29/10گروهی از جانبازان خواستار رسیدگی مسئولین به وضعیت اسفبار ایثارگران شدند
گروهی از جانبازان روز پنجشنبه بیست و نهم بهمن ماه با حضور در خبرگزاری مهر ضمن
بیان مشکلاتشان خواستار آن شدند که اين خبرگزاري سخنانشان را به گوش مردم و مسئولین
برساند. آنچه در پی میآید بخش اول این گزارش است در قالب خلاصهای فهرستوار از
آنچه در این نشست چند ساعته مطرح شد.
در ابتدا پرویز مسعودی جانباز 25% ضمن بیان مشکلات کلی جانبازان
اظهار داشت : اگرشکایت کنیم و یا با خبرنگاران صحبت کنیم می گویند این حرفها برای
مملکت خطرناک است و دشمن از آن سوء استفاده می کند؛آنقدرگفتیم و مسئولین توجه نکرده
اند که مجبورمی شویم درد دلهایمان را از طریق روزنامه یا رسانه های دیگر به گوششان
برسانیم؛ما تنها درخواستی که داریم این است که صحبتهای ما را از این طریق به گوش
مسئولین برسانید چون من به این نتیجه رسیده ام که مقررات از بالا درست است اما از
طرف مسئولین رده پایین اجرا نمی شود و مسؤلین رده بالای کشور بر اجرای صحیح قوانین
نظارتی ندارند.
وی همچنین از بی عدالتی در سیستم
اداری گلایه کرد و گفت:در تقسیم حقوق عدالت اجرا نمی شود به طوری که مثلا نسبت به
دو جانباز با درصد مساوی تبعیض قائلند به یکی خانه و امکانات رفاهی می دهند
اما جانبازدیگراز این امکانات محروم است یا به همسرجانباز 60هزارتومان ماهیانه به
عنوان حق پرستاری برابر قانون باید بدهند اما به یکی می دهند و به دیگری نمی دهند.
یکی ازجانبازان شیمیایی به نام رضا گودرزی با 35% جانبازی با تشریح چگونگی
مجروحیتش در دوران دفاع مقدس نسبت به از بین رفتن جایگاه جانبازان هم دربین مردم و
هم نزد مسئولان اظهار تأسف کرده و می گوید:به خاطر تبلیغات غلطی که نسبت به دادن
امکانات رفاهی به جانبازان می شود مردم با بدبینی به ما نگاه می کنند چون می شنوند
که به جانبازان مسکن،خودرو،وام و...می دهند و فکر می کنند همه این وعده ها صحیح است
و امکانات کشور در اختیار جانبازان است در صورتی که بیشتر این تبلیغات غلط و دور از
واقعیت است.
وی می افزاید:ما در نظر مسؤلین
کشور مانعی بر سر راهشان هستیم و سر باری بیش نیستیم بدلیل آنکه برای یک تقاضای
کوچک باید التماس کنیم تا آیا بدهند یا ندهند؟تمام جانبازان از مسائل متعددی رنج می
برند و اکثرجانبازان وهمسران و فرزندانشان دچار مشکلات روحی و روانی هستند:بچه
هایمان به ما می گویند کاش فلان هنرپیشه،فوتبالیست یا مسئول فلان اداره بودید نه
جانبازتا می توانستید مشکلات ما را حل کنید؛چه جوابی ما بدهیم ؟
این جانباز شیمیایی در ادامه اظهار داشت
: شانزده سال حقوقی نمی گرفتیم و بعد از آن 1500تومان ماهانه به جانبازان می دادند
وبعد از مدتی گفتند 150هزارتومان بخشنامه شده است، حالا شما تصور کنید در این سالها
این جانباز و خانواده اش چگونه گذران کرده اند و چه صدماتی متحمل شده است؟
وی متذکر شد : تک تک مسئولان مشکلات ما را می دانند ولی ما از شما می خواهیم
که کاری کنید که مردم متوجه مشکلات ما شوند که حداقل بدانند تبلیغاتی که در جهت
رسیدگی به ما میشود دروغ است . واقعا اگر خیلی برای مسئولین سخت است و فکر می کنند
ما اضافی هستیم،فکر کنند ما مرده ایم .از این مملکت ما را بیرون کنند و دیه ما را
به خانواده هایمان بدهند .
