در مورد چرایی و چگونگی «پدیدهی انقلاب
اسلامی» تعاریف ناقصی [به نسل جدید] منعکس شده است. مردم چرا انقلاب
کردند؟
البته این سؤال به جا و منطقی [به ویژه برای نسلهای جدید] در برخی
از سایتها و رسانهها به مقاصد سوء نیز مطرح گردیده است، اما در این
پایگاه فقط به عنوان یک «سؤالی» که پاسخ آن لازم است مورد توجه قرار
میگیرد. البته با توجه به این نکته که پاسخ مبسوط این سؤال کوتاه
مستلزم نگارش چندین کتاب گزارشی، تحلیلی و مستند است که از فرصت این
مقوله خارج است.
ابتدا لازم به ذکر است که اگر چه ضعف عمومی در عرصهی اطلاعرسانی،
تبلیغ، آگاهی بخشی و ... قابل انکار نیست، اما در مورد «چرایی و چگونگی
انقلاب اسلامی»، اخبار، گزارشات، تحلیلها، تاریخنگاریها، مقالات و
کتب بسیار زیادی منتشر شده است که برخی مختصر، برخی جامع – برخی ناقص،
برخی نسبتاً کامل – برخی مغرضانه، برخی واقعگرایانه و ... بوده است.
اما گاهی شخص به رغم اشتیاق به اطلاع از موضوعی، حوصله یا وقت پیگیری،
مطالعه و تحقیق را ندارد و گمان مینماید که به حد مطلوب بیان نشده
است.
در هر حال دقت شود که حکومتها و نظامهای سیاسی یا با «کودتا» سرنگون
گردیده و بر سر کار میآیند و یا با «انقلاب». و انقلاب به تغییر و
تحول، حرکت، خیزش جهت تغییر وضع موجود و تحقق خواست عمومی مردم در
عرصهی سیاست و اراده جامعه اطلاق میگردد، که توسط خودشان صورت
میپذیرد.
انقلاب برای براندازی یک حکومت یا نظام سیاسی، ناشی از نارضایتی کلی
مردم است که در عرصههای متفاوت به حد نهایت خود رسیده است. البته
نارضایتیها گاهی موردی و یا ناشی از شرایط و یا در نهایت ضعف سیستم
اجرایی است [که در تمامی نظامات سیاسی جهان وجود دارد] که مورد انتقاد
یا حتی اعتراض اذهان عمومی مردم واقع میگردد، اما گاهی ناشی از اصل و
شاکلهی یک نظام است که در صورت تصمیم و همت مردم، به انقلاب مبدل
میگردد.
انتقادها و حتی اعتراضها، مانند اعتراض به بیکاری، تورم، تصویب
قوانینی چون شنود، بازداشت، شکنجه به هنگام بازجویی و ... میباشد که
به ویژه در سالهای اخیر بسیار با نمودهای آن در امریکا و کشورهای
اروپایی مواجه بودیم. اما «انقلاب» اعتراض به اصل یک نظام است. مانند
انقلاب اسلامی، انقلاب بیداری اسلامی در کشورهای آفریقایی و عربی ... و
تظاهرات ضد وال استریت که به اصل نظام سرمایهداری معترض است.
انقلاب اسلامی نیز ناشی از نارضایتی کلی مردم نسبت به اصول و فروع نظام
شاهنشاهی بود. استعمار نوین ایران توسط امریکا، پس گذران استعمارهای
قدیمی توسط روس و انگلیس – استثمار کشور و ملت توسط غربیها – سپردن
پستهای کلیدی [مانند نخستوزیری – آموزش و پرورش – اطلاعات و امنیت
«ساواک» - فرماندهیهای سطوح بالا در ارتش، مجلس و ...، به بهاییها،
یهودیهای وابسته به صهیونیست و اسرائیل، لوژیونرهای فراماسون و
مزدوران امریکا، انگلیس و اسرائیل توسط شاه، تحقیر ملت، ظلم و جنایت و
خفقان، عقبافتادگی علمی و اقتصادی، رواج بیرویه فساد و فحشا تحت
عنوان «به سوی دروازههای تمدن»، فقر عمومی در سرتاسر کشور ... و بیش
از همه سرسپردگی خفتبار شاه و نظام حکومتی در ایران از یک سو و
اسلامزدایی از سوی دیگر، علل اصلی انقلاب مردم بود.
اما، هر انقلابی بر پایهی دو محور محقق میگردد: الف – مردم چه نظامی
را نمیخواهند. ب – مردم چه نظامی را [به عنوان جایگزین] میخواهند.
لذا صرف مخالفت با یک نظام، بدون معین نمودن آلترناتیو یا جایگزین، نه
تنها سبب بروز و ظهور یک انقلاب و پیروزی آن نمیگردد، بلکه به احتمال
قوی به آشوب و کشتار مردم و عدم نیتجهگیری منجر میگردد.
ملت ایران نیز با نظام شاهنشاهی مخالف بودند و این مخالف سابقهی
دیرینهای در بنیادهای اعتقادی و فرهنگی این ملت داشت که در قرن اخیر
نمودهای بارزی از خود نشان داد و در «انقلاب اسلامی» به اوج خود رسید و
به ثمر نشست.
مردم با حکومت شاه و بیش از آن با نظام شاهنشاهی یا سلطنت مخالف بودند،
اما باید جایگزینی نیز انتخاب مینمودند و اعلان و اعلام مینمودند که
خواهان چه نوع حکومتی هستند. در این راستا الگوهای متداول جهان از یک
مثلث خارج نبود: الف – جمهوری دمکراتیک به نوع غربی. ب – سوسیالیستی. ج
– سلطنت. ولی مردم ایران هر سه مدل القایی را شاخههای یک تنه دانستند
و به اسلام روی آوردند و خواهان برقراری و استقرار حکومت اسلامی شدند.
لذا این خواست خود را در «نفی » با شعارهایی چون: مرگ بر شاه (سلطنت)
– مرگ بر امریکا (جمهوری دمکراتیک غربی) – مرگ بر شوری (جمهوری
سوسیالیستی) و در «اثبات» با شعارهای «الله اکبر» - «لا إله الا الله»
- «خمینی رهبر» - «استقلال، آزادی، جمهوری اسلامی» اعلام و اعلان
نمودند. و به همین دلیل این شعارها با اندک تفاوتهایی که به تناسب
ساقط شدن مصادیقی چون «شوروی و کمونیست» ایجاد میشود، هم چنان در
تجمعات کوچک مانند نمازهای جماعت و جمعه و در تجمعات بزرگ مانند
راهپیمایی قدس و 22 بهمن، هم چنان در رأس شعارهای دیگر قرار میگیرد تا
بقای مردم و نسلهای جدید بر همان مواضع، هم چنان بیان و اشعار گردد.
x-shobhe.com |