ملاک سنجش انسان نزد خداوند متعال چیست؟ اگر
نیّت است، پس چرا عمل میخواهد و اگر ملاک عمل است، پس چرا کافر درست
کار به جهنم میرود؟
انسانیت در پیشگاه الهی به شکل ظاهر خلقتش نیست و انسان در محضر خداوند
متعال، تا مراحل رشد را از جمادی به نباتی، از نباتی به حیوانی و از
حیوانی به انسانی طی نکند، انسان محسوب نمیگردد. به همین دلیل گاهی از
این هیبت به عنوان سنگ (کالحجر) یاد میشود و گاهی نبات (کالشجر) و
گاهی حیوان (کالانعام) و حتی برخی را شیطان (شیاطین جنّ و انس)
میخواند. (1) (2).
خداوند متعال میفرماید که رشد، تعالی و انسان شدن آدمی، مستلزم و
مرهون «تسلیم، عبادت و بندگی الله جلّ جلاله است». چرا که او را «بنده
– عبد» آفریدم و ذاتاً موجودی پرستنده است. پس اگر خالق، مالک، رب،
رازق، زنده کننده، میراننده و میعاد خود را نشناسد و من [الله] را
بندگی نکند، حتماً غیر از من را بندگی خواهد کرد و همین امر سبب سقوط
او به مراحل و مراتب پست وجود میگردد. پس «او را برای بندگی خلقق
کردم» یعنی رشد و انسان شدنش مستلزم بندگی من است، نه این که من به
بندگی آنان نیازی داشته باشم و یا فایدهای به من برسد.
«وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ * مَا
أُرِيدُ مِنْهُم مِّن رِّزْقٍ وَمَا أُرِيدُ أَن يُطْعِمُونِ * إِنَّ
اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِينُ» (الذاریات، 56،
57، 58)
ترجمه: و جن و انس را نيافريدم جز براى آن كه مرا بپرستند * از آنان
هيچ روزيى نمىخواهم و نمىخواهم كه مرا خوراك دهند * خداست كه خود
روزى بخشِ نيرومندِ استوار است.
الف – با توجه به نکات فوق که به صورت اختصار ایفاد شد، معلوم میشود
که اصل همان «هدف، اراده و نیّت» است. یعنی مهم است که «هدف من و تو»ی
نوعی، در کلّ و نیز در هر عملی چیست؟ وقتی قصد میکنیم، کدام مقصد را
در نظر داریم؟ برای رسیدن به چه مقصودی کاری میکنیم.
از این رو میفرماید به نیّت خیر هم پاداش میدهم، حتی اگر به آن عمل
نشده باشد. چرا که مهم هدف، قصد و نیّت است و چه بسا کسی نیّت خیری
داشته باشد، اما شرایط، زمان و امکانات به او فرصت عمل را ندهد. همین
نیّت والایش سبب رشد او میشود. (البته نیّت با تخیل فرق دارد).
از سوی دیگر، ممکن است کسی نیّت و اراده باطل نماید، اما موفق به انجام
آن نگردد. او نیز به خاطر نیّت و ارادهاش سقوط میکند. مثل این که
دزدی بخواهد از دیواری بالا رود تا اموال خانهای را به سرقت ببرد، اما
گرفتار پلیس شود. یا مثل هیتلرهای دیروز و امروز که اراده کردهاند
جهان را به سلطه درآورند، اما موفق نمیشوند. چنان چه فرمود بسیاری
اراده کردهاند که نور خدا را با پف دهانشان خاموش کنند، اما خدا
نمیگذارد و نورش را تمام و کامل میکند. خوب اینها اراده کردند، اما
موفق نشدند.
«يُرِيدُونَ أَن يُطْفِؤُواْ نُورَ اللّهِ بِأَفْوَاهِهِمْ وَيَأْبَى
اللّهُ إِلاَّ أَن يُتِمَّ نُورَهُ وَلَوْ كَرِهَ الْكَافِرُونَ»
(التوبه، 32)
ترجمه: مىخواهند نور خدا را با سخنان خويش خاموش كنند ولى خداوند
نمىگذارد تا نور خود را كامل كند هر چند كافران را خوش نيايد
پس معلوم میشود که اصل همان هدف، نیّت و اراده است. از این رو فرمود
بهشت جای کسانی است که حتی اراده فساد و برتری خواهی در زمین نکرده
باشند.
«تِلْكَ الدَّارُ الْآخِرَةُ نَجْعَلُهَا لِلَّذِينَ لَا يُرِيدُونَ
عُلُوًّا فِي الْأَرْضِ وَلَا فَسَادًا وَالْعَاقِبَةُ لِلْمُتَّقِينَ»
()
ترجمه: آن سراى آخرت (بهشت) را براى كسانى قرار مىدهيم كه در زمين
خواستار برترى و فساد نيستند و فرجام [خوش] از آن پرهيزگاران است.
ب – اما اصل بودن هدف، نیّت و اراده در ساختار، رشد و تعالی انسان، سبب
نمیگردد که عمل از او مطالبه نگردد و در چگونگی ساختارش مؤثر نباشد.
چرا که بالاخره نیّت فقط تأثیر خود را دارد و تا محقق نگردد اثر لازم
را نمیگذارد. بدیهی است هیچ کس با نیّت عالم شدن، بدون تلاش برای کسب
علم عالم نمیشود و هیچ کس با نیّت گشایش و رفاه در معیشت، بدون تلاش و
کار چیزی به دست نمیآورد، لذا فرمود: «وَأَن لَّيْسَ لِلْإِنسَانِ
إِلَّا مَا سَعَى - و اين كه براى انسان جز حاصل تلاش او نيست. (النجم،
39)». از این رو همیشه «ایمان» و «عمل صالح» توأمان خواسته شده است.
«وَالَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَنُدْخِلَنَّهُمْ فِي
الصَّالِحِينَ» (العنکبوت، 9)
ترجمه: و كسانى كه گرويده و كارهاى شايسته كردهاند البته آنان را در
زمره شايستگان در مىآوريم.
ج – اما در خصوص به جهنم رفتن کافری که کارهای خوبی انجام داده یا
میدهد، لازم است که به چند نکته توجه شود:
ج/1 – کفر، شرک و نفاق، خود پستترین حالت یک انسان و بدترین عمل اوست
که همه کارهای خوبش را نیز میسوزاند. مثل کسی که کاخی بسازد و با یک
کبریت همه را به آتش بکشد، و بعد معترض شود پس آن همه که ساختم چه شد؟
ج/2 – در عین حال خداوند عادل، رحمان و رحیم، کار هیچ کس را بدون اجر
نمیگذارد. منتهی هر کسی برای هر مقصدی که کاری میکند، به همان مقصد
میرسد و برای هر کسی که کاری کند، از همان باید مزدش را بطلبد. کسی که
به امر خدا و برای قرب به خدا کاری انجام دهد، رشد کرده و به کمال مقرب
شده و از او نیز پاداش میگیرد، اما کسی که برای خودش یا برای دنیا و
اهل دنیا کار خوبی کرده، پاداشش همان است که در دنیا نصیبیش میگردد.
مثل این که مردم محترمش میشمارند، یا ذکر خیرش را میگویند، یا از او
تشکر و تقدیر به عمل میآورند، یا در تعاملات و تجارت و ... به او
اعتماد میکنند. و یا هیچ وقعی ننهاده و ناشکری اش را میکنند.
x-shobhhe.com |