شهید آوینی

شناسایی طرح روحی بهائیت

«طرح روحی» توسط یکی از بهائیان مهاجر ایرانی به نام روحی ارباب، چند سال قبل طراحی شد. پس از بررسی و تصویب «بیت العدل حیفا» - به عنوان بالاترین نهاد تصمیم گیرنده فرقه ضاله بهائیت در سطح جهان - به عنوان یک طرح آزمایشی در کشور کلمبیا اجرا گردید.

این طرح در جریان اجرای آزمایشی آن در کلمبیا که مدت ده سال به طول انجامید، به طور مستمر و مداوم ارزشیابی می شد و نتایج این بررسی ها و ارزیابی ها در اختیار مرکزیت بهائیت (بیت العدل حیفا) قرار می گرفت.

سرانجام «بیت العدل حیفا» پس از پایان مرحله ده ساله آزمایشی این طرح، تصمیم گرفت، تا «طرح روحی» به عنوان یک «راهنمای عمل» به تمام محافل بهایی ابلاغ شود و موارد مطرح شده در آن مورد اجرا قرار گیرد.

یکی از مهمترین اهداف «طرح روحی» ایجاد بسترهای لازم برای افزایش آمار تعداد بهائیان است و مسئولان مرکزیت بهائیت برای ایجاد سهولت در دستیابی به این هدف، با یک برنامه ریزی گسترده، مؤسساتی را تحت عنوان «مؤسسه آموزشی» در کشورهای مختلف ایجاد کردند که براساس آخرین آمارهای منتشره از سوی مرکزیت بهائیت تعداد اینگونه مراکز آموزشی بیش از یکصد مرکز می رسد.

مرکزیت بهائیت برای دستیابی به اهداف «طرح روحی» زمان بندی های مشخصی را معین کرده اند که شامل «نقشه های پنج ساله» و «نقشه های چهار ساله» است که بعد از آن نیز یک نقشه دوازده ماهه و یک نقشه پنج ساله در نظر گرفته شده است. شعار اصلی نقشه پنج ساله «دخول افواج مقبلین» نام دارد. مؤسسات آموزشی که بهائیان در ارتباط با «طرح روحی» ایجاد کرده اند، افزون بر هیأت مدیره، زیر نظر مشاور قاره ای بهائیت که از سوی «بیت العدل حیفا» معرفی و تأیید شده است، اداره می گردد. تبلیغات فرقه بهائیت در کشورهای اسلامی، بویژه خاورمیانه به دلیل حساسیت های خاصی که در مورد آن وجود دارد، براساس یک استراتژی ویژه ای که از سوی مرکزیت بهائیت بدان نام «استراتژی خاموش و پنهان» داده شده، اداره می شود و برای تحقق اهداف این استراتژی در کشورهای مسلمان زمان بیشتری در نظر گرفته اند و تا سال 2021 میلادی برای رسیدن به اهداف مورد نظر وقت و فرصت معین کرده اند. فعالیت «طرح روحی» در ایران سه سال قبل با پیام 26 نوامبر 2003 میلادی بیت العدل حیفا آغاز شد. شیوه فعالیت اجرایی «طرح روحی» با فعالیت های گذشته بهائیان ایران تفاوت اساسی دارد.

فرقه ضاله بهائیت به امر تبلیغات، بهای زیادی می دهد و هر سال میلیون ها دلار هزینه کارهای تبلیغاتی می کند.برای بهائیان اثر تبلیغات منفی، نیز به اندازه تبلیغات مثبت حائزاهمیت است و از رهگذر همین اعتقاد است که بیت العدل حیفا، افزون بر میلیون ها دلار هزینه برای خرید «فضا» و «وقت» از ماهواره های گوناگون و کمک های چشمگیر به تلویزیون های ماهواره ای، مدتی است که تبلیغات رذیلانه ای را درباره اعزام دختران ایرانی به شیخ نشین های خلیج فارس، راه انداخته است. من تردید ندارم که اگر درباره گروه هایی که اینگونه دختران را به سودای بردن به اروپا و آمریکا می فریبند و آنها را به مراکز فحشا در «دبی» و دیگر نقاط به بیگاری کثیف وا می دارند، تحقیق شود، بدون تردید با این واقعیت مواجه می شویم که تمام گروه های فعال در این کار ضدانسانی، بهایی هستند.

مدیران و کارکنان اینگونه گروه ها، با مأموریت از سوی «بیت العدل حیفا» و با هدف بدنام ساختن جمهوری اسلامی - به عنوان «تبلیغات منفی» و یک برنامه کارشناسانه از پیش تدوین شده به این اقدامات روی آورده اند. «بیت العدل حیفا» کوشیده است، تا در این دور از فعالیت جدید و در اجرای «طرح روحی» در حد و اندازه یک «اپوزیسیون فعال» موضع بگیرد و این امر را می توان از پیام 26 نوامبر 2003 «بیت العدل حیفا» دریافت.

در حقیقت با ارسال این پیام و آغاز اجرای «طرح روحی» در ایران، فرقه ضاله بهائیت شیوه ی تبلیغاتی جدیدی را در برخورد با نظام اسلامی ایران در پیش گرفته است. به زعم خودشان شیوه ای هجومی. به همین مناسبت در سال 1380 سیزده نفر از بهائیان به اصطلاح مستعد، زیر پوشش های مختلف از ایران به امارات متحده عربی - «دوبی» - رفته و در آنجا دوره های آموزشی کتاب هایی را که برای اجرایی کردن «طرح روحی» تدوین و تألیف شده است آغاز کردند.

