اگر دین پاک و طاهر است و دعوت به پاکی می
نماید، پس نباید در سیاست که سراسر ظلم، حقه و دنیاگرایی است دخالت
کند!
واژه ی دین (صرف نظر از کدام دین)
به معنای راه و روش زندگی به سوی هدف معین است. لذا ممکن است یک دین
دعوت به دنیا و نفسانیت و حیوانیت کند و دین دیگر (مانند اسلام) دعوت
به تکامل و قرب به کمال مطلق (الله) نماید.
بدیهی است اگر دینی جامع الشرایط نباشد و در برخی از مسائل فردی
دستورالعملی داشته باشد و در برخی دیگر از مسائل به ویژه اجتماعی راه
روشنی بیان ننموده باشد، آن دین کامل نیست و اساساً دین نیست.
و اما واژه ی سیاست نیز به معنای ظلم و حقه و دنیاگرایی نیست. بلکه
تدبیر و تدبر در راهبرد و اداره ی یک نظام است. پس سیاست ها نیز مانند
ادیان با یک دیگر متفاوت و حتی متضاد هستند. آن شخص یا جامعه یا حکومتی
که هدفی جز دنیا و فربهی بدن ندارد، سیاستی نفسانی که مستلزم نفی همه ی
ارزش هاست را بر می گزیند و آن شخص، جامعه یا حکومتی که نیل به کمالات
انسانی و قرب به کمال مطلق «الله» را هدف گرفته است، به هیچ وجه سیاست
های شیطانی و نفسانی را پیروی نمی نماید.
دین اسلام نه تنها (چنان چه اشاره نمودید) پاک و طاهر است و دعوت به
پاکی و طهارت می نماید، بلکه کامل و جامع است. لذا در هیچ کجا و هیچ
امری انسان را سر خود رها نکرده است و از جمله آن امور مسائل اجتماعی،
سیاسی و حکومتی است.
پس، اگر دین (اسلام) با سیاست کار دارد و در باره ی مسائل مهم سیاسی و
حکومتی مثل عدالت اجتماعی – قضاوت – اقتصاد – حکومت – جنگ – صلح و ...
دستورالعمل دارد، مؤمن نمی تواند به بهانه ی ایمان و پاکی دینش را
تجزیه کند، به بعضی از آیات ایمان آورده و عمل کند و برخی دیگر را
تکذیب کرده و رها نماید.
این شبهه ها را بی دینان و مستکبرین ترویج می کنند تا شما نه تنها بر
اساس اوامر الهی با چپاول های آنان مخالفت نکنید، بلکه اساساً به بهانه
ی ایمان و پاکی سر به گریبان خود فرو برده و دنیا و متاعش را برای آنان
واگذارید! که نتیجه چنین سیاستی چیزی نیز جز عبادت و بندگی و بردگی
طاغوت نیست، که خداوند متعال در قرآن کریم مکرر از آن و هر عبادتی به
غیر از خودش نهی نموده است.
x-shobhe.com |