‌‌ ‌ انگیزه های الهی


‌‌‌حضرت سیدالشهدا حسین بن علي‌(ع) شب پیش از هجرت به سوی كربلا در پایان خطبه‌ای بلند فرمودند: «آگاه باشید؛ هر آن كه مي‌خواهد خونش را در راه ما اهل بیت، كه راه حق است، نثار كند و خود در بهشت لقاءالله منزل گیرد، با ما راهی كربلا شود. من فردا صبح ان شاءالله به راه مي‌افتم.»

اكنون بار دیگر بانگ الرحیل برخاسته است و همان فریاد در آسمان بلند تاریخ طنین‌انداز گشته است. و این بار راهیان كربلا، این راحلان قافله‌ی عشق، بدان لبیك گفته‌اند.

O
نخلستان‌های اطراف بصره اكنون شاهد صادق روزها و وقایعی هستند كه وقوع آن از صدها سال پیش توسط اولیای خدا پیشگویی شده است. جنگ حق و باطل كه از همان آغاز هبوط بشر بر كره‌ی زمین آغاز شده، اكنون به آخرین دوره‌ی تاریخی خویش نزدیك مي‌گردد و نهضت حق، بعد از هزاران سال مظلومیت و محكومیت، به دوران اقتدار خویش مي‌رسد. جهان در آستانه‌ی عصر نور است و آن كه دلش با حق باشد، آثار این نزدیكی را در همه جا، در آب و هوا و خاك و آتش باز خواهد یافت و مشتاقانه به جبهه‌ی حق خواهد پیوست.

آنها آمده‌اند تا لودری را كه دیشب در بحبوحه‌ی كار تركش خورده است از منطقه‌ی خطر بیرون بكشند. رمل‌های زرد و نخل‌های پراكنده‌ی شرق بصره، لوح محفوظی است كه این مرحله از تاریخ كره‌ی زمین بر آن ثبت مي‌گردد.

چهره‌ی منطقه‌ی عملیاتی كربلای پنج در جریان یك تحول عظیم به‌سرعت تغییر مي‌یابد و اگر چند روز غافل شوی، دیگر هیچ نقطه‌ای را باز نخواهی شناخت. یكی از برادران مي‌گفت: «تا آن‌گاه كه حق در كره‌ی زمین پیروز شود و به حاكمیت رسد، نقشه‌ی جغرافیایی كره‌ی زمین به طور كامل تغییر خواهد كرد و چه بسا كه اقیانوس‌ها نیز جابه‌جا شوند.» و آنچه تاكنون ما به چشم دیده‌ایم مؤ‌یدی بر همین سخن است.

اراده‌ای كه بر انگیزه‌های الهی متكی باشد بزرگ‌ترین قدرتی است كه در جهان وجود دارد و آفریدگار متعال همه‌ی آفرینش را مسخر همین قدرت قرار داده است. با مدعی بگویید كه بیهوده این سوی و آن سوی نزند؛ راز بزرگ قدرت ما اینجاست: انگیزه‌های ایمانی. ما اقمار منظومه‌ی شمسِ ایمان هستیم و همین جاذبه است كه ما را از خانه و كاشانه بریده و بدین خطه كشانده است.

رزمنده‌ی دانشجویی خاطره‌ای از عملیات محرم تعریف مي‌كند.

‌‌او چشم عبرت‌بین داشت و جبهه را آیینه‌ی عبرتی یافته بود جلوه‌گاه اراده‌ی خدا. این عظمت، جلوه‌ی اراده‌ی خداست كه از ید بیضای مؤ‌منین ظاهر مي‌گردد. سراسر این دشت، رملستان‌های زرد و نخلستان‌های پراكنده، آیینه‌ی عبرتی است كه چشم عبرت‌بین در آن به نظاره‌ی قدرت خدا بنشیند و تاریخ آینده‌ی كره‌ی زمین را پیش‌بینی كند. اراده‌ای كه بر انگیزه‌های الهی متكی باشد بزرگ‌ترین قدرتی است كه در جهان وجود دارد و آفریدگار متعال، همه‌ی آفرینش را مسخر همین قدرت قرار داده است. «اگر شما با حق باشید، همه‌ی عالم با شماست» و جبهه‌های ما سراسر، عرصه‌ی تحقق این سخن حكیمانه‌ای است كه لقمان عصر ما فرمودند.

همان‌گونه كه این جنگ به هیچ یك از جنگ‌های دیگر در قرون جدید شباهتی ندارد، سپاه حق را نیز هرگز نمي‌توان با ارتش‌های دیگر دنیا مقایسه كرد. اراده‌ی ما نوری است كه از شمس باطنی ایمانمان تجلی یافته است و اینچنین، اراده‌ی ما اراده‌ی حق است. و كدام قدرتی است كه مسخر اراده‌ی او نباشد؟ اگر ارتش‌های دیگر دنیا نظام خود را بر اجبار و ترس بنا كرده‌اند، سپاه حق، همچنان كه در صدر اسلام شاهد آن بوده‌ایم، بر انگیزه‌های باطنی مؤ‌منین متكی است.