اعزام مبلغین به «دوبی» با این هدف صورت می پذیرد:

1- فراگیری چگونگی تبلیغ گسترده و مخفیانه در جمهوری اسلامی ایران.

2- فراگیری راه های جدید فریب مسلمانان شیعه ایرانی.

3- فراگیری چگونگی انتخاب هدف یا سوژه بی آنکه گرفتار افراد مؤمن و مأموران اطلاعاتی شوند.

رفت وآمد سالانه صدها هزار مسافر که برای خرید و تفریح به «دوبی» می روند، زمینه ای مناسب و دلخواه برای سرکردگان «بیت العدل حیفا» است. «دوبی» در حقیقت به شکارگاه آنان برای صید نیروهای ناآگاه جدید مبدل شده است.

برای اجرای طرح روحی تاکنون هفت عنوان کتاب تألیف و آماده شده است که عناوین برخی از کتاب ها عبارتند از: کتاب گفتگوهای هدفمند با غیر بهائیان، تاریخ بهائیت، آموزش و نحوه تبلیغ بهائیت و کتابی برای مبلغان فرقه.
مرکزیت بهائیت در حیفا توصیه کرده است که در ایران به دلیل حاکمیت نظام اسلامی و وجود شرایط خاص، طرح روحی از سن 16 سالگی آغاز شود و کودکان بهائی از سن 12 تا 15 سالگی و در صورت امکان به همراه بزرگترهایشان با هدف فریبکاری به کارهای خیریه و عام المنفعه نظیر عیادت از بیماران در بیمارستان ها، نظافت و پارک های محل و معابر کوهستانی، مراجعه به آسایشگاه سالمندان و کمک به سالخوردگان بپردازند.

در اردیبهشت 1383 بخشی از طرح روحی - که مربوط به آموزش راهنمایان و مبلغان بود، به پایان رسید و تعدادی راهنما آماده فعالیت شدند. به همین سبب و بنا به دستور «بیت العدل حیفا» حرکت و هجوم تبلیغاتی بهائیان به بیرون و به سمت جوامع غیربهایی آغاز شد. در همین زمان خانجانی - نماینده ارشد بیت العدل و فرد شماره یک و مرجع بهائیان در ایران - طی ابلاغیه ای رسمی به کلیه بهائیان ایران تأکید کرد که:ما نبایستی فقط به دوستانی اکتفا کنیم که از قبل در زمره دوستان درآمده اند، زیرا این امر به علت محدود بودن دایره این دوستی ها، ناچاراً به تدریج اقدامات ما را محدود و متوقف خواهد نمود و بایستی با طرح دوستی ها و صمیمیت های جدید و پس از حصول اطمینان از طریق معاشرت های خانوادگی و گفتگوهای هدفمند، دایره دوستان مطمئن خود را مرتباً اتساع ببخشیم تا امکان لازم برای یافتن نفوس مستعده فراهم گردد. »

این ابلاغیه سرکرده بهائیان ایران، عملاً به بیرون این فرقه ضاله دستور می دهد که از طریق نفوذ در خانواده های ایرانی و از رهگذر تبلیغات، بر دامنه و تعداد بهائیان مقیم ایران بیفزایید.

پس از ابلاغ پیام 26 نوامبر 2003 بیت العدل حیفا به بهائیان ایران مؤسسات آموزشی بهائیت به کار تربیت راهنمایان بهایی سرعت بخشیدند. به طوری که هم اکنون بنا به گفته بهائیان تعداد راهنمایان و مبلغان بهایی به ده هزار نفر می رسد و این خود زنگ خطری است که مسئولان فرهنگی و عقیدتی جمهوری اسلامی موضوع برخورد با بهائیان را در دایره تساهل و تسامح نیندازند، زیرا دشمن بیدار و هوشیار در کمین شکار جوانان ما نشسته است.

شورای پنج نفره امور مدیریت بهائیت ایران - که نزد بهائیان به عنوان «یاران ایران» شناخته می شوند. اصرار دارد تا جامعه بهائیت ایران با مظلوم نمایی توجه جهانیان را به وضع خود معطوف دارند. پیروان فرقه ضاله بهائیت براساس طرح روحی آویختن به حربه های دروغین را نیز جایز می شمارند. از جمله یکی از اعضای محفل ملی بهائیت ایران با تکیه بر دستورالعمل بیت العدل مبنی بر اینکه باید با افراد غیربهایی ارتباط برقرار کرد، نفوذ در جوامع روستایی و کوچک را زیر این پوشش که ما بهداشت یار هستیم و یا به عنوان مسئول برای خدمت به شما آمده ایم، به هر وسیله ای برای شناسایی افراد مستعد جذب آنها به بهائیت اقدام می کنند:

«اگر فرضاً دوستان ایده هایی را بیان می دارند مانند اینکه بهداشت یار هستیم و. . . اینها هدف نیستند، بلکه محملی است برای شناسایی افراد مستعد و اینکه آنها را وارد پروسه مؤسسه آموزش نماییم. »

او بهره برداری از دوستان دوران مدرسه، مهاجران فقیر افغانی، کمک مالی به خانواده های مستمند و ایجاد کلاس های آشپزی و هنری، رفت وآمد به کتابخانه ها و سمینارهایی که در فرهنگسراها برگزار می شود، وسیله ای برای ایجاد ارتباط مخفی و سپس تبلیغ بهائیت می داند.