از دیگر افرادی که دراین جمع حضور داشتند
قربانعلی کندوانی جانباز و آزاده است که 9سال در اسارت رژیم بعث عراق بوده است و بر
اثر شکنجه های نیروهای بعثی از ناحیه پا نیمه فلج شده است . وی درمورد یکی دیگر
ازمسائلی که جانبازان با آن درگیر هستند می گوید : آیا با وجود یک خانواده شش نفره
با حقوقی که بنیاد میدهد می توان زندگی کرد؟
وی که دستانش از شدت ناراحتی می لرزید در
ادامه افزود : کدامیک ازمسئولان آمده اند و زندگی ما را از نزدیک دیده اند که ما در
کجا،چطور زندگی می کنیم؛هیچ مدیری و هیچ مسئولی به خانواده جانبازان سر نمی زند و
یا لااقل نماینده ای برای بازرسی وضعیت معیشتی ما قرار نداده اند؛ یعنی در تمام مدت
پس از جنگ حتی یکبار نشد که یک نفر از بنیاد حتی یک کارمند از پائین ترین رده
بنیاد به ما سر بزند و وضعیت زندگی و معیشتی ما را از نزدیک ببیند و بررسی کند .من
الان با دیدن زن وبچه هایم شرمنده هستم و احساس میکنم آن شکنجه هایی که در دوران
اسارت کشیدم ، شکنجه نبوده بلکه حالا شکنجه می شوم . در اسارت به ما می گفتند
پناهنده شوید اما ما مقاومت کردیم و مملکت و اسلام را رها نکردیم؛مدام می گویند به
خانواده شهدا وجانبازان رسیدگی می شود پس کجاست؟
سید مرتضی میرزکی از جانبازان شیمیایی و
اعصاب و روان که در کربلای 5 مجروح شده است با بیان مشکلات و مسائل جانبازان به
مسئله دارو و درمان جانبازان اشاره کرد و افزود:مشکلات بچه ها زیاد است اما به طور
خلاصه به چند مورد اشاره دارم:مورد اول؛وضعیت داروی بچه ها است . قبلاً به ما
داروهای خارجی با کیفیت خوب می دادند اما مدتی است که داروهای ساخت ایران جایگزین
شده است و چون داروهای خارجی از کیفیت خوبی برخوردارهستند بالطبع عوارض کمتری را هم
بدنبال دارند به طور مثال اگر قبلاً یک کپسول خارجی که کیفیت بالاو حجم کمی داشت می
خوردیم حالا باید سه کپسول با کیفیت پایین و عوارض بیشتر استفاده کنیم حالا شما
دردهای مفصلی و شیمیایی و گوارشی و اعصاب را هم در نظر بگیرید وحساب کنید چقدر باید
دارو بخوریم و آیا دیگر از لحاظ جسمی و روحی توان داریم؟
مسئله دوم؛این است که بنیاد جانبازان مشکل اعصاب و روان
وشیمیایی ما را قبول نمی کند و می گویند سموم شیمیایی دفع می شود در صورتی که تا
چند سال قبل مشکل شیمیایی نداشتیم و عوارض شیمیایی بعد از هفت هشت سال روی
بدنمان خود را نشان داد.
به بنیاد مراجعه کردم ومی گویم من دچار
مسمومیت شیمیایی شده ام؛این زخمها راببینید بعد آنها می گویند از کجا معلوم که آثار
سوختگی نباشد؟آخر این تاولهایی که مثل اینکه از مغز استخوان انسان می جوشد و چرک می
کند را می گویند با سیگار سوخته ؟! حتی من مدارک پزشکی دارم که خود پزشکان تأیید
کرده اند اینها عوارض شیمیایی است .کدام انسانی می تواند تمام بدن خود را به این
شکل درآورد و با سیگار بسوزاند به خاطر پول و امکانات . این کوته فکری تا کی؟ اگر
نمی خواهند به ما رسیدگی کنند لااقل نمک برزخم ما نپاشند.
