امروز پنج شنبه سیزدهم بهمن سال 1383 هجری شمسی مقارن است با سوم محرم
الحرام سال 1425 هجری قمری و برابر است با دوم فوریه سال 2005 میلادی . پیروزی
انقلاب نزدیک است:
درچنین روزی در سال 1357 ه ش امام خمینی در مدرسه علوی تهران
ودرجمع کارکنان و نویسندگان روزنامه اطلاعات به تبیین وظیفه خطیر مطبوعات و اهل قلم
پرداختند . ایشان تصریح کردند : اهل قلم وظیفه خطیری دارند و باید هوشیار و مراقب
باشند چرا که یک کلمه به صورت مکتوب گاه می تواند زیانبخش باشد . ایشان همچنین در
جمع روحانیان به بیان فعالیت های زور مداران در دشمنی با اسلام و لزوم ائتلاف علما
با سایر اقشار پرداختند . امام راحل همچنین در میان کمیته برگزاری استقبال
نیرنگ عوامل آمریکا در پوشش ملیت را مورد بررسی قرار دادند . آن حضرت همچنین تصریح
کردند : رمز پیروزی شما ، وحدت کلمه است . در این روز همچنین شهر دار تهران
استعفای خود را به امام خمینی تسلیم کرد . 22 نماینده مجلس شورای ملی هم استعفا
دادند . در همین روز شاپور بختیار ضمن مصاحبه ای با فرستاده ویژه رادیو ملی فرانسه
گفت : موجودیت و وحدت کشور بر همه مسایل دیگر از جمله حضرت آیت الله خمینی ، شاه و
قانون اساسی مقدم است . نخست وزیرغیر قانونی ایران در باره مناسبات آینده اش با
آیت الله خمینی تاکید کرد که قدمی در راه نزدیک شدن به رهبر شعیان برداشته است .
در این روز یاسر عرفات طی پیامی که برای امام ارسال داشت گفت : نتایج پیروزی ملت
ایران در مرزهای آن کشور متوقف نخواهد شد . اما انور سادات با اشاره به اینکه او
هیچ آیت اللهی را در مصر نخواهد داشت ، واکنش خشمگینانه خود را نسبت به وقوع
انقلاب در ایران ابراز داشت . همچنین قذافی رهبر لیبی در گفتگویی با تلویزیون
فرانسه گفت : تا کنون از رهبران انقلابی ایران در خواست کمکی از او نشده است اما به
مجرد رسیدن چنین در خواستی بدون اندکی در نگ هرچه را که در قوه دارد کمک خواهد کرد
.
دیگر وقایع سیزدهم بهمن سال 1357 ه ش :
* به مناسبت ورود امام خمینی به وطن ، میلیون ها ایرانی دیروز و امروز به برپایی
آیین های جشن و سرور پرداختند . در بیشتر شهرستانها در پی ورود امام خمینی مردم
راهپیمایی کردند و با به راه انداختن تظاهرات گسترده پشتیبانی خود را از امام خمینی
اعلام نمودند .
* دکتر سنجابی رهبر جبهه ملی خواستار استعفای کابینه بختیار شد .
* یک ساواکی و یک افسر شهر بانی ترور شدند .
* سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا اعلام کرد : اظهارت ضد
آمریکایی (امام) خمینی ، به هنگام ورود به تهران هیچ تغییری در مواضع آمریکا نسبت
به ایران نداده است . وی افزود علاقه ما بازگشت نظم و ثبات به ایران است به شکلی
که ملت ایران بتواند در مورد آینده خود تصمیم بگیرد .
* مردم سمنان در ادامه تظاهرات دو شهید و تربت جام یک شهید داد
.
* رادیو تهران که از روز یازدهم دی ماه به دستوردولت نظامی
ازهاری و سپس اعتصاب کارکنان آن تعطیل شده بود از عصر دیروز آغاز به کار کرد .
* حدود دویست دانشجوی ایرانی به سفارت ایران در لبنان حمله
کردند و به جای تابلوی پیشین تابلوی جمهوری اسلامی را بر سر در سفارت نصب کردند .
* گروه دیگری از آلمانی های مقیم بوشهر با یک فروند بوئینگ
هلندی این شهر را ترک گفتند .
*خبر گزاری رویتر اعلام کرد : رژیم صهیونیستی از بازگشت آیت
الله خمینی به ایران ابراز نگرانی شدید کرد و گفت ممکن است ورود آیت الله به ایران
باعث بروز تند روی های خشن گردد و کوشش های صلح خاور میانه را به خطر بیاندازد .
*خبر گزرای تاس خبر داد : باز گشت آیت الله خمینی به ایران
مبارزه در آن کشور را وارد مرحله سرنوشت ساز نمود .
*خبر گزاری فرانسه خبر داد : مقامات ایران به دولت انگلستان
اطلاع داده اند که قرار داد 500 میلیون لیره خرید اسلحه به ویژه تانکهای چیفتن لغو
می گردد .
* یک روز پس از بازگشایی فرود گاه مهر آباد تهران هزار نفر از یهودیان ایران وارد
فرودگاه بین الماللی لود در تل آویو شدند . شمار اندکی از این عده تقاضای مهاجرت
کردند و بقیه قرار است تا رفع بحران کنونی در اسراییل باقی بمانند . عده یهودیان
ایران شصت تا هفتاد هزار نفر بر آورد می شود که در جریان بحران جاری ، عده ای از
آنان نیز به اروپا و آمریکا سفر کرده اند .