براساس برنامه طرح روحی هر خانواده بهایی در ایران باید چند راهنما داشته باشد تا بتوانند با خانواده های غیر بهایی مرتبط شوند و با این توصیف در هر نقطه ای که یک یا چند خانواده بهایی وجود دارد، خانواده های مسلمان و غیربهایی باید در معرض تهدیدات ناشی از تبلیغات بهائیان قرار داشته باشند

براساس رهنمودهای طرح روحی، هویت کلیه افراد جذب شده به جلسات دعا باید کاملاً سرّی و مکتوم بماند. این تأکید که بی شباهت به عملکرد عملیات گروهک منافقین نیست تا آن حد است که حتی افراد بهایی مقیم ایران نیز نباید در جریان این امور قرار گیرند. خانجانی سرکرده شماره یک بهائیان ایران در ابلاغ خود به خانواده ها و مراکز بهایی می گوید:

«نکته بسیار مهم این است که اسامی محبین که وارد اقدامات اساسی می شوند، بایستی مکتوم بماند و به سایر احبأ معرفی نشوند. »

براساس اولویت تشکیلات بهائیت در ایران، کلیه مؤسسات تحت پوشش، از جمله «مؤسسه تربیت امری»، باید در خدمت مؤسسه آموزش مردمی قرار گرفته و از اردیبهشت 1384 علاوه بر انجام امور ذاتی خود، عملاً مأموریت های جدیدی با هدف جاسوس پروری به نفع رژیم صهیونیستی اسرائیل و جذب هر چه بیشتر غیر بهائیان فراهم نمایند.

در آذرماه 1383 نیز جلساتی در دبی برگزار شد و هجده نفر از مسئولان مؤسسات آموزشی ایران در آن شرکت جسته و سه تن از مشاوران قاره ای این فرقه ضاله در این جلسات سخنرانی کردند. مهمترین موضوعی که در این جلسات مطرح گردید، این نکته بود که:

«اصلی ترین دلیل جهت تغییر رویکرد تشکیلات جهانی بهایی در کشورهای اسلامی و ایران، تحولات منطقه خاورمیانه می باشد. »

اگر در زمان سید علی محمد شیرازی (باب) و میرزا حسینعلی نور کجوری (بهاءالله)و عباس افندی (عبدالبهاء) انگلیسی ها و تا حدودی روس ها حامیان اصلی بهائیان بودند، در زمان شوقی ربانی - که به جانشینی عباس افندی برگزیده شد، کم کم پای آمریکایی ها هم به عرصه حمایت از بهائیان باز شد. بهره برداری از او با حضور روحیه ماکسول - همسر شوقی ربانی - و یک کشیش آمریکایی که ظاهراً بهایی شده بود، دستیابی به این هدف را تسهیل می کرد. اما بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، آمریکا نه تنها صریحاً حمایتی همه جانبه از بهائیان می کند، بلکه از طریق نفوذ بر رهبران بهایی کنونی جهان از آنان خواسته است تا رسالتی معنوی به آمریکا بدهد و سران و رهبران بهایی نیز که در طول تاریخ جیره خوار استعمار و قدرت های استعماری بوده اند، به این خواسته آمریکا تن داده اند. تا آنجا که بالاترین مقام بیت العدل حیفا برای آمریکا نقش ویژه ای قائل می شود و رسماً اعلام می دارد که: «دست پروردگار برای ایالات متحده سرنوشتی روحانی مقرر فرموده است که بکوشد تا جهان را طرح و سامانی نو در اندازد. . . »

آیا این گفته های بالاترین مقام بهائیت همان حرف های جرج بوش و یارانش و در یک کلام در تأیید همان ادعاهای «نئوکان»ها در ارتباط با نظم نوین جهانی نیست که به اصطلاح دموکراتیزه کردن خاورمیانه و کشورهای اسلامی را در شمار مهمترین وظایف و رسالت های خوداعلام می نماید و می کوشد تا به قیمت اشغال سرزمین های اسلامی و کشتن مسلمانان و تخریب و ویران کردن زیرساخت های اقتصادی آنان، برنامه های استعماری خود را به سرانجام برسانند و آیا براساس اسناد موجود، آزار و اذیت ملت های مسلمان و راندن جوانان شیعه به سمت «از خودبیگانگی» (الیناسیون) را در شمار اهداف استراتژیک و راهبردی بهائیان نمی باشد؟ در همین رابطه توجه خوانندگان روزنامه را به یکی از اسناد انتشار یافته ساواک در 18 اردیبهشت سال 1350 به نقل از جلد اول کتاب آقای قیام پانزده خرداد به روایت اسناد ساواک، جلب می نمایم:

