نماز قضا
مسأله 1355 ـ كسى كه نماز يوميه خود را در وقت آن نخوانده، بايد قضاى آن را بجا آورد، اگر چه در تمام وقت نماز خواب مانده يا بواسطه مستى نماز نخوانده باشد. و همچنين است هر نماز واجب ديگرى كه آن را در وقتش نخواند حتى ـ بنابر احتياط لازم ـ نمازى را كه در وقت معينى به نذر بر او واجب شده. ولى نماز عيد فطر و قربان قضا ندارند، و همچنين نمازهائى را كه زن در حال حيض يا نفاس نخوانده قضا ندارد چه نمازهاى يوميّه باشد چه غير آن، و حكم قضاى نماز آيات خواهد آمد.
مسأله 1356 ـ اگر بعد از وقت نماز بفهمد نمازى را كه خوانده باطل بوده، بايد قضاى آن را بخواند.
مسأله 1357 ـ كسى كه نماز قضا دارد، بايد در خواندن آن كوتاهى نكند، ولى واجب نيست فوراً آن را بجا آورد.
مسأله 1358 ـ كسى كه نماز قضا دارد، مىتواند نماز مستحبى بخواند.
مسأله 1359 ـ اگر انسان احتمال دهد كه نماز قضائى دارد، يا نمازهائى را كه خوانده صحيح نبوده، ـ مستحب است احتياطاً ـ قضاى آنها را بجا آورد.
مسأله 1360 ـ در قضاى نمازهاى يوميّه ترتيب لازم نيست، مگر در نمازهائى كه در اداى آنها ترتيب هست، مثل نماز ظهر و عصر، يا مغرب و عشا از يك روز.
مسأله 1361 ـ اگر بخواهد قضاى چند نماز غير يوميّه مانند نماز آيات را بخواند، يا مثلاً بخواهد قضاى يك نماز يوميّه و چند نماز غير يوميّه را بخواند، لازم نيست آنها را به ترتيب بجا آورد.
مسأله 1362 ـ كسى كه مىداند يك نماز چهار ركعتى نخوانده، ولى نمىداند نماز ظهر است يا نماز عشا، اگر يك نماز چهار ركعتى به نيّت قضاى نمازى كه نخوانده بجا آورد كافى است، و نسبت به جهر و اخفات مخيّر مىباشد.
مسأله 1363 ـ كسى كه مثلاً چند نماز صبح، يا چند نماز ظهر از او قضا شده و شماره آنها را نمىداند، يا فراموش كرده، مثلاً نمىداند كه سه، يا چهار، يا پنچ نماز بوده، چنانچه مقدار كمتر را بخواند كافى است، ولى بهتر اين است كه بقدرى نماز بخواند كه يقين كند تمام آنها را خوانده است، مثلاً اگر فراموش كرده كه چند نماز صبح از او قضا شده است و يقين دارد كه بيشتر از ده نماز نبوده، احتياطاً ده نماز صبح بخواند.
مسأله 1364 ـ كسى كه فقط يك نماز قضا از روزهاى پيش دارد، بهتر اين است كه اگر وقت فضيلت نماز آن روز فوت نمىشود، اول آن را بخواند بعد مشغول نماز آن روز شود. و نيز اگر از روزهاى پيش نماز قضا ندارد ولى يك نماز يا بيشتر از همان روز از او قضا شده است، در صورتى كه وقت فضيلت آن نماز فوت نمىشود، بهتر اين است كه نماز قضاى آن روز را پيش از نماز ادا بخواند.
مسأله 1365 ـ اگر در بين نماز يادش بيايد كه يك نماز يا بيشتر از همان روز از او قضا شده، يا فقط يك نماز قضا از روزهاى پيش دارد، چنانچه وقت وسعت دارد و ممكن است نيّت را به نماز قضا برگرداند، بهتر اين است كه نيّت نماز قضا كند اگر وقت فضيلت نماز آن روز فوت نمىشود، مثلاً اگر در نماز ظهر پيش از ركوع ركعت سوم يادش بيايد كه نماز صبح آن روز مثلاً قضا شده، در صورتى كه وقت فضيلت نماز ظهر تنگ نباشد، نيّت را به نماز صبح برگرداند و آن را دو ركعتى تمام كند، بعد ظهر را بخواند، ولى اگر وقت فضيلت تنگ است يا نمىتواند نيّت را به نماز قضا برگرداند، مثلاً در ركوع ركعت سوم نماز ظهر يادش بيايد كه نماز صبح را نخوانده، چون اگر بخواهد نيّت نماز صبح كند يك ركوع كه ركن است زياد مىشود، نبايد نيّت را به قضاى صبح برگرداند.
مسأله 1366 ـ اگر از روزهاى گذشته نمازهاى قضا دارد، و يك نماز يا بيشتر هم از همان روز از او قضا شده، چنانچه براى قضاى تمام آنها وقت ندارد، يا نمىخواهد همه را در آن روز بخواند، مستحب است نماز قضاى آن روز را پيش از نماز ادا بخواند.
