ش (قوچان):
امام صادق (ع) فرمودهاند: مردم سه دستهاند، یا دانشمند، یا جویای علم
و یا خار و خاشاک که جایشان در آتش است. حال امثال من که کار میکنند
یا اهل درس و مطالعه کتاب نیستند باید به جهنم بروند؟
این دستهبندی مردم را اولین بار
امیرالمؤمنین علیهالسلام خطاب به کمیل نمود و فرمود: «یا کمیل، مردم
سه دستهاند: «العالم ربانی» یعنی: دانشمند با خدا (آگاه به علم دین) -
«و متعلم عی سبیل نجاة» یعنی: و کسی که دانشآموز راه نجات است و «همج
رعاع» یعنی: فرومایگان بیخرد. که در مورد آنان میفرماید: به دنبال هر
نعرهای میروند و با هر بادی در حرکتند (به تعبیر امروزی ما حزب باد).
امام صادق علیهالسلام نیز جز همین معنی را نفرمودهاند. اینک به نکات
ذیل توجه شود:
الف – بدیهی است که جایگاه، عمل و اثر عمل «عالم» و «جاهل» یکی نیست.
چنان چه خداوند متعال در قرآن کریم متذکر میگردد «قُلْ هَلْ يَسْتَوِي
الَّذينَ يَعْلَمُونَ وَ الَّذينَ لا يَعْلَمُون (الزمر -9». یعنی:
«بگو آيا يكسانند كسانى كه مىدانند و كسانى كه نمىدانند»؟ اگر قرار
باشد عالم و جاهل هر دو به یک مقصد برسند که کل نظام آفرینش بینظم،
بیمعنی و بینتیجه میشود.
ب – لذا انسانی که نمیداند، باید تلاش کند که بداند. اگر برای کسب علم
تلاش کرد (مثل همین سؤالی که مطرح نمودید. این هم جویایی علم و دانستن
است)، جزو همان گروه دوم است و سعادت دنیا و آخرت نتیجهی تلاشش
میشود. اما اگر هم ندانست و هم همتی برای دانستن به خرج نداد، بدیهی
است که نه دنیا خواهد داشت و نه آخرت.
ج – اما اولاً منظور از طلب علم، الزاماً کسب علوم فقه، اصول، فلسفه،
منطق، فیزیک، شیمی و ... نیست. بلکه به مطلق دانستن علم گفته میشود.
حال فرض شود کسی که تحصیلات حوزوی یا دانشگاهی ندارد، مشغول کارهای
دیگری است. مثلاً کشاورزی میکند یا نجاری، یا نانوایی، یا مسافرکشی و
... . در هر حال نسبت به کار خودش علم داشته باشد بهتر عمل میکند و
نتیجه میگیرد و یا نداشته باشد. اما اگر هم علم نداشت و هم در پی
آموختن آن نرفت چه میشود؟ آیا نتیجهای جز شکست را انتظار دارد؟ و
ثانیاً علم به مفهوم «دانایی» نیز فقط در کتاب نیست و روش آموختن آن
نیز منحصر به حوزه و دانشگاه و مطالعه کتاب نیست. اگر چه بهتر است
انسان همیشه کتاب بخواند. بلکه حضور در محضر بزرگانی که بلد هستند و
دانایی دارند – شنیدن سخن حق و عالمانه به هر وسیلهای و مهمتر از باز
بودن چشم بصیرت. اینها همه به انسان دانایی میدهد. مضافاً بر این که
منبع علم «قرآن کریم» در خانهی هر مسلمانی هست و هر کس که اندک سواد
خواندن داشته باشد، میتواند قرآن بخواند و به حد توان خود بر علمش
بیافزاید. حال اگر کسی به سن 20 یا 30 یا بالاتر رسید، اما دید حوصله
نکرده و علاقه هم ندارد که قرآن بخواند، باید خودش را ملامت کند. به
قول معروف: گر گدا کاهل بود، تقصیر صاحبخانه چیست؟
د – به طور کلی «علم» به دو قسمت تعلق میگیرد: یکی برای عمارت دنیا و
امرار معاش و دیگری برای آبادانی حیات جاودان در آخرت. اگر چه کسب هر
دو علم لازم است. اما منظور اصلی از علمی که به آن توصیهی اکید شده
است، این است که انسان بداند از کجا آمده؟ کجا هست؟ و به کجا میرود؟
بدیهی است کسی که این اطلاعات را [در حد خود] نداشته باشد، سر در گم
میشود و چنان چه حضرت امیر علیهالسلام فرمودند: به دنبال هر صدایی
میافتد و به جهت هر بادی به حرکت در میآید. در واقع گمراه میشود و
اوضاع و جایگاه گمراه در دنیا و آخرت معلوم است.
اما کسی که (اگر چه بیسواد)، به حد خود به این علم واقف شد و سعی کرد
بیشتر بداند تا درستتر عمل کند، آن قشر دوم [جویای علم] میگردد و نه
تنها هرگز گمراه نمیشود، بلکه به فلاح و رستگاری نیز میرسد.
x-shobhhe.com |