غسلهاى واجب
غسلهاى واجب هفت است:
اول: غسل جنابت.
دوم: غسل حيض.
سوم: غسل نفاس.
چهارم: غسل استحاضه.
پنجم: غسل مسّ ميت.
ششم: غسل ميت.
هفتم: غسلى كه بواسطه نذر و قسَم و مانند اينها واجب مىشود.
و اگر كسوف كلّى، يا خسوف كلّى شود، و مكلّف عمداً نماز آيات را نخواند تا قضا شود ـ بنابر احتياط واجب ـ بايد براى قضاى آن غسل كند.
احكام جنابت
مسأله 344 ـ به دو چيز انسان جنب مىشود:
اول: جماع.
دوم: بيرون آمدن منى، در خواب باشد يا بيدارى، كم باشد يا زياد، با شهوت باشد يا بى شهوت، با اختيار باشد يا بى اختيار.
مسأله 345 ـ اگر رطوبتى از انسان خارج شود و نداند منى است يا بول يا غير اينها، چنانچه با شهوت و جستن بيرون آمده و بعد از بيرون آمدن آن بدن سست شده، آن رطوبت حكم منى را دارد، و اگر هيچيك از اين سه نشانه يا بعضى از اينها را نداشته باشد، حكم منى را ندارد. ولى در مريض لازم نيست آن رطوبت با جستن بيرون آمده باشد، و در موقع بيرون آمدن بدن سست شود، بلكه اگر با شهوت بيرون آيد در حكم منى است. و رطوبتى كه از زنها در موقع ملاعبه يا تصوّرات شهوت انگيز در خود موضع احساس مىكنند پاك است و غسل ندارد و وضو را نيز باطل نمىكند. و امّا رطوبتى كه از زنها با شهوت خارج مىشود و به حدى باشد كه صدق انزال كند و لباسها را آلوده نمايد، و معمولاً اين رطوبت در موقعى خارج مىشود كه زن به اوج شهوت جنسى برسد نجس و موجب جنابت است. و همچنين است ـ بنابر احتياط واجب ـ اگر به اوج لذت نرسد ولى آب زياد باشد نظير آن چه در حال ارضاى كامل خارج مىشود.
مسأله 346 ـ اگر از مردى كه مريض نيست آبى بيرون آيد كه يكى از سه نشانهاى كه در مسأله پيش گفته شد داشته باشد و نداند نشانههاى ديگر را داشته يانه، چنانچه پيش از بيرون آمدن آن آب وضو داشته مىتواند به همان وضو اكتفا كند، و اگر وضو نداشته كافى است فقط وضو بگيرد و غسل بر او لازم نيست.
مسأله 347 ـ مستحب است انسان بعد از بيرون آمدن منى بول كند، و اگر بول نكند و بعد از غسل رطوبتى از او بيرون آيد كه نداند منى است يا رطوبت ديگر، حكم منى را دارد.
مسأله 348 ـ اگر انسان با زنى جماع كند و به اندازه ختنه گاه يا بيشتر داخل شود، در قبل باشد يا در دبر، بالغ باشند يا نابالغ، اگر چه منى بيرون نيايد هر دو جنب مىشوند.
مسأله 349 ـ اگر شك كند كه به مقدار ختنه گاه داخل شده يا نه، غسل بر او واجب نيست.
مسأله 350 ـ اگر ـ نعوذ باللّه ـ با حيوانى نزديكى نمايد و منى از او بيرون آيد، غسل تنها كافى است، و اگر منى بيرون نيايد، چنانچه پيش از وطى وضو داشته باز هم غسل تنها كافى است، و اگر وضو نداشته احتياط واجب آن است كه غسل كند و وضو هم بگيرد. و همچنين است حكم در نزديكى نمودن با مرد يا پسر.
مسأله 351 ـ اگر منى از جاى خود حركت كند و بيرون نيايد، يا انسان شك كند كه منى از او بيرون آمده يا نه، غسل بر او واجب نيست.
مسأله 352 ـ كسى كه نمىتواند غسل كند ولى تيمم برايش ممكن است، بعد از داخل شدن وقت نماز هم مىتواند با عيال خود نزديكى كند.
مسأله 353 ـ اگر در لباس خود منى ببيند و بداند كه از خود اوست و براى آن غسل نكرده بايد غسل كند، و نمازهائى را كه يقين دارد بعد از بيرون آمدن منى خوانده قضا كند، ولى نمازهائى را كه احتمال مىدهد پيش از بيرون آمدن آن منى خوانده، لازم نيست قضا نمايد.