مسئله سوم دفترچه بیمه جانبازان است که
باید هرچند وقت تمدید اعتبار شود در صورتی که قبلاً اینطور نبود و دفترچه بیمه ما
نیازی به تمدید اعتبار نداشت. اما الان به جانبازان یک دفترچه 18 برگی به مدت 3ماه
می دهند. حالاشما حساب کنید اکثر جانبازان از زیر50%سلامتی برخوردارند . جانبازی که
هم دچارعوارض شیمیایی هم گوارشی هم اعصاب و روان و...است و برای هر کدام از این
ناراحتی های جسمی اش باید به یک متخصص مراجعه کند . پزشک اعصاب و روان که نمیتواند
برای مشکلات گوارشی دارو بدهد ویا متخصص پوست نمی تواند برای درد مفاصل نسخه بپیچد
و . . . حالا آیا با 18برگ نسخه میتوان به چند متخصص مراجعه کرد
ودارو،رادیولوژی،MRI ،آندوسکوپی،آزمایشات مختلف انجام داد آیا این تعداد
برگ در این مدت کافی است؟
مسئله چهارم؛مسکن این عزیزان است ،الان
اکثر جانبازان با توجه به سن بالا دارای چند فرزند هستند اینها درمکانهایی زندگی می
کنند که ازنظر بهداشتی و رفاهی در شرایط مناسبی نیست؛پیشنهاد ما این است که این
افراد را درمجتمع هایی که مخصوص جانبازان ساخته شده اسکان دهند بدلیل اینکه اولاً
رسیدگی بهتری می شود،ثانیاً؛بنیاد می داند که زیر مجموعه شان با چه مشکلاتی مواجه
هستند وثالثاً اگر برای یکی از جانبازان مخصوصاً اعصاب و روان مشکلی پیش بیاید همه
می دانند که او چه کسی است ودرک می کنند و مورد تمسخر مردمی که اطلاع ندارند قرار
نمی گیرد.
مسئله پنجم؛این است که فردی را مسئول مراکز بنیاد قرار دهند
که از توان مناسب جسمی و روحی برخوردار باشد نه اینکه به فرض فردی که خود دچار
مشکلات عصبی و جسمی است مدیریت مرکز را داشته باشد ونتواند با جانبازان درست برخورد
کند و پای صحبت ها و درد دل آنها بنشیند .
مسئله ششم وام هایی است که به جانبازان
می دهند؛مثلا به برخی از جانبازان فرم درخواست وام ایجاد اشتغال به مبلغ یک میلیون
و پانصد هزار تومان داده اند که علاوه بر پرداخت مبلغ وام باید هفتصد هزار تومان ما
به التفاوت آنرا نیز پرداخت کنیم؛بماند اینکه چقدر شروط دیگر دارد و ضمانت هم می
خواهد؛آیا بنیاد نمی توانست این وام را به صورت قرض الحسنه قرار دهد؟حتی برخی وام
های دیگر هم که میدهند ، قسط بندی هایش طوری است که ما با توجه به میزان حقوقمان
توان پرداخت قسط ها را نداریم . درواقع چیزی ارائه کرده اند که خارج از توان ما
است،این لطف نیست این عین ظلم است!
رضا قربانپور یکی دیگر ازجانبازان در
ادامه صحبتهای میرزکی می گوید:کمیسیون پزشکی برای تعیین وضعیت ، مدارک بالینی بر
مبنای زمان مجروحیت می خواهد . خب برخی از عمل های جراحی که بر ما صورت گرفته ثبت
شده و برخی دیگر ثبت نشده . یا مثلا مجروحیت کسی که در زیر بمباران شیمیایی بوده
تایید شده اما کسی که بعد از بمباران وارد منطقه ای شده که همه جا آب،زمین ،هوا
آلوده بوده و پاکسازی نشده و بعد از سالها عوارض پوستی یا ریوی آن آشکار شده ـالبته
برخی از آنها با آزمایش نشان داده می شودـ چگونه ثابت کند و مدرک بیاورد؟
وی به مشکلات جانبازان بعد از ادغام
بنیاد جانبازان و بنیاد شهید اشاره کرد وگفت: وضعیت ما بد بود ، بدتر شد . بعضی
مزایای ناچیزی که لااقل در سال های قبل کمک کمی برای ما بود نزدیک یک سال است قطع
شده . مثلا بن ارزاق جانبازان و دیگر مزایای رفاهی جانبازان از سال گذشته و از زمان
ادغام دو بنیاد جانبازان و شهید قطع شده است که این بن ها می توانست کمک هرچند
کوچکی در مسائل و مشکلات اقتصادی ما باشد.