«جلسه ای با شرکت 9 نفر از بهائیان ناحیه پنج شیراز در منزل آقای فرهنگ آزادگان و زیر نظر آقای لقمانی تشکیل گردید. بعد از قرائت نامه آقای لقمانی در امور ادبان جهان و آمار آنها و شهدای بهائیت سخن گفت. وی اضافه کرد: آقایان بهائیان بهتر است بیشتر مطالعه نمایند و از روی حقیقت قضاوت کنند که امروز آزادی بیشتری دارند، یعنی چه؟
در زمان قدیم احبّا ]پیروان فرقه ضاله ی بهائیت[ نمی توانستند بگویند ما بهایی هستیم، اکنون از آمریکا و لندن صریحاً دستور داریم در این مملکت مد لباس و بی حجابی را رونق دهیم که مسلمانان]![ نقاب از صورت بردارند. به طوری که من مطالبی در منزل آقای معتمد قرائت کردم، تمام دختران و پسران بهایی خوشحال شدند. در ایران و کشورهای مسلمان دیگر هر چه می توانید با پیروی از مد و تبلیغات، ملت اسلام را رنج دهید، تا آنها نگویند امام حسین (علیه السلام) فاتح دنیا بوده و علی (علیه السلام) غالب دنیا. البته بهائیان هم تصدیق دارند، ولی نه برای قرن اتم، اتمی که به دست بهائیان درست می شود. اسلحه و مهماتی به دست نوجوانان ما در اسرائیل ساخته می شود. این مسلمانان آخر به دست بهائیان از بین می روند و دنیای حضرت بهاءالله رونق می گیرد!»(2)

سندی که ملاحظه فرمودید، مربوط به سال های نخستین دهه 1350 است. سال هایی که حاکمیت و قدرت اداره کشور و فرمان «ماشین حکومتی» ایران در دست بهائیان بود و غیر از امیرعباس هویدا - نخست وزیر وقت - افزون بر ده وزیر بهایی در کابینه و هیأت دولت حضور داشت و اکثر مدیران ارشد و میانی کشور نیز بهایی بودند و به موجب همین سند وظیفه داشتند تا جامعه ایران، بویژه نیروهای فعّال و بالنده آن - یعنی جوانان این مرز و بوم را از درون تهی کنند و از طریق رواج مدهای متضاد و با فرهنگ و مدنیت اسلام، بویژه اهل تشیع، مردم و جوانان این آب و خاک را به سمت «از خودبیگانگی» برانند و تا آنجا که در توان دارند در جهت تضعیف قهرمانان جهان اسلام، نظیر حضرت علی (علیه السلام) و حضرت حسین (علیه السلام) - که بشریت آنان را به عنوان قهرمانان مبارزه با ظلم و نابرابری می شناسد- تبلیغات منفی راه بیندازند.

براساس دیگر مفاد این سند، بهائیان شادمانی خود را از اینکه رژیم اشغالگر قدس موفق به ساختن برخی از سلاح های کشتار جمعی نظیر بمب اتمی شده است، پنهان نمی دارند. از اینکه یک یا دو یهودی بهایی شده در جمع سازندگان اینگونه بمب ها حضور دارند، به خود می بالند. اما همین بهائیان ایرانی امروزه در کانال های ماهواره ای تلویزیونی و رادیویی که آمریکاییان در اختیارشان گذاشته اند تلاش دانشمندان ایرانی برای دستیابی به دانش اتمی را «دادن تیغ به کف زنگی مست» معرفی می کنند و همراه متحدشان صهیونیسم جهانی به جار و جنجال جهانی روی می آورند، تا شاید از این طریق لحظه ای در روند پیشرفت ملت مسلمان ایران ایجاد وقفه و ترمز کنند. در سالی که ملت ایران از روزی که با امام خمینی(ره) بیعت کرده، تصمیم به پاکسازی ایران از این عناصر وابسته و ساختن سرزمین آباد و آزاد و مبتنی بر اسلام و عزت مسلمین گرفت و من یقین دارم که در این عرصه با توفیق مواجه خواهد شد.

این بود خلاصه ای از طرح روحی که به اطلاعتان رساندم. جهت ثبت در تاریخ تا آیندگان این آب و خاک بدانند که این حزب سیاسی بهایی و این جرثومه فساد - که خود نیز تا دو سال پیش عضو فعالی از آنان بودم - برای منافع خود حتی به مردم کشور خود هم از پشت خنجر می زند.

مدارک و شواهد موجود حکایت از این دارد که این فرقه امروز در نقش عقبه و دنباله رو امپریالیسم و صهیونیسم جهانخوار عمل می کند، آیا این امر با ادعای رهبران بهایی که برغیر سیاسی بودن فعالیت های بهائیان تأکید دارند و به گفته بهاءالله کارهای سیاسی را در شمار افعال حرام می دانند، تناقض ندارد.

نگاهی به تحرکات بهائیان در کشورهای آسیای میانه، قفقاز و افغانستان و عراق و تلاش های تبلیغاتی آنان در این مناطق، همگی حکایت از سیاسی کاری های آنان همراه با دشمنی دیرینه با اسلام و شیعه دارد.

منبع : رجا نیوز

طرح روحی، طرح بازسازی ذهنی

فرقه بهائیت با شعار وحدت عالم انسانی، رفاه عمومی و صلح پایدار دست به تبلیغ و جذب (عضوگیری) می زند و با این هدف شعاری به سمت اهداف پنهان خود حرکت می کند. تشکیلات بهائیت با توجیه وحدت عالم انسانی و گرفتن ژست انجام پروژه های توسعه اجتماعی و اقتصادی، افکار عمومی را فریب می دهد تا با جذب افراد، حرکت انحرافی و سیاه خود را دنبال کند.

