اهل اسلام، قرآن، نماز و روزه هستم، اما
همیشه این موضوع به شدت روح و ذهن مرا آزار میدهد که خدا 1400 سال پیش
سخن گفت. پس ما چی؟ با قطع وحی و نبود امام چه کنیم؟!
توجه نمایید که بُعد مکان و زمان برای ماست و نه برای خدا و این ماییم
که در طول زندگی دنیوی محدود به زمان و مکان هستیم و نه خداوند متعال.
لذا اگر خداوند متعال فرمود «الیوم اکملت لکم دینکم» یعنی امروز دین
شما را کامل کردم و دیگر نیازی به ارسال وحی جدیدی وجود ندارد، یعنی
باب نبوت بسته شد، نه این که دیگر از این پس ارتباط با خدا و کلام او
«وحی» قطع میشود.
الف - خدا همیشه با انسان سخن میگوید. یک سخن، همان کلام وحی است که
هر چند وحی جدیدی ارسال نمی گردد، اما سخن وحی همیشه جاری است و قرآن
کریم که کلام اوست، همیشه در اختیار همگان قرار دارد و هر کس هر موقع
که بخواهد میتواند میتواند خود را مخاطب وحی الهی قرار دهد. لذا اگر
فرمود: «قل هو الله احد» به همگان در همه زمانهاست و نه به مخاطبین در
1400 سال پیش. اگر امروز هم وحی نازل مینمود، میفرمود: «قل هو الله
احد». پس این کلام همیشه جاری است.
یک سخن هم مستقیم با عقل و قلب بندگان است و همیشه وجود دارد. لذا هم
فرمود: عقل نبی درونی شماست و هم فرمود به عقل و قلب شما «وحی» میکنم.
منتهی آن وحیای که توسط ملائکه وحی و در رأس آنها جبرئیل نازل گردیده
و بیان شده است، مخاطبش فقط انبیا بودند و برای تبیین دین و شریعت است.
این نوع از وحی بابش بسته شد. چرا که دیگر ضرورتی ندارد. همه آن چه
باید وحی میشد، وحی شد. اما انواع دیگر وحی، که الهام یکی از آنهاست،
همیشه و برای همگان صورت میپذیرد و اسمترار دارد. لذا با یازده قسم که
آخرین آنها چگونگی خلقت و نفس انسان است، تصریح و تأکید نمود که به
انسان الهام میکند:
«وَنَفْسٍ وَمَا سَوَّاهَا * فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا *
قَدْ أَفْلَحَ مَن زَكَّاهَا * وَقَدْ خَابَ مَن دَسَّاهَا» (الشمس، 7
تا 10)
ترجمه: سوگند به نفس و آن كس كه آن را درست كرد (خلق و ایجاد کرد) *
سپس پليدكارى و پرهيزگارىاش را به آن الهام كرد * قطعاً هر كس آن را
پاك گردانيد قطعا رستگار شد * و هر كه آلودهاش ساخت قطعا درباخت.
پس سخن گفتن خدا با مخلوقاتش [و از جمله انسان که به خاطر عقل، اراده و
اختیار محتاج به هدایت تشریعی است]، همیشه و در هر لحظه ادامه دارد. چه
به صورت وحی تشریعی و عمومی (قرآن کریم) و چه به صورت وحی شخصی که از
طریق الهام صورت میپذیرد. و سخن گفتن بنده با ربش و عبد با معبودش نیز
همیشه در قالب نماز و دعا ادامه دارد که قبول و استجابت، خود نوع دیگری
از پاسخ رب العالمین به شخص است.
ب – اما در خصوص نبود «نبی یا امام» دقت شود که نبی یعنی کسی که به او
وحی میرسد. پس اگر لزومی به وحی نبود، لزومی به مقام نبوت نیز نیست.
اما باب هدایت که بسته نشده است و حجت خدا نیز مفقود نگردیده است، بلکه
«امام» حافظ وحی و جانشین او در تمامی موارد است.