مسأله 1367 ـ تا انسان زنده است اگر چه از قضاى نمازهاى خود عاجز باشد، ديگرى نمىتواند نمازهاى او را قضا نمايد.
مسأله 1368 ـ نماز قضا را با جماعت مىشود خواند، چه نماز امام جماعت ادا باشد يا قضا، و لازم نيست هر دو يك نماز را بخوانند، مثلاً اگر نماز قضاى صبح را با نماز ظهر يا عصر امام بخواند، اشكال ندارد.
مسأله 1369 ـ مستحب است بچه مميّز را ـ يعنى بچّهاى كه خوب و بد را مىفهمد ـ به نماز خواندن و عبادتهاى ديگر عادت دهند، بلكه مستحب است او را به قضاى نمازها هم وادار نمايند.
نماز قضاى پدر كه بر پسر بزرگتر واجب است
مسأله 1370 ـ اگر پدر نماز خود را بجا نياورده باشد و مىتوانسته است قضا كند، چنانچه از روى نافرمانى ترك نكرده باشد، بر پسر بزرگترش ـ بنابر احتياط واجب ـ است كه بعد از مرگش بجا آورد، يا براى او اجير بگيرد. و قضاى نمازهاى مادر بر او واجب نيست، هر چند بهتر است.
مسأله 1371 ـ اگر پسر بزرگتر شك دارد كه پدرش نماز قضا داشته يا نه، چيزى بر او واجب نيست.
مسأله 1372 ـ اگر پسر بزرگتر بداند كه پدرش نماز قضا داشته و شك كند كه بجا آورده يا نه ـ بنابر احتياط، ـ واجب است قضا نمايد.
مسأله 1373 ـ اگر معلوم نباشد كه پسر بزرگتر كدام است، قضاى نماز پدر بر هيچكدام از پسرها واجب نيست، ولى احتياط مستحب آن است كه نماز او را بين خودشان قسمت كنند، يا براى انجام آن قرعه بزنند.
مسأله 1374 ـ اگر ميّت وصيّت كرده باشد كه براى نماز او اجير بگيرند، اگر وصيت او نافذ باشد، بر پسر بزرگتر قضا واجب نيست.
مسأله 1375 ـ اگر پسر بزرگتر بخواهد نماز مادر را بخواند، بايد در جهر و اخفات به تكليف خود عمل كند، پس قضاى نماز صبح و مغرب و عشاء مادرش را بايد بلند بخواند.
مسأله 1376 ـ كسى كه خودش نماز قضا دارد، اگر نماز پدر و مادر را هم بخواهد قضا كند، هر كدام را اول بجا آورد صحيح است.
مسأله 1377 ـ اگر پسر بزرگتر موقع مرگ پدر نابالغ، يا ديوانه باشد، وقتى كه بالغ شد يا عاقل گرديد، بر او واجب نيست نماز پدر را قضا نمايد.
مسأله 1378 ـ اگر پسر بزرگتر پيش از آنكه نماز پدر را قضا كند بميرد، بر پسر دوم چيزى واجب نيست.
نماز جماعت
مسأله 1379 ـ مستحب است نمازهاى يوميه را با جماعت بخوانند، و در نماز صبح ومغرب و عشا، خصوصاً براى همسايه مسجد و كسى كه صداى اذان مسجد را مىشنود بيشتر سفارش شده است. و همچنين مستحب است ساير نمازهاى واجب را با جماعت بخوانند، ولى مشروعيت جماعت در نماز طواف، و نماز آيات در غير خسوف و كسوف ثابت نيست.
مسأله 1380 ـ در روايات معتبره وارد است، كه نماز با جماعت بيست و پنج درجه افضل از نماز فرادى است.
مسأله 1381 ـ حاضر نشدن به نماز جماعت از روى بى اعتنائى جايز نيست. و سزاوار نيست كه انسان بدون عذر نماز جماعت را ترك كند.
مسأله 1382 ـ مستحب است انسان صبر كند كه نماز را با جماعت بخواند، و نماز جماعتى را كه مختصر بخوانند از نماز فرادى كه آن را طول بدهند بهتر مىباشد. و نيز نماز جماعت از نماز اول وقت كه فرادى ـ يعنى تنها خوانده شود ـ بهتر است، ولى بهتر بودن نماز جماعت در غير وقت فضيلت نماز، از نماز فرادى در وقت فضيلت آن، معلوم نيست.
مسأله 1383 ـ وقتى كه جماعت برپا مىشود مستحب است كسى كه نمازش را فرادى خوانده دوباره با جماعت بخواند، و اگر بعد بفهمد كه نماز اولش باطل بوده، نماز دوم او كافى است.
مسأله 1384 ـ اگر امام يا مأموم بخواهد نمازى را كه با جماعت خوانده دوباره با جماعت بخواند، هر چند استحبابش ثابت نيست، ولى رجأً آوردن آن مانعى ندارد.
