آقا
سید *
رودهن،
روستای جَوَرد
در كوهستانهای اطراف رودهن دهكدهای هست به اسم «جورد» و در آن دهكده خانهای
كه چهار قربانی به راه خدا داده است: كریم و داوود و كاظم و قاسم.
چهرهای كه ما از آقای سجادیان در ذهن داشتیم با آنچه كه از او دیدیم بسیار
متفاوت بود. جورد در اطراف رودهن است و رودهن در اطراف تهران. اما مظاهر هفت
رنگ تمدن ماشینی نتوانسته بود آقاسید را از وطن ایمانی خویش دور كند و میدانی
برادر، غریب آن كسی است كه از وطن ایمانی خویش دور شده باشد.
پیرمرد از روی عكس فرزندان شهیدش را معرفی میكند.
كاظم و قاسم و كریم و داوود، چهار جوانمرد از تبار آخرین رسول خدا بر زمین. و
با اینهمه، آقاسید میداند كه تكلیف از خود او نیز ساقط نیست.
جورد از توابع رودهن است و رودهن در اطراف تهران، اما آقاسید همچنان با مظاهر
هفترنگ تمدن ماشینی بیگانه مانده است، هرچند تهرانیها هم نشان دادند كه
بالاخره این ایمان است كه بر همه چیز غلبه میكند.
میگویند روستای جورد غریب و دورافتاده است و جادهاش با اولین برفهای زمستان
مسدود میشود. اما میدانی برادر، غریب آن كسی است كه از وطن ایمانیاش دور شده
باشد. كاظم و قاسم و كریم و داوود نشان دادهاند كه دهكدهی جورد از خیلی جاهای
دیگر به آسمان نزدیكتر است، و همین كافی است. مادرِ شهدا نیز اهل تكلیف بود و
میدانست كه راه حق همواره از كربلا میگذرد.
زمستانها شب خیلی زود سر میرسد. وقتی ما میخواستیم كه دهكدهی جورد را ترك
كنیم شب شده بود و بچههای جهاد در مسجد جورد بعد از نماز مغرب و عشا برای
گردانهای انصار یارگیری میكردند.
آدمیزاد اسیر خویشتن خویش است و تا به سفر نرود از عالم خویش باخبر نمیشود. و
بهراستی در زیر این آسمان پرستارهی خداوند چه شگفتیهایی نهفته است! حالا ما
آقاسید را شناختهایم و شما هم او را شناختهاید. اما فكر میكنید كه در سراسر
ایران چند نفر از این آقاسیدها داریم؟
در كنار مسجد، همان شبانه داشتند هدایای مردم را برای جبهههای نبرد بار
میزدند و هنگامی كه ما دهكدهی جورد را ترك میكردیم، آقاسید را دیدیم كه داشت
یكبار دیگر پلههای مسجد را بالا میرفت تا به گردانهای انصار بپیوندد.
* اين برنامه شامل سه قسمت است:«آقاسيد» ،«رزق
حلال» و «درّه
بيد»