سِحر یا معجزه؟
خلیج فارس، محل آموزش عملیات دریایي
قدرت و شجاعت ما در كجا نهفته است؟ راستی پشتوانهی شجاعت ما كدام قدرت عظیم
است كه اینچنین بيپروا و از سر یقین و اطمینان سخن ميگوییم؟ ميگفت: «ما
خلیجفارس را گورستان آمریكایيهای متجاوز خواهیم كرد.» و اگر كسی ما را
نشناسد، از خود ميپرسد: «مگر آنها به منبع لایزال كدام نیروی عظیم دست
یافتهاند كه اینچنین سخن ميگویند؟» آمریكا را تا امروز در عرف سیاست
بینالمللی بزرگترین قدرت دنیا ميشناختهاند و كسی نبوده است كه در این
اعتبار شك كند، چه برسد به اینكه آن را به مسخره بگیرد.
شجاعت غالباً از احساس قدرت است كه ریشه ميگیرد. ریشهی شجاعتی كه ما را
اینچنین دلاورانه به صحنهی نبرد كشانده است در كدام قدرت است؟ آیا این قدرت بر
سلاحهای پیشرفتهای كه در اختیار داریم متكی است؟
تسلیحات نظامی ما عمدتاً از سادهترین تجهیزاتی است كه در ارتشهای دنیا موجود
است، حال آنكه موازنهی قدرت در دنیای امروز بر سلاحهای اتمی استوار شده است.
آنها مثل گرگهایی متخاصم رو در روی یكدیگر ایستادهاند و چشم به دندانهای هم
دوختهاند. آنچه كه این گرگها را از تهاجم باز داشته است، رحم و عطوفت و
بشردوستی و جوانمردی و عدالت نیست؛ آنها از دندانهای یكدیگر ميترسند. معیار
قدرت در جهان امروز ابزار است و آن كه ابزارهای نظامی مهلكتری در اختیار دارد
قدرتمندتر است. صلح و امنیت در دنیایی اینچنین، بر این موازنه است كه متكی است؛
موازنهی قدرت در میان گرگهای متخاصمی كه از ترس دندانهای تیز یكدیگر، هر چند
رو در روی هم ایستادهاند و ميغرند، اما حمله نميكنند. این انگار كه در جهان
وارونهی امروز برای حفظ صلح و امنیت باید تسلیحات نظامی پیشرفتهتری ساخت تا
دشمن را از حمله باز دارد، یعنی بمبهای اتمی حافظ صلح و امنیت و آرامش هستند.
آیا بهراستی در این دنیای وارونه كه منطق دیوانگان حكمفرماست، ما نیز با همین
معیارها پای به میدان نهادهایم؟ آیا بهراستی قدرت و شجاعت ما بر موشكهای
استینگر و سلاحهای پیشرفتهی دیگری كه در اختیار داریم متكی است؟ جواب این
است: خیر، ما به حول و قوهی خدا بر قوهی اتم نیز دست خواهیم یافت، اما هرگز
بر آن تكیه نخواهیم كرد. و اگر راستش را بخواهید، اصلاً موشك استینگر برازندهی
دستان ماست، چرا كه ما علمدار استمرار نهضت انبیا هستیم و برای تحقق حاكمیت
احكام خدا در كرهی زمین قیام كردهایم. آنگاه كه موشك استینگر بر شانهی یك
پاسدار مؤمن قرار گیرد، ابزار درست در خدمت آنچه كه باید، یعنی در خدمت
اشاعهی توحید بر سراسر سیارهی زمین، به كار رفته است. و لیكن ما هرگز بر قدرت
ابزار تكیه نخواهیم كرد؛ قدرت حقیقی در جایی دیگر است.
بندر عباس، پادگان آموزشي
اینجا محل استقرار یكی از گردانهایی است كه در مانور بزرگ «شهادت» شركت
دارند. قدرت حقیقی اینجاست. دست خدا با جماعتی است كه بر محور حق گرد آمدهاند
و اصلاً وحدت جز در میان موحدین تحقق نميیابد. با این معیار، بسیج قدرتمندترین
ارتش دنیاست. اگر كسی در جستوجوی مصادیق كاذب قدرت باشد، آن را در میان
بسیجیان نخواهد یافت. آنها آرتیستهای دروغین سینما، هركول و سامسون و یا جیمز
باند و سوپرمن نیستند؛ آنها هم مثل من و تو، كارگر و كارمند، دانشجو و دكاندار
هستند و قدرتشان نه در موهای بلند و بازوهای كلفت است و نه در بالهای آهنین و
پاهای الكترونیكی؛ در ایمان است.
