ش
(تهران): آیا طلب مرگ نمودن امام سجاد علیهالسلام در شام، منافاتی با
عصمت ایشان ندارد؟
ابتدا دقت شود که «سؤال» یا حتی شک و
شبهه، میتواند مقدمه و پایهی علم و دانش و معرفت صحیح باشد، منتهی
لازم است که ابتدا ذهن یک نظم و ترتیب منطقی داشته باشد تا خود به خود
راه سوء استفادهی دشمنان سودجو را سد کند. به عنوان مثال اگر
نمیدانیم که امام معصوم است یا خیر؟ راه دانستن آن پرداختن به جزئیات
گفتار یا اعمال آنان نیست، بلکه باید به صورت عقلی و نقلی ثابت گردد که
امام باید الزاماً معصوم باشد. اما اگر دانستیم که امام معصوم است، آن
گاه در صورت بروز یک سؤال به دنبال حکمت و دلیل آن میگردیم و نه به
دنبال مقابله دادن آن با عصمت.
با کمی دقت در نحوهی طرح سؤال و شبهه برخی از سایتها که بسیار
مغرضانه و به منظور رهبری و تغذیه میشوند، مشهود میگردد که همیشه
مطلب را به گونهای مطرح میکنند که اصل [عصمت یا ...] را زیر سؤال
ببرند و نه این که از حکمت گفتار یا رفتار معصوم آگاه شوند. و بدیهی
است که اگر کسی به اصل عصمت شک داشته باشد، با پاسخ این سؤالها شک او
برطرف نمیگردد و پشت هر چرایی، چرای دیگری میآيد و هیچ گاه نیز به
نتیجهی قطعی نمیرسد. مگر آن که تحقیق در خصوص ضرورت عصمت امام از راه
خودش صورت پذیرد. اما پاسخ سؤال:
هر طلب مرگی بد و مذموم نیست. طلب مرگ انسان جاهل، کافر، ناامید از
رحمت الهی، ضعیف در مقابله با مشکلات و ... بد است. اما طلب مرگ انسان
مؤمن، عاشق، عالم و عامل، بسیار هم خوب است. چنان چه همهی اهل بیت
علیهم السلام چنین دعاهای مستقیم یا غیر مستقیمی داشتهاند و شخص امام
حسین سیدالشهداء علیهالسلام نیز از همان آغاز هجرت از مدینه سخن از
مرگ و زیباییهای آن میفرمود و در آخر نیز فرمود: مرگ پلی است که مؤمن
را بهشت و کافر را به جهنم می برد.
طلب مرگ امام سجاد، امام موسی بن جعفر، حضرت علی و سایر اهل بیت
علیهمالسلام و نیز هر موحد و مؤمن دیگری، طلب پایان سفر، رسیدن به
مقصود، معبود و معشوق و عاقبت به خیر است و این فقط عشق به دنیاست که
ترس و نفرت از مرگ را موجب می گردد.
خداوند متعال در پاسخ یهودیان عصر پیامبر (ص) که مدعی بودند: فقط ما
خدا را دوست داریم و فقط خدا ما را دوست دارد و نه دیگران را،
میفرماید: به آنان بگو اگر واقعاً گمان دارید که تنها دوستداران خدا
هستید، از خدا طلب مرگ کنید، اگر راست میگویید. چرا که عاشق مایل به
لقای معشوق است و محب مایل به اتصال محبوب است و جدایی و فراق را تاب
ندارد. پس هر کس طالب مرگ (البته با این معرفت) نباشد، زیاد هم ایمان
راسخ و عشق با شکوه و خالصی ندارد.
«قُلْ يا أَيُّهَا الَّذينَ هادُوا إِنْ زَعَمْتُمْ أَنَّكُمْ
أَوْلِياءُ لِلَّهِ مِنْ دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ
كُنْتُمْ صادِقينَ» (الجمعه – 6)
ترجمه (المیزان): اى رسول ما جهودان را بگو اى جماعت يهود اگر پنداريد
كه شما به حقيقت دوستداران خدائيد نه مردم ديگر پس تمناى مرگ كنيد اگر
راست مىگوييد (كه علامت دوستان خدا آرزوى مرگ و شوق لقاى به خداست).
آدمی در این دنیا مسافر است و مسئول و باید رنج و مهنت بسیاری را تحمل
کند تا سالم و مفرح به مقصد برسد. لذا کسانی که ایمان دارند و از لذت
لقا و نیز عظمت، جلال، شکوه، راحتی و فرحناکی جنت خبر دارند، همیشه
خواهان رسیدن هستند و نه ماندن در راه. لذا خداوند به آنان که مدعیاند
حتماً وارد بهشت میشوند نیز متذکر میشود که «پس چرا مرگ نمیخواهید»؟
«قُلْ إِنْ كانَتْ لَكُمُ الدَّارُ الْآخِرَةُ عِنْدَ اللَّهِ خالِصَةً
مِنْ دُونِ النَّاسِ فَتَمَنَّوُا الْمَوْتَ إِنْ كُنْتُمْ صادِقينَ»
(البقره - 94)
ترجمه (المیزان): بگو اگر خانه آخرت نزد خدا در حالى كه از هر ناملايمى
خالص باشد، خاص براى شما است و نه ساير مردم و شما در اين دعوى خود،
راست مىگوئيد پس تمناى مرگ كنيد (تا زودتر بان خانه برسيد).
x-shobhhe.com |