فتحعلی شاه بر تخت شاهی :
درچنین روزی درسال1212هجری قمری برابر با 1176 ه ش بابا خان
بانام فتحعلی شاه قاجاردرتهران برتخت نشست . پس از قتل آغا محمد خان هرکدام از
سرداران و فرماندهان سپاه او برای تسخیر بخشی از ایران عازم مناطق مختلف شدند . در
این میان با باخان پسر حسینقلی خان جهانسوز با در ک شرایط و اوضاع حساس کشور به
سرعت به سوی تهران حرکت کرد و در چنین روزی به کمک حاج ابراهیم خان کلانتر بر تخت
شاهی جلوس کرد . وی اعتماد الدوله را صدر اعظم خود ساخت . او پس از آن برای تثبیت
قدرت خود به دفع مخالفین پرداخت و خوانین ، بازماندگان خاندان صفوی و برخی از هم
رتبه های خود رادر قوم قاجار از بین برد . در دوره فتحعلی شاه قدرت های استعماری
در پی کسب مواد اولیه برای پیش برد مطامع شخصی خود به دست اندازی به نقاط مختلف
جهان مشغول بودند . در این میان انگلیس از یک سو و فرانسه و روسیه از سوی دیگر هر
یک سعی می کردند با اعتماد سازی در برابر شاه بی کفایت قاجار با پرداخت ثمن بخسی ،
امتیاز کلانی را ازشاه ایران بگیرند . در این میان ایران به دلیل قرار گرفتن در
منطقه سوق الجیشی و قرار گرفتن در راه سه قاره طمع سه قدرت را بیشتر به سوی خود جلب
کرد .
بریتانیا ایران را راهی برای رسیدن به هند می دانست ، فرانسه نیز همین میسر را طی
می کرد و قصد داشت که انگلستان را در این زمینه مغبون سازد . در این
دوره فتحعلی شاه معاهدات مختلفی را منعقد کرد که از میان آنها می توان به معاهده
فین کن اشتاین اشاره کرد . همچنین پس از جنگ های اول و دوم ایران و روسیه دردوره او
دو عهدنامه ننگین گلستان و ترکمانچای میان او و زعمای روس
بسته شد که بر اساس آن بسیاری از شهر های شمالی و غربی ایران به روس ها واگذار
گردید .
درگذشت آخوند خراسانی :
محمد کاظم خراسانی درسال 1255 ق . در مشهد دیده به جهان گشود. پدرش ، ملا حسین
هراتى فردی تاجر بود وگاه به تبلیغ علوم دینی می پرداخت . محمد کاظم پس از طی
مقدمات علوم در حوزه علمیه مشهد برای ادامه تحصیل عازم عراق شد. وی بعدها به سلک
شاگردان ملا هادى سبزوارى در آمد و پس از آن در درس ملا حسین خویى و میرزا ابوالحسن
جلوه شرکت کرد. وی همچنین در مکتب علمی شیخ اعظم و استاد الفقها شیخ مرتضی
انصارى ، میرزاى شیرازى و آیت الله سید على شوشترى زانوی تلمذ بر زمین زد و از
محضر علمی آن سه فرزانه بهره های علمی فراوان برد .در سال 1312ق. مرجعیت عامه
شیعه به ملا محمد کاظم خراسانى رسید. مرحوم آخوند البته رساله عملیهاى منتشر نکرد
بلکه او هم نظیر استادش شیخ اعظم انصارى به حاشیه نویسى بر رسالههاى پیشین اکتفا
کرد. وی مدت ها نیز به تدریس علوم دینی مشغول شد و همزمان با کسب اطلاعات وسیعتر
علمی بیش از سه هزار شاگرد را تربیت کرد که از میان آنها می توان به سید ابوالحسن
اصفهانى ، شیخ ابوالقاسم قمى ، سید ابوالقاسم کاشانى ، میرزا احمد خراسانى ، سید
محمد تقى خوانسارى ، سید جمال الدین گلپایگانى ، شیخ محمد جواد بلاغى ، شهید سید
حسن مدرس ، حاج آقا حسین قمى ، سید صدر الدین صدر، آقا ضیاء الدین عراقى ، شیخ
عبدالکریم حائرى ، سید عبدالله بهبهانى ، سید عبدالهادى شیرازى ، شیخ محمد على
کاظمى ، شیخ محمد حسین نائینى ، آقا بزرگ تهرانى ، حاج آقا حسین بروجردى و سید
محمود شاهرودى اشاره کرد . از آن عالم ربانی آثاری چند نیز به جای مانده است که از
میان آنها می توان به حاشیه مختصر بر رسائل دررالفوائد ، حاشیه بر مکاسب ، حاشیه
بر اسفار، حاشیه بر منظومه ملا هادى سبزوارى ، رسالاتی در ابواب مختلف فقهی ،
روح الحیاه فى تلخیص نجاه العباد، ذخیره العباد فى یوم المعاد و کفایه الاصول
اشاره کرد . بیش از آنکه نام آخوند خراسانی با وجهه علمی مشهور باشد نام او در
افواه سیاسیون مطرح است چراکه آخوند خراسانی در دوران مشروطه تلاش های بسیاری در
برقراری حکومت قانون در ایران نمود . فلسفه سیاسی او مشحون از مشروطه خواهی و آزاد
اندیشی و مشروطه مشروعه است . مرحوم آخوند در به پیروزی رساندن مشروطه تلاش های
فراوانی کرد و در تایید مشروطیت و مجلس و مبارزه علیه محمد علی شاه نامه هایی نوشت
و اقداماتی به عمل آورد . آخوند خراسانی در نهادینه کردن موضوع اصل دوم قانون
اساسی مشروطه مبنیبر نظارت فقها بر مصوبات مجلس بسیار تلاش کرد .
