ش: استاد ما با نشان دادن یک عکس از دختر
بچهای که با پدرش کارگر ساختمانی است و ...، کلی علیه آقا صحبت کرد.
پاسخ چیست؟ ایشان را راهنمایی بفرمایید که خوب نیست یک
استاد دانشگاه به این گونه روشهای ژورنالیستی متمسک شود و احساسات را
تهییج کند تا بتواند علیه ولیفقیه ضد تبلیغ نماید. او باید دست کم به
دلایل علمی و عقلی روی بیاورد. این روشها را سابق افرادی به کار
میبردند که به آنها «جوجه کمونیست» یا «جوجه سمپات» اطلاق میشد و
برازندهی یک استاد دانشگاه نیست.
به ایشان بفرمایید که خوب است [نه یک استاد که ضرورت دارد آگاه باشد]،
بلکه دست کم به عنوان یک شهروند ، کتاب قانون اساسی، به ویژه فصل مربوط
به اختیارات و وظایف رهبری را با دقت بیشتری مطالعه نماید تا متوجه شود
که «همسریابی» یا حتی «شغلیابی» به هیچ وجه از وظایف رهبری نمیباشد.
ایشان را متوجه نمایید (اگر چه خود میدانند)، در یک کشور، قوانین و
ساز و کار هر مقولهای تعریف و تعیین شده است و اصل «ولایت فقیه» یا
وجود «ولی فقیه» بدین معنا نیست که همهی قوای سه گانه تعطیل شوند،
کلیهی سازمانها، نهادها و ادارات دست از کار بکشند و رهبری برای تک
تک آحاد ملت و مشکلاتشان چاره اندیشی و اقدام نماید.
البته دقت شود که اگر در مملکت نقص قانون (مجلس) وجود داشته باشد، یا
دستگاه اجرایی کشور (دولت) درست عمل نکند، یا به دادخواهیها (قوه
قضاییه) رسیدگی شاید و باید صورت نپذیرد، یا سازمانها و ادارات نیز
اهمالی داشته باشند، مشکل از امثال بنده و شماست که پستهایی را اشغال
نموده، حقوق میگیریم و درست کار نمیکنیم. لذا قرار نیست که رهبری
(ولایت فقیه) به جای تک به تک ما کار کند تا امور اصلاح شود.
بدیهی است که در میان دهها میلیون شاغل، افراد متفاوتی هستند و هر
کدام توانها و نیز وجدانهای متفاوتی دارند، و مشکلات خواسته یا
نخواستهی فرهنگی، اقتصادی، سیاسی و ... مانند هر مملکت دیگری در مملکت
ایران نیز بسیار است. حال رهبری چه کند؟ با یک نظر غیبی همه را مرتفع
نماید؟!
به ایشان بفرمایید به عنوان یک مثال عینی و روشن، شخص شما و امثال شما
از مشکلات و معضلات سازمان و ساز و کارهای رشد علمی کشور هستید. لقب
شریفتان استاد است، ماهانه میلیونها تومان از پول بیتالمال و مردم
را میگیرید تا در دانشگاههای همین مملکت و همین قانونی اساسی و سایر
قوانین تدریس کنید و موجب رشد علمی دانشپژوهان همین کشور باشید. حال
شما چه میکنید؟ اگر نقدی هم دارید، به جای یک نقد علمی، عکسی در دست
میگیرید و بر اساس آن عوامفریبی و ضد تبلیغ میکنید! حال رهبر چه کند؟
آیا به جای وزارت علوم، آقای جاسبی، دانشگاه، هیت علمی، گزینش و ...،
شخصاً وارد عمل شده و جنابعالی را به عنوان یک استاد نالایق و غیر مطلع
که با سخنانی ژورنالیستی وقت و سرمایههای کشور و دانشجویان را به هدر
میدهد اخراج کند، یا خود به جای ایشان تدریس کند؟
به ایشان بفرمایید: شما که با دین عکس یک دختر بچهی مستضعف و مظلوم
این قدر متحول میشوید که اصل و فرع و عقلتان نیز متأثر میگردد، پس
از دیدن این عکس چه کردید؟! آیا حاضرید از ماهانه میلیونها تومان
درآمد خود [که به ازای کاری که باید انجام دهید و نمیدهید دریافت
میکنید]، بخشی هم اگر ناچیز و به مقدار ماهانه یکصد هزار تومان را به
چنین خانوادههایی اختصاص دهید؟ یا منتظرید که رهبر شخصاً این کار را
انجام دهد.
آیا مالیات، خمس و زکات میدهید؟ آیا به اضافه واجبات، خیرات و مبرات
هم از اضافات دارید یا همه صرف ویلاسازی و سفر به داخل و خارج و خودرو
و ... میشود؟ آیا اگر هیچ کدام از این امور مورد باور یا علاقهی شما
نیست، دست کم خوب کار میکنید تا مملکت بیشتر رشد کند؟ سایر اساتید،
مهندسین، پزشکان، وزراء، وکلاء، حقوقدانان، مدیران، کارمندان، کارگران،
دانشپژوهان، روزنامهنگاران، هنرمندان و ... نیز همینطور؟ چرا گمان و
القاء مینمایید که مسئول هر گونه ناآگاهی، اهمال، کوتاهی عمدی و سهوی،
سوء مدیریت، کمکاری، گرانفروشی، عقدههای شخصی، غربزدگی، خودباختگی و
...، ولیفقیه است؟
x-shobhhe.com |