دو گروه از رزمندگان با دو تفنگ ١٠٦ سر رسیدند. راهی بهتر از این برای جلوگیری از مانور تانك‌های دشمن وجود ندارد؛ دوازده گلوله به نیت دوازده امام. چیزی نمي‌گذرد كه همان گروه، دوباره سر مي‌رسند و باز هم ما را دعوت مي‌كنند كه همراهشان برویم، ولی ما در جست و جوی فرمانده جدید خط هستیم. وقتی اراده‌ی ما پرتو ایمان قلبی ماست، دیگر شهادت نه تنها از راه باز نمي‌دارد، كه چراغ راه مي‌شود. فرمانده جدید محور مي‌گفت:

«وضعیت نیروها به حمد خدا خوبه و برادرایی هم كه مي‌دونند فرمانده گردانشون سردار رشید اسلام داوود حیدری به شهادت رسیده، با حراست از خط و اسلام، دِینشان را دارند به اسلام ادا مي‌كنند و به‌خوبی از خط محافظت مي‌كنند و دشمن هم هیچ كاری نتونسته انجام بده و اگر پاتكی هم كرده مذبوحانه بوده و بچه‌ها با دادن خون از خط و از اسلام دفاع كردند.»

اعزام سپاهیان مهدی عجل‌الله تعالی فرجه الشریف به جبهه‌
روز اعزام اولین كاروان سپاهیان مهدی عجل‌ا تعالی فرجه‌الشریف، حرف پدر شهید مهدی حیدریان نیز همین بود. او آستانه‌ی منزل فقیرانه‌ی خویش را برای عبور سربازان امام زمان آب‌پاشی مي‌كرد و این از هر سخنی بلیغ‌تر بود.

‌رزمندگانی كه اعزام مي‌شوند پیشاني‌بند بسته‌اند.

رمز این پیشاني‌بندهای سبز و قرمز چیست؟ جلوه‌ی انگیزه‌های قلبی است كه بر پیشاني‌ها مي‌نشیند و یا پیمان سرباختن است كه با خدا مي‌بندند؟ شور درونی آنها در چشم دوربین جلوه نمي‌كند، اگرنه، تصویر فرزند چندماهه‌اش را لای قرآنی كه در جیب دارد مي‌دیدی؛ یعنی من برای حفظ قرآن از فرزندم مي‌گذرم، و همه‌ی عظمت كار ما در همین‌جاست: قرب خدا در نفی وابستگي‌هاست و كدام بستگی از محبت فرزند قوي‌تر؟ ما اقمار منظومه‌ی شمس ایمان هستیم و همین جاذبه است كه ما را از خانه و كاشانه، پدر و مادر و زن و فرزند مي‌بُرد و به حضرت حق مي‌رساند.

نه برادر، خداوند به همه توفیق رفتن به جبهه نمي‌بخشد. تا اهل ولایت نباشی، گام‌هایت در طریق جبهه استوار نمي‌گردد و اهل ولایت كسی است كه با قدرت ایمان بر وابستگي‌هایش غلبه كند.

فرزند قلب پدر و مادر است، اما قلبی زنده است كه با یاد خدا بتپد. حسین بن علي‌(ع) نیز قلب امامت بود و وقتی هنوز صدای هل من ناصر او از صحرای كربلا به گوش مي‌رسد، ماندن، صد بار از مردن بدتر است. و امت ما چه خوب این حقیقت را دریافته‌اند.

پدر یكی از رزمندگان شیرینی تعارف مي‌كرد و با زبان آذری مي‌گفت: «بفرمایید، خدا شما را نصرت دهد. پسر من هم در جبهه است.»

در میان آن عزیزانی كه چون پروانه‌هایی عاشق نور حسین، با شیدایی عازم كربلا بودند، ناگاه چشم تو به آن جوانی مي‌افتد كه آستین دست چپش خالی است و با دست راست بر سینه مي‌كوبد. چه بسا كه نامش هم عباس یا ابوالفضل باشد. او سرش را به زیر انداخته است تا از دوربین فرار كند و تو پیش خود مي‌گویی: اگر نبود كه این تصویر مي‌تواند آیینه‌ی عبرت باشد، تو را رها مي‌كردم تا در گوشه‌ی گمنامی خویش بمانی. اما بگذار تا تصویر زیبای تو آیینه‌ی تنبه مدعیان باشد و آنان بدانند كه راز بزرگ قدرت ما در كجاست.

 

Logo
https://old.aviny.com/article/aviny/Chapters/Matnefilm/part_3/Angizeh.aspx?&mode=print