بخش شهید آوینی حرف دل موبایل شعر و سبک اوقات شرعی کتابخانه گالری عکس صوتی فیلم و کلیپ لینکستان استخاره دانلود نرم افزار بازی آنلاین
خرابی لینک
 

 

واجبات نماز

(مسأله 797) واجبات نماز يازده چيز است:

اول، نيت.

دوم،قيام يعنى (ايستادن).

سوم، تَكْبِيرَةُ الإحْرامِ، يعنى گفتن اللّه اكبردر اول نماز.

چهارم، ركوع.

پنجم، سجود.

ششم، قرائت.

هفتم، ذكر.

هشتم، تشهد.

نهم، سلام.

دهم، ترتيب.

يازدهم، موالات يعنى پى در پى بودن اجزاى نماز.

 

(مسأله 798) بعضى از واجبات نماز ركن است، يعنى اگر انسان آنها را بجا نياورد، يا در نماز اضافه كند، عمداً باشد يا اشتباهاً، نماز باطل مى شود. و بعضى ديگر ركن نيست، يعنى اگر عمداً كم يا زياد شود، نماز باطل مى شود و چنانچه اشتباهاً كم يا زياد گردد، نماز باطل نمى شود. و ركن نماز پنج چيز است:

اول، نيت.

دوم، تكبيرة الإحرام.

سوم، قيام در موقع گفتن تكبيرة الإحرام و قيام متصل به ركوع، يعنى ايستادن پيش از ركوع.

چهارم، ركوع.

پنجم، دو سجده.

 

نيت

(مسأله 799) انسان بايد نماز را به نيت قربت، يعنى براى انجام فرمان خداوندعالم به جا آورد و لازم نيست نيت را از قلب خود بگذراند يا مثلا به زبان بگويد كه چهار ركعت نماز ظهر مى خوانم قربةً الى اللّه.

 

(مسأله 800) اگر در نماز ظهر يا در نماز عصر نيت كند كه چهار ركعت نماز مى خوانم و معين نكند، ظهر است يا عصر، نماز او باطل است. و نيز كسى كه مثلا قضاى نماز ظهر بر او واجب است، اگر در وقت نماز ظهر بخواهد نماز قضا يا نماز ظهر را بخواند، بايد نمازى را كه مى خواند، در نيت معين كند كه نماز قضا يا نماز ادا است.

 

(مسأله 801) انسان بايد فقط براى انجام امر خداوند عالم نماز بخواند، پس كسى كه ريا كند، يعنى براى نشان دادن به مردم نماز بخواند، نمازش باطل است خواه فقط براى مردم باشد، يا خدا و مردم هر دو را در نظر بگيرد.

 

تكبيرة الإحرام

(مسأله 802) گفتن اللّه اكبر در اول هر نماز واجب و ركن است و بايد حروف (الله) و حروف (اكبر) و دو كلمه (الله و اكبر) را پشت سر هم بگويد و نيز بايد اين دو كلمه به عربى صحيح گفته شود و اگر به عربى غلط بگويد، يا مثلا ترجمه آن را به فارسى بگويد صحيح نيست.

 

(مسأله 803) احتياط واجب آن است كه تكبيرة الإحرام نماز را به چيزى كه پيش از آن مى خواند، مثلا به اقامه يا به دعائى كه پيش از تكبير مى خواند نچسباند.

 

(مسأله 804) اگر انسان بخواهد (الله اكبر) را به چيزى كه بعد از آن مى خواند مثلا به (بسم الله الرحمن الرحيم) بچسباند، بايد (ر) اكبر را پيش بدهد.

 

(مسأله 805) موقع گفتن تكبيرة الإحرام بايد بدن آرام باشد و اگر عمداً در حالى كه بدنش حركت دارد، تكبيرة الإحرام را بگويد باطل است و چنانچه سهواً حركت كند بنابر احتياط واجب بايد اول، عملى كه نماز را باطل مى كند انجام دهد و دوباره تكبير بگويد.

 

(مسأله 806) تكبير و حمد و سوره و ذكر و دعا را بايد طورى بخواند كه خودش بشنود و اگر به واسطه سنگينى يا كرى گوش يا سر و صداى زياد نمى شنود، بايد طورى بگويد، كه اگر مانعى نباشد بشنود.

 

(مسأله 807) اگر شك كند كه تكبيرة الاحرام را گفته يا نه، چنانچه مشغول خواندن چيزى شده، به شك خود اعتنا نكند و اگر چيزى نخوانده، بايد تكبير را بگويد.

 

(مسأله 808) اگر بعد از گفتن تكبيرة الاحرام شك كند كه آن را صحيح گفته يا نه، بايد به شك خود اعتنا نكند.

 

قيام (ايستادن)

(مسأله 809) قيام در موقع گفتن تكبيرة الاحرام و قيام پيش از ركوع كه آن را قيام متصل به ركوع مى گويند، ركن است ولى قيام در موقع خواندن حمد و سوره و قيام بعد از ركوع، ركن نيست و اگر كسى آن را از روى فراموشى ترك كند، نمازش صحيح است.