مسأله 1385 ـ كسى كه در نماز بحدّى وسواس دارد كه موجب بطلان نمازش مىشود، و فقط در صورتى كه نماز را با جماعت بخواند، از وسواس راحت مىشود، بايد نماز را با جماعت بخواند.
مسأله 1386 ـ اگر پدر يا مادر به فرزند خود امر كند كه نماز را با جماعت بخواند، احتياط مستحب آن است كه نماز را به جماعت بخواند، البته اگر امر و نهى پدر يا مادر از روى شفقت نسبت به فرزند باشد، و مخالفتش موجب اذيت آنان شود، حرام است بر فرزند مخالفت نمايد.
مسأله 1387 ـ نماز مستحب را نمىشود در هيچ موردى ـ بنابر احتياط ـ با جماعت خواند، ولى نماز استسقاء را ـ كه براى آمدن باران مىخوانند ـ مىتواند با جماعت خواند. و همچنين نمازى كه واجب بوده و به جهتى مستحب شده است، مانند نماز عيد فطر و قربان كه در زمان حضور امام عليهالسلام واجب بوده و بواسطه غائب شدن ايشان مستحب مىباشد.
مسأله 1388 ـ موقعى كه امام جماعت نماز يوميّه مىخواند، هر كدام از نمازهاى يوميّه را مىشود به او اقتدا كرد.
مسأله 1389 ـ اگر امام جماعت قضاى نماز يوميّه خود، يا شخص ديگرى را كه فوت آن نماز يقينى باشد مىخواند، مىشود به او اقتدا كرد، ولى اگر نماز خود يا شخص ديگرى را احتياطاً بجا مىآورد اقتدا به او جايز نيست مگر آنكه نماز مأموم هم احتياطى باشد، وسبب احتياط امام سبب احتياط مأموم نيز بوده باشد، ولى لازم نيست كه براى احتياط مأموم سبب ديگرى نباشد.
مسأله 1390 ـ اگر انسان نداند نمازى را كه امام مىخواند نماز واجب يوميّه است، يا نماز مستحب، نمىتواند به او اقتدا كند.
مسأله 1391 ـ در صحت جماعت شرط است كه بين امام و مأموم، و همچنين بين مأموم و مأموم ديگر كه واسطه بين مأموم و امام است حائلى نباشد، و مراد از حائل چيزى است كه آنها را از هم جدا كند، خواه مانع از ديدن شود مانند پرده يا ديوار و امثال اينها، و خواه مانع نشود مانند شيشه، پس اگر در تمام احوال نماز يا بعض آن، بين امام ومأموم، يا بين مأموم و مأموم ديگر كه واسطه اتصال است چنين حائلى باشد، جماعت باطل خواهد شد. و زن از اين حكم مستثنى است چنانكه خواهد آمد.
مسأله 1392 ـ اگر بواسطه درازى صف اول، كسانى كه دو طرف صف ايستادهاند امام را نبينند، مىتوانند اقتدا كنند. و نيز اگر بواسطه درازى يكى از صفهاى ديگر كسانى كه دو طرف آن ايستادهاند صف جلوى خود را نبينند، مىتوانند اقتدا نمايند.
مسأله 1393 ـ اگر صفهاى جماعت تا در مسجد برسد، كسى كه مقابل در، پشت صف ايستاده نمازش صحيح است، و نيز نماز كسانى كه پشت سر او اقتدا مىكنند صحيح مىباشد، بلكه نماز كسانى كه در دو طرف ايستادهاند و از جهت مأموم ديگر اتصال به جماعت دارند، نيز صحيح است.
مسأله 1394 ـ كسى كه پشت ستون ايستاده، اگر از طرف راست يا چپ بواسطه مأموم ديگر به امام متصل نباشد، نمىتواند اقتدا كند.
مسأله 1395 ـ جاى ايستادن امام بايد از جاى مأموم بلندتر نباشد، ولى اگر به مقدار ناچيز بلندتر باشد اشكال ندارد. و نيز اگر زمين سراشيب باشد، و امام در طرفى كه بلندتر است بايستد، در صورتى كه سراشيبى آن زياد نباشد مانعى ندارد.
مسأله 1396 ـ اگر جاى مأموم بلندتر از جاى امام باشد اشكال ندارد، ولى اگر بقدرى بلندتر باشد كه نگويند اجتماع كردهاند، جماعت صحيح نيست.
مسأله 1397 ـ اگر واسطه اتصال به جماعت بچه مميّز ـ يعنى بچهاى كه خوب و بد را مىفهمد ـ باشد چنانچه ندانند نماز او باطل است مىتوانند اقتدا كنند، و همچنين اگر شيعه اثنى عشرى نباشد، چنانچه نماز او بر طبق مذهب وى صحيح باشد.
مسأله 1398 ـ بعد از تكبير امام اگر صف جلو، آماده نماز و تكبير گفتن آنان نزديك باشد، كسى كه در صف بعد ايستاده، مىتواند تكبير بگويد، ولى احتياط مستحب آن است كه صبر كند تا تكبير صف جلو تمام شود.