چيزهائى كه بر جنب حرام است
مسأله 354 ـ پنج چيز بر جنب حرام است:
اول: رساندن جائى از بدن خود به خط قرآن يا به اسم خداوند به هر لغت كه باشد، و بهتر آن است كه به أسماء پيغمبران، و امامان و حضرت زهراء عليهمالسلام نيز نرساند.
دوم: وارد شدن به مسجد الحرام، و مسجد پيغمبر صلىاللهعليهوآلهوسلم اگرچه از يك در داخل و از در ديگر خارج شود.
سـوم: توقـف در مساجـد ديگر، و همچنين ـ بنابر احتياط واجب ـ در حرم امامان عليهمالسلام، ولى اگر از مسجد عبور كند مثل اينكه از يك درِ مسجد داخل و از درِ ديگر خارج شود، مانعى ندارد.
چهارم: داخل شدن در مسجد براى برداشتن چيزى، و همچنين گذاشتن چيزى در آن هر چند خودش وارد مسجد نشود، بنابر احتياط لازم.
پنجم: خواندن هر يك از آيات سجده واجب، و آن در چهار سوره است: اول: سوره سى و دوم قرآن (الم تنزيل). دوم: سوره چهل و يكم (حم سجده). سوم: سوره پنجاه و سوم (والنجم). چهارم: سوره نود و ششم (اقرأ).
چيزهائى كه بر جنب مكروه است
مسأله 355 ـ نُه چيز بر جنب مكروه است:
اول و دوم: خوردن و آشاميدن، ولى اگر صورت و دستها را بشويد و مضمضه بكند مكروه نيست، و اگر تنها دستها را بشويد كراهت كمتر مىشود.
سوم: خواندن بيشتر از هفت آيه از قرآن كه سجده واجب ندارد.
چهارم: رساندن جائى از بدن به جلد و حاشيه و بين خطهاى قرآن.
پنجم: همراه داشتن قرآن.
ششم: خوابيدن، ولى اگر وضو بگيرد يا بواسطه نداشتن آب، بدل از غسل تيمم كند مكروه نيست.
هفتم: خضاب كردن به حنا و مانند آن.
هشتم: ماليدن روغن به بدن.
نهم: جماع كردن بعد از آنكه محتلم شده، يعنى در خواب منى از او بيرون آمده است.
غسل جنابت
مسأله 356 ـ غسل جنابت براى خواندن نماز واجب و مانند آن واجب مىباشد، ولى براى نماز ميت، و سجده سهو، و سجده شكر، و سجدههاى واجب قرآن، غسل جنابت لازم نيست.
مسأله 357 ـ لازم نيست در وقت غسل، نيّت كند كه غسل واجب مىكند، بلكه اگر فقط به قصد قربت، يعنى براى تذلل در پيشگاه خداوند عالم غسل كند كافى است.
مسأله 358 ـ اگر يقين كند وقت نماز شده و نيّت غسل واجب كند بعد معلوم شود كه پيش از وقت غسل كرده، غسل او صحيح است.
مسأله 359 ـ غسل جنابت را به دو قسم مىشود انجام داد: ترتيبى و ارتماسى.
غسل ترتيبى
مسأله 360 ـ در غسل ترتيبى بايد به نيّت غسل ـ بنابر احتياط لازم ـ اول تمام سر و گردن و بعد بدن را بشويد، و بهتر آن است كه اول طرف راست، بعد طرف چپ بدن را بشويد، و تحقق غسل ترتيبى به حركت دادن هريك از اعضاء سه گانه در زير آب به قصد غسل بى اشكال نيست، و احتياط در اكتفا نكردن به آن است. و اگر عمداً بدن را قبل از پايان يافتن غسل تمام سر و گردن بشويد ـ بنابر احتياط، ـ غسل او باطل است.
مسأله 361 ـ در صورتى كه بدن را قبل از سر بشويد، لازم نيست غسل را اعاده كند بلكه چنانچه بدن را دوباره بشويد، غسل او صحيح خواهد شد.
مسأله 362 ـ اگر يقين نكند كه هر دو قسمت يعنى سر و گردن و بدن را كاملاً غسل داده، بايد براى آنكه يقين كند، هر قسمتى را كه مىشويد مقدارى از قسمت ديگر را هم با آن قسمت بشويد.
مسأله 363 ـ اگر بعد از غسل بفهمد جائى از بدن را نشسته، و نداند كجاى بدن است، دوباره شستن سر لازم نيست، و فقط هر جائى را از بدن كه احتمال مىدهد نشسته بايد بشويد.
