جهاد فلسطینیان اجباری است نه اختیاری

نویسنده:شیخ یوسف قرضاوی

سلاح عملیات شهادت طلبانه سلاحی منحصر به فرد است كه خداوند آن را در اختیار اهل ایمان قرار داده است. این نیز یكی از مظاهر عدالت الهی در زمین است كه تنها آگاهان بر آن واقفند. این سلاح، سلاح مظلومان و ستمدیدگان ناتوانی و شكست خورده در مقابل قدرت های مستكبر است.


عملیات شهادت طلبانه گروه های مقاومت فلسطین علیه اشغالگران صهیونیست به دلایل مختلف به هیچ وجه در زیر مجموعه مقوله "تروریسم ممنوع" نمی گنجد زیرا:

1. جامعه "اسرائیل" به سبب ماهیت استعماری، شهرك نشینی، نژادپرستی، اشغالگری و غاصب بودن خویش، جامعه ای تا بن دندان مسلح و نظامی است و تك تك افراد آن از زنان گرفته تا مردان این جامعه پس از عبور از سن كودكی به خدمت ارتش "اسرائیل" در می آیند. یكایك صهیونیست ها در عمل یا حرف سرباز ارتش این رژیم یا جزو نیروهای احتیاط آن هستند و آن دسته از آن ها كه جزو نیروهای احتیاط هستند هر وقت كه نیاز باشد به ارتش فرا خوانده می شوند. این امر یك حقیقت آشكار است كه نیازی به دلیل ندارد. بنابراین، آنانی كه شهروند نامیده شده اند به ویژه آنانی كه در شهرك های صهیونیست نشین زندگی می كنند و این شهرك ها را با زور و خشونت ساخته و به دژهای مستحكم ارتش تبدیل كرده اند در حقیقت نیروی ذخیره ارتش بنی صهیون هستند.

2. جامعه "اسرائیل" ویژگی های منحصر به فردی دارد كه آن را از سایر جوامع بشری متمایز می سازد. از نظر ساكنان فلسطین، جامعه "اسرائیل" از مردمی متجاوز تشكیل شده كه از خارج از این سرزمین و از مناطقی مانند روسیه و آمریكا و اروپا یا دیگر كشورهای شرقی و غربی به داخل آن آمده اند تا سرزمینی را اشغال و ساكنانش را از آن طرد كنند. آنان فلسطین را اشغال كرده و صاحبان و ساكنان اصلی این سرزمین را از آن بیرون رانده و زیر تهدید اسلحه و ترور اخراج كرده و در مناطق مختلف جهان آواره ساخته اند تا خود به جای آنان در خانه و كاشانه آن آوارگان سكنی گزینند و اموال و املاك آنان را غصب و غارت كنند. بنابراین این آوارگان و آنانی كه مورد حمله قرار گرفته و دیارشان به اشغال درآمده است حق دارند با هر وسیله ممكن به مقابله با متجاوزان و اشغالگران برخاسته و آنان را از دیار و كاشانه خود بیرون كنند و آنان را به همان جایی بازگردانند كه از آن آمده اند، در این صورت و در این هنگام، اگر مردان و زنان و كودكان و بزرگسالان متجاوزان آسیبی ببینند، هیچ تاوانی بر گردن مدافعان نیست، زیرا این كار همان گونه كه فقها گفته اند جهاد دفاعی و اجباری است و نه جهاد اختیاری، بنابراین اگر شماری از كودكان و افراد بی گناه در این نوع از جنگ قربانی شوند به سبب ضرورت میدان نبرد بوده و مدافعان مسئول آن قلمداد نمی شوند.

نكته دیگر اینكه، گذشت زمان صفت تجاوزگری، اشغالگری و غصب را از استعمارگران صهیونیست نمی گیرد و گذشت سال و ماه، حقیقت را تغییر نمی دهد و حرامی را حلال نمی سازد و جنایت را توجیه نمی كند و به هیچ وجه به غصب و تجاوز مشروعیت نمی بخشد، زیرا صفت اصلی آنانی كه "شهروند" معرفی شده اند متجاوز و طغیانگر و ستمكار است و بنابراین "ألا لعنة الله علی الظالمین" {آگاه باشید كه لعنت خداوند بر ستمگران است}.

