نرومادر
نرو ای همدم تنهایی بابا، مادرمی شود بعد تو بابا تک و تنها، مادر
چه مگر بر سر تو رفته در آن کوچه ی شوم
پس از آن حادثه افتاده ای از پا، مادر
آخرین بار که گیسوی مرا شانه زدی
لرزه دست تو لرزانده دلم را مادر
من و بی مادری ، ای وای، برایم زود است
کاش می شد که از اینجا بروم با مادر
سید محمد جواد شرافت
درد دلی با بقیع
من عاشق و سرگشته ى كوى تو هستم
دلداده ام، ديوانه ى روى تو هستم
يا فاطمه! دايم ثناگوى تو هستم
هر سو روم، بينم كه در سوى تو هستم
عقده ز قلبم وانشد اى واى ازاین غم
گم كرده ام پيدا نشد
اى عاشقان! من نوگلى گم كرده دارم
چون مرغ بسمل از فراقش بيقرارم
اندر مدينه، جستجو گرديده كارم
يا رب! سحر كى مى شود اين شام تارم؟
عقده ز قلبم وانشد اى واى ازين غم!
گم كرده ام پيدا نشد
گاهى كنم رو جانب قبر پيمبر
گاهى ز غم كوبم به ديوار بقيع سر
سر مى كشم در جستجويش من به هر در
آخر كجا هستى بگو مظلومه مادر؟
عقده ز قلبم وانشد اى واى ازين غم!
گم كرده ام پيدا نشد
اى جان فداى ديدگان خونفشانت
اى من بميرم بهر قبر بى نشانت
آتش چسان زد غاصب حق آشيانت؟
گويد (فراز) اندر غم و درد نهانت:
عقده ز قلبم وانشد اى واى ازين غم!
گم كرده ام پيدا نشد! گم كرده ام پيدا نشد!فراز
فهرست غم
دل بىسوز و گداز از غم زهرا دل نيست
دل اگر نشكند از ماتم او، جز ِگل نيست
خون و اشك از دل و از ديده ما مىجوشد
فاطمه صورت خود را ز على مىپوشد
عمر كوتاه تو، اى فاطمه فهرست غم است
قبر پنهان تو روشنگر اوج ستم است
رفتى، اما ز تو منظومه غم بر جا ماند
با دل خسته و بشكسته على تنها ماند
اثر دست ستم از رخ نيلى نرود
هرگز از ياد على، ضربت سيلى نرود
با على راز نگفتى تو زبازوى كبود
باپدرگوى كه بعد از تو چه بود و چه نبود
شهر اگر شهر تو، پس حمله به آن خانه چرا
مرگ جانسوز چرا؟ دفن غريبانه چرا؟
داغ ما آتش و ميخ در و سينه است هنوز
مدفن گمشده در شهر مدينه است هنوزقاسم نصیر پور