سرانجام آن فقیه فرزانه در شب چهارشنبه 21 ذیحجه 1329 ق .دار فانی را وداع گفت .
در شرح احوال آخوند خراسانى سخن زیاد گفته شده و ما در اینجا به آنچه خود او در
حسب حالش گفته، مىپردازیم. آخوند در این جا از فقر و عسرت، و زهد و بىاعتنایى به
زخارف دنیا در دوره طلبگى خود سخن مىگوید: ...چون مجلس درس به پایان رسید، شیخ
(مرتضى انصارى) به من نگاه کرده گفت: آخوند! مىبینم خیلى مؤدب مىنشینى؟ من سر به
زیر افکندم و عباى خود را بر روى سینهام بیشتر کشیدم و حالتى داشتم قرین انفعال.
شیخ دریافت که پیراهن به تنم نیست و قباى خود را پیش آوردهام تا گردن خود را
بپوشانم و معلوم نشود که پیراهن ندارم! زیرا (از کفش و لباس) تنها چیزى که نداشتم و
مىتوانستم بگویم مالک آن هستم یک قباى پاره بود با یک عباى کهنه و یک جفت کفش که
آن هم ته نداشت و با زحمت پاى خود را بالاتر مىگرفتم و به رویه کفش مىچسباندم که
پایم بر زمین کشیده نشود که کثیف نشود . آن روز هم شیخ پس از مجلس درس از برهنگى
من آگاه گردیده فهمید که پیراهن به تنم نیست و به این جهت قباى خود را به روى
سینهام کشیدهام و مىنماید که مؤدب نشستهام، امر کرد پیراهنى به من دادند.
...چهل سال نه گوشتخوردم و نه آرزوى خوردن گوشت داشتم و تنها خوراک من فکر بود و
با این زندگى راضى و قانع بودم و هیچگاه نشد که سخنى یاد کنم که گمان کنند از
زندگانى خود ناراضى هستم. پولى براى خرید یک شمع به من دادند ولى من در تاریکى
مىگذرانیدم و آن پول را به فقیرتر از خودم مىدادم و شبها کتاب خود را برداشته به
مبرز مدرسه مىرفتم تا در برابر چراغ مبرز مطالعه کنم. طلاب هیچ اعتنایى به من
نمىکردند مگر معدودى که مانند خود من یا فقیرتر از من بودند. خواب من بیش از شش
ساعت نبود و چون با شکم خالى خواب آدم عمیق نمىشود بیشتر شبها را بیدار بودم و با
ستارگان آسمان مصاحبت و مساهرت داشتم. در این احوال به خاطرم مىگذشت که
امیرالمؤمنین (ع) نیز بیشتر شبها را به این نشان مىگذرانید. من با همه تنگدستى و
بیچارگى احساس مىکردم که فکر من به عالمى بلندتر پرواز مىکند و قوهاى است که روح
مرا به سوى خود جذب مىکند و شاید این، در سایه روح خاص و طینت و ملیتم بود. سى سال
تمام، داغى و گرمى نان تنها نانخورش من بود. (مجله وحید، دوره چهاردهم ش 3، خرداد
ماه 1355، «آخوند ملا محمد کاظم خراسانى» ، نوشته حبیب الله نوبخت، ص 135- 136)
تولد استاد مرتضی مطهری :
استاد شهید مرتضی مطهری در چنین روزی در سال 1298 هجری شمسی
دیده به جهان گشود . مرتضی پس از کسب معارف نخستین در مدرسه فیضیه قم به فراگیری
علوم مختلفه اسلامی نزد استادان بزرگی چون حضرات آیات صدوقی، مرعشی نجفی
سید صدر الدین صدر، سید محمد رضا گلپایگانی، سید احمد خوانساری، سید محمد تقی
خوانساری، سید محمد حجت، سید محمد محقق یزدی ـ معروف به داماد ـ انگجی و میرزا مهدی
آشتیانی پرداخت . همچنین استاد ایشان در علوم فلسفی و عقلی امام خمینی ره و استاد
علامه سید محمد حسین طباطبایی بود . استاد مطهری پس از آن به تدریس علوم و معارف
اسلامی در حوزه ها و مدارس علمی پرداخت . وی در سال 1331 ه ش با دختر آیة الله
روحانی (ره) ازدواج کرد وپس از آن راهی تهران شد . ایشان در تهران در مدرسه مروی به
بحث های مختلف علمی می پرداخت و در این مسیر از هیچ کوششی فروگذار نکرد . آن عالم
ربانی دو سال بعد تدریس در دانشگاه تهران دانشکدة معقول و منقول را آغاز کرد و در
دورههای لیسانس ، فوق لیسانس دکترا به تدریس فلسفه می پرداخت . ایشان در این
مسیر و در طریق نشر معارف بلند اسلامی شیوه ای جوان پسند و همراه با استدلال را
برگزید و اصل را بر طرح شبهات عقلی و پاسخ گویی بر آنها نهاد . با گسترش اندیشه
مارکسیسم در میان جوانان ایرانی و به ویژه دانشگاهها، استاد مطهری نیز در این مسیر
به بررسی مفاهیمی چون علل گرایش به مادّیگری ، فلسفة تاریخ ، مقدمهای بر جهان
بینی اسلامی و ماتریالیسم در ایران پرداخت وسعی کرد با استدلال بین در مقابل
شکاکین بایستد . ایشان در همین دوره به نگارش یک دوره کتب علوم اسلامی در زمینه های
مختلف مشغول شدند که در نوع خود یک دایره المعارف اسلامی است . مقدمهای بر جهان
بینی اسلامی، آشنایی با قرآن، اسلام و مقتضیات زمان، انسان کامل، پیرامون انقلاب
اسلامی، پیرامون جمهوری اسلامی، تعلیم و تربیت در اسلام، توحید، نبوت، معاد، حماسة
حسینی، خدمات متقابل اسلام و ایران، عدل الهی، داستان راستان، سیری در نهج البلاغه،
سیری در سیرة نبوی، سیری در سیرة ائمة اطهار ـ علیهم السلام ـ، شرح مبسوط منظومه،
علل گرایش به مادّیگری، فطرت، فلسفة اخلاق، فلسفه تاریخ، گفتارهای معنوی، مسأله
حجاب، نظام حقوق زن در اسلام و قیام و انقلاب مهدی (عج) ، شرح منظومه (به زبان عربی
به قلم حجة الاسلام شیخ محمد تقی شریعتمداری)، آشنایی با قرآن (جلدهای 5 تا 15)،
فلسفة تاریخ (جلدهای 2 تا 4)، مسألة بردگی در اسلام، پانزده گفتار، توکل و رضا،
انسان شناسی، حاشیه بر تفسیر المیزان و...از جمله این آثار است . ایشان همچنین به
دلیل سخنرانی هایی که علیه رژیم پهلوی بیان می کردند بارها مورد اذیت و آزار عمال
این رژیم قرار گرفتند که از آن میان می توان به زندان و حبس ایشان اشاره کرد .
کوردلان منافق اما پس از انقلاب اسلامی حضور مشعشع آن عالم فرزانه را برنتافتند و
در شب چهارشنبه دوازدهم اردیبهشت 1358، ساعت بیست و دو و بیست دقیقه، استاد مطهری
به وسیلة جوانی فریب خورده از اعضای گروهک سیاسی و منافق «فرقان» به شهادت رسید .
در گذشت آیت الله حاج شیخ محمد روحانی کرمانی :
درچنین روزی در سال1371هجری شمسی ، آیت الله حاج شیخ محمد روحانی کرمانی دار فانی
را وداع گفت . وی سالها به تدریس علوم دینی در حوزه های علمیه قم و کرمان مشغول
بود .
در گذشت آیت الله قاضی :
درچنین روزی در سال1364هجری شمسی ، آیت الله سید مجد الدین قاضی امام جمعه
دزفول دیده از جهان فروبست . ایشان در مسیر مبارزه با رژیم پهلوی در شهر دزفول تلاش
های وافری کرد .
تولد بزرگ علوی :
بزرگ علوی در چنین روزی در سال 1282 ه ش (1904 میلادی) به دنیا آمد . بزرگ علوی پس
از کسب تحصیلات اولیه برای ادامه تحصیل به آلمان رفت . وی پس از بازگشت به وطن به
اندیشه های مارکس تمایل پیدا کرد و به گروه مارکسیستی « پنجاه و سه نفر» تقی
ارانی پیوست. در شهریور 1320 و بر اثر اعلام عفو عمومی وی از زندان آزاد شدند.(
قبلا تمامی اعضای پنجاه و سه نفر به حبس های بلند مدت محکوم شده بودند ) .وی پس از
کودتای 28 مرداد 1332 به اروپا رفت ودر آنجا به فعالیت های ادبی خود ادامه داد .از
او آثارزیبایی در حوزه ادبیات داستانی به جای مانده است . " دیو!...دیو! " ، "
چمدان " ؛ مجموعه هفت داستان کوتاه ، قربانی ، عروسی هزار داماد ، تاریخچه اتاق
من ، سرباز سربی ، شیک پوش ، داستان رقص مرگ ، ورق پاره های زندان ، نامه ها ،
گیله مرد ، اجاره خانه، دزآشوب، یک زن خوشخبت، خائن آذر، پنج دقیقه پس از دوازده،
چشمهایش ، یاد دوست، پس از دوازه، صفی علیشاه ، یکه و تنها ، مجموعه میرزا ، احسن
القصص ، در بدر ، و موریانه از جمله مهمترین آثار اوست .وی همچنین دست به ترجمه
های فراوانی زده است که از میان آنها می توان به حماسه ملی ایران - دوشیزه
اورلئان، سفرنامه ازبکها، نخستین عشق، باغ آلبالو ، دوازده ماه، و کسب و کار میسیز
وارن اشاره کرد . بزرگ علوی در آثار خود رئالیست بود و در این مسیر با حفظ
خصوصیات نوشته های رئالیست های اروپایی سعی می کرد تصویر واقعی از اشیا ووقایع
پیرامونی خود ارایه دهد ." چشمهایش " او هم اکنون نیز از پر طرفدار ترین داستا ن
های ایرانی است .
ورود عمر سعد به کربلا :
در چنین روزی در سال 61 ه ق عمربن سعد ابی وقاص به
کربلا، به همراه چهار هزار نفر از سپاه کوفه وارد منطقه کربلا شد . وی قصد
داشت گفتگوهای خود را با امام حسین ع براى وادار کردن آن حضرت به بیعت و
تسلیم شدن ، آغاز کند . عمربن سعد با چهار هزار کس در فرداى روزى که حسین
ع در کربلا فرود آمده بود یعنى روز سوم محرم بدین سرزمین وارد شد.ابن زیاد
قبلا حکومت رى را به وى وعده داده و با او چهارهزار سرباز روانه کرده بود،
که در جنگ دیلم وارد شود، اما همین که اطلاع یافت حسین ع بدانجا رسیده است،
وى را به کربلا روانه ساخت، و به او گفت: وقتى از کار حسین فراغت یافتى به
طرف رى حرکت کن.ابن سعد ابتدا به ابن زیاد گفت: مرا از این امر معذور
دار.اما ابن زیاد گفت: در این صورت از حکومت رى معزول هستى.ابن سعد در
اندیشه فرو رفت و از وى مهلت خواست .با یاران خود به مشورت پرداخت.آنها نیز
وى را از این امر بر حذر داشتند.پس آن شب را همچنان در این فکر به سر برد و
اشعارى مىخواند که همگى مىشنیدند . سپس حمزة بن مغیرة بن شعبه خواهر زاده
وى بیامد و گفت: دایى جان تو را به خدا سوگند مىدهم به مقابله حسین ع مرو
که گناه پروردگارت کردهاى و رعایت خویشاوندى نکردهاى .به خدا چنانچه از
دنیا و مال خویش بگذرى و حکومت همه زمین را داشته باشى و واگذارى، از آن
بهتر که با ریختن خون حسین به دیدار خدا روى.ابن سعد گفت: ان شاء الله
نمىروم . سپس عمر بن سعد نزد ابن زیاد رفت و گفت: مگر حکومت رى را به من
واگذار نکردهاى؟ مردم نیز از این امر اطلاع دارند.از این رو بهتر نیست که
مرا به جانب رى بفرستى و یکى دیگر از اشراف کوفه را براى نبرد با امام حسین
روانه سازى؟ آنگاه عدهاى از افراد سرشناس کوفه را براى ابن زیاد نام
برد.ابن زیاد در پاسخ او گفت: من در این مورد با تو مشورت نکردم.چنانچه خود
مایل هستى، فرماندهى سپاه را به عهده گیر.در غیر این صورت از حکومت رى
معزول خواهى بود. عمر بن سعد گفت: حال که چنین است خواهم رفت و بدین ترتیب
نبرد با امام حسین ع را پذیرفت .پس ابن سعد با چهار هزار سرباز جهت مقابله
با حسین ع به راه افتاد و حر و یارانش نیز زیر نظر وى قرار گرفتند.از این
رو تعداد نظامیان آنها به پنج هزار نفر رسید.دیرى نپایید که شمر نیز با
چهار هزار سرباز سررسید.ابن زیاد در پى آنها باز هم دو هزار سرباز به
فرماندهى یزید بن رکاب کلبى، حصین بن تمیم سکونى با چهار هزار نفر، فلان
مازنى همراه با سه هزار نفر و نصر بن فلان را با دو هزار سرباز روانه کربلا
ساخت.و تا روز ششم محرم تعداد نظامیانى که روانه مىساخت همچنان اضافه
مىکرد.با کعب بن طلحه سه هزار، و شبت بن ربعى ریاحى با هزار سرباز و حجار
بن ابجر نیز با هزار نفر و با این عده جمعا بیست و پنج هزار به کربلا روانه
کرده بود.و باز هم تا آنجا که مىتوانست افراد نظامى خود را افزایش
مىداد.چنان که مدتى نگذشت که تعداد سواره و پیاده سربازان او را تا سى
هزار نوشتهاند.شیخ مفید در کتاب ارشاد به روایت امام صادق ع تعداد نظامیان
را سى هزار ذکر کرده، اما در تاریخ طبرى آمده است که: عمر بن سعد با چهار
هزار نفر از کوفه به کربلا وارد شد.سبط ابن جوزى در تذکرة الخواص چنین
آورده است: ابن زیاد، عمر بن سعد را با چهار هزار سرباز جهت مقابله با حسین
ع بفرستاد و با پانصد سوار نیز آنان را جهت نظارت بر آب مجهز ساخت.مسعودى
مىگوید: همه افرادى که در نبرد با حسین ع روانه کربلا شدند به خصوص از
اهالى کوفه بودند.طبرى در جایى دیگر از کتاب خود جنگ آوران ابن سعد را شش
هزار نفر ذکر کرده است.ه سبط ابن جوزى مىگوید: همه یاران ابن سعد چهار
هزار نفر بودهاند صحیح به نظر نمىرسد، زیرا مطابق همه روایات، عدد چهار
هزار همان کسانى بودهاند که همراه با خود او به کربلا آمدند و پس از آن
ابن زیاد تعداد بسیارى را به کمک او فرستاد و شیخ مفید نیز این امر را
تایید کرده است، و حر نیز با همراهان خود به او پیوسته بود.و روایت شیخ
مفید که تعداد آنان را شش هزار آورده نیز مردود خواهد بود.از این رو همان
رقم سى هزار صحیحتر به نظر مىرسد.به هر حال ابن زیاد به ابن سعد نوشت: با
آن همه کسان و تجهیزات که براى تو فراهم کردهام جاى هیچ گونه بهانهاى
باقى نمانده است.پس به شدت در کار خود بکوش تا هر صبح و شام مرا در جریان
امر قرار دهى، و این در موقعى بود که شش روز از ماه محرم مىگذشت. عمر بن
سعد ابتدا خواست شخصى را سوى حسین ع فرستد تا از او بپرسد براى چه آمده و
چه مىخواهد؟ ، پس این مطلب را به سران لشگر خود عرضه کرد.اما همگى از
پذیرفتن این امر خوددارى کردند، زیرا از حسین ع شرم داشتند.چون خود در ردیف
کسانى بودند که با نوشتن نامه وى را به کوفه دعوت کرده بودند.در این اثنا
کثیر بن عبد الله شعبى که یکه سوارى دلیر بود و از هیچ کارى روى گردان نبود
برخاست و گفت: من پیش وى مىروم.سوگند به خدا چنانچه بخواهى به غافلگیرى او
را خواهم کشت.ابن سعد گفت: نمىخواهم به غافلگیرى کشته شود.نزد وى برو و
بپرس براى چه آمده است؟ پس کثیر به نزد امام شتافت.همین که ابو ثمامه صائدى
او را بدید، به حسین ع گفت: اى ابو عبد الله، خدایت قرین صلاح
بدارد.شرورترین مردم زمین که به خونریزى و بىپروایى در کشتن از همه جسورتر
است سوى تو آمده.پس ابو ثمامه برخاست و نزدیک وى رفت و گفت: شمشیر خویش را
بگذار.گفت: نه، من فرستادهام، و براى کسى کرامتى نمىبینم.من پیامى
دارم.چنانچه مىشنوید، مىرسانم، و اگر ابا دارید از پیش شما باز مىگردم.
