بخش شهید آوینی حرف دل موبایل شعر و سبک اوقات شرعی کتابخانه گالری عکس  صوتی فیلم و کلیپ لینکستان استخاره دانلود نرم افزار بازی آنلاین
خرابی لینک Instagram

 

متفرقه/شبهه115

ش (تبریز): نظرتان را راجع به دوستی پسر و دختر (bf & gf) که دیگر عادی هم شده است بگویید. آیا آن طور که مد شده است زیاد داشتن موجب تفخر یا به اصطلاح کلاس و نداشتن آن نشانه‌ی املی است؟ و آیا نمی‌توان دوستی با روابط سالم داشت؟

به طور کلی هر نیاز و بالتبع علاقه‌ی طبیعی را که در روح یا جسم انسان وجود داشته باشد، خداوند علیم و حکیم ایجاد نموده است و چون از خداوند متعال که خیر محض است، هیچ گونه شری از صادر نمی‌گردد و چیز بدی خلق نمی‌کند، پس معلوم می‌شود که همه این نیازها و تمایلات خوب و برآوردن آنها موجب آسایش، رشد و کمال می‌باشد.

نیاز انسان [اعم از پسر یا دختر] به جنس مخالف نیز یک نیاز طبیعی است که خداوند متعال در وجود انسان نهادینه نموده و علاقه به دستیابی و پاسخ به آن را در ذات و فطرت بشر قرار داده است، چرا که همگی از نیازها و وسایل زندگی دنیایی و مادی اوست. چنان چه خود می‌فرماید:

«زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَواتِ مِنَ النِّساءِ وَ الْبَنينَ وَ الْقَناطيرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ وَ الْخَيْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَ الْأَنْعامِ وَ الْحَرْثِ ذلِكَ مَتاعُ الْحَياةِ الدُّنْيا وَ اللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآبِ» (آل عمران - 14)

ترجمه: آراسته شد برای انسان حب شهوت‌ها از زنان و پسران و مال‌هاى بر هم نهاده از زر و سيم و اسبان داغ نهاده و چهارپايان و كشتزار [ها]. اين متاع زندگانى دنياست و خداست كه بازگشت نيكو نزد اوست‏.

لذا اسلام عزیز نه تنها مخالفتی با برقراری رابطه [حتی جنسی] بین دو جنس مخالف یا بهتر بگوییم «دو جنس مکمل» ندارد، بلکه آن را مایه‌ی آسایش روان و آرامش جسم و حتی تکامل روحی و جسمی بشر می‌داند، لذا هیچ مکتبی وجود ندارد که مانند اسلام به این مسئله به صورت دقیق توجه کرده و قوانین منطبق با عقل و فطر و اهداف کمال بشری را بیان نموده باشد.

منتهی تفاوت اسلام با دیگر مکاتب، در نوع نگاه به نیاز یا علاقه و چگونگی دستیابی و پاسخ به نیاز یا ارضای غریزه است.

چنان چه در آیه‌ی فوق مشهود است، خداوند علیم پس از آن که اشاره می‌کند محبت به شهوات گوناگون برای انسان زینت داده شده است، قید می‌فرماید که اینها متاع دنیاست و بازگشت نیکو نزد خداست. یعنی اینها همه وسیله است و نباید هدف قرار گیرند. و خداوند و لقای او «هدف» است، لذا وسایل نباید مانع از رسیدن گردند.

همین تفاوت در هدف است که تفاوت در ارزش‌ها را معین می‌کند. لذا برای کسی که در طول زندگی خود رشد انسانی نداشته و مانند حیوانات هدفی جز خوردن، پوشیدن، ارضای غرایز جنسی و ...، ندارد، غذاهای رنگین و سفره‌های سنگین، لباس‌های فاخر یا مد [اگر چه مد بنجول پوشی باشد] و دسترسی زیاد به جنس مخالف و شهوترانی، یک نوع تفخر است که با آن به دیگران مباهات می‌کند! اما برای کسی که از مرحله‌ی حیوانیت گامی فراتر نهاده و در مسیر تکامل انسانی به سوی کمال مطلق «الله جل جلاله» گام بر می‌دارد، ایمان، علم، عمل صالح و اطاعت و شکستن بت نفس و عبادت پروردگار عالم مایه‌ی سرور و مباهات است.