مسأله 364 ـ اگر بعد از غسل بفهمد مقدارى از بدن رانشسته، چنانچه از طرف چپ باشد شستن همان مقدار كافى است. و اگر از طرف راست باشد احتياط مستحب آن است كه بعد از شستن آن مقدار، دوباره طرف چپ رابشويد. و اگر از سر و گردن باشد ـ بنابر احتياط واجب ـ بايد بعد از شستن آن مقدار، دوباره بدن را بشويد.
مسأله 365 ـ اگر پيش از تمام شدن غسل، در شستن مقدارى از طرف چپ يا طرف راست شك كند، لازم است كه آن مقدار را بشويد، و اگر در شستن مقدارى از سر و گردن شك كند ـ بنابر احتياط لازم ـ بايد بعد از شستن آن دوباره بدن را بشويد.
غسل ارتماسى
غسل ارتماسى به دو نحو انجام مىگيرد: «دفعى» و «تدريجى».
مسأله 366 ـ در غسل ارتماسى دفعى بايد در يك آن، آب تمام بدن را فرا بگيرد، ولى معتبر نيست كه قبل از شروع در غسل، تمام بدن بيرون آب باشد، بلكه اگر مقدارى از آن بيرون باشد و به نيت غسل در آب فرو رود كفايت مىكند.
مسأله 367 ـ در غسل ارتماسى تدريجى بايد بدن را به نيت غسل تدريجاً با حفظ و حدت عرفى در آب فرو برد، و در اين قسم لازم است كه هر عضو قبل از غسل دادن آن بيرون آب باشد.
مسأله 368 ـ اگر بعد از غسل ارتماسى بفهمد كه به مقدارى از بدن آب نرسيده، چه جاى آن را بداند يا نداند، بايد دوباره غسل كند.
مسأله 369 ـ اگر براى غسل ترتيبى وقت ندارد و براى ارتماسى وقت دارد، بايد غسل ارتماسى كند.
مسأله 370 ـ كسى كه براى حج يا عمره احرام بسته نبايد غسل ارتماسى كند، ولى اگر از روى فراموشى غسل ارتماسى كند غسلش صحيح است.
احكام غسل كردن
مسأله 371 ـ در غسل ارتماسى يا ترتيبى پاك بودن تمام بدن پيش از غسل لازم نيست، بلكه اگر به فرو رفتن در آب يا ريختن آب به قصد غسل، بدن پاك شود، غسل محقق مىشود بشرط آنكه آبى كه با آن غسل مىكند از پاك بودن خارج نشود، مثلاً با آب كر غسل كند.
مسأله 372 ـ كسى كه از حرام جنب شده، چنانچه با آب گرم غسل كند اگر چه عرق مىكند، غسل او صحيح است.
مسأله 373 ـ اگر در غسل به اندازه سرموئى از بدن نشسته بماند، غسل باطل است، ولى شستن توى گوش و بينى و هر چه از باطن شمرده مىشود، واجب نيست.
مسأله 374 ـ جائى را كه شك دارد از ظاهر بدن است يا از باطن آن، بايد آن را بشويد.
مسأله 375 ـ اگر سوراخ جاى گوشواره و مانند آن به قدرى گشاد باشد كه داخل آن از ظاهر شمرده شود، بايد آن راشست و گرنه شستن آن لازم نيست.
مسأله 376 ـ چيزى را كه مانع رسيدن آب به بدن است بايد بر طرف كند، و اگر پيش از آنكه مطمئن شود بر طرف شده غسل نمايد، غسل او باطل است.
مسأله 377 ـ اگر موقع غسل احتمال عقلائى بدهد چيزى كه مانع از رسيدن آب باشد در بدن او هست، بايد وارسى كند تا مطمئن شود كه مانعى نيست.
مسأله 378 ـ در غسل بايد موهاى كوتاهى را كه جزء بدن حساب مىشود بشويد، و شستن موهاى بلند واجب نيست، بلكه اگر آب را طورى به پوست برساند كه آنها تر نشود، غسل صحيح است، ولى اگر رساندن آب به پوست بدون شستن آنها ممكن نباشد بايد آنها را بشويد كه آب به بدن برسد.
مسأله 379 ـ تمام شرطهائى كه براى صحيح بودن وضو گفته شد، مثل پاك بودن آب و غصبى نبودن آن، در صحيح بودن غسل هم شرط است، ولى در غسل لازم نيست بدن را از بالا به پائين بشويد، و نيز در غسل ترتيبى لازم نيست بعد از شستن سر و گردن فوراً بدن را بشويد، پس اگر بعد از شستن سر و گردن صبر كند و بعد از مدتى بدن را بشويد اشكال ندارد، بلكه لازم نيست تمام سر و گردن يا بدن را يك مرتبه بشويد، پس جايز است مثلاً سر را شسته و بعد از مدتى گردن را بشويد. ولى كسى كه نمىتواند از بيرون آمدن بول يا غائط خوددارى كند، اگر به اندازهاى كه غسل كند و نماز بخواند، بول يا غائط از او بيرون نمىآيد، بايد فوراً غسل كند و بعد از غسل هم فوراً نماز بخواند.
مسأله 380 ـ كسى كه پول حمامى را بدون اينكه بداند حمامى راضى است بخواهد نسيه بگذارد، اگر چه بعد حمامى را راضى كند، غسل او باطل است.
مسأله 381 ـ اگر حمامى راضى باشد كه پول حمام نسيه بماند، ولى كسى كه غسل مىكند قصدش اين باشد كه طلب او راندهد يا از مال حرام بدهد، غسل او باطل است.
مسأله 382 ـ اگر پولى را كه خمس آن را نداده به حمامى بدهد، اگرچه مرتكب حرام شده ولى ظاهر اين است كه غسل او صحيح باشد و ذمّهاش به مستحقّين خمس مشغول مىشود.
مسأله 383 ـ اگر شك كند كه غسل كرده يا نه، بايد غسل كند، ولى اگر بعد از غسل شك كند كه غسل او درست بوده يا نه، لازم نيست دوباره غسل نمايد.
مسأله 384 ـ اگر در بين غسل، حدث اصغر از او سر زند، مثلاً بول كند، لازم نيست غسل را رها كرده و غسل ديگرى بنمايد، بلكه مىتواند غسل خود را تمام نمايد و ـ بنابر احتياط لازم ـ بايد وضو هم بگيرد، ولى اگر از غسل ترتيبى به ارتماسى و يا از ارتماسى به ترتيبى عدول نمايد، لازم نيست وضو هم بگيرد.
مسأله 385 ـ اگر از جهت ضيق وقت وظيفه مكلّف تيمم بوده ولى به خيال اينكه به اندازه غسل و نماز وقت دارد، غسل كند، در صورتى كه در انجام غسل قصد قربت كرده باشد، غسل او صحيح است هر چند براى انجام نماز غسل نموده باشد.
مسأله 386 ـ كسى كه جنب شده اگر بعد از نماز شك كند كه غسل كرده يا نه، نمازهائى را كه خوانده صحيح است، ولى براى نمازهاى بعد بايد غسل كند. و در صورتى كه بعد از نماز، حدث اصغر از او صادر شده باشد لازم است وضو هم بگيرد، و اگر وقت باقى است ـ بنابر احتياط لازم ـ نمازى را كه خوانده اعاده نمايد.
مسأله 387 ـ كسى كه چند غسل بر او واجب است مىتواند به نيّت همه آنها يك غسل بجا آورد، و ظاهر اين است كه اگر يكى معيّن از آنها را قصد كند، از بقيّه كفايت مىكند.
مسأله 388 ـ اگر بر جائى از بدن، آيه قرآن يا اسم خداوند متعال نوشته شده باشد، چنانچه بخواهد غسل را ترتيبى بجا آورد، بايد آب را طورى به بدن برساند كه دست او به نوشته نرسد. و همچنين اگر بخواهد وضو بگيرد در مورد آيه قرآن بلكه در مورد اسم خداوند نيز بنابر احتياط واجب.
مسأله 389 ـ كسى كه غسل جنابت كرده نبايد براى نماز وضو بگيرد، بلكه با غسلهاى ديگر واجب ـ غير غسل از استحاضه متوسطه ـ و با غسلهاى مستحب كه در مسأله (634) مىآيد نيز مىتواند بدون وضو نماز بخواند، اگرچه احتياط مستحب آن است كه وضو هم بگيرد.
استحاضه
يكى از خونهائى كه از زن خارج مىشود خون استحاضه است، و زن را در موقع ديدن خون استحاضه « مستحاضه » مىگويند.
مسأله 390 ـ خون استحاضه در بيشتر اوقات زرد رنگ و سرد است و بدون فشار و سوزش بيرون مىآيد و غليظ هم نيست، ولى ممكن است گاهى سياه يا سرخ و گرم و غليظ باشد و با فشار و سوزش بيرون آيد.
