن همراهش با خانه تماس گرفت .
پرستار به او گفت که حال دخترش هر لحظه بدتر می شود .
او جریان کلید اتومبیل را برای پرستار گفت.
پرستار به او گفت که سعی کند با سنجاق سر در اتوموبیل را باز کند .
زن سریع سنجاق سرش را باز کرد ، نگاهی به در انداخت و با ناراحتی گفت : ولی من که بلد نیستم از این استفاده کنم .
هوا داشت تاریک می شد و باران شدت گرفته بود .
زن با وجود نا امیدی زانو زد و گفت: خدایا کمکم کن !!
در همین لحظه مردی ژولیده با لباسهای کهنه به سویش آمد .
زن یک لحظه با دیدن قیافه مرد ترسید و با خودش گفت: خدای بزرگ ، من از تو کمک خواستم آن وقت این مرد !…!
زبان زن از ترس بند آمده بود ، مرد به او نزدیک شد و گفت: خانم ، مشکلی پیش آمده ؟؟
زن جواب داد : بله ، دخترم خیلی مریض است و من باید هرچه سریع تر به خانه برسم ولی کلید را داخل ماشین جا گذاشته ام و نمی توانم درش را باز کنم .
مرد از او پرسید که : آیا سنجاق سر همراه دارد ؟؟
و زن فورا سنجاق سرش را به او داد و مرد در عرض چند ثانیه در اتومبیل را باز کرد !!
زن بار دیگر زانو زد و با صدای بلند گفت: خدایا متشکرم!
سپس رو به مرد کرد و گفت : آقا متشکرم ، شما مرد شریفی هستید !!
مرد سرش را برگرداند و گفت : نه خانم ، من مرد شریفی نیستم .
من یک دزد اتومبیل بودم و همین امروز از زندان آزاد شده ام !!!!
خدا برای کمک به زن یک دزد فرستاده بود ، آن هم یک دزد حرفه ای !!
زن آدرس شرکتش را به مرد داد و از او خواست که فردای آن روز حتما به دیدنش برود .
فردای آن روز وقتی مرد ژولیده وارد دفتر رئیس شرکت شد .
فکرش را هم نمی کرد که روزی به عنوان راننده مخصوص در آن شرکت بزرگ استخدام شود .

گاهی تدبیر خداوند برای هدایت انسانها به گونه است که ، هرگز تصورش را نمی شود کرد .

در پناه خدا باشید .
یا حق


100544
نام: گل یاس
شهر: غریب
تاریخ: 12/24/2012 4:43:34 PM
کاربر مهمان
  سلام بچه ها به اون شماره که داده بودم زنگ زدید؟ ؟شماره حرم امام رضا(ع) بود التماس دعا
100543
نام: س-خ
شهر: ح
تاریخ: 12/24/2012 4:43:23 PM
کاربر مهمان
  دعاکنید برای ظهور اقا- فرج امور جوانان -کار -ازدواج
<<ابتدا <قبلی 10061 10060 10059 10058 10057 10056 10055 10054 10053 10052 10051 بعدی> انتها>>



Logo
https://old.aviny.com/guestbook/default.aspx?Page=10056&mode=print