مسأله 2823.
اگر ريشه
درخت همسايه در ملك انسان بيايد،
ميتواند از آن جلوگيري كند وچنان
چه ضرري هم از ريشه درخت به او
برسد، ميتواند از صاحب درخت
بگيرد.
مسأله 2824.
جهيزيهاي كه پدر به دختر
ميدهد، اگر مثلاً به واسطه صلح
يا بخشش ملك او كرده باشد،
نميتواند از او پس بگيرد و اگر
ملك او نكرده باشد، پس گرفتن آن
اشكال ندارد.
مسأله 2825.
اگر كسي
بميرد، ورثه بالغ او ميتوانند از
سهم خودشان خرج عزاداري ميت
نمايند، ولي از سهم صغير نميشود
چيزي برداشت.
مسأله 2826.
اگر
انسان غيبت مسلماني را بكند، اگر
مفسدهاي پيدا نشود و آن مسلمان
از شنيدن اين حرف اذيت نميشود
خوب است از آن مسلمان خواهش كند
كه او را حلال نمايد. و چنان چه
ممكن نباشد، براي او از خدا طلب
آمرزش كند و اگر به واسطه غيبتي
كه كرده توهيني به آن مسلمان شده،
در صورتي كه ممكن است، بايد آن
توهين را بر طرف نمايد.
مسأله 2827.
انسان
نميتواند بدون اذن حاكم شرع از
مال كسي كه ميداند خمس نميدهد،
خمس را بردارد و به حاكم شرع
برساند.
مسأله 2828.
آوازي كه
مخصوص مجالس لهو و بازيگري است،
غنا و حرام ميباشد، اگر نوحه يا
روضه يا قرآن را هم با غنا
بخوانند حرام است ولي اگر آن را
با صداي خوب بخوانند كه غنا نباشد
اشكال ندارد.
مسأله 2829.
كشتن
حيواني كه اذيت ميرساند و مال
كسي نيست، اشكال ندارد.
مسأله 2830.
جوايزي
كه بانكها براي تشويق صاحبان
حساب قرض الحسنه ميدهند حلال
است.
مسأله 2831.
اگر چيزي
را به صنعتگري بدهند كه درست كند
و صاحب آن نيايد آن را ببرد، چنان
چه صنعتگر جستجو كند و از پيدا
كردن صاحب آن نااميد شود، بايد آن
را به نيت صاحبش صدقه بدهد و
ميتواند به مقدار مزد كاري كه
انجام داده از آن بردارد و بنابر
احتياط براي صدقه دادن و مزد
برداشتن از حاكم شرع هم اذن
بگيرد.
مسأله 2832.
سينه زدن
در كوچه و بازار با اين كه زنان
عبور ميكنند، در صورتي كه سينه
زن پيراهن پوشيده باشد اشكال
ندارد. و نيز اگر جلوي جمعيت
عزادار بيرق و مانند آن ببرند،
مانعي ندارد ولي بايد استعمال
آلات لهو نشود.
مسأله 2833.
تعزيه و
شبيه خواني اگر مشتمل بر آلات لهو
از قبيل طبل و شيپور و صنج نباشد
و اشعار دروغ و غنا نخوانند و مرد
لباس زن نپوشد و اجتماع مرد و زن
در يك جا نباشد، اشكال ندارد. ولي
سزاوار است كه به تعزيه خواني
تنها اكتفا نكنند و مجالس روضه كه
در آنها علاوه بر ذكر مصائب حضرت
خامس آل عبا عليهالسلام ، معارف
و عقايد اسلامي و تفسير آيات و
احاديث و احكام شرعيه بيان ميشود
نيز تشكيل دهند.
مسأله 2834.
گذاشتن
دندان طلا و دنداني كه روكش طلا
دارد، براي زن مانعي ندارد و براي
مرد اگر زينت حساب شود جايز نيست.
مسأله 2835.
حرام است
انسان استمناء كند يعني: با خود
كاري كند كه مني از او بيرون آيد.
مسأله 2836.
تراشيدن
ريش و ماشين كردن آن اگر مثل
تراشيدن باشد حرام است و در اين
حكم تمام مردم يكسانند و حكم خدا
به واسطه مسخره مردم تغيير
نميكند پس كسي هم كه اول تكليف
اوست، يا اگر ريش نتراشد مردم او
را مسخره ميكنند، چنان چه ريش
بتراشد يا طوري ماشين كند كه مثل
تراشيدن ريش باشد حرام ميباشد.
مسأله 2837.
مستحب
بلكه احوط است كه ولي بچه پيش از
آن كه بچه بالغ شود او را ختنه
نمايد و اگر او را ختنه نكند، بعد
از بالغ شدن بر خود بچه واجباست.
مسأله 2838.
سركشيدن
و نگاه كردن به خانه مردم
بياجازه صاحب خانه حرام است خواه
از بالاي بام يا از روزنه و مانند
آن باشد.
مسأله 2839.
اگر پدر
و مادر فقير باشند و نتوانند
كاسبي كنند، و فرزند آنان بتواند،
بايد خرجي آنان را بدهد.