 

(مسأله 810) واجب است پيش از گفتن تكبير و بعد از آن مقدارى بايستد تا يقين كند كه در حال ايستادن تكبير گفته است.

 

(مسأله 811) اگر ركوع را فراموش كند و بعد از حمد و سوره بنشيند و يادش بيايد كه ركوع نكرده، بايد بايستد و به ركوع رود و اگر بدون اين كه بايستد، به حال خميدگى به ركوع برگردد، چون قيام متصل به ركوع را به جا نياورده، نماز او باطل است.

 

(مسأله 812) موقعى كه ايستاده است، بايد بدن را حركت ندهد و به طرفى خم نشود و به جايى تكيه نكند ولى اگر از روى ناچارى باشد، اشكال ندارد.

 

(مسأله 813) اگر موقعى كه ايستاده، از روى فراموشى بدن را حركت دهد يا به طرفى خم شود، يا به جايى تكيه دهد، اشكال ندارد ولى در قيام براى گفتن تكبيرة الاحرام و قيام متصل به ركوع اگر از روى فراموشى حركتى كرده باشد، بنابر احتياط واجب، بايد نماز را تمام كند و دوباره بخواند.

 

(مسأله 814) احتياط واجب آن است كه در موقع ايستادن، هر دو پا روى زمين باشد، ولى لازم نيست سنگينى بدن روى هر دو پا باشد و اگر روى يك پا هم باشد اشكال ندارد.

 

(مسأله 815) موقعى كه انسان در نماز مى خواهد كمى جلو يا عقب رود، يا كمى بدن را به طرف راست يا چپ حركت دهد، بايد چيزى نگويد ولى بِحَوْلِ اللهِ و قُوَّتِهِ أقُومُ و أقْعُدُ را بايد در حال برخاستن بگويد و در موقع گفتن ذكرهاى واجب هم بدن بايد بى حركت باشد.

 

(مسأله 816) اگر موقع خواندن حمد و سوره، يا خواندن تسبيحات، بى اختيار، به قدرى حركت كند كه از حال آرام بودن بدن خارج شود، مثلا كسى به او تنه بزند و او را حركت دهد، احتياط واجب آن است كه بعد از آرام گرفتن بدن، آنچه را در حال حركت خوانده دوباره بخواند.

 

(مسأله 817) اگر در بين نماز از ايستادن عاجز شود، بايد بنشيند و اگر از نشستن هم عاجز شود، بايد بخوابد، ولى تا بدنش آرام نگرفته بايد چيزى نخواند.

 

(مسأله 818) تا انسان مى تواند ايستاده نماز بخواند، نبايد بنشيند مثلا كسى كه در موقع ايستادن، بدنش حركت مى كند، يا مجبور است به چيزى تكيه دهد، يا بدنش را كج كند، يا خم شود يا پاها را بيشتر از معمول گشاد بگذارد، بايد به هر طور كه مى تواند ايستاده نماز بخواند ولى اگر به هيچ قسم حتى مثل حال ركوع هم نتواند بايستد، بايد راست بنشيند و نشسته نماز بخواند.

 

(مسأله 819) تا انسان مى تواند بنشيند نبايد خوابيده نماز بخواند و اگر نتواند راست بنشيند، بايد هر طور كه مى تواند بنشيند و اگر به هيچ قسم نمى تواند بنشيند، بايد به طورى كه در احكام قبله گفته شد، به پهلوى راست بخوابد و اگر نمى تواند; به پهلوى چپ و اگر آن هم ممكن نيست به پشت بخوابد، به طورى كه كف پاهاى او رو به قبله باشد.

 

(مسأله 820) كسى كه نشسته نماز مى خواند، اگر بعد از خواندن حمد و سوره بتواند بايستد، و ركوع را ايستاده به جا آورد، بايد بايستد و از حال ايستاده به ركوع رود و اگر نتواند، بايد ركوع را هم نشسته به جا آورد.

 

(مسأله 821) كسى كه خوابيده نماز مى خواند، اگر در بين نماز بتواند بنشيند، بايد مقدارى را كه مى تواند نشسته بخواند، و نيز اگر مى تواند بايستد، بايد مقدارى را كه مى تواند ايستاده بخواند. ولى تا بدنش آرام نگرفته بايد چيزى نخواند.

 

(مسأله 822) كسى كه نشسته نماز مى خواند اگر در بين نماز بتواند بايستد، بايد مقدارى را كه مى تواند، ايستاده بخواند ولى تا بدنش آرام، نگرفته، بايد چيزى نخواند.

 

(مسأله 823) كسى كه مى تواند بايستد اگر بترسد كه به واسطه ايستادن، مريض شود يا ضررى به او برسد، مى تواند نشسته نماز بخواند و اگر از نشستن هم بترسد، مى تواند خوابيده نماز بخواند.

 

(مسأله 824) اگر انسان احتمال بدهد كه تا آخر وقت بتواند ايستاده نماز بخواند، احتياط واجب آن است كه نماز را تأخير بيندازد.

 

قرائت

(مسأله 825) در ركعت اول و دوم نمازهاى واجب يوميه، انسان بايد، اول حمد و بعد از آن يك سوره تمام بخواند.

