مسأله 2226.
جعاله آن
است كه انسان قرار بگذارد در
مقابل كاري كه براي او انجام
ميدهند مال معيني بدهد، مثلاً
بگويد هر كس گمشده مرا پيدا كند،
ده تومان به او ميدهم. و به كسي
كه اين قرار را ميگذارد جاعل و
به كسي كه كار را انجام ميدهد
«عامل» ميگويند و فرق بين جعاله
و اين كه كسي را براي كاري اجير
كنند، اين است كه در اجاره بعد از
خواندن صيغه، اجير بايد عمل را
انجام دهد و كسي هم كه او را اجير
كرده اجرت را به او بدهكار
ميشود، ولي در جعاله اگر چه عامل
شخص معين باشد، عامل ميتواند
مشغول عمل نشود و تا عمل را انجام
ندهد، جاعل بدهكار نميشود.
مسأله 2227.
جاعل
بايد بالغ و عاقل باشد و از روي
قصد و اختيار قرار داد كند و
شرعاً بتواند در مال خود تصرف
نمايد، بنابراين جعاله آدم سفيه ـ
كسي كه مال خود را در كارهاي
بيهوده مصرف ميكند ـ و جعاله
محجور نسبت به اموالي كه شرعاً از
تصرف در آنها ممنوع است صحيح
نيست.
مسأله 2228.
كاري را
كه جاعل ميگويد انجام دهند، بايد
حرام يا بيفايده يا از واجباتي
كه شرعاً لازم نيست مجاناً آورده
شود، نباشد، پس اگر بگويد هر كس
شراب بخورد، يا در شب به جاي
تاريكي برود ده تومان به او
ميدهم، جعاله صحيح نيست.
مسأله 2229.
اگر مالي
را كه قرار ميگذارد بدهد معين
كند مثلاً بگويد: هر كس اسب مرا
پيدا كند، اين گندم را به او
ميدهم، لازم نيست بگويد: آن گندم
مال كجاست و قيمت آن چقدر است ولي
اگر مال را معين نكند مثلاً
بگويد: كسي كه اسب مرا پيدا كند
ده من گندم به او ميدهم، بايد
خصوصيات آن را كاملا معين نمايد.
مسأله 2230.
اگر جاعل
مزد معيني براي كار قرار ندهد،
مثلاً بگويد: هر كس بچه مرا پيدا
كند پولي به او ميدهم و مقدار آن
را معين نكند جعاله صحيح نيست،
ولي چنان چه كسي آن عمل را انجام
دهد، بايد مزد او را به مقداري كه
كار او در نظر مردم ارزش دارد
بدهد.
مسأله 2231.
اگر عامل
پيش از قرار داد، كار را انجام
داده باشد، يا بعد از قرار داد،
به قصد اين كه پول نگيرد انجام
دهد، حقي به مزد ندارد.
مسأله 2232.
پيش از
آن كه عامل شروع بكار كند، جاعل
ميتواند جعاله را به هم بزند.
مسأله 2233.
بعد از
آن كه عامل شروع به كار كرد، اگر
جاعل بخواهد جعاله را به هم بزند
اشكال دارد.
مسأله 2234.
عامل
ميتواند عمل را ناتمام بگذارد،
ولي اگر تمام نكردن عمل اسباب ضرر
جاعل شود، بايد آن را تمام نمايد.
مثلاً اگر كسي بگويد: هر كس چشم
مرا عمل كند فلان مقدار به او مي
دهم و دكتر جراحي شروع به عمل
كند، چنان چه طوري باشد كه اگر
عمل را تمام نكند، چشم معيوب
ميشود، بايد آن را تمام نمايد و
در صورتي كه ناتمام بگذارد، حقي
به جاعل ندارد و ضامن عيبي كه
حاصل ميشود نيز ميباشد.
مسأله 2235.
اگر عامل
كار را ناتمام بگذارد، چنان چه آن
كار مثل پيدا كردن اسب است كه تا
تمام نشود، براي جاعل فايده
ندارد، عامل نميتواند چيزي
مطالبه كند و هم چنين است اگر
جاعل مزد را براي تمام كردن عمل
قرار بگذارد مثلاً بگويد: هر كس
لباس مرا بدوزد ده تومان به او
ميدهم، ولي اگر مقصودش اين باشد
كه هر مقدار از عمل كه انجام
گيرد، براي آن مقدار مزد بدهد،
جاعل بايد مزد مقداري را كه انجام
شده به عامل بدهد، اگر چه احتياط
اين است كه به طور مصالحه يكديگر
را راضي نمايند.