پروسه آماده سازی فرد از لحاظ روحی و فکری برای ورود به تشکیلات و همراه شدن برای اجرای این برنامه ها، طی کردن یک دوره آموزشی با نام طرح روحی یا حلقه های مطالعاتی است. در این پروسه، فرد فرایند بازسازی ذهنی و پروژه متقاعد سازی را طی می کند.طرح روحی با هدف افزایش توانمندی افراد فرقه جهت به عهده گرفتن خدمت و مسئولیت تشکیلاتی به وجود آمد. این طرح بر اساس سال ها تجربه تبلیغی در کشورهای آمریکای جنوبی و کلمبیا، طرح ریزی و تدوین شده و تمام آموزش ها طبق یاوه های فرقه بهائیت پایه ریزی شده است. امروزه طرح بازسازی ذهنی، در تمام مراکز فعالیتی این فرقه اجرا می شود. ابزار اصلی این طرح، کتاب هایی با نام طرح روحی است که به زبان های مختلف ترجمه شده است.

فرقه با این طرح به دنبال ارتقا و بالا بردن ظرفیت خدمت و به نوعی تغییر ایدئولوژی اعضا جهت پذیرفتن و وقف زندگی برای فعالیت تشکیلاتی است تا افراد را جهت بهره کشی، بردگی و کار طاقت فرسا آماده کند.

در این مقاله با کالبدشکافی این کتاب ها و تشریح اهداف طرح روحی از منظر فرقه شناسی به تبین پروسه بازسازی ذهنی این طرح پرداخته می شود.

در فرایند مطالعه کتاب ها، هدف این است که یادگیری فرد به یک رفتار(عمل) تبدیل شود، به این صورت که پس از مطالعه با ایجاد شک و شبهه، شخص را به فکر فرو برده و با طرح یک سری مسائل فریبنده که فرد از محتوای اصلی آن هیچ اطلاعی ندارد، با جوسازی و القائات، فرد را مجبور به پذیرش آن مطلب می کنند. در مرحله بعد با جایگزینی رفتار جدید به جای رفتارهای قبلی، در جهت تقویت اهداف می کوشند و در آخر هر کتاب نیز با قرار دادن یک خدمت خاص فرد را به صورت عملی جهت انجام آن رفتار خاص سوق می دهند. با این کار می خواهند در فرد تحولی ایجاد کنند تا در گام بعدی شخص متحول شده، در تحول افراد دیگر بکوشد.

لازمه این تحول نیز این است که فرد باید در طول مطالعه، افکار و عقاید قبلی  خود را کنار گذاشته و با دید باز مسائل جدید را بیاموزد. 

کتاب اول: حیات روح

این کتاب از 3 بخش تشکیل شده است.  

بخش اول: چگونگی مطالعه نیایش ها را به فرد آموزش می دهد و جالب این است که هر صبح و شب باید تکرار شود.

بخش دوم: به تشریح محیط و حالت روحی و احساسی فرد در این نیایش ها می پردازد و فرد را ترغیب می کند که به هیچ چیز دیگری فکر نکند.

بخش سوم: به سؤالاتی در زمینه دنیای بعد از مرگ پاسخ می دهد به عنوان مثال: ما چرا اینجا هستیم؟ ما موجوداتی روحانی هستیم، یعنی چه؟ و ... و مدعی هستند که فقط آنها توانسته اند که به این سؤالات پاسخ دهند.

نکته قابل تأمل در این کتاب این است که فرد را وادار می کنند که این جلسات را به صورت هفتگی برگزار و از دوستان و آشنایان برای این کار استفاده کند و به بحث و گفتگوی انجام گرفته در این جلسات با هدف متقاعد سازی فرد، سمت و سو می دهند.

کتاب دوم: قیام به خدمت

فرقه، مدعی است که راه تحول روحانی، خدمت به بشر است و آن هم خدمتی که در جهت برنامه های فرقه مشخص می شود. به این معنی که اگر تو  به تحول رسیدی با جذب شدن به فرقه، دیگران را هم به این تحول ترغیب کن.

چگونه؟ به این شکل که در هر جمعی که هستی، تو باید حرف ها را به سمت مسائلی که مطالعه کردی سوق دهی و با تجزیه و تحلیل در مورد مسائل و مشکلات جامعه، عدم وجود روحانیت در بشر را مطرح کنی و دلیل همه

آنها را نبودن در بهائیت عنوان کنی. یعنی اینکه اگر عضو فرقه شوی هم خودت می توانی روحانی شوی و هم تمام مشکلات حل می شود (البته این ادعای همه فرقه هاست، آنها مدعی هستند که برای حل مشکلات بشر راه حل دارند.) و اینگونه است که با تغییر رفتار فرد او را به سمت تمرین سوق می دهند و با این تکنیک، یک رفتار را به یک باور تبدیل می کنند. 

کتاب سوم: کلاس های کودکان

در فرقه بهائیت تربیت و تعلیم کودکان از اهداف استراتژیک محسوب می شود که از طرف میرزا حسینعلی نوری بسیار سفارش شده است چرا که فرقه به دنبال ساختن نسلی جدید با تفکرات فرقه ای است که وابسته تر و سرسپرده تر باشند.