 

(مسأله 826) اگر وقت نماز تنگ باشد، يا انسان ناچار شود كه سوره را نخواند، مثلا بترسد كه اگر سوره را بخواند، دزد يا درنده، يا چيز ديگرى به او صدمه بزند، نبايد سوره را بخواند و اگر براى كار مهمّى عجله داشته باشد مى تواند سوره را نخواند.

 

(مسأله 827) اگر عمداً سوره را پيش از حمد بخواند نمازش باطل است و اگر اشتباهاً سوره را پيش از حمد بخواند و در بين آن يادش بيايد، بايد سوره را رها كند و بعد از خواندن حمد، سوره را از اول بخواند.

 

(مسأله 828) اگر حمد و سوره يا يكى از آنها را فراموش كند و بعد از رسيدن به ركوع بفهمد، نمازش صحيح است.

 

(مسأله 829) اگر پيش از آن كه براى ركوع خم شود، بفهمد كه حمد و سوره را نخوانده، بايد بخواند. و اگر بفهمد سوره را نخوانده بايد فقط سوره را بخواند ولى اگر بفهمد حمد تنها را نخوانده; بايد اوّل حمد و بعد از آن دوباره سوره را بخواند، و نيز اگر خم شود و پيش از آن كه به ركوع برسد، بفهمد حمد و سوره، يا سوره تنها، يا حمد تنها را نخوانده، بايد بايستد و به همين شيوه عمل نمايد.

 

(مسأله 830) اگر در نماز يكى از چهار سوره اى(6) را كه آيه سجده دارد عمداً بخواند نمازش باطل است.

 

(مسأله 831) اگر در نماز، آيه سجده را بشنود، و به اشاره سجده كند نمازش صحيح است.

 

(مسأله 832) در نماز مستحبى، خواندن سوره لازم نيست; اگرچه آن نماز به واسطه نذر كردن واجب شده باشد مگر اين كه نماز متعارف را نذر كند. ولى در بعضى از نمازهاى مستحبى مثل نماز ليلة الدفن، كه سوره مخصوصى دارد، اگر بخواهد به دستور آن نماز رفتار كرده باشد، بايد همان سوره را بخواند.

 

(مسأله 833) در نماز جمعه و در نماز ظهر روز جمعه، مستحب است در ركعت اول بعد از حمد، سوره جمعه و در ركعت دوم بعد از حمد، سوره منافقين بخواند و اگر مشغول يكى از اينها شود، بنابر احتياط واجب نمى تواند آن را رها كند و سوره ديگر بخواند.

 

(مسأله 834) بر مرد واجب است حمد و سوره نماز صبح و مغرب و عشا را بلند بخواند و بر مرد و زن واجب است حمد و سوره نماز ظهر و عصر را آهسته بخوانند.

 

(مسأله 835) مرد بايد در نماز صبح و مغرب و عشا مواظب باشد كه تمام كلمات حمد و سوره حتى حرف آخر آنها را بلند بخواند.

 

(مسأله 836) زن مى تواند حمد و سوره نماز صبح و مغرب و عشا را بلند يا آهسته بخواند، ولى اگر نامحرم صدايش را بشنود بنابر احتياط واجب بايد آهسته بخواند.

 

(مسأله 837) اگر در جايى كه بايد نماز را بلند بخواند عمداً آهسته بخواند، يا در جايى كه بايد آهسته خواند عمداً بلند بخواند، نمازش باطل است ولى اگر از روى فراموشى يا ندانستن مسأله باشد صحيح است و اگر در بين خواندن حمد و سوره هم بفهمد اشتباه كرده; لازم نيست مقدارى را كه خوانده دوباره بخواند.

 

(مسأله 838) اگر كسى در خواندن حمد و سوره بيشتر از معمول صدايش را بلند كند، مثل آن كه آنها را با فرياد بخواند، نمازش باطل است.

 

(مسأله 839) انسان بايد نماز را ياد بگيرد كه غلط نخواند و كسى كه اصلاً نمى تواند صحيح آن را ياد بگيرد، بايد هر طور كه مى تواند بخواند و احتياط واجب آن است كه نماز را به جماعت به جا آورد.

 

(مسأله 840) كسى كه حمد و سوره و چيزهاى ديگر نماز را به خوبى نمى داند و مى تواند ياد بگيرد، چنانچه وقت نماز وسعت دارد، بايد ياد بگيرد و اگر وقت تنگ است، بنابر احتياط واجب در صورتى كه ممكن باشد، بايد نمازش را به جماعت بخواند.

 

(مسأله 841) احتياط واجب آن است كه براى ياددادن واجبات نماز مزد نگيرند ولى براى مستحبات آن اشكال ندارد.

 

(مسأله 842) اگر يكى از كلمات حمد و سوره را نداند، يا عمداً آن را نگويد يا به جاى حرفى، حرف ديگر بگويد مثلا به جاى (ض)، (ظ) بگويد يا جايى كه بايد بدون زير و زبر خوانده شود، زير و زبر بدهد، يا تشديد را نگويد نماز او باطل است.

