مسأله
۱۷۳۸ ـ اوّل ماه به چند چیز
ثابت مى شود:
(اوّل)
آن كه خود انسان ماه را ببیند.
(دوم)
عدّه اى كه از گفته آنان یقین یا اطمینان
پیدا مى شود بگویند ماه را دیده ایم، و همچنین است هر
چیزى كه به واسطه آن یقین یا اطمینان پیدا شود.
(سوم)
دو مرد عادل بگویند كه در یك شب ماه را
دیده ایم، ولى اگر صفت ماه را بر خلاف یكدیگر بگویند،
اوّل ماه ثابت نمى شود، و همچنین اگر قابل تصدیق نباشند،
مثل این كه آسمان صاف باشد و عدّه استهلال كنندگان زیاد
باشند و غیر از این دو دیگران هر چه دقت كنند نبینند.
(چهارم)
سى روز از اوّل ماه شعبان بگذرد كه به واسطه آن اوّل ماه
رمضان ثابت مى شود، و سى روز از اوّل ماه رمضان بگذرد كه
به واسطه آن اوّل ماه شوّال ثابت مى شود.
مسأله
۱۷۳۹ ـ ثبوت اوّل ماه به حكم
حاكم شرع محلّ اشكال است.
مسأله
۱۷۴۰ ـ اوّل ماه به قول منجّمین
ثابت نمى شود، ولى اگر انسان از گفته آنان یقین یا
اطمینان پیدا كند، باید به آن عمل نماید.
مسأله
۱۷۴۱ ـ بلند بودن ماه و دیر
غروب كردن آن، دلیل نمى شود كه شب پیش، شب اوّل ماه بوده
است، ولى اگر پیش از ظهر ماه دیده شود آن روز اوّل ماه
محسوب مى شود، و ثبوت اوّل ماه به طوق داشتن ماه محلّ
اشكال است.
مسأله
۱۷۴۲ ـ اگر اوّل ماه رمضان براى
كسى ثابت نشود و روزه نگیرد، چنانچه بعد ثابت شود كه شب
پیش اوّل ماه بوده، باید روزه آن روز را قضا نماید.
مسأله
۱۷۴۳ ـ اگر در شهرى اوّل ماه
ثابت شود، در شهرهاى دیگر ـ چه دور باشند چه نزدیك، چه
در افق متّحد باشند یا نه ـ در صورتى كه در شب مشترك باشند
ثابت مى شود.
مسأله
۱۷۴۴ ـ اوّل ماه به تلگراف ثابت
نمى شود، مگر انسان بداند كه تلگراف بر اساس حجّت شرعیه
بوده است.
مسأله
۱۷۴۵ ـ روزى را كه انسان
نمى داند آخر ماه رمضان است یا اوّل شوّال، باید روزه
بگیرد، ولى اگر پیش از مغرب بفهمد كه اوّل شوّال است باید
افطار كند.
مسأله
۱۷۴۶ ـ اگر زندانى راهى براى
ثبوت ماه رمضان نداشته باشد، باید به گمان از هر طریقى كه
میسّر است عمل نماید، و اگر آن هم ممكن نباشد هر ماهى را
كه احتمال مى دهد ماه رمضان است روزه بگیرد صحیح است، ولى
باید بعد از گذشتن یازده ماه از ماهى كه روزه گرفته،
دوباره یك ماه روزه بگیرد، و اگر بعد از آن روشن شود كه
آنچه را كه گمان كرده یا اختیار كرده ماه رمضان نبوده،
چنانچه معلوم شود ماه رمضان قبل از آن ماه بوده، كفایت
مى كند، و اگر معلوم شود بعد از آن بوده باید قضا نماید.
روزه هاى حرام و مكروه
مسأله ۱۷۴۷ ـ
روزه عید فطر و قربان حرام
است، و نیز روزى را كه انسان نمى داند آخر
شعبان است یا اوّل ماه رمضان اگر به نیت اوّل
ماه رمضان روزه بگیرد حرام است.
مسأله ۱۷۴۸ ـ
اگر زن به واسطه گرفتن روزه
مستحبّى حقّ شوهرش از بین برود، نباید روزه
بگیرد، و بنابر احتیاط مستحبّ اگر حقّ شوهر
هم از بین نرود، بدون اجازه او روزه مستحبّى
نگیرد.
مسأله ۱۷۴۹ ـ
روزه مستحبّى اولاد، اگر موجب
اذیت پدر و مادر شود حرام است.
مسأله ۱۷۵۰ ـ
اگر فرزند بدون اجازه پدر روزه
مستحبّى بگیرد و در بین روز پدر او را نهى
كند، چنانچه مخالفت او موجب اذیتش باشد باید
افطار نماید، و همچنین اگر مادر او را نهى
كند و مخالفت او موجب اذیتش باشد.
مسأله ۱۷۵۱ ـ
كسى كه مى داند روزه براى او
ضرر ندارد، اگر چه طبیب بگوید ضرر دارد،
باید روزه بگیرد، و كسى كه یقین یا گمان به
ضرر مورد اعتنا یا ترس آن را كه منشأ عقلایى
داشته باشد دارد، اگر چه طبیب بگوید ضرر
ندارد، باید روزه نگیرد، و اگر روزه بگیرد
صحیح نیست، مگر این كه روزه براى او ضرر
نداشته و قصد قربت كرده باشد، كه در این صورت
روزه اش صحیح است.