مسأله 2840.
اگر كسي
فقير باشد و نتواند كاسبي كند،
پدر او بايد خرجي او را بدهد. و
اگر پدر ندارد، يا نميتواند خرجي
او را بدهد، چنان چه فرزندي هم
نداشته باشد كه بتواند خرجي او را
بدهد، جد پدري او بايد خرجي او را
بدهد و اگر جد پدري ندارد، يا
نميتواند خرجي او را بدهد، مادرش
بايد خرجي او را بدهد و اگر مادر
هم ندارد يا نميتواند خرجي او را
بدهد، بايد مادر پدر، و مادر
مادر، و پدر مادر با هم خرجي او
را بدهند، و اگر مادر پدر و مادر
مادر ندارد يا نميتوانند خرجي او
را بدهند، پدر مادر اگر ميتواند،
بايد خرجي او را بدهد.
مسأله 2841.
ديواري
كه مال دو نفر است، هيچ كدام آنان
حق ندارد، بدون اذن شريك ديگر آن
را بسازد، يا سر تير يا پايه
عمارت خود را روي آن ديوار بگذارد
يا به ديوار چيزي بكوبد ولي
كارهايي كه معلوم است شريك راضي
است يا آن كارها تصرف شمرده نشود
مانند تكيهدادن به ديوار و لباس
انداختن روي آن اشكال ندارد.
مسأله 2842.
عكاسي و
نقاشي صورت، مكروه است.
مسأله 2843.
درخت
ميوهاي كه شاخه آن از ديوار باغ
بيرون آمده، اگر انسان نداند
صاحبش راضي است، نميتواند از
ميوه آن بچيند و اگر ميوه آن روي
زمين هم ريخته باشد، نميتواند آن
را بردارد.
مسأله 2844.
كسي كه
مدتي خمس نميداده و در آن مدت
املاكي خريداري نموده و آن املاك
ترقي قيمت پيدا كرده، اگر خريد
آنها براي تجارت بوده، براي اداي
خمس، بايد قيمت فعلي را حساب كند
و اگر براي تجارت نبوده چنان چه
معامله را به ذمه انجام داده و
پولي كه به عنوان قيمت آن ملك
پرداخته خمس به آن تعلق گرفته
بوده در اين صورت بايد خمس قيمت
خريد را بپردازد، و اگر معامله را
به عين آن پول واقع ساخته، در
صورتي كه حاكم شرع آن معامله را
امضا كند خمس قيمت يوم الاداء
واجب است و نيز اگر قيمت ملك را
از ربح سال خريد ملك پرداخته باشد
بايد خمس قيمت فعلي را بپردازد
خواه معامله را به ذمه انجام داده
باشد و يا به عين ربح و هم چنين
است حكم اگر ملك را نسيه خريده
باشد و قيمت آن را از ربح بين سال
پرداخت نموده باشد كه در اين صورت
هم قيمت فعلي ملك حساب ميشود.
مسأله 2845.
كسي كه
مدتي خمس نميداده و در آن مدت
اثاث خانه و لوازم زندگي خريده،
اگر ميداند كه آنها را در سال
حصول فايده از فايده همان سال
خريداري نموده، خمس به آنها تعلق
نميگيرد و اگر نميداند احوط
مصالحه با حاكم شرع است هر چند
اين احتياط لازم نيست.
مسأله 2846.
انتفاع
بردن از خون در غير خوردن و نيز
فروختن آن براي انتفاع حلال جايز
است، پس آنچه اكنون متعارف است كه
خون را ميفروشند براي استفاده
مريضها و مجروحين اشكال ندارد و
لكن كسي كه ميخواهد خون خود را
به ديگري بدهد احتياط آن است كه
پول را در مقابل اجازه خون گرفتن
از او بگيرد، و اين احتياط حتي
الامكان ترك نشود، لكن اگر گرفتن
خون براي صاحب آن ضرر داشته باشد
اشكال دارد و اگر ضرر زياد باشد
جايز نيست.
مسأله 2847.
تلقيح
نطفه مرد به عيال خودش مانعي
ندارد و اولاد ملحق به طرفين
هستند و از پدر و مادر ارث
ميبرند و تلقيح نطفه اجنبي به
اجنبيه حرام است.
مسأله 2848.
تشريح
مرده مسلمان حرام است اگر چه براي
ياد گرفتن باشد و قطع اعضاء آن
ديه دارد ولي تشريح مرده غير
مسلمان جايز است و ديه ندارد.
مسأله 2849.
اگر جزئي
از اجزاء ميته به ظاهر بدن انسان
زنده وصل شود چنان چه حيات در آن
حلول كند، جزء بدن او محسوب است،
و قبل از حلول حيات چون مضطر است
در حمل آن، در حال نماز احكام
ضرورت بر آن جاري است.
مسأله 2850.
اگر جزئي
از حيوان نجس العين را به بدن
انسان زنده وصل كنند در صورتي كه
بيمار مضطر به چنين عملي باشد
مانعي ندارد و بعد از حلول حيات
در آن، جزء بدن انسان محسوب
ميشود و طاهر است.