مسأله 1399 ـ اگر بداند نماز يك صف از صفهاى جلو باطل است، در صفهاى بعد نمىتواند اقتدا كند، ولى اگر نداند نماز آنان صحيح است يا نه، مىتواند اقتدا نمايد.
مسأله 1400 ـ هرگاه بداند نماز امام باطل است، مثلاً بداند امام وضو ندارد اگر چه خود امام ملتفت نباشد، نمىتواند به او اقتداكند.
مسأله 1401 ـ اگر مأموم بعد از نماز بفهمد كه امام عادل نبوده، يا كافر بوده، يا به جهتى نمازش باطل بوده، مثلاً بى وضو نماز خوانده، نمازش صحيح است.
مسأله 1402 ـ اگر در بين نماز شك كند كه اقتدا كرده يا نه، چنانچه به نشانههائى اطمينان پيدا كند كه اقتدا كرده، بايد نماز را به جماعت تمام كند، و در غير اين صورت بايد نماز را به نيّت فرادى تمام نمايد.
مسأله 1403 ـ اگر مأموم در بين نماز بدون عذر قصد انفراد نمايد، صحت جماعتش محل اشكال است، ولى نمازش صحيح است، مگر آنكه به وظيفه منفرد عمل نكرده باشد كه ـ بنابر احتياط واجب ـ بايد نماز را اعاده كند، ولى اگر چيزى را كم و زياد كرده باشد كه در صورت عذر، نماز را باطل نكند اعاده لازم نيست، مثلاً اگر از اول نماز قصد انفراد را نداشته و قرائت را نخوانده ولى در حال ركوع چنين قصدى برايش پيدا شود، در اين صورت مىتواند نمازش را به قصد انفراد تمام كند، و لازم نيست كه آن را اعاده نمايد، و همچنين اگر يك سجده را براى متابعت زياد كرده باشد.
مسأله 1404 ـ اگر مأموم بعد از حمد و سوره امام، بواسطه عذرى نيّت فرادى كند، لازم نيست حمد و سوره را بخواند، ولى اگر بدون عذر باشد يا پيش از تمام شدن حمد و سوره نيّت فرادى نمايد ـ بنابر احتياط ـ لازم است همه حمد و سوره را بخواند.
مسأله 1405 ـ اگر در بين نماز جماعت نيّت فرادى نمايد، نمىتواند دوباره نيّت جماعت كند، و همچنين است ـ بنابر احتياط واجب ـ اگر مردّد شود كه نيّت فرادى كند يا نه، و بعد تصميم بگيرد كه نماز را با جماعت تمام كند.
مسأله 1406 ـ اگر شك كند كه در بين نماز نيّت فرادى كرده يا نه، بايد بنا بگذارد كه نيّت فرادى نكرده است.
مسأله 1407 ـ اگر موقعى كه امام در ركوع است اقتدا كند و به ركوع امام برسد، اگر چه ذكر امام تمام شده باشد نمازش صحيح است، و يك ركعت حساب مىشود، امّا اگر به مقدار ركوع خم شود و به ركوع امام نرسد مىتواند نمازش را فرادى تمام كند و مىتواند براى رسيدن به ركعت بعد نماز را قطع كند.
مسأله 1408 ـ اگر موقعى كه امام در ركوع است اقتدا كند، و به مقدار ركوع خم شود و شك كند كه به ركوع امام رسيده يا نه، چنانچه شكش بعد از تمام شدن ركوع باشد جماعتش صحيح است، و در غير اين صورت مىتواند نماز را فرادى تمام كند و مىتواند براى رسيدن به ركعت بعد نماز را قطع كند.
مسأله 1409 ـ اگر موقعى كه امام در ركوع است اقتدا كند، و پيش از آنكه به اندازه ركوع خم شود امام سر از ركوع بردارد، مخيّر است نماز را فرادى تمام كند، يا اينكه همراه امام به قصد قربت مطلقه به سجده رود، و بعد در حال ايستادن تكبير را به قصد اعم از تكبيرة الاحرام و ذكر مطلق تجديد كرده، و نماز را به جماعت بخواند، و يا براى رسيدن به ركعت بعد نماز را قطع كند.
مسأله 1410 ـ اگر اول نماز، يا بين حمد و سوره اقتدا كند و اتفاقاً پيش از آنكه به ركوع رود، امام سر از ركوع بردارد، نماز او صحيح است.
مسأله 1411 ـ اگر موقعى برسد كه امام مشغول خواندن تشهّد آخر نماز است، چنانچه بخواهد به ثواب جماعت برسد، بايد بعد از نيّت و گفتن تكبيرة الاحرام بنشيند، و مىتواند تشهّد را به قصد قربت مطلقه با امام بخواند، ولى سلام را ـ بنابر احتياط واجب ـ نگويد و صبر كند تا امام سلام نماز را بدهد، بعد بايستد بدون آنكه دوباره نيّت كند يا تكبير بگويد، حمد و سوره را بخواند و آن را ركعت اول نماز خود حساب كند.
