تبری و رهایی جستن از قدرت های زورگو
مانند آمریکا و اتخاذ سیاست های مستقل از جانب ایران چه موفقیتهایی را
برای ملت ایران به همراه آورده است.
در یک جملهی کوتاه: اولین فایدهی تبری
جستن از قدرتهای زورگو و اتخاذ سیاستهای مستقل از جانب ایران، همان
«استقلال» در عرصههای گوناگون سیاسی، اقتصادی، علمی، فرهنگی، نظامی و
...، است که همهی برکات را به دنبال دارد.
بدون شک، اگر قدرتی (نظام، دولت یا کشوری) سعی در وابسته نمودن دولتها
و بالتبع ملتها به خود را داشته باشد، لابد اهدافی از این اقدام در
نظر دارد که فقط متوجه منافع خودش است. لذا نام این وابستگی را فرهنگ
سیاسی، «استعمار و استثمار» گذاشتهاند. یعنی هر آن چه از داراییهای
طبیعی و غیر طبیعی موجب رشد اوست را به یغما برده و کشور خویش را آباد
«عمارت» میکند و هر آن ثمرهی دسترنج کار و تلاش مردم آن کشور در
عرصههای گوناگون است را چپاول میکند تا خود غنیتر گردد.
پس اگر کشور و ملتی استقلال یابد، در واقع از زیر یوغ بندگی «غیر» و
بیگانگان آزاد شده است و خودش تصمیم میگیرد که چگونه از منابع و نیروی
انسانی خود، جهت رشد، کمال و رفاه کشور و ملت استفاده کند.
به همین دلیل، وقتی ملتی به استقلال کشورشان مصمم میگردند، حکومتها و
دولتهای استعمارگر با آنان دشمنی میکنند و با توسل به انحای حیل، از
جنگ نرم و تبلیغات گرفته تا محاصرهی اقتصادی و بایکوت سیاسی و حتی
حملهی نظامی، سعی میکنند تا دوباره آنها را زیر سلطهی خود بکشند.
حال اگر بخواهیم موفقیتها و یا دستآوردهای ناشی از استقلال کشور و
ملتمان پس از پیروزی انقلاب اسلامی را به شمارش درآوریم و یا دستکم
به محورهایی از آن تیتروار اشاره کنیم، بدون شک چندین کتاب میشود.
اساساً ملت و کشوری که استقلال نداشته باشد، هویت هم ندارد و به زودی
(با توجه به سیاستهای جهانی) حتی از نقشهی جغرافیایی نیز حذف
میگردد. لذا اگر در ایران انقلاب نشده بود و حکومت اسلامی استقرار
نیافته بود، اولین عارضهاش این بود که خیلی زودتر از افغانستان و
عراق، تحت سلطه و اشغال نظامی آمریکا در میآمد و سپس مانند سودان به
دو بخش شمالی و جنوبی و یا بر اساس طرح آمریکا برای خاورمیانه جدید به
پنج قسمت تقسیم میشد. ایالاتی مستقل از یک دیگر و همگی تحت سلطه و
ادارهی آمریکا. شهرهای نفتی جنوب بین آمریکا و انگلیس تقسیم میگردید،
شهرهای حاصلخیز شمالی به کشورهای 1+5 میرسید و تهران و کرج و شهر ری و
قم و ... آپارتمانهایش نیز به شهرنشینان ایرانی میرسید.
بدیهی است که با سقوط ایران، کل جهان اسلام سقوط می کرد و امروز آمریکا
به محوریت اسرائیل خارمیانه جدید را تصاحب و اداره میکرد.
شاید همین یک نکته کافی باشد و دیگر لزومی به ذکر و فهرست نمودن
دستاوردهای ملی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، نظامی، علمی (تا حد دسترسی به
تکنولوژی هستهای یا نانو یا صنایع هوا و فضا ... و قرار گرفتن در بین
8 کشور یا در برخی موارد 5 کشور جهان) نباشد.
x-shobhe.com |