کتاب سوم برای آموزش اطفال 6 تا10 ساله تنظیم شده است. در این مرحله از آموزش باید استعدادهای کودک کشف شده و به مرحله ظهور برسد. در این دوره، افرادی که تحت تأثیر قرار گرفته و تغییر کرده اند باید در مرحله بعد به دنبال تغییر جامعه و اطراف خود باشند. یعنی خدمت و مشارکت در پروژه های تبلیغی فرقه دو عنصر جدانشدنی است. در این دوره نوجوانان را برای آموزش کودکان تشویق و ترغیب می کنند و به صورت خیلی جدی این وظیفه و مسئولیت فرقه ای را به آنها واگذار می کنند و احساس مفید بودن را در آنها ایجاد می کنند. همین پروسه را جوانان نیز باید در مقابل نوجوانان اجرا کنند.

کتاب چهارم:دو مظهر ظهور الهی

این کتاب شامل 3 بخش اصلی است که برای درک بهتر تاریخ (در واقع بازسازی تاریخ) زندگی سرکردگان بابیت و بهائیت (سید علی محمد شیرازی و حسینعلی نوری) ارائه شده است. در شرح زندگی حسینعلی نوری حالت احساسی و روانی آن پر رنگ تر است.

در این کتاب، حوادث تاریخی با برنامه و دید فرقه ای برای اعضا بازگو می شود و با طرح سؤالات متعدد، فرد را وادار می کنند تا تاریخ را آنطور که باب میل سرکردگان تشکیلات است، بپذیرند و در واقع فرد را در مقابل آگاهی از گذشته تاریک تشکیلات همچون ترورها، قتل ها، فسادها و... واکسینه می کنند. به این ترتیب تاریخی تحریف شده مملو از مظلوم نمایی وارد ذهن اعضا می شود.

آنچه در این میان مشهود است این است که با تحریک عواطف خواننده در بیان کردن حوادث، فرد را به فعالیت تبلیغی تحریک و احساسی کاذب در فرد ایجاد می کنند که فرد چشم و گوش بسته حرکت کند. (نگاه کن این افراد چگونه برای هدفشان از جانشان گذشتند، تو هم مانند آنها حرکت کن و نترس.)

سرکردگان تشکیلات با ایجاد یک هدف غیر واقعی، هدف های تکشیلاتی خود را (اهداف سیاسی و اقتصادی) در پشت این نقاب دروغین پنهان می کند.

کتاب پنجم:جوانان

هدف این دوره، تربیت جوانانی است که مسئولیت تربیت نوجوانان را بر عهده بگیرند و با تشکیل گروه های پویا و فعال تفریحی همچون کوهنوردی و... به صورت هفتگی یا بیشتر از یک بار در هفته جوانان را دور هم جمع می کنند و این رویکرد را القا می کنند که با دور هم جمع شدن به دنبال تغیر در زندگی باشید و وقت خود را صرف کارهای سطحی نکنید. زیرا فرقه ها مدعی هستند که فقط ما کارهای بزرگ و مثبت انجام می دهیم و بقیه در یک زندگی سطحی و روزمره اسیرند و ما باید با جذب آنها به سمت نجاتشان برویم.

این کتاب به دنبال طرح شبهات و وادار کردن افراد به تفکر و پاسخ دادن بر اساس ایدئولوژی فرقه است. موضوعاتی چون دنیا، محیط، اتفاقات در زندگی و... مطرح می شود. در این دوره به دنبال تحول در فرد هستند و با تکنیک های بمباران محبت شروع به شخصیت سازی کاذب کرده و بیان این جملات که "تو می توانی با پذیرفتن نقش در فرقه یک عضو مثبت و مفید باشی"، "تو قدرت و توان پذیرش این مسئولیت را داری"، فرد را وادار به ورود به فعالیت تشکیلاتی می کنند.

 خدمت، مهمترین هدف این پروسه است و اگر فرد به این سمت هدایت شود فرقه به هدف خود رسیده است.

این پروسه حدود یک سال طول می کشد. نوجوانان در سن 12 سالگی وارد این گروه ها می شوند و تا حدود 13 سالگی متقاعد می شوند که تلاش و درس دادن به کودکان را به عنوان خدمت به فرقه بپذیرند. افراد بعد از طی کردن این دوره به سمت وقت گذاشتن برای برگزاری پروژه های تبلیغی فرقه می روند. در این دوره به دنبال این هستند که با شناخت و هدایت انرژی سرشار و حس حقیقت جوی نوجوانان آنان را وارد چنین فعالیت هایی کرده و در مرحله بعد  با اهرم های انضباطی تشکیلاتی به کنترل فرد در فرقه بپردازند.دیدیم که چگونه فرقه با مجموعه ای از تکنیک ها و شگردها افراد را جذب کرده و به سمت تبلیغ هدایت می کند تا آنجا که هر فردی می پذیرد که زندگی خود را وقف برنامه ریزی تشکیلات کند و هیچ زمانی برای خود نگذارد.