مسأله 1412 ـ مأموم نبايد جلوتر از امام بايستد، بلكه احتياط واجب آن است كه اگر مأموم متعدد باشند مساوى امام نايستند، ولى اگر مأموم يك مرد باشد، اشكال ندارد كه مساوى امام بايستد.
مسأله 1413 ـ اگر امام مرد و مأموم زن باشد، چنانچه بين آن زن و امام، يا بين آن زن ومأموم ديگرى كه مرد است، و زن بواسطه او به امام متصل شده است، پرده و مانند آن باشد اشكال ندارد.
مسأله 1414 ـ اگر بعد از شروع به نماز، بين مأموم و امام، يا بين مأموم و كسى كه مأموم بواسطه او متصل به امام است، پرده يا چيز ديگرى حائل شود، جماعت باطل مىشود، و لازم است مأموم به وظيفه منفرد عمل نمايد.
مسأله 1415 ـ احتياط واجب آن است كه بين جاى سجده مأموم و جاى ايستادن امام بيشتر از يك قدم فاصله نباشد، و همچنين است اگر انسان بواسطه مأمومى كه جلوى او ايستاده به امام متصل باشد. و احتياط مستحب آن است كه جاى ايستادن مأموم با جاى ايستادن كسى كه جلوى او ايستاده، بيش از اندازه جسد انسان در حالى كه به سجده مىرود فاصله نداشته باشد.
مسأله 1416 ـ اگر مأموم بواسطه كسى كه طرف راست يا چپ او اقتدا كرده به امام متصل باشد و از جلو به امام متصل نباشد ـ بنابر احتياط واجب ـ بايد با كسى كه در طرف راست يا چپ او اقتدا كرده، بيشتر از يك قدم فاصله نداشته باشد.
مسأله 1417 ـ اگر در نماز، بين مأموم و امام، يا بين مأموم و كسى كه مأموم بواسطه او به امام متصل است، بيشتر از يك قدم فاصله پيدا شود، مىتواند نمازش را به قصد انفراد ادامه دهد.
مسأله 1418 ـ اگر نماز همه كسانى كه در صف جلو هستند تمام شود، و فوراً براى نماز ديگرى به امام اقتدا نكنند، جماعت صف بعد باطل مىشود، بلكه اگر هم فوراً اقتدا بكنند، صحت جماعت صف بعد، محل اشكال است.
مسأله 1419 ـ اگر در ركعت دوم اقتدا كند، لازم نيست حمد و سوره بخواند، ولى قنوت و تشهّد را با امام مىخواند، و احتياط آن است كه موقع خواندن تشهّد انگشتان دست و سينه پا را به زمين بگذارد و زانوها را بلند كند، و بايد بعد از تشهّد با امام برخيزد و حمد و سوره را بخواند، و اگر براى سوره وقت ندارد، حمد را تمام كند و در ركوع خود را به امام برساند، و اگر براى تمام حمد وقت ندارد مىتواند حمد را قطع كند و با امام به ركوع رود، ولى احتياط مستحب در اين صورت آن است كه نماز را به نيّت فرادى تمام كند.
مسأله 1420 ـ اگر موقعى كه امام در ركعت دوم نماز چهار ركعتى است اقتدا كند، بايد در ركعت دوم نمازش كه ركعت سوم امام است بعد از دو سجده بنشيند و تشهّد را به مقدار واجب بخواند و برخيزد، و چنانچه براى گفتن سه مرتبه تسبيحات وقت ندارد، بايد يك مرتبه بگويد و در ركوع خود را به امام برساند.
مسأله 1421 ـ اگر امام در ركعت سوم يا چهارم باشد، و مأموم بداند كه اگر اقتدا كند و حمد را بخواند، به ركوع امام نمىرسد، ـ بنابر احتياط واجب ـ بايد صبر كند تا امام به ركوع رود، و بعد اقتدا نمايد.
مسأله 1422 ـ اگر در حال قيام ركعت سوم يا چهارمِ امام اقتدا كند، بايد حمد و سوره را بخواند، و اگر براى سوره وقت ندارد، بايد حمد را تمام كند و در ركوع خود را به امام برساند، و اگر براى تمام حمد وقت ندارد، مىتواند حمد را قطع كند و با امام ركوع رود، ولى احتياط مستحب در اين صورت آن است كه قصد فرادى كرده و نماز را تمام كند.
مسأله 1423 ـ كسى كه مىداند اگر سوره يا قنوت را تمام كند به ركوع امام نمىرسد، چنانچه عمداً سوره يا قنوت را بخواند و به ركوع نرسد، جماعتش باطل مىشود، و بايد به وظيفه منفرد عمل نمايد.
مسأله 1424 ـ كسى كه اطمينان دارد كه اگر سوره را شروع كند يا تمام نمايد به ركوع امام مىرسد، در صورتى كه زياد طول نكشد بهتر آن است كه سوره را شروع كند، يا اگر شروع كرده تمام نمايد. ولى اگر زياد طول بكشد بطورى كه نگويند متابعت امام مىكند بايد شروع نكند، و چنانچه شروع كرده تمام ننمايد، و گرنه جماعتش باطل خواهد شد، ولى نمازش صحيح است اگر به وظيفه منفرد عمل كرده باشد به تفصيلى كه در مسأله (1404) گذشت.
مسأله 1425 ـ كسى كه يقين دارد اگر سوره را بخواند به ركوع امام مىرسد و متابعت امام از بين نمىرود، چنانچه سوره را بخواند و به ركوع نرسد جماعتش صحيح است.
مسأله 1426 ـ اگر امام ايستاده باشد و مأموم نداند كه در كدام ركعت است، مىتواند اقتدا كند ـ و بنابر احتياط واجب ـ بايد حمد و سوره را بخواند، ولى بايد آنها را به قصد قربت بخواند.
مسأله 1427 ـ اگر به خيال اينكه امام در ركعت اول يا دوم است حمد و سوره نخواند، و بعد از ركوع بفهمد كه در ركعت سوم، يا چهارم بوده، نمازش صحيح است ؛ ولى اگر پيش از ركوع بفهمد، بايد حمد و سوره را بخواند، و اگر وقت ندارد بطورى كه در مسأله (1423) گفته شد عمل نمايد.
مسأله 1428 ـ اگر به خيال اينكه امام در ركعت سوم يا چهارم است، حمد و سوره بخواند و پيش از ركوع يا بعد از آن بفهمد كه در ركعت اول يا دوم بوده، نمازش صحيح است. و اگر در بين حمد و سوره بفهمد، لازم نيست آنها را تمام كند.
مسأله 1429 ـ اگر موقعى كه مشغول نماز مستحبى است جماعت بر پا شود، چنانچه اطمينان ندارد كه اگر نماز را تمام كند به جماعت مىرسد، مستحب است نماز را رها كند ومشغول نماز جماعت شود هر چند براى درك ركعت اول باشد.
مسأله 1430 ـ اگر موقعى كه مشغول نماز سه ركعتى يا چهار ركعتى است، جماعت بر پا شود، چنانچه به ركوع ركعت سوم نرفته و اطمينان ندارد كه اگر نماز را تمام كند به جماعت مىرسد، مستحب است به نيّت نماز مستحبى نماز را دو ركعتى تمام كند و خود را به جماعت برساند.
مسأله 1431 ـ اگر نماز امام تمام شود و مأموم مشغول تشهّد يا سلام اول باشد، لازم نيست نيّت فرادى كند.
مسأله 1432 ـ كسى كه يك ركعت از امام عقب مانده بهتر آن است كه وقتى امام تشهّد ركعت آخر را مىخواند، انگشتان دست و سينه پا را به زمين بگذارد، و زانوها را بلند نگهدارد و صبر كند تا امام سلام نماز را بگويد و بعد برخيزد. و اگر در همان جا بخواهد قصد انفراد نمايد مانعى ندارد.
شرائط امام جماعت
مسأله 1433 ـ امام جماعت بايد بالغ، و عاقل، و شيعه دوازده امامى، و عادل، و حلال زاده باشد، و نماز را به طور صحيح بخواند. و نيز اگر مأموم مرد است امام او هم بايد مرد باشد، و صحت اقتدا به بچه ده ساله اگر چه خالى از وجه نيست، ولى خالى از اشكال هم نمىباشد. وعدالت اين است كه واجبات انجام دهد، ومحرمات را ترك كند ونشانه آن حسن ظاهر است، اگر انسان اطلاع از خلاف آن نداشته باشد.
مسأله 1434 ـ امامى را كه عادل مىدانسته، اگر شك كند كه به عدالت خود باقى است يا نه، مىتواند به او اقتدا نمايد.
مسأله 1435 ـ كسى كه ايستاده نماز مىخواند، نمىتواند به كسى كه نشسته يا خوابيده نماز مىخواند اقتدا كند. و كسى كه نشسته نماز مىخواند، نمىتواند به كسى كه خوابيده نماز مىخواند اقتدا نمايد.
مسأله 1436 ـ كسى كه نشسته نماز مىخواند، مىتواند به كسى كه نشسته نماز مىخواند اقتدا كند، ولى اقتدا كسى كه خوابيده نماز مىخواند مطلقاً محل اشكال است. چه امام ايستاده باشد، چه نشسته، چه خوابيده.
مسأله 1437 ـ اگر امام جماعت بواسطه عذرى بالباس نجس، يا با تيمم، يا با وضوى جبيرهاى نماز بخواند، مىشود به او اقتدا كرد.
مسأله 1438 ـ اگر امام مرضى دارد كه نمىتواند از بيرون آمدن بول و غائط خوددارى كند، مىشود به او اقتدا كرد. و نيز زنى كه مستحاضه نيست، مىتواند به زن مستحاضه اقتدا نمايد.
مسأله 1439 ـ بهتر اين است كه كسى كه مرض خوره يا پيسى دارد، امام جماعت نشود. ـ و بنابر احتياط واجب ـ به كسى كه حدّ شرعى بر او جارى شده و توبه كرده است اقتدا نشود.
