سخنرانی شب دهم ماه محرم سال 92

مراسم دهه اول محرم دانشگاه امام صادق علیه السلام هر شب بعد از نماز مغرب و عشا با سخنرانی حجت الاسلام علیرضا پناهیان و مداحی حاج میثم مطیعی برگزار می شود.


 

ما بحث امتحان را صرفا آغاز کردیم و نکات زیادی پیرامون این مفهوم قابل گفتگو هست که به همه آن‏ها نمی‏‏رسیم. ولی همین که توجه ما به این موضوع جلب شود زمینه‏های دریافت آن در کتب و … فراهم می‏‏شود.

ما به دستگاهی به نام دستگاه امتحان رسیدیم که ظرفیت آدم ‏ها و علاقه ‏ها و استعدادهای آدم ‏ها را در نظر می‏‏گیرد و این ‏ها را ضرب می‏‏کند در فضیلتی که انسان ‏ها باید به آن برسند.

دنبال یک امر است و آن این است که ما را به خدا مقرب کند. از این طریق که ما ظرفیت و سعه وجودی و تناسب با مولا پیدا کنیم. هر سه این‏ها یکی است. با صبر شد با صبر. با مقام شد با مقام. با ندادن مقام شد با ندادن مقام. این بحث با حسن و قبح ذاتی منافات ندارد. حتما لازم نیست همه با ثروت یا با بیماری امتحان شوند و در مسیر مشخصی قبول کنیم. باید قبول کنیم که ما آدم ‏ها باید با هم متفاوت باشیم. ما متناسب با شاکله روحی خودمان امتحان می‏‏شویم که بتوانیم بزرگ شویم. خدا ما را تحت فشار و دوراهی قرار می‏‏دهد ببیند عکس العمل ما چیست. میزان محبت و تعلق ما به خود را بسنجد. ما می‏‏خواهیم خدا را ملاقات کنیم. با قلبمان دریافت کنیم. خدا را به سادگی نمی‏‏توان ملاقات کرد. ما در عالم ماده هم هر چیزی را نمی‏‏توانیم ببینیم. دل اگر بخواهد خدا را مشاهده کند باید ویژگی ‏ها و تناسبی داشته باشد. برای دریافت این تناسب امتحان می‏‏شویم. تا چیزی بخواهیم دستگاه امتحان نسبت به خواسته ما عکس العمل نشان می‏‏دهد. ما بی تأثیر نیستیم. خواست ما از دستگاه امتحان رد می‏‏شود. وقتی فیلم می‏‏بینید بجای کارگردان و فیلم نامه نویس نگاه کنید ببینید چگونه از اجزای مختلف برای ایجاد گره ‏ها و باز کردن آن ‏ها استفاده می‏‏کند. به عنوان مصرف کننده نگاه نکنید. دست کارگردان را بخوانید و پیش بینی کنید. از موضع بالا فیلم را نگاه کن. در خلاقیت و تدبیر فیلم نامه نویس دقت کنید. در سطح خیلی بالاتری خداوند دارد صحنه زندگی شما را کارگردانی می‏‏کند. مثالی بهتر از فیلم ترومن نیست. انشالله فیلم‏های بومی‏‏شده دستگاه امتحان را ببینیم. در این دستگاه همه چیز لحاظ می‏‏شود. اراده تو، اقدام تو و …

نسبت به تک تک خواست ‏ها و اقدام ‏ها ادامه مسیر ما را طراحی می‏‏کنند. ما و دستگاه امتحان تن‏ها نیستیم. هر کدام از ما‏ها یک دستگاه امتحان داریم که با دستگاه امتحان بقیه در تماس است. مثلا برج مراقبت من با برج مراقبت شما در تماس است. یک شبکه چند میلیاردی از برج‏های مراقبت در تماس هستند. ما کار خود را می‏‏کنیم و خدا هم کار خود را می‏‏کند.

روابط ما با آدم ‏ها یکسان نیست. دیگران در امتحان‏های ما مؤثر هستند. این تأثیر با اجازه دستگاه امتحان ما است. اگر کسی ما را اذیت کند ممکن است مقصر باشد ممکن است نباشد. اگر چه ما باید به ظاهر رفتار کنیم و وظیفه خود را انجام دهیم. در این روابط بعضی‏ها ذو الحقوق است. مؤمن حتما به همسایه مورد امتحان قرار می‏‏گیرد. مؤمن یا همسرش اذیتش می‏‏کند یا همسایه یا یک رهگذر. عین روایت است. یکی از ارتباطات سازمانی ما رفیق بازی دوران نوجوانی است. یکی دیگر ارتباط با پدر و مادر است. پدر و مادر ما برای ما طراحی شده اند. ازدواج یعنی من می‏‏خواهم وارد امتحانات زندگی مشترک بشوم. اگر نکنیم دست خدا بسته نمی‏‏شود و یک جور دیگر این امتحان را می‏‏گیرد. اگر انجام دهیم سهل تر می‏‏گیرند و ظرفیت ما را زیادتر می‏‏کنند. نمی‏‏شود از امتحان فرار کرد. شاید از یک امتحان بشود ولی در کل نمی‏‏شود.

با خدا زندگی کنید. نتیجه نگاه خوب به امتحان این است که دوست دارید اکثر اوقات خود را پیش خدا باشید و با او صحبت کنید. مهمترین چیزی که ما به آن امتحان می‏‏شویم امتحان ولایت است. قرار بود هر امتحان یک تناسب و سعه وجودی در ما ایجاد کند که ما متناسب لقاء الله بشویم.

اگر کسی خیلی جنایت کار باشد شیطان حال عبادت خوبی به او می‏‏دهد که نفهمد در امتحان ‏ها رفوزه شده است. اختیار اشک به او می‏‏دهد. اگر کسی در دین بدعت بگذارد خشوعش در نماز بیشتر می‏‏شود. معلوم نیست اگر ما در امتحان قبول نشویم چه صفتی پیدا می‏‏کنیم؟ معلوم نیست. فقط می‏‏دانیم که آماده لقاء الله می‏‏شویم. آن ملاکی که معیار است و فقط می‏‏توان با آن آرامش یافت ولایت و احترام و التزام به آن است.

«إن الذین یغضون اصواتهم عند رسول الله اولئک الذین امتحن الله قلوبهم للتقوی لهم مغفره و اجر عظیم» (حجرات ۳) کسانی که به پیامبر احترام می‏‏گذارند کسانی هستند که خدا قلبشان را برای تقوی امتحان کرده است.

در سوره حج می‏‏فرماید: «و من یعظم شعائر الله ذلک من تقوی القلوب». نشانه‏های خدا چیست؟ «إن الصفا و المروة من شعائر الله». صفا و مروه چگونه نشانه خدا شدند؟‏هاجر برای فرزندش این مسیر را طی کرده است. مقام ابراهیم هم نشانه خداست. پس حج احترام به ولی خداست و از تقوای قلب است. احترام به ولی خدا احترامی‏‏است که نشانگر ظرفیت ایجاد شده است. بعد از رسول خدا صلی الله علیه و آله نوبت به معصومین و دوستان خوب آن‏ها می‏‏رسد. کسی که محب امیرالمؤمنین است را باید دوست داشته باشیم. ما داریم در میدان مین راه می‏‏رویم.

بخش سخت امتحان، امتحان آدم ‏ها از یکدیگر است. امتحان یکدیگر را سخت نکنیم. به آدم‏های خوب احترام بگذاریم. ولی خدا خود به خود محل امتحان است. اگر ولی خدا به تو امر کند اوضاع پیچیده تر می‏‏شود و امتحان سخت تر می‏‏شود. یا أی‏ها الرسول بلغ ما أنزل إلیک … ولی خدا معمولا امرهای سخت تر می‏‏کند چون آسان ‏ها را خدا گفته است. مثل پلیس که در چهارراه دستورهای سخت از قوانین راهنمایی و رانندگی می‏‏دهد. قرآن می‏‏گوید ای پیغمبر صلی الله علیه و آله اگر تو دستور بدهی و او در دلش احساس سختی کند به خدای تو سوگند که ایمان ندارد. ولی خدا به ظرفیت ‏ها نگاه می‏‏کند و اگر ظرفیتش را نداشته باشد امر نمی‏‏کند. امام حسین علیه السلام شب عاشورا به اصحابش گفت من به شما امر نمی‏‏کنم. اگر می‏‏خواهید بروید، بروید. این کار امام حسین علیه السلام در شب عاشورا را امام زمان عجل الله تعالی فرجه هر شب دارد انجام می‏‏دهد.


 

منبع : فرهنگ نیوز