بيانات رهبر معظم انقلاب
اسلامى در ديدار خانوادههاى شهدا
بسم الله الرحمن الرحیم
اين جمع عزيز، بسيار باارزش و
مبارك است و من خداى متعال را شاكر و سپاسگزارم كه توفيق داد تا بتوانم در خدمت
شما و در جمع شما عزيزان حضور داشته باشم؛ پدران و مادران و همسران شهيدان
عزيز، پدران و مادران چهار شهيد، سه شهيد، دو شهيد و يك جانباز، دو شهيد و دو
جانباز، جمعى از جانبازان عزيزمان كه جوانى خود را ايثار و نثار راه انقلاب
كردند و براى خدا جوانىشان را دادند، جمعى از آزادگان عزيز، جمعى از مبارزانِ
زجركشيدهى قبل از انقلاب در دوران غربت و تنهايى نداى حق، كه متحمل زندان و
شكنجه و مشكلات شدند. اگر به معناى حقيقى كلمه بخواهيم نخبگان معنوى كشور را
معرفى كنيم، بايد به چنين جمعى برسيم. امروز هم روز بسيار مهمى است - روز سوم
خرداد - و همانطور كه اشاره كردند، روز مقاومت و ايثار و پيروزى است. روز سوم
خرداد نماد ايثار و مقاومت و پيروزى ملت ايران به بركت ايمان و بهكار گرفتن
قواى خود در مقابل دشمن است.
در گذشته نبايد متوقف ماند؛
هميشه گذشته پلكانى است براى پيشرفت ملتها به سمت آيندههاى روشن. همچنين
گذشتهها را مطلقاً نبايد از ياد برد؛ هميشه بايد گذشتهها را زنده نگهداشت.
يك عده از بدخواهان ملت ايران و اسلام سعى مىكنند گذشتههاى پُرافتخار اين ملت
را به بوتهى فراموشى بسپرند؛ سعى مىكنند مردم را از گذشتهى پُرافتخار خودشان
جدا كنند؛ اين خيانت است. گذشتهى ملت ايران را، چه دوران تاريخ ممتد پُرافتخار
ما - بخصوص بعضى از نقطههاى اوج آن - و چه گذشتهى ملت عزيز ايران در بيست و
پنج شش سال اخير كه هر روز يك حادثه و يك حماسه و يك عظمتآفرينى است، مطلقاً
نبايد فراموش كرد؛ عرصههاى دفاع مقدس را نبايد فراموش كرد؛ پيروزىهايى را كه
جوانان شما در ميدانهاى دشوار به دست آوردهاند، نبايد بگذاريد فراموش شود؛
اين پيروزىها بسيار بزرگ است؛ فقط پيروزى در يك جنگ و پيروزى بر يك دشمن
متجاوز نيست؛ پيروزى بر دنياى استكبار قهار جبار جهانى است كه وقتى مىبيند در
يك نقطهى حساس دنيا مثل ايران، ملتى به پا خاسته و استقلال خود را در زير
سايهى دين بهدست آورده است، احساس مىكند همهى محاسبات او غلط از آب درآمده؛
لذا با همهى وجود به ميدان مبارزهى با اين ملت مىآيد. پيروزى شما در دوران
بيستوپنج شش سال گذشته در ميدانهاى مختلف، پيروزى بر چنين دشمنى است. اين،
براى همهى ملتها و همهى نسلهاى ما در آينده، درس است. خلاصهى اين درس هم اين
است كه اگر ملتى عمل و تلاش خود را با ايمان و اعتقاد جازم همراه كند، پيروزى
او در مقابل هرگونه دشمنى قطعى است. از اين درس - كه هرگز نبايد آن را فراموش
كنيم - بايد براى آينده بهره بگيريم.
ما هنوز اول راهيم؛ نمىشود گفت
وسط راه. ما خواستهايم كشور و جامعهى خود را طبق نظر اسلام بسازيم. طبق نظر
اسلام، چه جامعهيى را بايد ساخت؟ جامعهيى كه در آن، عدل و داد باشد؛ آزادى
فكر و انديشه باشد؛ رشد و شكوفايى استعدادها باشد؛ اخلاق حسنه و فاضله در روابط
اجتماعى حاكم باشد؛ در آن، فقر و فساد و تبعيض نباشد؛ انسانها احساس شرف و
افتخار و اميد كنند و بخواهند دنيايى را با شرف و با افتخار و با اخلاق فاضله
بسازند. اسلام جامعهيى را مىخواهد كه در آن علم بجوشد و بر پايهى علم، همهى
بنيانهاى اجتماعى نوسازى شود و پيش برود. اسلام جامعهيى را مىخواهد كه در
آن، افراد و مجموعهى يك ملت مشعل و پرچم شاخصى باشند براى همهى ملتها؛ «و
تكونوا شهداء على النّاس».
البته ما وارد اين راه شديم و
قدرى هم پيش رفتيم و نتايج آن مقدار پيشرفت را هم داريم مشاهده مىكنيم. چقدر
در اين مملكت كار شده است؛ چقدر از لحاظ علمى و فناورى اين كشور پيشرفت كرده
است؛ چقدر اعتماد به نفس جوانان در ميدانهاى مختلف علمى، فناورى و فعاليتهاى
گوناگون بالا رفته است. ملتى كه به او تفهيم كرده بودند هيچ كارى نمىتواند
بكند و همه چيز را بايد ديگران بكنند و او بايد بنشيند و تماشا كند و از آنها
گدايى كند، در حال حاضر به احساس استغناء و توانايى رسيده و افقهاى جديدى را
در مقابل خود ترسيم كرده است. ما خيلى پيشرفت كردهايم؛ اما هنوز در اوايل راه
قرار داريم و خيلى بيش از اين بايد پيشرفت كنيم.
ما بايد عدالت و اخلاق را مستقر
كنيم و جامعهى خود را به معناى واقعى اسلامى كنيم. اين احتياج دارد به كار و
تلاش و ايمان و عمل صالح و مجاهدت در راه خدا. آيا اين مجاهدت اثر دارد؟ آيا به
نتيجه مىرسد؟ بله. دليل؛ سوم خرداد. دليل؛ فتح خرمشهر. دليل؛ هشت سال دفاع
مقدس. شهيد محمد جهانآرا كه پدر بزرگوارش اينجا صحبت كرد، در كدام كلاس نظامى
دوره ديده بود؟ شهداى عزيز ما كداميك از ابزارهاى پيشرفتهى نظامى را در اختيار
داشتند؟
بنده در همان دوران غربت - وقتى
خرمشهر در اشغال دشمنان بيگانه بود - نزديك پل خرمشهر رفتم و به چشمِ خودم ديدم
وضعيت چگونه است. فضا غمآلود و دلها سرشار از غصه بود و دشمن با اتكاء به
نيروهاى بيگانه كه به او كمك مىكردند - همين امريكا و غربىها و همين مدعيان
دروغگو و منافق حقوق بشر - در خرمشهر مستقر شده بود. تانكهاى او، وسايل
پيشرفتهى او، هواپيماهاى مدرن او، نيروهاى تا دندان مسلح او؛ بچههاى ما
آر.پى.جى هم نداشتند؛ با تفنگ مىجنگيدند؛ اما با ايمان و با صلابت. همين
جوانان، با دست خالى، اما با دل پُر از اميد و ايمان به خدا، بدون اينكه ابزار
پيشرفتهيى داشته باشند و بدون اينكه دورههاى جنگ را ديده باشند، وسط ميدان
رفتند و بر همهى آن عوامل غلبه پيدا كردند.
روز سوم خرداد، همان ساعت اولى
كه رزمندگان ما خرمشهر را گرفته بودند، مرحوم شهيد صياد شيرازى به من تلفن كرد
- بنده آن وقت رئيس جمهور بودم - و گزارش اوضاع جبهه را مىداد. مىگفت الان
هزاران سرباز و افسر عراقى صف بستهاند، براى اينكه بيايند ما دستهايشان را
ببنديم و اسير شوند! قدرت معنوى يك ملت اين است. فقط خرمشهر نيست - خرمشهر يك
نماد است - كربلاى 5 ما هم همينطور بود؛ والفجر 8 ما هم همينطور بود؛ فتوحات
فراوان ديگر ما هم همينطور بود؛ عمليات خيبر و بدر و مجموعهى هشت سال دفاع
مقدس ما هم همينطور بود. البته ناكامى و شكست هم داشتيم و شهيد هم داديم؛
ميدان مبارزه است. به بركت ايمان شهيدان ما و ايمان شما پدران و مادران و
همسران - كه شماها هم پشت سر شهدا قرار داريد؛ چون اگر پدر شهيد، مادر شهيد و
همسر شهيد با او همدل و همايمان نباشند، او نمىتواند برود بجنگد - توانستيد
در اين مبارزه پيروز شويد. اين همان درسى است كه بايد همواره جلوى چشم ما باشد
و به آن نگاه كنيم.