 

(مسأله 843) اگر زير و زبر كلمه اى را نداند بايد ياد بگيرد ولى اگر كلمه اى كه وقف كردن آخر آن جايز است مى تواند هميشه وقف كند و ياد گرفتن زير و زبر آن لازم نيست و نيز اگر نداند مثلا كلمه اى با (س) است يا با (ص) بايد ياد بگيرد و چنانچه دو جور يا بيشتر بخواند، مثل آن كه در اهدنا الصراط المستقيم، «مستقيم» را يك مرتبه با (س) و يك مرتبه با (ص) بخواند نمازش باطل است مگر آن كه هر دو جور قرائت شده باشد و به اميد رسيدن به واقع بخواند.

 

(مسأله 844) احتياط مستحب آن است كه در نماز، وقف به حركت و وصل به سكون ننمايد و معنى وقف به حركت آن است كه زير يا زبر يا پيشِ آخر كلمه اى را بگويد و بين آن كلمه و كلمه بعد، فاصله بيندازد، مثلا بگويد الرَّحْمنِ الرَّحيمِ وميم الرّحيم را زير بدهد و بعد قدرى فاصله دهد و بگويد مالك يوم الدّين. معنى وصل به سكون آن است كه زير يا زبر يا پيشِ كلمه اى را نگويد و آن كلمه را به كلمه بعد بچسباند مثل آن كه بگويد الرَّحمنِ الرَّحيمِ و ميم الرّحيم را زير ندهد و فوراً مالك يوم الدّين را بگويد.

 

(مسأله 845) در ركعت سوم و چهارم نماز مى تواند فقط يك حمد بخواند، يا سه مرتبه تسبيحات اربعه بگويد. يعنى سه مرتبه بگويد سُبْحانَ اللهِ و الحَمْدُ للّهِ و لا إلهَ إلاّ اللهُ و اللهُ أكْبَر و مى تواند در يك ركعت حمد و در ركعت ديگر تسبيحات بخواند و بهتر است در هر دو ركعت تسبيحات بخواند.

 

(مسأله 846) در تنگى وقت بايد تسبيحات اربعه را يك مرتبه بگويد.

 

(مسأله 847) بر مرد و زن واجب است كه در ركعت سوم و چهارم نماز، حمد يا تسبيحات را آهسته بخوانند.

 

(مسأله 848) اگر در ركعت سوم و چهارم حمد بخواند، بنابر احتياط واجب بايد بسم الله آن را هم آهسته بگويد.

 

(مسأله 849) كسى كه نمى تواند تسبيحات را ياد بگيرد يا درست بخواند، بايد در ركعت سوم و چهارم حمد بخواند.

 

(مسأله 850) اگر در دو ركعت اول نماز به خيال اين كه دو ركعت آخر است تسبيحات بگويد، چنانچه پيش از ركوع بفهمد، بايد حمد و سوره را بخواند و اگر در ركوع بفهمد، نمازش صحيح است و براى ترك هر يك از حمد و سوره دو سجده سهو بعد از نماز انجام دهد.

 

(مسأله 851) اگر در دو ركعت آخر نماز به خيال اين كه در دو ركعت اول است حمد بخواند يا در دو ركعت اول نماز با اين كه گمان مى كرده در دو ركعت آخر است حمد بخواند، چه پيش از ركوع بفهمد و چه بعد از آن، نمازش صحيح است.

 

(مسأله 852) اگر در ركعت سوم يا چهارم مى خواست حمد بخواند تسبيحات به زبانش آمد، يا مى خواست تسبيحات بخواند، حمد به زبانش آمد بايد آن را رها كند و دوباره حمد يا تسبيحات را بخواند. ولى اگر عادتش خواندن چيزى بوده كه به زبانش آمده و در خزانه قلبش آن را قصد داشته مى تواند همان را تمام كند و نمازش صحيح است.

 

(مسأله 853) مستحب است در تمام نمازها در ركعت اول، سوره توحيد و در ركعت دوم، سوره قدر را بخواند و عكس آن نيز وارد شده است و بهتر است به صورت نخست خوانده شود.

 

ركوع

(مسأله 854) در هر ركعت بعد از قرائت بايد به اندازه اى خم شود كه بتواند دست را به زانو برساند و اين عمل را ركوع مى گويند و احتياط واجب است كه دست ها را بر زانوان خود بگذارد.

 

(مسأله 855) هرگاه ركوع را به طور غير معمول به جا آورد، مثلا به چپ يا راست خم شود اگرچه دست هاى او به زانو برسد، صحيح نيست.

 

(مسأله 856) خم شدن بايد به قصد ركوع باشد، پس اگر به قصد كار ديگرى مثلا براى كشتن جانور خم شود; نمى تواند آن را ركوع حساب كند، بلكه بايد بايستد و دوباره براى ركوع خم شود و به واسطه اين عمل، ركن زياد نشده و نماز باطل نمى شود.

 

(مسأله 857) كسى كه نشسته ركوع مى كند، بايد به قدرى خم شود كه صورتش مقابل زانوها برسد و بهتر است به قدرى خم شود كه صورت; نزديك جاى سجده برسد.