مسأله 391 ـ استحاضه سه قسم است: قليله، و متوسطه، و كثيره.
استحاضه قليله: آن است كه خون فقط روى پنبهاى راكه زن با خود بر مىدارد آلوده كند و در آن فرو نرود.
استحاضه متوسطه: آن است كه خون در پنبه فرو رود، اگر چه در يك گوشه آن باشد، ولى از پنبه به دستمالى كه معمولاً زنها براى جلوگيرى از خون مىبندند، نرسد.
استحاضه كثيره: آن است كه خون پنبه را فرا گرفته و به دستمال برسد.
احكام استحاضه
مسأله 392 ـ در استحاضه قليله بايد زن براى هر نماز يك وضو بگيرد، و ـ بنابر احتياط مستحب ـ پنبه را آب كشيده و يا عوض كند، و بايد ظاهر فرج را اگر خون به آن رسيده آب بكشد.
مسأله 393 ـ در استحاضه متوسطه بايد ـ بنابر احتياط لازم ـ زن براى نمازهاى خود روزانه يك غسل نمايد، و نيز بايد كارهاى استحاضه قليله را كه در مسأله پيش گفته شد انجام دهد. بنابر اين اگر استحاضه قبل از نماز صبح يا در همان آن حاصل شود بايد براى نماز صبح غسل كند، و اگر عمداً يا از روى فراموشى براى نماز صبح غسل نكند، بايد براى نماز ظهر و عصر غسل كند، و اگر براى نماز ظهر و عصر غسل نكند، بايد پيش از نماز مغرب و عشا غسل نمايد، چه آنكه خون بيايد يا قطع شده باشد.
مسأله 394 ـ در استحاضه كثيره بايد ـ بنابر احتياط واجب ـ زن براى هر نماز پنبه و دستمال را عوض كند يا آب بكشد، و لازم است يك غسل براى نماز صبح، و يكى براى نماز ظهر و عصر، و يكى براى نماز مغرب و عشا بجا آورد، و بين نماز ظهر و عصر و مغرب و عشا فاصله نيندازد، و اگر فاصله بيندازد بايد براى نماز عصر و عشا دوباره غسل كند، اينها همه در صورتى است كه خون پى در پى از پنبه به دستمال برسد، امّا چنانچه رسيدن خون از پنبه به دستمال با قدرى فاصله باشد كه زن بتواند در آن فاصله يك نماز يا بيشتر بخواند احتياط لازم آن است كه هر گاه خون از پنبه به دستمال برسد پنبه و دستمال را عوض كرده و يا آب بكشد و غسل نمايد. بنابر اين اگر زن غسل كرد و نماز ظهر را مثلاً خواند ولى قبل از نماز عصر يا در ميان آن خون دوباره از پنبه به دستمال رسيد بايد براى نماز عصر نيز غسل نمايد، ولى چنانچه فاصله به مقدارى باشد كه زن بتواند در آن ميان دو نماز يا بيشتر بخواند، مثل اينكه بتواند نماز مغرب و عشا را نيز قبل از آنكه خون دوباره به دستمال برسد، بخواند، براى آن نمازها لازم نيست غسل ديگرى بكند، و در هر صورت در استحاضه كثيره غسل از وضو كفايت مىكند.
مسأله 395 ـ اگر خون استحاضه پيش از وقت نماز هم بيايد، چنانچه زن براى آن خون، وضو يا غسل بجا نياورده باشد، بايد در موقع نماز وضو يا غسل بجا آورد اگر چه در آن موقع مستحاضه نباشد.
مسأله 396 ـ مستحاضه متوسطه كه بايد وضو بگيرد و هم ـ بنابر احتياط لازم ـ غسل كند، بايد غسل را اول بجا آورد بعد وضو بگيرد، ولى در مستحاضه كثيره اگر بخواهد وضو بگيرد بايد قبل از غسل وضو بگيرد.
مسأله 397 ـ اگر استحاضه قليله زن بعد از نماز صبح متوسطه شود، بايد براى نماز ظهر و عصر غسل كند، و اگر بعد از نماز ظهر و عصر متوسطه شود، بايد براى نماز مغرب و عشا غسل نمايد.
مسأله 398 ـ اگر استحاضه قليله يا متوسطه زن بعد از نماز صبح كثيره شود و به اين حال باقى بماند، بايد احكامى را كه در مسأله (394) گفته شد نسبت به نماز ظهر و عصر، و مغرب و عشا رعايت نمايد.