مبارزهى مجدانهى توأم با
ايمان، در همهى مراحل با پيروزى همراه است. هميشه هم كه جنگ نيست؛ اين مبارزه
در ميدانهاى اقتصادى و سياسى و اجتماعى هم هست؛ اين مبارزه در ميدان درس و بحث
و در ميدان توليد هم هست. بنابراين همهجا مبارزه وجود دارد. يك وقت هم دشمن
ديوانگى مىكند؛ آنگاه مبارزه در ميدان جنگ است. يك ملت وقتى به خود متكى شد،
وقتى مؤمن شد، وقتى اين ايمان را با عمل صالح و جهاد همراه كرد، در همهى
ميدانها پيروزى او قطعى است. درس خرمشهر براى ما اين است؛ ملت ايران اين درس
را نبايد فراموش كند.
دشمن، نقطهى ضعف خودش و نقطهى
قوّت شما را هم فهميده. نقطهى قوّت شما ايمان و ايثار و دل دادن به مجاهدت و
همچنين همبستگى و همدلىِ شماها با هم است. نقطهى ضعف او اين است كه در مقابل
نيروى ملى يك ملت هيچ ابزارى ندارد. ابزار نظامى فايده و پيشرفتى ندارد؛ اين را
دشمن مىداند. دشمن درصدد است اين مقاومت را درهم بشكند؛ درصدد است اين ايمان
را تضعيف كند؛ در صدد است همبستگى ملى و همدلى را از بين ببرد. اگر ديديد كسى
از دلدادن به بيگانه و رها كردن ايمان و مقاومت و وحدت حرف مىزند، بدانيد از
زبان دشمن دارد حرف مىزند؛ چه بداند، چه نداند. همهجا اين معيار و شاخص به
درد من و شما مىخورد كه بدانيم در كجا و چگونه داريم زندگى مىكنيم؛ محيط و
زمان خود را بشناسيم.
انتخابات در پيش است. انتخابات
يكى از ميدانهاى مهم همبستگى است. دربارهى انتخابات حرف زديم، همه حرف زدند و
تا وقت انتخابات هم باز هرچه لازم باشد، عرض خواهيم كرد. آنچه مهم است، اين است
كه مردم در اين ميدان گزينش، همبستگى خود را نشان دهند. ملت ايران اين فرصت
گزينش را تا قبل از انقلاب اسلامى در هيچ دورهيى نداشت؛ انقلاب اسلامى است كه
اين فرصت را در اختيار ملت ايران گذاشته است. قبل از انقلاب اسلامى، ملت ايران
مىنشستند تماشا مىكردند تا كسى سر كار بيايد و هرچه مىخواهد، تصميم بگيرد.
چه كسى آنها را سر كار مىآورد؟ دستهاى مختلف و دستهبندىهاى گوناگون سياسى
دنيا؛ يك روز روسها، يك روز انگليسىها، يك روز امريكايىها. در اين قضايا،
ملت ايران تماشاچى ماجرا و بىاختيارِ محض بود.
آزادى و دمكراسىيى كه انقلاب به
ما داد، حتّى در دوران مصدق هم - كه دوران نسبتاً آزاد و به قول خودشان دمكراسى
بود - به هيچوجه نبود. دكتر مصدق مجلس شوراى آن روز را منحل كرد - يعنى چيزى
كه به حسب ظاهر نماد دمكراسى بود؛ كه البته در آن، دمكراسى هم نبود - و گفت من
اختيارات مىخواهم. اختيارات را گرفت؛ اول شش ماه، بعد شش ماه ديگر. در دو سال
حكومت خودش، يك سال يا بيشتر، با اختياراتِ مطلق زمامدارى كرد؛ خودش قانون وضع
مىكرد، خودش امضاء مىكرد و خودش به اجرا مىگذاشت. اين كجا با نظام جمهورى
اسلامى قابل مقايسه است كه يك روز در اين بيست و شش سال نشد كه مجلس شوراى
اسلامى و نمايندگانِ مردم نداشته باشد؟ در همهى اين دوران، انتخابات، پىدرپى
برگزار مىشد. بيست و شش سال از عمر جمهورى اسلامى دارد مىگذرد و ما حدود بيست
و پنج شش انتخابات داشتهايم؛ اين فرصتى است براى ملت ايران؛ اين فرصت را اسلام
و انقلاب و جمهورى اسلامى به ما داد. بعضى نمك خوردهاند و نمكدان مىشكنند و
نسبت به جمهورى اسلامى ناشكرى مىكنند.