 

(مسأله 858) ذكر ركوع، بنابر احتياط واجب آن است كه سه مرتبه سبحان الله يا يك مرتبه سُبْحانَ رَبِّىَ العَظِيمِ و بِحَمْدِهِ بگويد.

 

(مسأله 859) ذكر ركوع بايد دنبال هم و به عربى صحيح گفته شود و مستحب است آن را سه يا پنج يا هفت مرتبه بلكه بيشتر بگويند.

 

(مسأله 860) در ركوع بايد به مقدار ذكر واجب، بدن آرام باشد و در ذكر مستحب هم اگر آن را به قصد ذكرى كه براى ركوع دستور داده اند بگويد بنابر احتياط واجب، آرام بودن بدن لازم است.

 

(مسأله 861) اگر پيش از آن كه به مقدار ركوع خم شود و بدن آرام گيرد، عمداً ذكر ركوع را بگويد، احتياط آن است كه نماز را اعاده نمايد.

 

(مسأله 862) اگر پيش از تمام شدن ذكر واجب، عمداً سر از ركوع بردارد، نمازش باطل است و اگر سهواً سر بردارد، چنانچه پيش از آن كه از حال ركوع خارج شود، يادش بيايد كه ذكر ركوع را تمام نكرده بايد در حال آرامى بدن دوباره ذكر را بگويد و اگر بعد از آن كه از حال ركوع خارج شد يادش بيايد، نماز او صحيح است.

 

(مسأله 863) هرگاه نتواند به اندازه ركوع خم شود، بايد به چيزى تكيه دهد و ركوع كند و اگر موقعى هم كه تكيه داده نتواند به طور معمول ركوع كند بايد به هر اندازه مى تواند، خم شود و اگر هيچ نتواند خم شود، بايد موقع ركوع بنشيند و نشسته ركوع كند و احتياط واجب آن است كه نماز ديگرى هم بخواند و براى ركوع آن با سر، در حال ايستاده، اشاره نمايد.

 

(مسأله 864) كسى كه مى تواند ايستاده نماز بخواند اگر در حال ايستاده يا نشسته نتواند ركوع كند، بايد ايستاده نماز بخواند و براى ركوع با سر اشاره كند و اگر نتواند اشاره كند، بايد به نيّت ركوع چشم ها را هم بگذارد و ذكر آن را بگويد و به نيّت برخاستن از ركوع، چشم ها را باز كند و اگر از اين هم عاجز است بايد در قلب، نيّت ركوع كند و ذكر آن را بگويد.

 

(مسأله 865) اگر بعد از رسيدن به حد ركوع و آرام گرفتن بدن، سر بردارد و دو مرتبه به قصد ركوع به اندازه ركوع خم شود، نمازش باطل است و نيز اگر بعد از آنكه به اندازه ركوع خم شد و بدنش آرام گرفت، به قصد ركوع به قدرى خم شود كه از اندازه ركوع بگذرد و دوباره به ركوع برگردد، بنابر احتياط واجب نماز را تمام كند و سپس اعاده كند.

 

(مسأله 866) بعد از تمام شدن ذكر ركوع، بايد راست بايستد و بعد از آنكه بدن آرام گرفت به سجده رود و اگر عمداً پيش از ايستادن، يا پيش از آرام گرفتن بدن به سجده رود نمازش باطل است.

 

(مسأله 867) اگر ركوع را فراموش كند و پيش از آنكه به سجده برسد، يادش بيايد، بايد بايستد بعد به ركوع رود و چنانچه به حالت خميدگى به ركوع برگردد، نمازش باطل است.

 

(مسأله 868) اگر بعد از آنكه پيشانى به زمين برسد، يادش بيايد كه ركوع نكرده بنابر احتياط واجب بايد بايستد و ركوع كند و نماز را تمام كند و دو سجده سهو پس از نماز بجا آورد و سپس دوباره نماز را بخواند.

 

سجود

(مسأله 869) نمازگزار بايد در هر ركعت از نمازهاى واجب و مستحب; بعد از ركوع دو سجده كند و سجده آن است كه پيشانى را بر زمين بگذارد و گذاردن كف دو دست، و سر دو زانو، و سر دو انگشت بزرگ پاها، بر زمين از واجبات سجده است.

 

(مسأله 870) دو سجده روى هم در يك ركعت يك ركن است كه اگر كسى در نماز واجب عمداً يا از روى فراموشى هر دو را ترك كند، يا دو سجده ديگر به آنها اضافه نمايد، نمازش باطل است.

 

(مسأله 871) اگر عمداً يك سجده كم يا زياد كند، نماز باطل مى شود. و اگر سهواً يك سجده كم كند حكم آن بعداً گفته خواهد شد.

 

(مسأله 872) اگر پيشانى را عمداً يا سهواً به زمين نگذارد، سجده نكرده است. اگرچه جاهاى ديگر به زمين برسد. ولى اگر پيشانى را به زمين بگذارد و سهواً جاهاى ديگر را به زمين نرساند، يا سهواً ذكر نگويد سجده صحيح است.

