سیاسی ش (زاهدان): پیام تسلیت مقام معظم رهبری در هفتمین روز
فاجعه بود. البته ایشان نمایندهای در مراسم تشییع فرستادند، اما
رسانهها پخش نکردند و مردم خبردار نشدند، ولی چرا ...؟
دقت بفرمایید، اگر چه حادثهی انفجار
زاهدان، هم چون نسلکشیهای دیگری که به امر آمریکا و توسط عمال وهابی و ... در کشورهای اسلامی انجام میپذیرد، بسیار
تألم آور و تأثر برانگیز بود، اما نباید اجازه دهیم که دشمنان در جنگ سخت خون ما را
بریزند و در جنگ نرم نیز حواشی جنایات خود را بر علیه ما استفاده کنند و اذهان
عمومی مردم و به ویژه داغ دیدگان و بازماندگان را به جای آن که متوجه شناخت چهرهی
پلید جانی، اهداف جنایت و ابعاد توطئه شود، بر علیه خودمان سوق داده و به این که
چرا پیام دیر آمد یا زود آمد مشغول بدارد و نتیجهی این شور انقلابی و نفرت از
دشمنان به وجود آمده در دلهای مردم بیدار منطقه را معکوس نماید. نه فقط در این
قضیه، بلکه در همهی قضایا. چرا باید اجازه دهیم که دشمن از سویی ما را بزند و از
سوی دیگر به خودزنی تشویق یا وادارمان نماید؟!
فحوای مطالب مطروحهی جنابعالی مشخص میکند که جوسازی و شانتاژ در منطقه بسیار است
و عزیزان نگران تأثیر سوء این جوّ سازیها هستند.
البته نه چنین است که اگر یک نفر در گوشهی آفریقا بر اثر حادثهای بمیرد، رئیس
جمهور و مسئولین ما ابراز همدردی میکنند و نه چنین است که نسبت به قتل عام
مسلمانان هم وطن در زاهدان متأثر نباشند. روزانه دهها نفر و گاه صدها نفر از
مسلمانان در کشورهای عراق، پاکستان، فلسطین، لبنان و ... به دست همین مزدوران کشته
و مجروح میشوند و هزاران نفر نیز بر اثر حوادث دیگر جان خود را از دست میدهند.
بدیهی است که ابراز همدردی و تسلیت مسئولین کشوری مانند رئیس جمهوری، دولت یا مجلس
در قبال حوادثی چون سیل، زلزله و ... که منجر به کشته و زخمی شدن عدهای انسان در
گوشهای از دنیا میگردد، به غیر از جنبهی انسانی و اخلاق اسلامی، جنبهی تشریفاتی
و سیاسی دارد که در همهی جهان مرسوم است، اما پیام «ولیفقیه» آن هم در قبال یک
حادثهی سیاسی – تروریستی در داخل ایران و در منطقهی حساس شرق کشور، با تمامی
اهداف و ابعاد و جوانب قبلی و تأثیرات بعدیاش، نمیتواند صرفاً یک همدردی و تسلیت
گویی باشد. بلکه اعلام دیدگاه و مواضع قطعی جهان اسلام، تشیع و ایران (اعم از ملت و
دولت) است.
به طور قطع چنین فاجعهای از دیدگاه ایشان، یک حادثهی طبیعی که منجر به درگذشت
عدهای شده و موجبات تألم و تأثر را فراهم آورده باشد نیست. بلکه یک جریان است که
عقبهای بس طولانی و اهدافی بس خطرناک در پیش دارد. لذا موضعگیری ایشان در پیام
نیز، صرفاً یک موضعگیری احساسی و تسلی بخش نخواهد بود. هر چند که مردم مظلوم و
داغدیده، به لحاظ احساسی نیز لطمه دیده و منتظر تسلی هستند.
حضور نمایندگان دائمی ایشان (امام جمعه و ...) و هم چنین فرستادهی ایشان جهت شرکت
در مراسم تشییع، همان بیان همدردی و تسلیتگویی است، چنان چه پیام تسلیت مقام معظم
رهبری نیز در همان مراسم تشییع ابلاغ گردید: متن خبر بدین شرح است:
« در این مراسم حجت الاسلام والمسلمین رحیمیان از سوی مقام معظم رهبری ، نمـاینده
اعزامی ازسوی رئیس جمهور ، رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس شورای اسلامی، نمـایندگان
مردم در مجلس شورای اسلامی و مسئولان استانی حضور داشتند .