احكام جماعت
مسأله 1440 ـ موقعى كه مأموم نيّت مىكند، بايد امام را معيّن نمايد، ولى دانستن اسم او لازم نيست، و اگر نيّت كند اقتدا مىكنم به امام جماعت حاضر نمازش صحيح است.
مسأله 1441 ـ مأموم بايد غير از حمد و سوره چيزهاى نماز را خودش بخواند، ولى اگر ركعت اول يا دوم مأموم، ركعت سوم يا چهارم امام باشد، بايد حمد و سوره را بخواند.
مسأله 1442 ـ اگر مأموم در ركعت اول و دوم نماز صبح و مغرب و عشا صداى حمد وسوره امام را بشنود، اگر چه كلمات را تشخيص ندهد، بايد حمد و سوره را نخواند، و اگر صداى امام را نشنود مستحب است حمد و سوره را بخواند ولى بايد آهسته بخواند، و چنانچه سهواً بلند بخواند اشكال ندارد.
مسأله 1443 ـ اگر مأموم بعضى از كلمات حمد و سوره امام را بشنود، مىتواند آن مقدارى را كه نمىشنود بخواند.
مسأله 1444 ـ اگر مأموم سهواً حمد و سوره را بخواند، يا خيال كند صدائى را كه مىشنود صداى امام نيست و حمد و سوره را بخواند و بعد بفهمد صداى امام بوده، نمازش صحيح است.
مسأله 1445 ـ اگر شك كند كه صداى امام را مىشنود يا نه، يا صدائى بشنود و نداند صداى امام است يا صداى شخص ديگر، مىتواند حمد و سوره را بخواند.
مسأله 1446 ـ مأموم در ركعت اول و دوم نماز ظهر و عصر ـ بنابر احتياط ـ نبايد حمد وسوره را بخواند، و مستحب است بجاى آن ذكر بگويد.
مسأله 1447 ـ مأموم نبايد تكبيرة الاحرام را پيش از امام بگويد، بلكه احتياط مستحب آن است كه تا تكبير امام تمام نشده تكبير نگويد.
مسأله 1448 ـ اگر مأموم سهواً پيش از امام سلام دهد، نمازش صحيح است و لازم نيست دوباره با امام سلام دهد، بلكه اگر عمداً هم پيش از امام سلام دهد، اشكال ندارد.
مسأله 1449 ـ اگر مأموم غير از تكبيرة الاحرام، چيزهاى ديگر نماز را پيش از امام بگويد اشكال ندارد، ولى اگر آنها را بشنود يا بداند امام چه وقت مىگويد، احتياط مستحب آن است كه پيش از امام نگويد.
مسأله 1450 ـ مأموم بايد غير از آنچه در نماز خوانده مىشود، كارهاى ديگر آن مانند ركوع و سجود را با امام، يا كمى بعد از امام بجا آورد، و اگر عمداً پيش از امام يا مدتى بعد از امام به نحوى كه متابعت صدق نكند انجام دهد، جماعتش باطل مىشود، ولى اگر به وظيفه منفرد عمل نمايد نمازش صحيح است به تفصيلى كه در مسأله (1404) گذشت.
مسأله 1451 ـ اگر سهواً پيش از امام سر از ركوع بردارد چنانچه امام در ركوع باشد، بايد ـ بنابر احتياط ـ به ركوع برگردد و با امام سر بردارد، و در اين صورت زياد شدن ركوع كه ركن است نماز را باطل نمىكند، واگر عمداً بر نگردد جماعتش ـ بنابر احتياط ـ باطل مىشود، ولى نمازش صحيح است به تفصيلى كه در مسأله (1404) گذشت، ولى اگر به ركوع برگردد و پيش از آنكه به ركوع امام برسد، امام سر بردارد، نمازش ـ بنابر احتياط ـ باطل است.
مسأله 1452 ـ اگر اشتباهاً سر بردارد و ببيند امام در سجده است، بايد ـ بنابر احتياط ـ به سجده برگردد. و چنانچه در هر دو سجده اين اتفاق بيفتد، براى زياد شدن دو سجده كه ركن است، نماز باطل نمىشود.
مسأله 1453 ـ كسى كه اشتباهاً پيش از امام سر از سجده برداشته، هرگاه به سجده برگردد و معلوم شود امام قبلاً سر برداشته است، نمازش صحيح است. ولى اگر در هر دو سجده اين اتفاق بيفتد، نمازش ـ بنابر احتياط ـ باطل است.
مسأله 1454 ـ اگر اشتباهاً سر از ركوع يا سجده بردارد و سهواً يا به خيال اينكه به امام نمىرسد، به ركوع يا سجده نرود، جماعت و نمازش صحيح است.
مسأله 1455 ـ اگر سر از سجده بردارد و ببيند امام در سجده است، چنانچه به خيال اينكه سجده اول امام است، به قصد اينكه با امام سجده كند، به سجده رود و بفهمد سجده دوم امام بوده، سجده دوم او حساب مىشود، و اگر به خيال اينكه سجده دوم امام است، به سجده رود و بفهمد سجده اول امام بوده، بايد به قصد اينكه با امام سجده كند تمام كند، و دوباره با امام به سجده رود. و در هر صورت بهتر آن است كه نماز را با جماعت تمام كند و دوباره بخواند.