مسأله ۱۷۵۲ ـ
اگر انسان احتمال بدهد كه روزه
برایش ضرر قابل اعتنا دارد و از آن احتمال ترس
براى او پیدا شود، چنانچه احتمال او عقلایى
باشد، نباید روزه بگیرد، و اگر روزه بگیرد
باطل است، مگر در صورتى كه ضرر نداشته و قصد
قربت كرده باشد.
مسأله ۱۷۵۳ ـ
كسى كه عقیده اش این است كه
روزه براى او ضرر قابل اعتنا ندارد، اگر روزه
بگیرد و بعداز مغرب بفهمد روزه براى او ضرر
قابل اعتنا داشته، باید قضاى آن را به جا
آورد.
مسأله ۱۷۵۴ ـ
غیر از روزه هایى كه ذكر شد،
روزه هاى حرام دیگرى هم هست كه در كتابهاى
مفصّل ذكر شده است.
مسأله ۱۷۵۵ ـ
روزه روز عاشورا بنابر احتیاط
واجب جایز نیست، و روزه روزى كه انسان شكّ
دارد كه روز عرفه است یا عید قربان مكروه است.
روزه هاى
مستحبّ
مسأله ۱۷۵۶ ـ
روزه تمام روزهاى سال ـ غیر از
روزه هاى حرام و مكروه كه ذكر شد ـ مستحبّ
است، و براى بعضى از روزها بیشتر سفارش شده
است كه از آن جمله است :
۱ ـ
پنجشنبه اوّل و پنجشنبه آخر هر ماه، و
چهارشنبه اوّلى كه بعد از روز دهم ماه است، و
اگر كسى آنها را به جا نیاورد مستحبّ است قضا
نماید، و چنانچه اصلا نتواند روزه بگیرد،
مستحبّ است براى هر روز یك مُد طعام یا (۶/۱۲)
نخود نقره سكه دار به فقیر دهد.
۲ ـ
سیزدهم و چهاردهم و پانزدهم هر ماه.
۳ ـ
تمام ماه رجب و شعبان، و بعضى از این دو ماه
اگر چه یك روز باشد.
۴ ـ
روز عید نوروز.
۵ ـ
روز چهارم تا نهم شوّال.
۶ ـ
روز بیست و پنجم و بیست و نهم ذى قعده.
۷ ـ
روز اوّل تا روز نهم ذى حجّه (روز عرفه)، ولى
اگر به واسطه ضعف روزه نتواند دعاهاى روز عرفه
را بخواند روزه آن روز مكروه است.
۸ ـ
روز عید سعید غدیر (۱۸ ذى حجّه).
۹ ـ
روز مباهله (۲۴ ذى حجه).
۱۰ ـ
روز اوّل و سوم و هفتم محرّم.
۱۱ ـ
روز میلاد مسعود پیغمبر اكرم (صلى الله علیه
وآله وسلم) (۱۷ ربیع الاوّل).
۱۲ ـ
روز پانزدهم جمادى الاولى.
۱۳ ـ
روز مبعث حضرت رسول اكرم (صلى الله علیه وآله
وسلم) (۲۷ رجب).
و اگر كسى روزه مستحبّى بگیرد واجب نیست آن را
به آخر برساند، بلكه اگر برادر مؤمنش او را
به غذا دعوت كند، مستحبّ است دعوت او را قبول
كند، و در بین روز اگر چه بعد از ظهر باشد
افطار نماید.
مواردى كه
مستحبّ است انسان از كارهايى كه روزه را باطل
مى كند خوددارى نمايد
مسأله ۱۷۵۷ ـ
براى چند نفر مستحبّ است در
ماه رمضان ـ اگر چه روزه نیستند ـ از كارى كه
روزه را باطل مى كند خوددارى نمایند:
(اوّل)
مسافرى كه در سفر كارى كه روزه را باطل مى كند
انجام داده باشد، و پیش از ظهر به وطنش یا به
جایى كه مى خواهد ده روز بماند برسد.
(دوم)
مسافرى كه بعد از
ظهر به وطنش یا به جایى كه مى خواهد ده روز در
آن جا بماند برسد.
(سوم)
مریضى كه بعد از
ظهر خوب شود، و همچنین است اگر پیش از ظهر
خوب شود، و كارى كه روزه را باطل مى كند
انجام داده باشد.
(چهارم)
زنى كه در بین روز از خون حیض یا نفاس
پاك شود.
مسأله ۱۷۵۸ ـ
مستحبّ است روزه دار نماز مغرب
و عشاء را پیش از افطار كردن بخواند، ولى اگر
كسى منتظر اوست یا میل زیادى به غذا دارد كه
نمى تواند با حضور قلب نماز بخواند، بهتر است
اوّل افطار كند، ولى به قدرى كه ممكن است
نماز را در وقت فضیلت آن به جا آورد.