 

(مسأله 873) احتياط واجب آن است كه مقدار ذكر از سه مرتبه سبحان الله يا يك مرتبه سُبْحانَ رَبِّىَ الأَعْلى وَ بِحَمْدِهِ كمتر نباشد و مستحب است سبحان ربى الأعلى و بحمده را سه يا پنج يا هفت مرتبه بگويد.

 

(مسأله 874) در سجود بايد به مقدار ذكر واجب، بدن آرام باشد و موقع گفتن ذكر مستحب هم، اگر آن را به قصد ذكرى كه براى سجده دستور داده اند بگويد، آرام بودن بدن لازم است. ولى در گفتن ذكر به قصد قربت مطلقه، آرام بودن بدن لازم نيست.

 

(مسأله 875) اگر پيش از آنكه پيشانى به زمين برسد و بدن آرام بگيرد عمداً ذكر سجده را بگويد، يا پيش از تمام شدن ذكر عمداً سر از سجده بردارد، نماز باطل است.

 

(مسأله 876) اگر پيش از آنكه پيشانى به زمين برسد و بدن آرام گيرد، سهواً ذكر سجده را بگويد و پيش از آنكه سر از سجده بردارد، بفهمد اشتباه كرده بايد دوباره در حال آرام بودن، ذكر را بگويد.

 

(مسأله 877) اگر پيش از تمام شدن ذكر سجده سهواً پيشانى را از زمين بردارد نمى تواند دوباره به زمين بگذارد و بايد آن را يك سجده حساب كند. ولى اگر جاهاى ديگر را سهواً از زمين بردارد، بايد دو مرتبه به زمين بگذارد و ذكر را بگويد.

 

(مسأله 878) بعد از تمام شدن ذكر سجده اول بايد بنشيند تا بدن آرام گيرد و دوباره به سجده رود.

 

(مسأله 879) در سجده بايد كف دست را بر زمين بگذارد ولى در حال ناچارى پشت دست هم مانعى ندارد. و اگر پشت دست ممكن نباشد; بايد مچ دست را بگذارد و چنانچه آن را هم نتواند، بايد تا آرنج هر جا كه مى تواند بر زمين بگذارد و اگر آن هم ممكن نيست، گذاشتن بازو كافى است.

 

(مسأله 880) در سجده بايد سر دو انگشت بزرگ پاها را به زمين بگذارد. و اگر انگشت هاى ديگر پا، يا روى پا را به زمين بگذارد، يا به واسطه بلند بودن ناخن، سر شست به زمين نرسد نماز باطل است. و كسى كه به واسطه ندانستن مسأله نمازهاى خود را اينطور خوانده بنابر احتياط مستحب; بايد دوباره بخواند.

 

(مسأله 881) كسى كه نمى تواند پيشانى را به زمين برساند بايد به قدرى كه مى تواند خم شود و مهر يا چيز ديگرى را كه سجده بر آن صحيح است روى چيز بلندى گذاشته و طورى پيشانى را بر آن بگذارد كه بگويند سجده كرده است; ولى بايد كف دست ها و زانوها و انگشتان پا را به طور معمول بر زمين بگذارد.

 

(مسأله 882) كسى كه هيچ نمى تواند خم شود بايد براى سجده بنشيندو با سر اشاره كند و اگر نتواند بايد با چشم ها اشاره نمايد يعنى چشم ها را به قصد سجده ببندد و به نيت سربرداشتن باز كند و در هر دو صورت احتياط واجب آن است كه اگر مى تواند به قدرى مهر را بلند كند كه پيشانى را بر آن بگذارد و اگر نمى تواند احتياط مستحب آن است كه مهر را بلند كند و به پيشانى بگذارد، و اگر با سر يا چشم ها هم نمى تواند اشاره كند، بايد در قلب نيت سجده كند و بنابر احتياط واجب با دست و مانند آن براى سجده اشاره نمايد.

 

(مسأله 883) جايى كه انسان بايد تقيه كند مى تواند بر فرش و مانند آن سجده نمايد و اگر بدون زحمت مى تواند در جاى ديگر نماز بخواند براى نماز به جاى ديگر برود.

 

(مسأله 884) در ركعت اول و ركعت سومى كه تشهد ندارد، مثل ركعت سوم نماز ظهر و عصر و عشا بايد بعد از سجده دوم قدرى بى حركت بنشيند و بعد برخيزد.

 

چيزهايى كه سجده بر آنها صحيح است

(مسأله 885) بايد بر زمين و چيزهاى غير خوراكى كه از زمين مى رويد، مانند چوب و برگ درخت سجده كرد و سجده بر چيزهاى خوراكى و پوشاكى صحيح نيست و نيز سجده كردن بر چيزهاى معدنى مانند طلا و نقره و عقيق و فيروزه باطل است اما سجده كردن بر سنگ هاى معدنى مانند سنگ مرمر و سنگ هاى سياه اشكال ندارد.

 

(مسأله 886) احتياط واجب آن است كه بر برگ درخت مو اگر تازه باشد سجده نكنند.

 

(مسأله 887) سجده بر چيزهايى كه از زمين مى رويد و خوراك حيوان است مثل علف و كاه صحيح است.