مسأله 1456 ـ اگر سهواً پيش از امام به ركوع رود و طورى باشد كه اگر سر بردارد به مقدارى از قرائت امام مىرسد، چنانچه سر بردارد و با امام به ركوع رود، نمازش صحيح است، و اگر عمداً برنگردد صحت جماعتش محل اشكال است، ولى نمازش صحيح است به تفصيلى كه در مسأله (1404) گذشت.
مسأله 1457 ـ اگر سهواً پيش از امام به ركوع رود و طورى باشد كه اگر برگردد به چيزى از قرائت امام نمىرسد، لازم است ذكر ركوع را بگويد، و اگر گفتن ذكر موجب ترك متابعت امام در ركوع شود سر بردارد و با امام به ركوع رود، و جماعت و نمازش صحيح است، و اگر عمداً برنگردد صحت جماعتش محل اشكال است ولى نمازش صحيح است به تفصيلى كه در مسأله (1404) گذشت.
مسأله 1458 ـ اگر سهواً پيش از امام به سجده رود، لازم است ذكر سجود را بگويد، و اگر گفتن ذكر موجب ترك متابعت امام در سجود شود سر بردارد و با امام به سجده رود، جماعت و نمازش صحيح است، و اگر عمداً برنگردد صحت جماعتش محل اشكال است، ولى نمازش به تفصيلى كه در مسأله (1404) گذشت صحيح است.
مسأله 1459 ـ اگر امام در ركعتى كه قنوت ندارد اشتباهاً قنوت بخواند، يا در ركعتى كه تشهّد ندارد اشتباهاً مشغول خواندن تشهّد شود، مأموم نبايد قنوت و تشهّد را بخواند، ولى نمىتواند پيش از امام به ركوع رود، يا پيش از ايستادن امام بايستد، بلكه بايد صبر كند تا قنوت و تشهّد امام تمام شود و بقيه نماز را با او بخواند.
وظيفه امام و مأموم در نماز جماعت
مسأله 1460 ـ اگر مأموم يك مرد باشد، مستحب است طرف راست امام بايستد، و اگر يك زن باشد، باز هم مستحب است كه در طرف راست امام بايستد، ولى بايد از او عقبتر بايستد، لا اقل به مقدارى كه جاى سجده او مساوى جاى دو زانوى امام در حال سجده باشد، و اگر يك مرد و يك زن، يا يك مرد و چند زن باشند، مستحب است مرد طرف راست امام بايستد، و يك زن يا چند زن پشت سر امام بايستند، واگر چند مرد و يك يا چند زن باشند، مستحب است مردها عقب امام و زنها پشت مردها بايستند.
مسأله 1461 ـ اگر امام و مأموم هر دو زن باشند، احتياط واجب آن است كه همه رديف يكديگر بايستند و امام جلوتر از ديگران نايستد.
مسأله 1462 ـ مستحب است امام در وسط صف بايستد، و اهل علم و كمال و تقوى در صف اول بايستند.
مسأله 1463 ـ مستحب است صفهاى جماعت منظّم باشد، و بين كسانى كه در يك صف ايستادهاند فاصله نباشد، و شانه آنان رديف يكديگر باشد.
مسأله 1464 ـ مستحب است بعد از گفتن «قَدْ قامَتِ الصَّلاةُ» مأمومين برخيزند.
مسأله 1465 ـ مستحب است امام جماعت حال مأمومى را كه از ديگران ضعيفتر است رعايت كند، و قنوت و ركوع و سجود را طول ندهد، مگر بداند همه كسانى كه به او اقتدا كردهاند مايلند.
مسأله 1466 ـ مستحب است امام جماعت در حمد و سوره و ذكرهائى كه بلند مىخواند، صداى خود را بقدرى بلند كند كه ديگران بشنوند، ولى بايد بيش از اندازه صدا را بلند نكند.
مسأله 1467 ـ اگر امام در ركوع بفهمد كسى تازه رسيده و مىخواهد اقتدا كند، مستحب است ركوع را دو برابر هميشه طول بدهد و بعد بايستد، اگر چه بفهمد كس ديگرى هم براى اقتدا وارد شده است.
چيزهائى كه در نماز جماعت مكروه است
مسأله 1468 ـ اگر در صفهاى جماعت جا باشد، مكروه است انسان تنها بايستد.
مسأله 1469 ـ مكروه است مأموم ذكرهاى نماز را طورى بگويد كه امام بشنود.
مسأله 1470 ـ مسافرى كه نماز ظهر و عصر و عشا را دو ركعت مىخواند، مكروه است در اين نمازها به كسى كه مسافر نيست اقتدا كند، و كسى كه مسافر نيست مكروه است در اين نمازها به مسافر اقتدا نمايد.