مسأله 399 ـ در مستحاضه كثيره در صورتى كه لازم است ميان غسل و نماز فاصلهاى واقع نشود ـ چنانكه در مسأله (394) گذشت ـ اگر انجام غسل پيش از داخل شدن وقت نماز باعث وقوع فاصله گردد، آن غسل براى نماز فايده ندارد، و بايد مستحاضه براى نماز دوباره غسل نمايد. و اين حكم در مستحاضه متوسطه نيز جارى است.
مسأله 400 ـ در مستحاضه قليله و متوسطه، زن براى هر نمازى ـ غير از نماز يوميه كه حكم آن گذشت ـ چه واجب باشد چه مستحب، بايد وضو بگيرد، ولى اگر بخواهد نماز يوميهاى را كه خوانده احتياطاً دوباره بخواند، يا بخواهد نمازى را كه تنها خوانده است دوباره با جماعت بخواند، بايد تمام كارهائى را كه براى استحاضه گفته شد انجام دهد. امّا براى خواندن نماز احتياط، و سجده فراموش شده، و تشهد فراموش شده ـ اگر آنها را بعد از نماز فوراً بجا آورد ـ و همچنين براى سجده سهو در هر حال، لازم نيست كارهاى استحاضه را انجام دهد.
مسأله 401 ـ زن مستحاضه بعد از آنكه خونش قطع شد، فقط براى نماز اولى كه مىخواند، بايد كارهاى استحاضه را انجام دهد و براى نمازهاى بعدى لازم نيست.
مسأله 402 ـ اگر زن نداند استحاضه او چه قسم است، موقعى كه مىخواهد نماز بخواند، بايد ـ بنابر احتياط ـ خود را وارسى كند، مثلاً مقدارى پنبه داخل فرج نمايد و كمى صبر كند و بيرون آورد و بعد از آنكه فهميد استحاضه او كدام يك از آن سه قسم است، كارهائى را كه براى آن قسم دستور داده شده انجام دهد، ولى اگر بداند تا وقتى كه مىخواهد نماز بخواند استحاضه او تغيير نمىكند، پيش از داخل شدن وقت هم مىتواند خود را وارسى كند.
مسأله 403 ـ زن مستحاضه اگر پيش از آنكه خود را وارسى كند مشغول نماز شود، چنانچه قصد قربت داشته و به وظيفه خود عمل كرده مثلاً استحاضهاش قليله بوده و به وظيفه استحاضه قليله عمل نموده، نماز او صحيح است، و اگر قصد قربت نداشته يا عمل او مطابق و ظيفهاش نبوده، مثل آنكه استحاضه او متوسطه بوده و به وظيفه قليله رفتار كرده، نماز او باطل است.
مسأله 404 ـ زن مستحاضه اگر نتواند خود را وارسى نمايد، بايد به آنچه مسلّماً وظيفه اوست عمل كند، مثلاً اگر نمىداند استحاضه او قليله است يا متوسطه بايد كارهاى استحاضه قليله را انجام دهد، و اگر نمىداند متوسطه است يا كثيره بايد كارهاى استحاضه متوسطه را انجام دهد، ولى اگر بداند سابقاً كدام يك از آن سه قسم بوده، بايد به وظيفه همان قسم رفتار نمايد.
مسأله 405 ـ اگر خون استحاضه در اول ظهورش در باطن باشد و بيرون نيايد، وضو يا غسل را كه زن داشته باطل نمىكند، و اگر بيرون بيايد هر چند كم باشد وضو و غسل را باطل مىكند.
مسأله 406 ـ زن مستحاضه اگر بعد از نماز خود را وارسى كند و خون نبيند اگر چه بداند دوباره خون مىآيد، با وضوئى كه دارد مىتواند نماز بخواند.
مسأله 407 ـ زن مستحاضه اگر بداند از وقتى كه مشغول وضو يا غسل شده خونى از او بيرون نيامده و در داخل فرج هم نيست، مىتواند خواندن نماز را تا وقتى كه مىداند پاك مىماند تأخير بيندازد.
مسأله 408 ـ اگر مستحاضه بداند كه پيش از گذشتن وقت نماز به كلّى پاك مىشود يا به اندازه خواندن نماز خون بند مىآيد، بايد ـ بنابر احتياط لازم ـ صبر كند و نماز را در وقتى كه پاك است بخواند.