 

(مسأله 888) اگر چيزى كه سجده بر آن صحيح است ندارد، يا اگر دارد به واسطه سرما يا گرماى زياد و مانند اينها نمى تواند بر آن سجده كند; بايد به لباسش اگر از كتان يا پنبه است، سجده كند و اگر از چيز ديگر است (مثلا از پشم است) بر همان چيز و يا فرش سجده كند و اگر آن هم نيست بر اشياى معدنى مانند عقيق و فيروزه سجده كند و اگر آن هم نيست بايد بر پشت دست سجده كند.

 

(مسأله 889) اگر در بين نماز چيزى كه بر آن سجده مى كند گم شود و چيزى كه سجده بر آن صحيح است نداشته باشد چنانچه وقت وسعت دارد; بايد نماز را تمام كند و دوباره بخواند و اگر وقت تنگ است، بايد به ترتيبى كه اكنون گفته شد عمل كند.

 

(مسأله 890) مهر يا چيزى كه بر آن سجده مى كند بايد پاك باشد ولى اگر مثلاً مهر را روى فرش نجس بگذارد، يا يك طرف مهر نجس باشد، و پيشانى را به طرف پاك آن بگذارد، اشكال ندارد.

 

مكروهات سجده

قرآن خواندن در سجده مكروه است. و نيز مكروه است براى برطرف كردن گرد و غبار، جاى سجده را فوت كند. و اگر در اثر فوت كردن، دو حرف از دهان بيرون آيد; نماز باطل است. و غير از اينها مكروهات ديگرى هم در كتاب هاى مفصل گفته شده است.

 

سجده واجب قرآن

(مسأله 891) اگر انسان موقعى كه آيه سجده را مى خواند و از ديگرى هم بشنود يك سجده كافى است.

 

(مسأله 892) در غير نماز، اگر در حال سجده آيه سجده را بخواند يا به آن گوش بدهد بايد سر از سجده بردارد و دوباره سجده كند.

 

(مسأله 893) اگر آيه سجده را از نوار و يا راديو بشنود لازم است سجده نمايد.

 

(مسأله 894) در سجده واجب قرآن نمى شود بر چيزهاى خوراكى و پوشاكى سجده كرد ولى ساير شرايط سجده را كه در نماز است لازم نيست مراعات كنند.

 

(مسأله 895) در سجده واجب قرآن بايد طورى عمل كند كه بگويند سجده كرد.

 

(مسأله 896) هر گاه در سجده واجب قرآن پيشانى را به قصد سجده بر زمين بگذارد; اگر چه ذكر نگويد كافيست و گفتن ذكر، مستحب است و بهتر است بگويد:

«لا اِلَهَ اِلاَّ اللهُ حَقّاً حَقّاً لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ اِيماناً وَ تَصْدِيقاً لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ عُبُودِيَّةً وَ رِقاً سَجَدْتُ لَكَ يَا رَبِّ تَعَبُّداً وَرِقّاً لا مُسْتَنْكِفاً وَ لا مُسْتَكْبِراً بَلْ اَنَا عَبْدٌ ذَلِيلٌ ضَعِيفٌ خَائِفٌ مُسْتَجِيرٌ»

 

تشهّد

(مسأله 897) در ركعت دوم تمام نمازهاى واجب و ركعت سوم نماز مغرب و ركعت چهارم نماز ظهر و عصر و عشا بايد انسان بعد از سجده دوم بنشيند و در حال آرام بودن بدن تشهّد بخواند يعنى بگويد: اَشْهَدُ اَنْ لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ وَحْدَهُ لا شَرِيكَ لَهُ وَ اَشْهَدُ اَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسولُهُ اَللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّد وَ آلِ مُحَمَّد.

 

(مسأله 898) كلمات تشهّد بايد به عربى صحيح و به طورى كه معمول است پشت سر هم گفته شود.

 

(مسأله 899) اگر تشهّد را فراموش كند و بايستد و پيش از ركوع يادش بيايد كه تشهّد را نخوانده، بايد بنشيند و تشهد را بخواند و دوباره بايستد و آنچه بايد در آن ركعت خوانده شود بخواند و نماز را تمام كند و بنابر احتياط واجب براى ايستادن بى جا دو سجده سهو به جا آورد و اگر در ركوع يا بعد از آن يادش بيايد; بايد نماز را تمام كند و بعد از سلام نماز، تشهد را قضا كند و بنابر احتياط واجب براى تشهّد فراموش شده دو سجده سهو به جا آورد.

 

سلام نماز

(مسأله 900) بعد از تشهّد ركعت آخر نماز; مستحب است در حالى كه نشسته و بدن آرام است بگويد: اَلْسَّلامُ عَلَيْكَ اَيُّهَا النَّبِىُّ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَكاتُهُ و بعد از آن بايد بگويد: اَلْسَّلامُ عَلَيْكُمْ وَ رَحْمَةُ اللهِ وَ بَرَكاتُهُ يا بگويد اَلسَّلامُ عَلَيْنَا وَ عَلى عِبَادِ اللهِ الصَّالِحينَ.