حجت الاسلام و المسلمین رحیمیان نمـاینده ولی فقیه در سازمان بنیـاد شهید و امور
ایثارگران در سخنانی ضمن ابلاغ پیام تسلیت مقام معظم رهبری به مردم سیستان و
بلوچستان از مردم شیعه و سنی این دیار به عنوان مردمی وفادار به نظام و رهبری و
مرزداران عزت و شرف ایران اسلامی یاد کرد و افزود : شیعه و سنی سالیان سال در نهایت
برادری و صمیمیت در کنار هم زندگی می کنند . حجت الاسلام والمسلیمن رحیمیان عوامل
تروریستی این فاجعه را ساخته دست استکبار جهانی و در راس انها امریکا دانست که با
هدف ایجاد تفرقه میان شیعه وسنی این حربه شوم را به کار می گیرید .وی تصریح کرد
امروز ملت ایران نماد وحدت در مقابل کشورهای جهان است و دشمنان قسم خورده اسلام در
صـدد تفرقـه هستند بدانند که ملت ایران با بصیرت تمام در سایه ولایت ایـن توطئه های
سوم را خنثی و انان را در اهداف شومشان ناامید خواهند کرد.»
پس، چنان چه مشهود است، نمایندگان به موقع حاضر شده و پیام تسلیت مقام معظم رهبری
را نیز ابلاغ نمودند. حال اگر اطلاعرسانی درستی صورت نپذیرفته است، رسانهها پوشش
خبری مناسبی ندادهاند و یا ...، به ضعفها یا مسائل دیگری بر میگردد، اما صدور یک
بیانیه به عنوان اعلام دیدگاهها و مواضع رهبری، مسئلهی دیگری است و ابعاد
گوناگونی را پوشش میدهد که همدردی و تسلیتگویی، فقط بخش کوچکی از آن را شامل
میگردد.
ترسیم حادثه، ریشهیابی و شناساندن دشمن، تبیین خط مشی مسلمانان جهان در مقابل چنین
جنایاتی، پرهیز دادن از تحقق اهداف دشمن مبنی بر ایجاد تفرقه بین مسلمانان مذاهب
متفاوت، باید و نبایدها و دستورالعمل به دولت و دستگاههای ذیربط امنیتی، انتظامی
و ... که مستلزم بررسیهای لازم، فرصت مناسب، خارج شدن اذهان عمومی از حالت تأثرات
عمیق احساسی و آمادگی برای ادراک عقلی و منطقی و نیز تفکر، تدبر و چارهاندیشی و
...، ابعاد متفاوت یک بیانیهای است که مقام «ولی فقیه» در چنین حادثهی دلخراش
تروریستی صادر مینمایند.
پس، سوق دادن اذهان عمومی مردم داغدیده به مسائل احساسی صرف، که حتی میتواند منجر
به عکسالعملهای نامطلوبی شود که فقط به نفع دشمن است و شانتاژ و ضد تبلیغ در این
مورد، فقط یک ترفند تبلیغاتی و یک تاکتیک «جنگ نرم» است که ملت عزیز و مسلمانان و
به ویژه شیعیان منطقه، باید با بصیرت تمام خنثی نمایند.
اما، در این مورد که مرقوم نمودید: «اگر شیعیان این منطقه که در خط مقدم قرار دارند
را رها کنند، فردا باید وهابیت را در قم دنبال کنند»، سخن بسیار درست و به جایی
است.
بر کسی پوشیده نیست که «وهابیت» نه یک مذهب، بلکه یک سازمان جاسوسی و عملیاتی بنیان
شده توسط انگلیس و هدایت شده توسط آمریکا برای براندازی اسلام در کل منطقه است. لذا
شیعه و سنی نمیشناسد. اگر عدهای از اهل سنت منطقه یا هر گوشهی جهان نیز تمایلی
به آنها نشان دهند، از سادگی و فریب خوردگی است. لذا وهابیت، از هیچ دسیسه و
فتنهای برای نابودی اسلام فروگذار نمینماید و از هر تاکتیکی، از نسلکشی در عراق،
پاکستان، افغانستان، ایران و ... گرفته تا ایجاد اختلاف یا تزریق پول و ...، برای
به نا امنی کشاندن بلاد اسلامی استفاده مینماید. لذا دقت، توجه و بصیرت مردم (که
قدرت اصلی جهان اسلام هستند) از سویی و درایت، چارهاندیشی و جدیت در عمل مسئولین
ذیربط، از دولت گرفته تا سازمانها و نهادهای فرهنگی از سوی دیگر، ضرورتی اجتناب
ناپذیر میباشد که اگر مورد اهمال قرار گیرد، خسرانهای جبران ناپذیری در پی خواهد
داشت.
x-shobhe.com
|