پس، خداوند حکیم برای رفع هر نیاز معنوی یا مادی، راه‌کار و بایدها و نباید‌هایی بیان و امر فرموده است که در راستای هدف قرار دارد و هر گونه قانون شکنی، انسان را از مسیر خارج و مسببات سقوط و هلاکت را فراهم و مساعد می‌نماید.

روابط آزاد بین دختر و پسر، اگر چه آن هم آزاد نیست و محدود و محصور به تعاریف، فرهنگ و باید و نبایدها و چارچوب خاص خود است،‌ توجه به این نیاز و چگونگی رفع آن را از مسیر خارج می‌کند و سبب تحمیل مضرات و معضلات روحی، روانی و جسمی آن می‌گردد. لذا پذیرفته نیست.

اولین ضرر یا بهتر بگوییم خسران قبول، گرایش و عمل به روابط آزاد بین محرم و نامحرم، جایگزینی امر نفس به جای امر خدا و اطاعت و بندگی نفس به جای اطاعت و بندگی خداوند است، که خود سقوطی آشکار و عمدی به دره‌‌ی هلاکت است.

اما بعد، هیچ دختری بدون جلوگری نمی‌تواند پسری را برای دوستی آزاد به خود جلب کند و بدیهی است که این جلوه‌گری، فقط جلوه‌ی «بدن» است و نه جلوه‌ی عقل، ایمان، علم، فضایل اخلاقی ... و سایر کمالات انسانی وهیچ پسری نیز نمی‌تواند بدون مقدمه‌ی چشم‌چرانی به صورت و اندام و مؤخره‌ی دروغ و فریب زبانی یا عملی، دختری را مجذوب و یا به دوستی آزاد راغب نماید. حال انسان [دختر یا پسر] چقدر باید ذلیل و حقیر شود که بدن یا خدعه و فریب را وسیله‌ی رسیدن به خواسته‌اش قرار دهد؟! و آیا این بدبختی و ذلالت مایه مباهات بوده، افتخار‌آفرین بوده و تشخص یا به اصطلاح کلاس می‌آورد؟!

چه خوب است دخترانی که با آرایش، لباس‌های تحریک کننده،‌ لبخند‌های بی‌مورد، غمزه‌های شهوانی ... و یا هر حیله‌ی دخترانه‌ی دیگری، عموم را تحریک نموده و احیاناً نظر خاص چند پسر را به خود جلب نموده و امروز مفتخر است که چندین دوست پسر دارد، به طرق دیگر از همان پسرها نظرشان را راجع به خود و نیز ملاکشان را برای یک همسر و دوست خوب بپرسند تا به مقام و منزلتشان نزد همانها پی‌ببرند. و همین‌طور آقا پسرها!

از این آقا پسرهایی که فریب دختران و برخورداری از چند دوست دختر را نشانه‌ی کلاس می‌دانند و این رابطه را یک رابطه‌ی طبیعی و آزاد می‌دانند،‌ سؤال می‌کنیم: پس چرا دوست داری هیچ کس چنین رابطه‌ای با مادر، خواهر،‌ همسر، نامزد و حتی دوست دخترت نداشته باشد؟! اگر این ناخوشایندی فطری و ذاتی است، معلوم می‌شود که قبح این عمل نیز فطری است و کسانی به آن گرفتار می‌شوند که فطرتشان با ارتکاب معاصی پوشانده شده است.

در ضمن «رابطه‌ی آزاد و سالم»،‌ اگر منظور سلام و علیک و هم دانشجویی و هم کار بودن و ... است، دیگر اسمش رابطه‌ی آزاد نیست، اما اگر منظور دوست شدن است، کلاهی توجیهی است که در ابتدا نفس بر سر انسان می‌گذارد. چرا که اگر میل و کششی نباشد، همگان یکسان خواهند بود و این دوستی سر نمی‌گیرد و اگر میل و کششی باشد، این رابطه مستلزم همان جذبه‌ها و فریب‌هاست و دیگر سالم نیست. ضمن آن که طبیعت چنین رابطه‌ای سوق پیدا کردن به سوی روابط ناسالم است. چنان چه معمولاً اگر سوق پیدا نکند، این دوستی قطع می‌شود.

به طور کلی «روابط آزاد پسر و دختر»، بدل از روابط هدفمند و قانونمند و ارزشمند این دو است و اسلام با هر بدل و تقلب و فریبی مخالف است.

x-shobhhe.com

بازگشت به صفحه ی شبهات متفرقه

 
 Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved