موضوع: سینما و تلوزیون سینما سینما توهمی است واحد از یك واقعیت ممتد؛ داستانی كه تصویر شده. اگرچه این سخن را نباید در مقام تعریف نهاد، چراكه در این سخن «اصالت تصویر» و «فردیت فیلمساز» لحاظ نشده، حال آنكه امروز، بنا بر تعریف غالب هنرشناسان معاصر، بیان همین فردیت و مكنونات درونی هنرمند است. نام مقاله : جذابيت در سينما نوع رابطهای كه سینما با انسان امروز برقرار میكند هرگز نظیری درتاریخ نداشته است. تماشاگر سینما در «توهمی از یك واقعیت» غرق میشود و در یك «بازی شبیه زندگی» شركت میكند، بیآنكه رنجهای آن زندگی دامن او را بگیرد. تماشای ریزش برف برای آن كه از پشت پنجرهی یك اتاق گرم بدان مینگرد بسیار زیباست، اما برای آن كه خانمانی ندارد تا بدان پناه ببرد، چطور؟ نام مقاله : جذابيت در سينما جاذبیت سینما از جانبی به داستان برمیگردد، از جانبی دیگر به تصویر، از جانب سوم به این ملغمهای كه از تركیب داستان و تصویر پدید آمده و میتواند توهمی از واقعیت را ایجاد كند. این ملغمه دیگر نه داستان است و نه تصویر؛ ماهیتی دیگرگونه یافته است. نه آرد است و نه شكر؛ حلواست. توهمی جذاب و لذتبخش از واقعیت است كه میتواند آدم را در خود مستغرق كند و رنج خودآگاهی را در وجود او موقتاً تسكین دهد… نام مقاله : جذابيت در سينما فیلم باید از روی آوردن به جاذبههای كاذب پرهیز كند، اما از سوی دیگر، جاذبیت اولین شرط تحقق فیلم و سینماست.جاذبههای كاذب، جاذبههایی منافی آزادی و اختیار تماشاگر و ممانع او از رشد و تعالی كمالطلبانه به سوی حق است. جاذبهی كاذب، جاذبهای است كه تماشاگر را سحر میكند و او را از رجوع به فطرت خویش بازمیدارد. هر جاذبهای كه عقل بشر را تحت سیطرهی خویش بكشاند و تماشاگر را به ورطهی تسلیم در برابر وهم و شهوت و غضب، جاذبهی كاذب است. نام مقاله : جذابيت در سينما تلویزیون در درون خانه، تلویزیون روابط متقابل اعضای خانواده را با یكدیگر بریده است و با وجود یك تلویزیون روشن، دیگر جمع واحدی در خانه تشكیل نمیشود. همه فرد فرد، جدا از هم نشستهاند و رابطهی فردی بین خود و تلویزیون برقرار كردهاند. این سخن را همهی ما بارها از خانمهایی كه خودشان غرق در تلویزیون نیستند خطاب به شوهرانشان شنیدهایم كه «با من ازدواج كردهای یا با تلویزیون؟» نام مقاله : جادوی پنهان و خلسهی نارسیسی رابطهی سینما و تلویزیون با مخاطبان خویش نوعی رابطهی «تسخیری» است كه از طریق ایجاد جاذبه در تماشاگر برقرار میشود ـ اگرچه تسخیر به میل، نه به اكراه. اگر درست به این رابطه بیندیشیم خواهیم دید كه غالباً رشتهی این جاذبیت نه به كمالات انسانی بلكه به ضعفهای او بند شده است و این چنین، هرچند سخن از «جبر» به معنای فلسفی آن نمیتوان گفت، اما باید بين مردم و تلویزیون و سینما وجود نوعی «رابطهی ایجابی» را پذیرفت: كششی سحرآمیز و غیرقابل مقاومت. نام مقاله : جادوی پنهان و خلسهی نارسیسی اثرات تكنولوژی به طور اعم، سینما و تلویزیون به طور اخص، خارج از «حیطهی فهم» ظاهر میشود و لذا مك لوهان سخن از «جادوی وسایل و بار ناخودآگاه آنها» میگوید. تلویزیون آدمها را مفتون و مسحور میكند و قابل انكار نیست كه سحر آن در انسانهای ضعیفالنفس، كودكان و اشخاصی كه آنان را اصطلاحاً عاطفی و احساساتی میخوانند بیشتر كارگر میافتد. نام مقاله : جادوی پنهان و خلسهی نارسیسی اكنون زندگی ما، به خصوص كودكان و نوجوانانمان، در اوقات فراغت2 نظم مسلكی خویش را از دست داده و نظامی متناسب با برنامههای تلویزیون گرفته است و به همین علت در صبح روزهای جمعه برای آنكه برنامههای تلویزیون با نماز جمعه معارضه نكند برنامهها را قطع میكنند، اما در هنگام اذان مغرب كه برنامهها فقط برای پخش مختصری قرائت قرآن، اذان و چند جملهای مناجات قطع میشود و بعد ادامه پیدا میكند، بازار مساجد بسیار كساد است؛
نام مقاله : جادوی پنهان و خلسهی نارسیسی |