وقتی انسان به سادگی این جمع مينگرد، شاید در محاسبهی قدرت آنها دچار اشتباه
شود. اما اكنون، در آستانهی دهمین سال پیروزی انقلاب اسلامی، بیش از پیش این
حقیقت بر همهی مردم جهان آشكار شده است كه قدرت از آن مردمی است كه بر محور
ولایت اجتماع كردهاند. چیزی نخواهد گذشت كه مستضعفین سراسر عالم در خواهند
یافت كه قدرت حقیقی تنها در وحدت ایمانی نهفته است و راهی جز جهاد مسلحانه برای
دست یافتن به عدالت وجود ندارد. آنگاه حقیقتی كه در نام بسیج مستضعفین نهفته
است به تحقق خواهد پیوست و همهی مظلومان برای مبارزه با ظلم لباس رزم خواهند
پوشید و به صحنهی نبرد خواهند آمد.
اگر وجه المقایسه آن چیزی باشد كه تاكنون در فیلمهای سینمایی دیدهایم، وقتی
انسان به سادگی و صداقت این جمع مينگرد، شاید در محاسبهی قدرت آنها دچار
اشتباه شود _ مخصوصاً در آغاز، وقتی كه فرمانده «به راست راست» ميدهد و آنها
عقبگرد ميكنند _ اما چیزی نميگذرد كه دستها و پاها ورزیده ميشوند، نظام
ميیابند و قوای پنهانی و اعجابانگیز وجود در پناه آفتاب ایمان به فعلیت و
شكوفایی ميرسند.
طبیعت وجود انسان در هوایی اینچنین گرم و مرطوب، به سوی تنبلی و تنآسایی میل
ميكند و لاجرم اراده را به ضعف ميكشاند. برای غلبه یافتن بر جاذبهای كه از
جانب طبیعت بر انسان وارد ميآید چه باید كرد؟ وطنپرستی جدا از ایمان،
قومیتگرایی، نژادپرستی، پول و یا زور... در جنگهای غیرمكتبی طول تاریخ و در
ارتشهای كنونی دنیا، سربازان را با اینچنین انگیزههایی به صحنه كشاندهاند،
اما این جاذبهها آنهمه قدرتمند نیستند كه بتوانند زمانی طولانی با ترس از مرگ
و غریزهی حفظ حیات مقابله كنند. دیری نميپاید كه این جاذبههای كاذب رنگ
ميبازند و انسان بار دیگر، مثل سرمازدهای كه به آفتاب پناه ميآورد، خود را
از این گرایشهای بتپرستانه خلاص ميكند. اما جاذبههای حقیقی که ریشه
در فطرت انسان دارند اینچنین نیستند. جهان بر محور عشق به حق ميگردد و همهی
جذبههای فطری از این عشق زاییده ميشوند. انگیزههای قدرتمندی كه از حقطلبی و
عدالتخواهی فطری منشأ ميگیرند نه تنها هرگز در وجود انسان رو به زوال
نميروند، بلكه روز به روز قويتر ميشوند و نهایتاً مظلومان سراسر جهان را به
قیام علیه ظلم ميكشانند. آنچه كه امروز در پهنهی كرهی زمین ميگذرد، مؤیدی
بر همین معناست. چند روزی بیشتر از فاجعهی مكهی مكرمه نگذشته و هنوز خون
شهدای حرم امن الهی تازه است.
در هوایی اینچنین گرم و مرطوب، تنها عشق حسین است كه ميتواند انسان را به
صحنهی رزم بكشاند و حسین(ع) مظهر حقطلبی و عدالتخواهی است. در سایهی درخت
و دیوار، عدهای از بسیجيها آموزش اسلحه ميبینند. روی دیوار نوشته است: «یا
همهی ما باید بمیریم یا استعمار را در تمام دنیا دفن خواهیم كرد.» و این همهی
ماجراست.
صلح و امنیت و آرامشی كه ابرقدرتها از آن سخن ميگویند صلح و امنیت و آرامشی
است كه با ترس از سلاحهای جهنمی آنها بر دنیا سایه انداخته است. اما اكنون،
دیگر وقت آن رسیده كه خورشید حقیقت از غروب غرب خارج شود و در نور جهانگیر طلعت
آن، بار دیگر معیارهای حق باز شناخته شوند و شیطان كه دیری است در نقاب
آزاديخواهی و علم و تكامل و با دستهای استكبار جهانی بر جهان حكم ميراند،
رسوا شود. نه عجب اگر در جهان وارونهی امروز، آمریكا، یعنی مظهر بزرگ شیطان،
چهرهی شیطانی خویش را در نقاب آزادی و دفاع از حقوق بشر پنهان كند و با سوء
استفاده از جاذبههای غریزی وجود بشر، سیطرهی جهنمی خویش را بر پهنهی كرهی
ارض بگسترد. اما دوران سیاه حكومت دنیایی شیطان، با انقلاب اسلامی ایران به سر
آمده است و ما كه علمدار استمرار نهضت انبیا در جهان هستیم، به حول و قوهی
خداوند این بت بزرگ را در هم خواهیم شكست، كه بتشكنی سنت انبیا و پیروان
آنهاست.