3. در شریعت اسلام كه یگانه محل رجوع قضایای امت اسلامی به آن است غیر مسلمانان به یكی از این دو صفت خوانده می شوند یا "مسالم" (غیر حربی و اهل ذمه) یا "محارب". وظیفه ما در قبال اهل ذمه (مسالم) آن است كه به آنها نیكی كرده و عدالت را برای آنان اجرا كنیم، اما وظیفه ما در برابر "محاربین" آن است كه به جنگ آنان برخیزیم و تجاوزشان را به مقابله با مثل پاسخ دهیم و تلافی كنیم زیرا خداوند متعال می فرماید:"و قاتلوا فی سبیل الله الذین یقاتلونكم و لا تعتدوا إن الله لا یحب المعتدین* و اقتلوهم حیث ثقفتموهم و أخرجوهم من حیث أخرجوكم و الفتنة أشد من القتل* و لا تقاتلوهم عند المسجد الحرام حتی یقاتلوكم فیه فإن قاتلوكم فاقتلوهم، كذلك جزاء الكافرین و قاتلوهم حتی لا تكون فتنة و یكون الدین لله فإن انتهوا فلا عدوان إلا علی الظالمین" (بقره/190 تا 193){ و در راه خداوند با آنانی كه با شما می جنگند، بجنگید و تجاوز نكنید كه خداوند متجاوزان را دوست ندارد. و آنان را هر جا كه یافتید بكشید و از جایی كه شما را بیرون رانده و اخراج كرده اند، اخراج كنید (زیرا) فتنه بدتر از قتل است. در مسجد الحرام با آنان نجنگید مگر آنكه آنان در آنجا با شما نبرد كنند و اگر (در آنجا ) با شما جنگیدند شما نیز با آنان بجنگید. این جزای كافران است و آنان را بكشید تا آنكه فتنه به پا نكنند و فرمانروایی از آن (دین ) خداوند باشد و اگر آنان به جنگ خاتمه دادند، (بدانید) كه جنگ فقط در حق ستمكاران جایز است.}

فقهای اسلامی این گروه را "دشمن حربی" می نامند و در فقه احكام ویژه ای برای آنان وضع شده است.

از نظر شرعی ریختن خون و گرفتن مال "دشمن حربی" به سبب آنكه علیه مسلمانان می جنگد، حلال است.

4. فقهای اسلامی اتفاق نظر دارند كه اگر مسلمانی به دست دشمن اسیر شد و دشمن از وی به عنوان سپر انسانی برای حمله به مسلمانان استفاده كرد، كشتن این مسلمان برای جلوگیری از حمله و ادامه تجاوز دشمن مجاز است. فقهای مسلمان اجازه كشتن چنین مسلمانی را كه به زور در جلوی سپاه دشمن قرار داده شده است، جایز شمرده اند و گفته اند كه این افراد اسیر دشمن هستند و اگر آنان كشته نشوند ارتش متجاوز دشمن به داخل شهر و دیار مسلمانان نفوذ می كند و همه مسلمانان را نابود می كند و دارایی آنان را به غارت می برد بنابراین لازم است برخی جانشان برای حفاظت از اكثریت فدا شود و این موضوع از مسائل مطرح شده در باب "فقه توازن" میان مصالح و مفاسد است.

اگر كشتن مسلمانان بی گناهی كه به اجبار سپر دشمن شده اند جایز باشد تا جماعت اصلی و بزرگ تر مسلمانان حفظ گردند، بنابراین قتل غیر مسلمان برای آزادی سرزمین مسلمانان از دست اشغالگران ستمكار نیز جایز است.

5. جنگ در دنیای معاصر همه جریان ها و اقشار جامعه را در بر می گیرد و همه آنان در جنگ شركت كرده تا ادامه آن به وسیله نیروی انسانی و مادی میسر باشد و دولت متبوع آنها در جنگ علیه دشمن خود پیروز شود. هر یك از شهروندان هر جامعه به نوعی برای پیروزی در نبرد علیه دشمن نقشی ایفا می كند. بنابراین همه اقشار و صاحبان همه حرفه ها و شغل ها هر چند كه ممكن است سلاح به دست نگرفته باشند، اما عملا در جنگ مشاركت دارند. به همین سبب كارشناسان بر این باورند كه "همه صهیونیست ها در حقیقت نیروی ارتش رژیم صهیونیستی هستند".