فرض «نبود امام»، فرض، اندیشه و گفتار خطایی است، چرا که امام همیشه
هست و زمین خدا لحظهای از حجتش خالی نمیماند و طبق روایات، اگر فقط
دو نفر روی زمین باشند، حتماً یکی از آنها بر دیگری امام است و آخرین
کسی که از دنیا می رود نیز امام است. چرا که محال است خداوند حکیم و
رحیم، بندهاش را لحظهای بدون امام و حجت رها کند و سپس از او
بازخواست هم بنماید که چرا مسیر هدایت را پیش نگرفتی و در صراط مستقیم
قدم ننهادی؟!
دقت شود که «غیبت»، به معنای نبود امام نیست. بسیار فرق است بین ندیدن
با نبودن. مگر وقتی حضرت علی علیه السلام در مدینه یا کوفه تشریف
داشتند، همه مسلمین ایشان را میدیدند؟ و یا همه کسانی که با چشم ظاهر
ایشان را میدیدند، هدایت میشدند؟ پس آنها را چه کسانی کشتند؟
دیدن با چشم ظاهر، متعلق به جسم و ظاهر امام است و معلوم نیست که تأثیر
مثبتی در هدایت داشته باشد. کسانی که با چشم بصیرت امام را نشناخته و
ندیدهاند، از دیدن با چشم سر نیز سودی نمیبرند و به هنگام دیدن با
چشم ظاهر نیز نسبت به امامت و امام بی معرفت و گاه دشمن خواهند بود.
اما کسانی که با چشم عقل، قلب و باطن امامت و امام را شناختهاند، فرقی
نمیکند که به ظاهر ببینند یا نبینند. اگر چه دیدن مؤمن، برایش فیض و
چشم روشنی است.
امام، روح قرآن و قرآن مجسم و ناطق است. دیدن ظاهر قرآن و قرائت آیات
آن نیز نه تنها برای همگان مفید نیست، بلکه بسیاری را به خاطر کفر،
عناد و ظلمشان، به گمراهی بیشتر میاندازد. چرا که به انکار، مخالف و
دشمنی با آن بر میخیزند. چنان چه فرمود:
«وَنُنَزِّلُ مِنَ الْقُرْآنِ مَا هُوَ شِفَاء وَرَحْمَةٌ
لِّلْمُؤْمِنِينَ وَلاَ يَزِيدُ الظَّالِمِينَ إَلاَّ خَسَارًا»
(الإسراء، 82)
ترجمه: و ما آنچه را براى مؤمنان مايه درمان و رحمت است از قرآن نازل
مىكنيم و[لى] ستمگران را جز زيان نمىافزايد.
ج – ندیدن ظاهر و جسم امام، دلیل بر نبودن ایشان نمیباشد. امام همیشه
هست و به وظایف و رسالت خود و اجرای اوامر الهی عمل میکند. چنان چه
فرمود در شب قدر مقدرات کل عالم به ایشان ابلاغ میگردد. و البته رابطه
شخصی ایشان با شیعیانشان نیز همیشه برقرار است. چنان چه امام زمان (عج)
خود فرمود: هیچ گاه یاد شما را فراموش نمیکنم و در مراعات حال شما
اهمال نمینمایم:
«... انا غیر مهملین لمراعاتكم ولا ناسین لذكركم و لولا ذلك لنزل بكم
اللاواء و اصطلمكم الاعداء فاتقوا الله جل جلاله ...»
ترجمه: ... جداً كه ما در مراقبت و مواظبت از شما كوتاهى نمىكنیم و
شما را از یاد نمىبریم و اگر جز این بود هر آینه بر شما بلا نازل
مىگردید و شما را دشمنان در كام خود فرو مىبردند. پس تقواى الهى را
مراعات كنید... .
پس اگر کوتاهی، اهمال، بی وفایی، ارتباط کم و یا خدایی ناکرده قطع
ارتباطی وجود دارد، همه از ناحیه خود ماست. گفت: گر گدا کاهل بود،
تقصیر صاحبخانه چیست؟
x-shobhhe.com |