منبع :نشریه شفافیت

طرح روحی یکی از برنامه های روشمند تبلیغی بهائیت است. این طرح چند سالی است با هدف ترویج و تبلیغ به منظور فریب و جذب افراد طراحی و به تصویب مرکزیت تشکیلات بهائی رسیده و در سطح جهان به ویژه ایران اسلامی به اجرا در آمده است. با انتشار برخی از پیام های بیت العدل بر خروجی سایت های رسمی تشکیلات بهائیت به زبان فارسی، اهداف و نیت اصلی تشکیلات آشکار شد. در سال 1385 پس از افشاگری های رسانه ای در این باب سرکردگان تشکیلات متوسل به دروغ شده و در فضای مجازی توقف این طرح را در ایران اعلام کرده اند.

مجله شفافیت با توجه به رسالت خویش در راستای آگاه سازی جامعه مخاطب، طی چند مرحله با برخی از نادمان و پناه جویان بهائی که به دامان اسلام برگشته بودند مصاحبه هایی را انجام داد که برخی از آنها به سمع و نظر خوانندگان محترم نیز رسید. در این مصاحبه ها به خوبی مشهود بود، که طرح روحی همچنان با جدیت در حال اجرا است. طرحی که با ایجاد شبهه و سیاه نمایی و با هدف ايجاد بسترهاي لازم براي افزايش آمار تعداد بهائيان به دنبال شکار افراد است.

سرکردگان تشکیلات اصلی که در اسرائیل مستقر می باشند براي دستيابي به اهداف خویش، زمان‌بندي‌هاي مشخصي را با شعار"دخول افواج مقبلين" تعیین و به سرکردگان تشکیلات ایران موسوم به یاران ایران دیکته کردند و آنها نیز مانند عروسکان خیمه شب بازی موظف به اجرای آن هستند.

تبلیغ رگ حیات بهائیت

تمامی فرقه ها برای تداوم حیات خویش نیازمند جذب اعضای جدید و به خدمت گرفتن آنها در راستای اهداف سرکرده هستند. این امر اتفاق نمی افتد مگر با تبلیغ. در بهائیت تبلیغ جایگاه ویژه ای دارد، به طور مثال در پیام بیت العدل 26 جون سال2006 شدیدا تاکید به تبلیغ شده و تا آنجا پیش رفته که به اعضای بهائی گوشزد می کند «...اگر در تبلیغ سستی کنید رگ حیات تشکیلات قطع می شود در هر صورت باید تبلیغ کرد ولی با سیاست، اگر تبلیغ آشکار ممکن نشد در پنهان به جذب بپردازید...»

امروز تشکیلات بهائیت برای تبلیغ و جذب پا را فراتر نهاده و به اعضای خود دستور داده که دایره تبلیغ خود را گسترده تر کنند و با استفاده از کتب موسسه روحی در سطح وسیع تری از جامعه حضور داشته باشند و با شیوه تبلیغ مستقیم اقدام به ایجاد شبهه و فریب افراد ساده لوح کنند. تا آنجا که تشکیلات مرکزی بهائیت در پیامی به اعضای تشکیلات جهت بهینه سازی و تشویق به تبلیغ بیشتر چنین می گوید:« مادام که ین گفتگو ها از ملاقات اولیه فراتر رود و یک دوستی شکل گیرد، این نوع تبلیغ مستقیم می تواند عاملی راه گشا برای یک فرایند پایدار باشد. این مسئله که دوستان تازه یافته منجر به اخذ تسجیل و یا شرکت در یکی از فعالیت های جامعه بهائی شود، چندان مهم نیست.»1

این نشان از عمق شیطنت و نقشه های شوم تشکیلات بهائیت دارد تا بتواند در جامعه اسلامی خصوصا جوانان شکاف اعتقادی – سیاسی ایجاد کند. بر همین اساس است که تشکیلات بهائیت طرح سیستماتیک روحی را که ساعت ها، ماه ها بلکه سال ها به بررسی و تجزیه تحلیل در مورد آن پرداخته، مساعد برای تبلیغ در ایران اسلامی می بیند.

طرح روحی چیست؟

طرح تبلیغی روحی توسط یکی از بهائیان مهاجر ایرانی به نام "روحی ارباب"، در کشور کلمبیا طراحی و پی ریزی شد و پس از بررسی و تصویب بیت العدل به عنوان یک طرح آزمایشی در کشور کلمبیا به اجرا درآمد.

در مدت ده سالی که این طرح به صورت آزمایشی در حال اجرا بود، به طور مستمر و مداوم توسط بیت العدل مورد ارزیابی قرار گرفت تا اینکه تائید شد. سرانجام این طرح به عنوان یک راهنمای عمل، به تمام محافل بهائی برای اجرا، ابلاغ شد. تشکیلات بهائيت در این طرح و با توجه به پیام بیت العدل در تاریخ 26 نوامبر سال2003 شیوه تبلیغی جدیدی (شيوه هجومي) را در برخورد با نظام اسلامي ايران در پيش گرفت.

به همين مناسبت در سال 1380 سيزده نفر از بهائيان به اصطلاح مستعد، زير پوشش هاي مختلف از ايران به امارات متحده عربي رفتند و در آنجا دوره هاي آموزشي را که براي اجرايي کردن"طرح روحي" تدوين و تأليف شده بود، آغاز کردند.