 

(مسأله 901) هر گاه سلام را فراموش كند، اين مسأله سه صورت دارد:

1ـ موقعى يادش بيايد كه نه صورت نماز به هم خورده، و نه كارى كه نماز را در هر دو حالت (عمد و سهو) باطل مى كند (مانند پشت به قبله كردن) انجام داده است در اين صورت سلام را مى گويد و نمازش صحيح است.

موقعى يادش بيايد كه صورت نماز به هم خورده و پيش از به هم خوردن صورت نماز، چيزى كه نماز را در هر دو حالت باطل مى كند، انجام نداده است در اين صورت سلام را نيز بگويد و نماز او صحيح است.

3ـ به همين صورت ولى قبل از به هم خوردن صورت نماز، چيزى كه نماز را در هر دو حالت باطل مى كند، انجام داده باشد، در اين صورت سلام بگويد و دو مرتبه آن نماز را اعاده كند.

 

ترتيب

(مسأله 902) اگر عمداً ترتيب نماز را به هم بزند، مثلاً سوره را پيش از حمد بخواند، يا سجود را پيش از ركوع به جا آورد; نماز باطل مى شود.

 

(مسأله 903) اگر ركنى از نماز را فراموش كند و ركن بعد از آن را به جا آورد، مثلاً پيش از آنكه ركوع كند دو سجده نمايد; نماز باطل است.

 

(مسأله 904) اگر ركنى را فراموش كند و چيزى را كه بعد از آن است و ركن نيست به جا آورد، مثلاً پيش از آنكه دو سجده كند تشهّد بخواند، بايد ركن را به جا آورد و آنچه را اشتباهاً پيش از آن خوانده دوباره بخواند.

 

(مسأله 905) اگر چيزى را كه ركن نيست فراموش كند و ركن بعد از آن را به جا آورد، مثلاً حمد را فراموش كند و مشغول ركوع شود، نمازش صحيح است.

 

(مسأله 906) اگر چيزى را كه ركن نيست فراموش كند و چيزى را كه بعد از آنست و آن هم ركن نيست به جا آورد، مثلاً حمد را فراموش كند و سوره را بخواند چنانچه مشغول ركن بعد شده باشد، مثلاً در ركوع يادش بيايد كه حمد را نخوانده، بايد بگذرد و نماز او صحيح است، و اگر مشغول ركن بعد نشده باشد، بايد آنچه را فراموش كرده به جا آورد و بعد از آن، چيزى را كه اشتباهاً جلوتر خوانده دوباره بخواند.

 

(مسأله 907) اگر سجده اول را به خيال اينكه سجده دوم است، يا سجده دوم را به خيال اينكه سجده اول است به جا آورد، نماز صحيح است و سجده اول او سجده اول و سجده دوم او سجده دوم حساب مى شود.

 

موالات

(مسأله 908) انسان بايد نماز را با موالات بخواند، يعنى كارهاى نماز مانند ركوع و سجود و تشهد را پشت سر هم به جا آورد و چيزهائى را كه در نماز مى خواند به طورى كه معمول است پشت سر هم بخواند و اگر به قدرى بين آنها فاصله بيندازد كه نگويند نماز مى خواند; نمازش باطل است.

 

(مسأله 909) اگر در نماز سهواً بين حرف ها يا كلمات فاصله بيندازد و فاصله به قدرى نباشد كه صورت نماز از بين برود، چنانچه مشغول ركن بعد نشده باشد، بايد آن حرف ها يا كلمات را به طور معمول بخواند و اگر مشغول ركن بعد شده باشد، نمازش صحيح است. مگر اينكه بين كلمات تكبيرة الاحرام آن قدر فاصله دهد كه از صورت تكبيرة الاحرام خارج شود در اين صورت نمازش باطل است.

 

(مسأله 910) طول دادن ركوع و سجود و خواندن سوره هاى بزرگ، موالات را به هم نمى زند.

 

قنوت

(مسأله 911) در تمام نمازهاى واجب و مستحب. پيش از ركوع ركعت دوم مستحب است قنوت بخواند و در نماز «وتر» با آنكه يك ركعت مى باشد. خواندن قنوت پيش از ركوع مستحب است و نماز جمعه در هر ركعت يك قنوت دارد و نماز آيات پنج قنوت و نماز عيد فطر و قربان در ركعت اول پنج قنوت و در ركعت دوم چهار قنوت دارد.

 

(مسأله 912) در قنوت هر ذكرى بگويد، اگر چه يك سبحان الله باشد، كافيست و بهتر است بگويد: لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ الْحَلِيمُ الْكَريمُ لا اِلهَ اِلاَّ اللهُ الْعَلِىُّ الْعَظِيمُ سُبْحَانَ اللهِ رَبِّ السَّمَوَاتِ السَّبْع وَ رَبِّ اْلأرَضِينَ السَّبْع وَ ما فِيهِنَّ وَ ما بَيْنَهُنَّ وَ رَبِّ الْعَرْشِ الْعَظِيمِ وَالْحَمْدُ للهِ رَبِّ العْالَمِينَ.

 
 Copyright © 2003-2013 - AVINY.COM - All Rights Reserved