ابر رحمت در مصيبت على(عليه السلام)
على امشب چرا بهر عبادت بر نمىخيزد؟
چرا شير خدا از بهر طاعتبر نمىخيزد؟
خداجوئى كه از ياد خدا يكدم نشد غافل
چه رو داده كه از بهر عبادت بر نمىخيزد
از آن ضربت كه بر فرق على زد زاده ملجم
يقين دارم كه از جا، تا قيامتبر نمىخيزد
به محراب دعا در خون شناور گشته شير حق
دگر بهر دعا آن ابر رحمتبر نمىخيزد
ز كينه ابن ملجم آتشى افروخت در عالم
كه زين آتش بجز دود ندامتبر نمىخيزد
طبيب آن زخم سر را ديد و گفتا با غم و حسرت
على ديگر از اين بستر سلامتبر نمىخيزد
نهد سر هر كسى بر آستان مرتضى(خسرو)
ازاين درگاه تا روز قيامتبر نمىخيزدسيد محمد خسرو نژاد(خسرو)