در ظاهر امر، اعزام مبلغان برای آموزش طرح مذکور بود ولی در واقع تشکیلات برای رسیدن به اهداف دیگری دست به چنین اقدامی زد که از آن جمله می توان به موارد زیر اشاره داشت:

1- آموزش فرایند جذب و ایجاد تور اطلاعاتی جهت کسب خبر.

2-آموزش چگونگي جذب افراد مستعد جهت وارد کردن به درون تشکیلات.

کاویان صادق زاده میلانی یکی از نویسندگان مشهور بهائی در یکی از مقاله های خود به صراحت چنین می گوید: «اجراي طرح روحي در ايران و دعوت از غير بهائيان براي شركت در آن، با هدف اصلي تجهيز اعضا براي ورود عملي و برنامه ريزي شده در سطح وسيع و تشكيل حلقه هاي تبليغي با غير بهائيان می باشد.»2

برای اجرای این طرح تاکنون 9 عنوان کتاب تألیف و تنها 7 عنوان از این سری کتب به زبان فارسی ترجمه و آماده شده است که عناوین برخی از کتاب ها عبارتند از: گفتگوهای هدفمند با غیر بهائیان، تاریخ بهائیت، آموزش و نحوه تبلیغ بهائیت و کتابی برای مبلغان فرقه. در اردیبهشت 1383 آموزش راهنمایان و مبلغان به پایان رسید و تعدادی راهنما آماده فعالیت شدند. به همین سبب و بنا به دستور تشکیلات مرکزی بهائیت حرکت و هجوم تبلیغاتی بهائیان به بیرون و به سمت جوامع غیربهائی آغاز شد. که البته آقای جمال الدین خانجانی، نماینده ارشد بیت العدل و فرد شماره یک و مرجع بهائیان در ایران، پیش دستی کرده و برای خوش خدمتی بیشتر در آن سال طی ابلاغیه ای رسمی به کلیه بهائیان ایران تأکید کرد که: «ما نبایستی فقط به دوستانی اکتفا کنیم که از قبل در زمره دوستان درآمده اند، زیرا این امر به علت محدود بودن دایره این دوستی ها، ناچاراً به تدریج اقدامات ما را محدود و متوقف خواهد کرد و بایستی با طرح دوستی ها و صمیمیت های جدید و پس از حصول اطمینان از طریق معاشرت های خانوادگی و گفتگوهای هدفمند، دایره دوستان مطمئن خود را مرتباً اتساع ببخشیم تا امکان لازم برای یافتن نفوس مستعده فراهم گردد.»3

تشکیلات بهائیت براساس طرح روحی استفاده از حربه های دروغین را نیز جایز می شمارد و برای ایجاد ارتباط و نفوذ، جوامع روستایی و کوچک را به عنوان جامعه هدف خود انتخاب می کند و با پوشش بهداشت یار به روستاها و مناطق محروم می رود تا افراد مستعد را شناسایی و جذب کند. «اگر فرضاً دوستان ايده هايي را بيان مي دارند مانند اينكه بهداشت يار هستيم و... اينها هدف نيستند، بلكه محملي است براي شناسايي افراد مستعد و اينكه آنها را وارد پروسه مؤسسه آموزش نماييم.»4

براساس برنامه طرح روحی هر خانواده بهائی در ایران باید توصیه های راهنمایان گوناگون جهت فریب غیر بهائیان را مدنظر داشته باشد. برهمین اساس تشکیلات تاکید دارد که هویت افراد جذب شده به جلسات دعا باید کاملاً سرّی بماند. این تأکید که بی شباهت به عملکرد عملیات گروهک منافقین نیست تا آن حد است که حتی افراد بهائی مقیم ایران نیز نباید در جریان این امور قرار گیرند. خانجانی سرکرده بهائیان ایران در ابتدای اجرای این طرح در ابلاغ خود به خانواده ها و مراکز بهائی متذکر می شود: «نکته بسیار مهم این است که اسامی محبین که وارد اقدامات اساسی می شوند، بایستی مکتوم بماند و به سایر احبأ معرفی نشوند.»5 "میم-الف"یکی از متبرئین در این خصوص می گوید: «به ما اجازه آشناشدن با خانواده های دیگر را نمی دادند و به واسطه همین موضوع برایم دلخوری پیش آمد، اینکه چرا من نباید جامعه بهائی را بشناسم و دردل جامعه بهائی باشم. در جواب سوال من می گفتند: بیت العدل معتقد است که نباید به جامعه بهائی آسیبی برسد و اگر آسیبی هم وجود دارد به فرد برسد نه به جامعه»6

و کلام آخر اینکه، در اردیبهشت سال جاری، تشکیلات با صدور پیامی به ظاهر برای جهانیان ولی در حقیقت دستور تشکیلاتی برای بهائیان ایران، توقع خود را از تشکیلات بهائی ایران بالا برده و تقاضا کرده است که تبلیغات را از سطح کودکستان ها آغاز کنند!7

پی نوشت:

1.پیام بیت العدل رضوان 2010

2.newnegah.org، مقالهآمده است هرچند که در سال 1385 "البته قربانی مقصر است

3.مقاله "ماهیت و اهداف طرح روحی"، روزنامه کیهان، 13 شهریور 1385.

4.همان.

5.همان.

6. شفافیت، مجله شماره 10

7. پیام رضوان 2010

منبع: وبلاگ گذشته حال آینده

 

 

Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved
logo