6. احكام بر دو نوع اند: احكامی كه در حالت اختیار و آرامش اجرا می شوند و گروه دیگری كه در هنگام تنگی و اضطرار به اجرا در می آیند. انجام برخی كارها برای مسلمان به هنگام تنگی و اضطرار جایز است، اما اگر در وضعیت دیگر باشد انجام آنها مجاز نیست. به همین دلیل خداوند متعال در قرآن كریم و در چهار آیه "گوشت مرده، خون، گوشت خوك و آنچه را برای غیر خدا (با نام غیر خدا) ذبح شده باشد" حرام فرموده است و در انتهای این آیات آورده است:"فمن اضطر غیر باغ و لا عاد فلا إثم علیه إن الله غفور رحیم"(بقره/ 173){ اما اگر مجبور شد (می تواند از این محرمات استفاده كند و) گناهی بر او نیست مشروط بر آنكه از حد مجاز (دفع گرسنگی منجر به مرگ) تجاوز نكرده و این كار را تكرار نكند، به یقین خداوند بخشنده و مهربان است.}

فقهای مسلمان از همین آیه قاعده "الضرورات تبیح المحظورات" (ضرورت حرام را مباح می كند) را استخراج كرده اند. برادران ما در فلسطین در آن چنان تنگنایی قرار دارند كه هیچ شكی در آن نیست. آنان برای دفاع از خود مجبور به انجام عملیات شهادت طلبانه هستند تا آنكه دشمنان خود و غاصبان سرزمینشان را مجبور به عقب نشینی كنند و در دل آنان ترس و وحشت ایجاد كنند تا آنكه در سرزمین اشغالی آرام نگیرند و قادر به بهره برداری از این سرزمین نگردند و به فكر كوچ و فرار از آن افتند و به همان جایی كه از آن آمده اند، بازگردند. اگر برادران فلسطینی به چنین كاری دست نزنند مجبورند در برابر آنچه دولت صهیونیستی بر آنان دیكته كرده و آنان را مورد تحقیر و اهانت قرار می دهد، تسلیم شوند.

(اگر كسی بر این اقدام آنان اعتراض دارد) بیاید و یك دهم تانك ها و زرهپوش ها و موشك ها و هواپیماها و كشتی ها و جنگ افزارهایی را كه در اختیار "اسرائیل" است در اختیار فلسطینیان قرار دهد تا آنان به وسیله این امكانات با اشغالگران مقابله كنند، در آن صورت است كه آنان عملیات شهادت طلبانه را وا خواهند گذاشت، در غیر این صورت آنان سلاحی جز این "بمب های انسانی" برای مقابله با دشمن خود و تنگ كردن عرصه بر متجاوزان در اختیار ندارند. جوانان پسر و دختر فلسطین بمب بر خود می بندد و آن را در میان دشمن خود منفجر می كند و این سلاحی است كه دشمن توان استفاده از آن را ندارد، هر چند كه آمریكا میلیاردها دلار پول و پیشرفته ترین سلاح هایش را در اختیار این دشمن متجاوز صهیونیستی قرار دهد. سلاح عملیات شهادت طلبانه سلاحی منحصر به فرد است كه خداوند آن را در اختیار اهل ایمان قرار داده است. این نیز یكی از مظاهر عدالت الهی در زمین است كه تنها آگاهان بر آن واقفند. این سلاح، سلاح مظلومان و ستمدیدگان ناتوانی و شكست خورده در مقابل قدرت های مستكبر است "و ما یعلم جنود ربك الا هو" ( مدثر/ 31){و جز خداوند كسی از سپاهیان او آگاه نیست.}

منبع:مركز اطلاع‌رسانی فلسطین

Logo
https://old.aviny.com/News/84/03/07/06.aspx?&mode=print