امروز هم طمع دشمنان اين ملت و
طمع امريكايىها اين است كه باز بيايند همان آش و همان كاسه را در اين كشور
برقرار كنند و ديكتاتورىيى را به شكلهاى جديدتر و مدرنترى بهوجود بياورند
تا خيلىها نفهمند در اين كشور چه دارد مىگذرد. اما ملت ما ايستاده است و باز
هم مىايستد. ملت ايران قدر اين آزادى و قدر اين حضور مردمى و قدر اين اختيار
مردمى را بايد خيلى بداند؛ همهى ما بايد قدر بدانيم. اين را انقلاب و اسلام به
ما داد. اين، نعمت الهى است؛ بايد آن را شكر بگزاريم؛ شكرش هم به اين است كه در
اين ميدان وارد شويم. با برادرى و محبت، فضا را فضاى محبت كنند.
من به همهى كسانى كه نامزد
انتخابات رياست جمهورى هستند و طرفداران آنها صميمانه عرض مىكنم كه فضاى كشور
را فضاى دشمنى و نقار و تشنج و اختلاف نكنند. البته ملت اينطور نيستند؛ گروهى
هستند كه اگر مجموعشان را بشمريم، به چند هزار نفر نمىرسند - بالاخره هر كس
طرفدارانى دارد - اينها فضاى روزنامهها و دستگاههاى ارتباط جمعى را متشنج
مىكنند. فضا بايد دوستانه باشد؛ هر كس حرفهاى خودش را بزند و برنامههاى خودش
را بگويد و كارى را كه خودش مىتواند بكند، بيان كند؛ به ديگران چه كار دارند؟
فضا را متشنج نكنند؛ فضا را برادرانه و صميمانه بكنند.
مردم هم نگاه كنند و اصلح را
انتخاب كنند. اصلح كسى است كه با نيازى كه شما براى جامعه مىفهميد، تطبيق كند
و بتواند نيازهاى جامعه را برآورده سازد. بعضىها در شناخت اصلح دچار وسواس و
دغدغهى زياد مىشوند. شما تلاش خود را بكنيد؛ مشورت خود را بكنيد؛ از كسانى كه
فكر مىكنيد مىتوانند شما را راهنمايى كنند، راهنمايى بخواهيد؛ به هر نتيجهيى
كه رسيديد، عمل كنيد و رأى بدهيد؛ اجر شما را خداى متعال خواهد داد. ما مأموريم
كه به آنچه مىفهميم و به آنچه تكليف الهى تشخيص مىدهيم، عمل كنيم؛ مطابق با
واقع شد يا نشد، اجر ما محفوظ است. اجر كسى كه عامل به تكليف است، پيش خداى
متعال محفوظ است.
امروز كشور براى كار، ميدان
وسيعى است. مديران كارآمد اگر بيايند كار و تلاش كنند و نشاط به خرج دهند،
ميدان براى كار خيلى باز است. ما مىتوانيم بسيارى از مشكلات مادى جامعه را
برطرف كنيم. خوشبختانه در دولتهاى قبلى زيربناهاى خوبى در كشور فراهم شده و
كارهاى خوبى صورت گرفته است - اين را من بارها گفتهام - اين كارها را بايد به
زندگى مردم وصل كنند؛ كارى كنند كه مردم طعم شيرين خدماتى را كه در كشور انجام
مىگيرد، بچشند؛ در هيچ نقطهيى از كشور فقر نباشد - عدالت برقرار باشد - فساد
نباشد و افراد مفسد از دستگاههاى تصميمگير طرد شوند و امكان دخالت پيدا
نكنند؛ اينها چيزهايى است كه ما بايد مورد توجه قرار دهيم. مطمئن باشيد وقتى
نيت من و شما خير باشد و بخواهيم براى خدا كار كنيم و از خداى متعال كمك
بخواهيم و آنچه در وسع داريم، انجام دهيم، يقيناً خداى متعال نتيجهى شيرين را
لطف خواهد كرد و به حول و قوهى الهى در اين آزمايش بزرگ هم ملت ايران سرافراز
بيرون خواهد آمد.
پروردگارا! ارواح طيبهى شهداى
عزيز ما را با روح مطهر سيدالشهداء و شهداى كربلا محشور كن. پروردگارا! روح
مطهر امام بزرگوار ما را - كه اين راه را او به روى ما باز كرد و او ما را به
اين كار هدايت كرد - با ارواح انبيا و اوليا محشور بفرما. پروردگارا! جانبازان
عزيز ما را مشمول عافيت و لطف و تفضل و شفاى عاجل خود قرار بده. پروردگارا! به
خانوادههاى شهدا، جانبازان و همهى ايثارگران صبر و تحمل و اميد و روشنايى
عنايت بفرما. پروردگارا! به محمد و آل محمد قلب مقدس ولى عصر(ارواحنا فداه) را
از ما راضى و خشنود كن و در فرج آن بزرگوار تعجيل بفرما.
والسّلام عليكم و رحمةاللَّه و بركاته