ابو ثمامه گفت: من دسته شمشیرت را مىگیرم.آنگاه سخن خویش را بگوى. گفت: به
این شمشیر هرگز نباید دست بزنى.ابو ثمامه گفت: پس پیامت را به من بگو و من
از طرف تو مىرسانم.نمىگذارم به او نزدیک شوى که تو بدکارهاى.پس به
یکدیگر ناسزا گفتند و کثیر پیش عمر بن سعد شتافت و قضیه را با وى گفت.سپس
عمر بن سعد، قرة بن قیس حنظلى را پیش خواند و او را نزد امام حسین ع
فرستاد.قره سوى امام حرکت کرد.و چون حسین ع او را بدید که مىآید گفت: این
مرد را مىشناسید؟ حبیب بن مظاهر گفت: بله، این یکى از طایفه حنظله است از
قبیله تمیم، خواهر زاده ماست .من او را در عقیده و رأى نیکو مىپنداشتم و
گمان نداشتم در اینجا حاضر شود.قره بیامد و به حسین ع سلام گفت و پیام عمر
بن سعد را به وى رسانید.امام بدو گفت: مردم شهر شما به من نوشتهاند و مرا
به اینجا دعوت کردهاند.حال چنانچه مرا از آمدن خوش ندارید، باز مىگردم.پس
از آن حبیب بن مظاهر گفت: اى قره، واى بر تو.چرا در جمع قوم ستمگر باز
مىگردى؟ ، این مرد را که خداوند به وسیله پدرانش ما و تو را کرامت بخشیده
است، یارى کن.قره در پاسخ او گفت: نزد یار خود باز مىگردم و پاسخ حسین ع
را بیان مىکنم.آنگاه اندیشه مىکنم .پس نزد عمر بن سعد رفت و خبر را با وى
بگفت.ابن سعد گفت: امیدوارم، خداوند مرا از پیکار با او معاف بدارد.سپس این
جریان را براى ابن زیاد نوشت.همین که ابن زیاد نامه ابن سعد را خواند گفت:
اینک که پنجههاى ما به او بند شده. امید رهایى دارد. اما دیگر مفرى نخواهد
بود. دیرى نپایید که به عمر بن سعد نوشت: به حسین بگو او و همه یارانش با
یزید بیعت کنند و چون چنین کرد رأى خویش را خواهیم گفت .همین که نامه به
عمر بن سعد رسید گفت: از آن بیم دارم که ابن زیاد راه سلامت را نپذیرد
. (سید محسن امین ، ترجمه علی حجتی کرمانی ، سیره معصومان، ج 4، ص 141)
خلع المستعین بالله از قدرت :
در چنین روزی در سال 252 هجرى قمرى احمد بن محمد بن معتصم ، معروف به
المستعین بالله از قدرت خلع شد . وی در ربیع الاول سال 248 قمرى ، پس
از مرگ المنتصر بالله به قدرت رسید.المستعین بالله پس از منتصر
عباسی به حکومت رسید . او از سوی بر خی از فرمانداران لشکری مورد
حمایت قرار داشت و البته برخی از آنان نیز معتز را شایسته خلیفه گری می
دانستند به همین دلیل وی پس از چند سال خلافت از قدرت خلع شد
در گذشت برتراند راسل :
در چنين روزی در سال 1970 ميلادی برتراند راسل فيلسوف و رياضيدان انگليسی در نود و
هفت سالگی درگذشت.
راسل يکی از فيلسوفان بنام رئاليسم تحليلی است . او در هجدهم ماه مه سال 1872
ميلادی به دنيا آمد . وی در سال 1950 ميلادی جايزه نوبل ادبی را به خاطر فعاليت های
در خشان خود در فلسفه در يافت داشت . راسل کتب مختلفی را به رشته تحرير در آورده
است که از ميان آنها می توان به کتاب اخلاق و سياست در جامعه ، اصول فلسفه ،
ماده ، تاريخ فلسفه غرب ، مسايل فلسفه و جامعه و اخلاق زناشويی اشاره کرد .