مسأله 409 ـ اگر بعد از وضو و غسل خون در ظاهر قطع شود، و مستحاضه بداند كه اگر نماز را تأخير بيندازد، به مقدارى كه وضو و غسل و نماز را بجا آورد به كلّى پاك مىشود، بايد ـ بنابر احتياط لازم ـ نماز را تأخير بيندازد، و موقعى كه به كلّى پاك شد دوباره وضو و غسل را بجا آورد و نماز را بخواند. و اگر موقعى كه خون در ظاهر قطع شود وقت نماز تنگ باشد، لازم نيست وضو و غسل را دوباره بجا آورد، بلكه با وضو و غسلى كه دارد مىتواند نماز بخواند.
مسأله 410 ـ مستحاضه كثيره وقتى كه به كلّى از خون پاك شد اگر بداند از وقتى كه براى نماز پيش مشغول غسل شده ديگر خون نيامده، لازم نيست دوباره غسل نمايد، و در غير اين صورت بايد غسل نمايد ـ هر چند كلّيّت اين حكم بنابر احتياط است ـ و امّا در مستحاضه متوسطه لازم نيست براى آنكه از خون به كلّى پاك شده غسل نمايد.
مسأله 411 ـ مستحاضه قليله بعد از وضو، و مستحاضه متوسّطه بعد از غسل و وضو، و مستحاضه كثيره بعد از غسل، بايد فوراً مشغول نماز شوند، مگر در دو موردى كه در مسأله (394) و (407) به آنها اشاره شد، ولى گفتن اذان و اقامه قبل از نماز اشكال ندارد، و در نماز هم مىتواند كارهاى مستحب مثل قنوت و غير آن را بجا آورد.
مسأله 412 ـ زن مستحاضه اگر و ظيفهاش اين باشد كه ميان وضو يا غسل و نماز فاصله نيندازد ولى مطابق وظيفهاش رفتار نكند، بايد دوباره وضو گرفته يا غسل كند و بلا فاصله مشغول نماز شود.
مسأله 413 ـ اگر خون استحاضه زن جريان دارد و قطع نمىشود، چنانچه براى او ضرر ندارد ـ بنابر احتياط واجب ـ بايد قبل از غسل از بيرون آمدن خون جلوگيرى نمايد، و چنانچه كوتاهى كند و خون بيرون آيد، اگر نماز خوانده بايد دوباره نماز بخواند، بلكه احتياط مستحب آن است كه دوباره غسل كند.
مسأله 414 ـ اگر در موقع غسل خون قطع نشود غسل صحيح است، ولى اگر در بين غسل استحاضه متوسطه كثيره شود، لازم است كه غسل را از سر بگيرد.
مسأله 415 ـ احتياط مستحب آن است كه زن مستحاضه در تمام روزى كه روزه است، به مقدارى كه مىتواند از بيرون آمدن خون جلوگيرى كند.
مسأله 416 ـ بنابر مشهور روزه زن مستحاضه كثيره، در صورتى صحيح است كه غسل نماز مغرب و عشاى شبى كه مىخواهد فرداى آن را روزه بگيرد بجا آورد، و نيز در روز غسلهائى را كه براى نمازهاى روز واجب است انجام دهد، ولى بعيد نيست كه در صحت روزهاش غسل شرط نباشد، همچنان كه ـ بنابر اقوى ـ در مستحاضه متوسطه شرط نيست.
مسأله 417 ـ اگر بعد از نماز عصر، مستحاضه شود و تا غروب غسل نكند، روزهاش بدون اشكال صحيح است.
مسأله 418 ـ اگر استحاضه قليله زن پيش از نماز متوسطه يا كثيره شود، بايد كارهاى متوسطه يا كثيره را كه گفته شد انجام دهد، و اگر استحاضه متوسطه كثيره شود بايد كارهاى استحاضه كثيره را انجام دهد، و چنانچه براى استحاضه متوسطه غسلى كرده باشد فائده ندارد، و بايد دوباره براى كثيره غسل كند.
مسأله 419 ـ اگر در بين نماز، استحاضه متوسطه زن كثيره شود، بايد نماز را بشكند و براى استحاضه كثيره غسل كند، و كارهاى ديگر آن را انجام دهد و همان نماز را بخواند، ـ و بنابر احتياط استحبابى ـ قبل از غسل وضو بگيرد، و اگر براى غسل وقت ندارد لازم است عوض غسل تيمم كند، و اگر براى تيمم نيز وقت ندارد ـ بنابر احتياط مستحب ـ نماز را نشكند و به همان حال تمام كند، ولى لازم است در خارج وقت قضا نمايد، و همچنين اگر در بين نماز، استحاضه قليله او متوسطه يا كثيره شود بايد نماز را بشكند، و براى استحاضه متوسطه يا كثيره كارهاى آن را انجام دهد.