بعضی از مردم درِ خانههایشان را گشودهاند و با آب خنك از بسیجيها پذیرایی
ميكنند و چه از این دلپذیرتر، در آن هوای گرم و مرطوبی كه انسان هرگز از آب
سیر نميشود؛ اگرچه گاهی تشنگی از آب دلپذیرتر است. وقتی از صاحبخانه پرسیدیم:
«مادر جان، اگر آمریكا به اینجا حمله كند شما چه خواهید كرد؟» با مهربانی گفت:
«خون ما كه از خون شما رنگینتر نیست؛ شما هم اولاد ما هستید.»
آن پیرمرد اهل «سوهو» دیگر جایی برای سؤال باقی نگذاشت. او ميگفت: «این سلاحی
كه دارم به جای خود، با چنگ و دندان هم كه شده، مبارزه خواهم كرد. شش بچه دارم
كه یكی از آنها در جبهه است و بقیه كوچك هستند، اما آنچه را كه اینجا در بسیج
ميآموزم، همراه با درس قرآن، به فرزندان خودم و همسایهها آموزش ميدهم.»
منشأ قدرت و شجاعت ما اگرچه برای دشمن معمایی است، اما برای ما و همهی
بسیجيهای دیگر روشن است. حضور چهرههای سوختهی بچههای سیزده چهاردهسالهی
بندری در میان جمع، بیش از هر جواب دیگری صراحت و بلاغت دارد. آمریكا اگر كور و
غافل نباشد، از حضور این بچههای لاغر و سیاهچردهی بسیجی بیشتر از وجود موشك
استینگر در دستهای ما وحشت خواهد كرد، اما خدا را شكر كه كید و مكر شیطان ضعیف
است و آمریكا هرگز از آن عقلی كه بتواند مبادی و مبانی قدرت ما را پیدا كند
برخوردار نیست.
روز بعد، اسكلهی بندر
فردای آن روز همزمان با مانور دریایی، صدای مارش پیروزی عملیات «نصر هفت» از
بلندگوها در سراسر اسكله پخش شد و دل مشتاق ما را با خود از آن هوای خفقانآور
بسیار گرم و مرطوب، به قلههای سرد جبهههای غرب كشور كشاند.
جهان در آستانهی تحولی عظیم قرار گرفته است. وقتی مؤمنین بر محور ولایت
اجتماع كنند، به آنچنان منبعی عظیم از قدرت دست خواهند یافت كه هیچ نیروی دیگری
در سراسر جهان با آن یارای رو در رویی ندارد. سحر با معجزه پهلو نزند، دل
خوشدار! اگر سحر فرعونی توانست بر معجزهی موسوی غلبه كند، آمریكا نیز خواهد
توانست با تسلیحات پیشرفتهی خویش بر ایمان ما چیره شود. قدرت حقیقی اینجاست،
چرا كه دست خدا با جماعتی است كه بر محور حق گرد آمدهاند. با این معیار، بسیج
قدرتمندترین ارتش دنیاست. اگر كسی در جستوجوی مصادیق كاذب قدرت باشد، آن را در
میان بسیجیان نخواهد یافت. آنها آرتیستهای دروغین سینما، هركول و سامسون و یا
جیمز باند و سوپرمن نیستند. آنها هم مثل من و تو، كارگر و كارمند، دانشجو و
دكاندار هستند و قدرتشان نه در موهای بلند و بازوهای كلفت است و نه در بالهای
آهنین و پاهای الكترونیكی؛ در ایمان است. چیزی نخواهد گذشت كه مستضعفین سراسر
عالم در خواهند یافت كه قدرت حقیقی تنها در وحدت ایمانی نهفته است و راهی جز
جهاد مسلحانه برای دست یافتن به عدالت وجود ندارد. آنگاه حقیقتی كه در نام
بسیج مستضعفین نهفته است به تحقق خواهد پیوست و همهی مظلومان برای مبارزه با
ظلم، لباس رزم خواهند پوشید و به صحنهی نبرد خواهند آمد.