راسل را بايد پيرو فيلسوفان بزرگی چون دکارت دانست . مورخان فلسفه از « دکارت » ،
به عنوان پايه گذار « فلسفه نوين » و « فيلسوف تحليلی » ياد می کنند . اوايل قرن
بيستم در آلمان « گوتلوب فرگه » ، پايه گذار « فلسفه تحليلی جديد » انديشه خود را
ارايه می کند وراسل نيز در اين حوزه به تحقيق می پردازد . کواين يکی از برجسته
ترين فيلسوفان انگليسی « برتراند راسل » را چنين توصيف می کند : " خيره کننده ترين
مواجهه با بزرگی و ابديت! "
پايان رقابت گلادياتور ها :
در چنين روزی در سال 404 ميلادی ، رقابت های گلاديا توری در
رم باستان ممنوع شد. گلادياتور ها بردگانی بودند ورزيده و توانمند که تنها به منظور
انجام مسابقات گلادياتوری تربيت می شدند . رقابت های گلادياتورها در زمين های ورزشی
بزرگ برگزار می شد و در آن دو گلادياتور تا حد مرگ با يکديگر مبارزه می کردند و
سرانجام نيز يکی به دست ديگری کشته می شد . اين گونه رقابت ها تنها به منظور
تفريح امپراطوران و امرای روم برگزار می گرديد .
انحلال پارلمان آلمان :
در چنين روزی در سال 1933 ميلادی ، هيتلر پارلمان آلمان را منحل کرد. وی پس
از گرفتن قدرت در دستان خويش از همان ابتدا خوی استبدادی خود را آشکار ساخت و
نمايندگان مجلس را سرکوب نمود .
تولد جيمز جويس :
در چنين روزی در سال 1882 ميلادی جويس نويسنده بر جسته ايرلندی به دنيا آمد . وی
در سال 1941 ميلادی دار فانی را وداع گفت . "اوليس " شاهکار ادبی اوست . "تصوير
هنرمند در جوانی" ، "خواهرها " و" دوبلينی ها" از ديگر آثارمشهور اويند . وی پس
از انجام تحصيلات مقدماتی در مدرسه ای شبانه روزی ، وارد دانشگاه دوبلين شد به
تحصيل زبان های جديد پرداخت . جويس سپس برای تحصيل در رشته پزشکی به پاريس رفت . او
در سال 1916 رمان " دوبلينی ها" را به عنوان نخستين اثر بلند داستانی اش منتشر
کرد . وی همچنين همان سال رمان دوم خود با نام "تصوير هنرمند در جوانی" منتشر
کرد. کتاب" اوليس" او سالها به عنوان کتابی ضاله در جهان نگريسته می شد و کمتر
ناشری حاضر به چاپ آن بود . کتاب وی سرانجام در فوريه 1922 ميلادی در پاريس منتشر
شد و بی درنگ در همه کشورهای انگليسی زبان ممنوع اعلام شد. موريس دارانتيه پس از
آن دوهزار نسخه از کتاب را که جان رادکر در پاريس برای نشر اگوييست سفارش داده بود،
چاپ کرد. يک چهارم اين تيراژ محدود در اداره پست نيويورک لو رفت و توقيف شد. چاپ
دوم آن توسط نشر اگوييست که پانصد نسخه بود، تماما توقيف شد. شرايط، ده سال تمام به
همين شکل ماند. اين رمان بعدها در 1933 در آمريکا و در 1936 در انگليس اجازه
انتشار يافت. جيمز جويس نام اين کتاب را از اوديسه، اثر بزرگ حماسی هومر، شاعر
يونانی، اخذ کرده است. وی با انتشار رمان اوليس شهرتی جهانی را از آن خود کرد.
تاسيس شهر بوينس آيرس :
در چنين روزی در سال 1536 ميلاددی پدرو دو مندوزای اسپانيايی ساخت شهر بوينس آيرس
را آغاز کرد .
يايان جنگ مکزيک :
در چنين روزی در سال 1848 ميلادی جنگ مکزيک با انعقاد قرار داد گواتلوپ
هيدالگو پايان يافت . بر اساس اين معاهده دولت مکزيک در برابر دريافت پانزده
ميليون دلار مناطق کاليفرنيا ، تگزاس جنوبی ، آريزونا و نيو مکزيکو را خالی کرد
و آنها را به ايالت متحده آمريکا سپرد . اين برای نخستين بار است که کشوری بخشی از
خاک خود را می فروشد .
کلمنس ، تواين می شود :
در چنين روزی در سال 1863 ميلادی ساموئل لانگهورن کلمنس برای نخستين بار يک اسم
مستعار برای خود انتخاب کرد . وی امروزه بيشتر با نام مارک تواين شناخته شده است .
اعلان جنگ به عثمانی :
در چنين روزی در سال 1878 ميلادی يونان عليه دولت عثمانی اعلان جنگ کرد .
محاصره کامل استالينگراد :
در چنين روزی در سال 1943 ميلادی و در طول جنگ جهانی دوم بازماندگان نيروهای
نازی در نبرد استالينگراد شوروی را به محاصره خويش در آوردند . . استالينگراد پيش
از اين به ولگاگراد تغيير نام داده بود . نبرد استالينگراد دربيست و دوم نوامبر
سال 1942 ميلادی در ميانه جنگ جهانی دوم آغاز شد . اين نبرد بين نيروهای مدافع شهر
و قوای اشغالگر نازی در گرفت که از جنگ های معروف و مثال زدنی جنگ جهانی دوم در
جبهه سر زمين های شوروی سابق است . اين شهر ماه ها در محاصره قوای هيتلری بود تا آن
حد که مردم ناچاربه خوردن حيوانات مرده بودند اما در مقاومتی ستودنی از ورود نيرو
های آلمان هيتلر ی به شهر و تصرف کامل آن جلوگيری کردند.