مسأله 420 ـ اگر در بين نماز خون بند بيايد، و مستحاضه نداند كه در باطن هم قطع شده است يا نه، يا نداند پاكى به اندازه تحصيل طهارت و نماز يا بخشى از نماز مهلت مىدهد يا نه، ـ بنابر احتياط واجب ـ بايد بر حسب وظيفهاش وضو گرفته يا غسل نموده و نماز را دوباره بجا آورد.
مسأله 421 ـ اگر استحاضه كثيره زن متوسطه شود، بايد براى نماز اول عمل كثيره، و براى نمازهاى بعدى عمل متوسطه را بجا آورد، مثلاً اگر پيش از نماز ظهر استحاضه كثيره متوسطه شود، بايد براى نماز ظهر غسل كند و براى نماز عصر و مغرب و عشا فقط وضو بگيرد. ولى اگر براى نماز ظهر غسل نكند و فقط به مقدار نماز عصر وقت داشته باشد بايد براى نماز عصر غسل نمايد، و اگر براى نماز عصر هم غسل نكند بايد براى نماز مغرب غسل كند، و اگر براى آن هم غسل نكند و فقط به مقدار نماز عشا وقت داشته باشد بايد براى نماز عشا غسل نمايد.
مسأله 422 ـ اگر پيش از هر نماز خون مستحاضه كثيره قطع شود و دوباره بيايد، براى هر نماز بايد يك غسل بجا آورد.
مسأله 423 ـ اگر استحاضه كثيره قليله شود، بايد براى نماز اول عمل كثيره و براى نمازهاى بعدى عمل قليله را انجام دهد. و نيز اگر استحاضه متوسطه قليله شود، بايد براى نماز اول عمل متوسطه را انجام دهد اگر قبلاً انجام نداده باشد.
مسأله 424 ـ اگر مستحاضه يكى از كارهائى را كه بر او واجب مىباشد ترك كند، نمازش باطل است.
مسأله 425 ـ مستحاضه قليله يا متوسطه اگر بخواهد غير از نماز كارى انجام دهد كه شرط آن وضو داشتن است، مثلاً بخواهد جائى از بدن خود را به خط قرآن برساند، چنانچه بعد از تمام شدن نماز باشد ـ بنابر احتياط واجب ـ بايد وضو بگيرد، و وضوئى كه براى نماز گرفته كافى نيست.
مسأله 426 ـ مستحاضهاى كه غسلهاى واجب خود را بجا آورده، رفتن او در مسجد و توقّف در آن، و خواندن آيهاى كه سجده واجب دارد، و نزديكى شوهر با او حلال است، اگر چه كارهاى ديگرى را كه براى نماز انجام مىداد مثل عوض كردن پنبه و دستمال، انجام نداده باشد. بلكه اين كارها بدون غسل نيز جايز است.
مسأله 427 ـ اگر زن در استحاضه كثيره يا متوسطه بخواهد پيش از وقت نماز آيهاى را كه سجده واجب دارد بخواند، يا مسجد برود ـ بنابر احتياط مستحب ـ بايد غسل نمايد، و همچنين است اگر شوهرش بخواهد با او نزديكى كند.
مسأله 428 ـ نماز آيات بر مستحاضه واجب است، و بايد براى نماز آيات همه كارهائى را كه براى نماز يوميّه گفته شد انجام دهد.
مسأله 429 ـ هر گاه در وقت نماز يوميّه نماز آيات بر مستحاضه واجب شود، اگرچه بخواهد هر دو را پشت سرهم بجا آورد ـ بنابر احتياط لازم ـ نمىتواند هر دو را با يك غسل و وضو بخواند.
مسأله 430 ـ اگر زن مستحاضه بخواهد نماز قضا بخواند، بايد براى هر نماز كارهائى را كه براى نماز ادا بر او واجب است بجا آورد، و بنابر احتياط نمىتواند براى نماز قضا به كارهائى كه براى نماز ادا انجام داده اكتفا كند.
مسأله 431 ـ اگر زن بداند خونى كه از او خارج مىشود خون زخم نيست، و مردد بين خون استحاضه و حيض و يا نفاس باشد، چنانچه شرعاً حكم حيض و نفاس را نداشته باشد بايد به دستور استحاضه عمل كند، بلكه اگر شك داشته باشد كه خون استحاضه است يا خونهاى ديگر، چنانچه نشانه آنها را نداشته باشد ـ بنابر احتياط واجب ـ بايد كارهاى استحاضه را انجام دهد.