خلاصه جلسه اول کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی در قرآن

اگر به آیات قرآن کریم نگاهی بیندازیم میبینیم خداوند در سوره حدید از بدعتی توسط رهبانیون مسیحی خبر میدهد که این بدعت بدین صورت است که برای ترک دنیا گوشه گیری میکردند و انزوا و دوری از اجتماع را سر لوحه خودشون قرار داده بودند، این بدعت را خدا نهی میکند و اتفاقا توصیه میکند که در جامعه حضور داشته باشید و به اصلاح اجتماع خویش بپردازید به چه صورتی؟ مگر میشود به مبارزه با کثیفی رفت و خود کثیف نشد؟؟ بله میشود، به وسیله تقوا
 

95/04/27

به وسیله تقوا است که که انسان محافظت میشود از بیماری و چرک و کثیفی در غیر اینصورت به آنها آلوده خواهد شد. خب چ طور باید تقوا پیشه کرد؟ " و اطیعوا الله و الرسول " ، انسان با اطاعت کردن از خدا و پیامبر(ص) میتواند جامه زیبای تقوا بر تن کند و از خود محافظت کند، خب اینجا ممکن است ابهام باشد مگر سخن خدا با پیامبر اکرم (ص) متفاوت است که در قرآن جداگانه آمده است؟ به هیچ وجه، بلکه خدا در حال کد دادن به ماست که این ابهام برای ما پیش نیاید در واقع به ما میگوید با اطاعت از رسول اکرم (ص) میتوان خدا را اطاعت کرد، و پوچ بودن ادعای دشمنان که خود را به خدا متصل میکنند ثابت میشود، " وَ قالَتِ الْيَهُودُ وَ النَّصاري‏ نَحْنُ أَبْناءُ اللَّهِ " ، اینها حتی خودشان را نه تنها بنده خدا نمیدانند بلکه بالاتر از آن یعنی فرزندان خدا معرفی میکنند، و خدا به ما میگوید تنها راه اطاعت خدا، اطاعت از پیغمبر(ص) است.

" وأطيعوا الله والرسول لعلكم ترحمون " ، خب خدا را ، سپس رسولش(ص) را اطاعت کنیم شاید مورد رحم واقع شویم
اینجا اصولا در نگاه ما ممکن است یک ناسازگاری پیش بیاید، که آن مربوط به نگاه و بینش ما به مسئله است، نگاه ما به مسئله رحم، نگاهی عامیانه ست، نگاه عامیانه میگوید که اگر از ما گناهی سر زد، از ما حبط و اشتباهی سر زد، امید ما فقط به رحمت خداست، این درست اما موقعی که خدا را فقط به رحمت بدانیم واز خود توقعی نداشته باشیم و بگوییم ما که عمل نداریم خدا رحممان کند، این نگاه خطرناک میشود، و رحمت پروردگار را رقیب عمل نکردن هایمان میدانیم، آیه قرآن برعکس آن میگوید خدا را اطاعت کنید و به دستوراتش عمل کنید، پایبند به حق باشید، در اینصورت شاید مورد بخشش واقع بشوید، این نگاه { فقط منتظر نشستن } به امید بخشش خدا فضا را برای ظالمین و مستکبرین عالم برای ظلم و جور بیشتر باز میکند و این اساسا با منطق و عقل سازگار نیست.

هنگامی مومنین مورد رحم الهی قرار میگیرند تسلیم درگاه الهی باشند و به دستورات پیامبر (ص) عمل کنند و هیچ غباری بر دل هایشان ننشیند، آنوقت است که آن جامعه به سوی انسانیت و آزادگی پیش خواهد رفت، آنوقت است که جامعه به سوی آرمان های توحیدی خود قدم برمیدارد، اینجاست که خدا وعده بخشش میدهد " لعلکم ترحمون "

" وسارعوا إلى مغفرة من ربكم وجنة عرضها السماوات والأرض أعدت للمتقين "، در آیه بعد خدا میگوید اینجا مسابقه است، اینجا برای پیروزی باید سبقت بگیری به سوی مغرفت از جانب پروردگارت و به سوی بهشتی که اندازه آن بزرگتر از آسمان ها و زمین است که البته برای باتقوایان آماده شده است.

ای امثال من که برای یک تکه زمین، فلان مغازه، فلان جنس، امتیاز تحصیل مادی در فلان رشته و ... حاضریم با هم مسابقه بدهیم حاضریم سختی بکشیم، حاضریم به خودمان عذاب بدهیم، حتی حاضریم بعضی ارزش های انسانی را زیر پا بگذاریم، خدا به ما نمیگوید بشین، مسابقه نده، اصلا به هیچ وجه، هرکس به نام دین این را میگوید دروغ گوست، اتفاقا دین میگوید بلند شو مسابقه بده، ادامه بده، حرکت کن اما نه به سوی یک مقدار آب و گل، نه به سوی یک مقدار پول، به سوی یک چیزی که به اندازه ارزش تو باشد برای یک چیزی که با عظمت مقام انسان که عالی ترین موجودات است برابر باشد مسابقه بده، برای مغفرت از جانب خدا و برای بهشت برینی که کل آسمان و زمین در برابرش ناچیز است مسابقه بده،