کنفرانس يالتا :
در چنين روزی در سال 1945 ميلادی روزولت رييس جمهور ايالات متحده
آمريکا و سر وينسنتون چرچيل نخست وزير بريتانيا به همراه يوزف استالين در
کنفرانس يالتا شرکت کردند .
قدرت در دست امين :
در چنين روزی در سال 1971 ميلادی عيدی امين در اوگاندا قدرت را به دست گرفت. وی با
انجام يک کودتای نظامی عليه رييس جمهور ميلتون اوبوت قدرت را در دست گرفت .
ترک کامل افغانستان :
در چنين روزی در سال1989 ميلادی آخرين گروه مسلح روس پس از نه سال اشغال اين کشور
کابل را ترک کردند.
قول به آزادی ماندلا :
در چنين روزی در سال 1990 ميلادی اف دبليو دو کلرک رييس جمهور آفريقای جنوبی
ممنوعيت فعاليت کنگره ملی آفريقا را لغو کرد و قول داد که نلسون ماندلا آزاد شود .
چاوز در کاخ :
در چنين روزی در سال 1999 ميلادی هو گو چاوز قدرت را در ونزوئلا در دست گرفت . وی
در دسامبر 1998 ميلادی به عنوان رييس جمهور اين کشور انتخاب شده بود .
تولد حامد عبدالحق :
در چنين روزی در سال 1852 حامد عبدالحق شاعر و نمايشنامه نويس ترک به دنيا آمد .
وی شاعری رومانتيک بود و آثار او در اين حوزه خلق شده اند .
در گذشت
ديميتری ايوانويچ مندليف :
در چنين روزی در سال 1907 ميلادی ديميتری ايوانويچ مندليف شيميدان مشهور روس در سن
هفتاد وسه سالگی در گذشت . وی در سال 1834 ميلادی به دنيا آمد . مندليف جدول طبقه
بندی عناصر را به جهان عرضه کرده است . ديميتری ايوانوويچ مندليف شيميدان بزرگ
روسی در سال 1850 ميلادی وارد رشته علوم طبيعی مرکز تربيت معلم سن پترزبورگ شد .
وی در سال 1855 معلم مدرسه شد و پس از آن به تدريس در دانشگاه سن پترزبورگ روی
آورد . وی در اواخر سال 1865 ميلادی کرسی استادی شيمی معدنی اين دانشگاه را از آن
خود کرد . از وی چندين جلد کتاب درسی از جمله "اصول شيمی" باقی مانده است. مهمترين
اثر مندليف طراحی جدول تناوبی عناصر بود. وی در مورد جرم اتمی عناصر، خواص فيزيکی
و شيميايی و ترکيب های آنها اطلاعات فراوانی گردآوری کرده بود و با مقايسه آنها
متوجه برقراری يک نظام مشخص در تکرار تناوبی خواص شد. در آن زمان هنوز ذرات تشکيل
دهنده اتم و ساختار آن به ويژه پروتون ها و الکترون ها شناخته نشده بود و مندليف از
نقش آنها در تعيين خواص شيميايی عناصر آگاهی نداشت، از اين رو جرم اتمی را مبنای
دسته بندی خود قرار داد که به قانون تناوبی مندليف معروف شد. او در سال 1907 ميلادی
در گذشت
در گذشت والری لاربو :
در چنين روزی در سال 1957 ميلادی والری لاربو نويسنده مشهور فرانسوی در گذشت .
"عشاق " عنوان مهمترين اثر اوست . وی در سن هفتاد و پنج سالگی در گذشت . لاربودر
سال 1881 ميلادی به دنيا آمد . منظومه هايی برای متفنن ثروتمند، ، داستان های
کودکانه، يادداشت های شخصيتش، دلدادگان، قرائت، زرد، آبی، سفيد و به رنگ های
شهرهای رم از جمله مهمترين آثار اويند . کاسموپولتيسم يا مکتب جهان وطنی بوسيله وی
پايه گذاری شده است.مکتب جهان وطنی مبتنی بر اين اصل است که همه مردم جهان بايد
همديگر را هموطن يکديگر بدانند.
در گذشت ويليام اچ اشتاين :
در چنين روزی در سال 1980 ميلادی ويليام اچ اشتاين بيو شيميست آمريکايی در سن 68
سالگی در گذشت . وی در سال 1972 ميلادی جايزه نوبل را از آن خود کرد .
در گذشت جان دالتون :
درچنين روزی در سال1844ميلادی شيميدان بر جسته انگليسی به دنيا آمد . اصول مربوط
به ترکيب گازها و مطالعه و مشاهده درباره رنگها و تجزيه و ترکيب آنها
ازديگرمسايلی است که دالتون به آنها پرداخته است.
در گذشت فردينان پورشه :
در چنين روزی در سال 1951 دکتر فردينان پورشه در هفتاد و پنج سالگی در گذشت .
وی خود روهای فولکس واگن و تانک ببر را به جهان عرضه کرده است .
روز موش خرما :
همه ساله چنين روزی در ايالات متحده آمريکا به عنوان روز موش خرما گرامی
داشته می شود . برخی از آمريکايی ها بر اين عقيده اند که در اين روز موش خرما از
خواب زمستانی بيدار می شود و اگر سايه خود را ببيند به سوراخ خود باز می گردد و
زمستان شش هفته ديگر ادامه می يابد در غير اين صورت زمستان کوتاه خواهد بود .
منبع: خبرگزاری مهر
13/11/59
يك بمب
در كنار مقر حزب بعث در شهر (الرميثه) منفجر شد.