مغفرت ارزشش حتی از این بهشت هم بالاتر است، مغفرت یعنی چی؟ یه موقع هست ما در مقابل کسی، در فلان اداره ای، فلان اشتباهی را میکنیم، فلان دشنامی را میدهیم، بعد با کلی عجز و التماس خواستاریم که ما را ببخشند، بر فرض ما را هم میبخشند، بعد این تلقی در ما به وجود میاد که در مقابل خدا هم این انتظار رو داریم که وقتی فلان فساد را مرتکب شدیم و مستحق عذاب شدیم خدا ما را با قطره ی اشکی ببخشد؟؟

غفران یعنی پر کردن یک خلاء، یعنی التیام بخشیدن به یک جراحت، اگر گناهی مرتکب شدیم در واقع ضربتی بر روحمان وارد کردیم، روح باید تعالی پیدا کند، ما با گناهمان آن را متوقف میکنیم، خب غفران یعنی چه؟ یعنی پر کردن این نقیصه! یعنی این عقب ماندگی و عقب افتادگی رو جبران کنیم! این که انسان بنشیند و هی بگوید خدا غلط کردم این نقیصه جبران نمیشود، با حرکت است با تند تر حرکت کردن است که این عقب افتادگی جبران میشود و " انی لغفار" ، خدا هم میگوید ما لجباز نیستیم میبخشیم، وقتی یک روزی یک اشتباهی کردی و حالا مجاهدت بیشتری کردی و" انی لغفار "، ما این عقب افتادگی را جبران میکنیم برای " لمن تاب و آمن و عمل صالحا ثم اهتدی " ، خب چگونه جبران کنیم؟؟ "لمن تاب " ، اولین مرحله توبه است، کسی که از راه حق منحرف شده است اول باید برگردد در مسیر تکامل و تعالی، در مرحله بعد ایمان بیاورد و سپس عمل صالح انجام دهد، عمل کند یعنی فقط به حرف زدن و ادعا کردن نیست.

" وسارعوا إلى مغفرة من ربكم وجنة عرضها السماوات والأرض أعدت للمتقين "، این مغفرت و این بهشت برین که آرزوی هر مسلمانی است جایگاه چه کسانی ست؟ جایگاه با تقوایان
با تقوایان چه ویژگی هایی دارند؟ " الَّذِينَ يُنْفِقُونَ فِي السَّرَّاءِ وَالضَّرَّاءِ "، کسانی که انفاق میکنند، انفاق یعنی پر کردن خلاء، انفاق خرج کردن است اما نه هر نوع خرج کردنی، چه بسیار افرادی که خرج های آنچنانی میکنند اما سعی و تلاششان بیهوده است و هیچ خلاء ای را پر نمیکند، مثلا اگر شما در یک بیابان علف های هرز را بی هیچ حساب و کتابی جمع کنید، تلاش بیهوده انجام دادید و نه تنها انفاق نکردید بلکه پول را حرام کردید، انفاق یعنی نیازی را برآورده کردن، ویژگی دیگر مومنین " وَالْكَاظِمِينَ الْغَيْظَ " است، فرو برندگان خشم کسانی هستند که کارهای خود را با عقل و منطق انجام میدهند و نه با احساسات، البته که خشم نیز در مواقع لازم چیز خوبی است، انسان مومن در مقابل کفار باید خشمگین شود، در اینجا خدا نفرمود فراموش کنندگان خشم بلکه فرمود فروبرندگان خشم، ویژگی دیگر " وَالْعَافِينَ عَنِ النَّاسِ "، کسانی که از خطاها و لغزش های مردم چشم پوشی میکنند و آنها را ندید میگیرند، البته این به این معنا نیست که جلوی کسی که از روی عناد دشمنی می کند را نگیریم، " وَاللَّهُ يُحِبُّ الْمُحْسِنِينَ "، و خدا این افراد باتقوا را دوست دارد.

از دیگر ویژگی باتقوایان، " وَالَّذِينَ إِذَا فَعَلُوا فَاحِشَةً أَوْ ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ ذَكَرُوا اللَّهَ "، کسانی که مرتکب گناه و فسادی شدند و یا بر خودشان ظلم کردند، به یاد خدا بیافتند، در آیه ای از قران " إِنَّ الَّذينَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّيْطانِ تَذَکَّرُوا "، که اتفاقا مربوط به متقین هم است، خدا حربه ای را در اختیار مومنین قرار داده است که هرموقع شیاطین بر او هجوم بردند، مومن ذکر خدا بگوید، از شر همه شیاطین رهایی بخشیده میشود، ذکر خدا دارای این ویژگی است، " فَاسْتَغْفَرُوا لِذُنُوبِهِمْ" ، بعد از ذکر خدا، استغفار میکنند" وَمَنْ يَغْفِرُ الذُّنُوبَ إِلَّا اللَّهُ "، و اعتقاد دارند که کسی جز خدا نمیتواند آنها را ببخشد و آنها حرکت میکنند و عمل میکنند و قبولی توبه و برکت را از خدا میخواهند، " وَلَمْ يُصِرُّوا عَلَى مَا فَعَلُوا وَهُمْ يَعْلَمُونَ "، و بر گناه اصرار نمیکنند، " أُولَئِكَ جَزَاؤُهُمْ مَغْفِرَةٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَجَنَّاتٌ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا وَنِعْمَ أَجْرُ الْعَامِلِينَ " و پاداش آنها بهشتی است که در آن جاودانه است که جزای عمل آنهاست.

نویسنده: امید ناصحی

منبع :سایت جامع فرهنگی مذهبی شهید آوینی

Logo
https://old.aviny.com/Article/maghale/95/04/andishe.aspx?&mode=print