ريحانه
راحَ يَرُوحُ راحة الشىءَ: وجد رائحته و ريحاً الشىء: وَجَدَ ريحَهُ،
الريح: الرائحة لما يدرك بحاسّة الشم، الشىء الطيّب،
الريحان: كل نبات طيّب الرائحة: هر گياهى خوشبوى،
الريحانة: طاقة الرَيحان.
ريحانه در لغت، گياهى خوشبوى است، البته براى موجود لطيفى چون زن نيز استعمال مىگردد. پيامبر صلى اللَّه عليه و آله مكرر مىفرمودند: «فاطمه عليهاالسلام ريحانهى من است، كه هرگاه مشتاق بهشت مىشوم او را مىبويم.» پس زهراء عليهاالسلام گلى خوشبوى بودند كه بوى بهشت مىدادند.فاطمه ی زهرا عليهاالسلام ريحانهى پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه و آله.
«... أنا زوج البتول، سيّدة نساءالعالمين، فاطمة التقية الزكية البَرَّة المهدية، حبيبة، حبيباللَّه و خير بناته و سلالته و «ريحانة» رسولاللَّه...،
... من شوهر بتول، سرور زنان عالم هستم. فاطمه ی كه اهل پاكدامنى است، نيكوكار است، از طرف خداوند هدايت شده است، دوستِ، دوست خداست، بهترين دختر و فرزند پيامبر خداست، ريحانهى پيامبر اكرم صلى اللَّه عليه و آله است....» (1)
در موارد بسيارى اميرالمومنين عليهالسلام براى معرفى خود، به جاى آنكه بگويد من على ابن ابيطالب هستم، خود را توسط حضرت فاطمه عليهاالسلام معرفى مىنمايد. در اينجا نيز خود را بوسيلهى فاطمه ی زهراء عليهاالسلام به ديگران معرفى مىكند و مىگويد: من همسر زهراى اطهرم.
در جايى ديگر اميرالمومنين مردم را سوگند مىدهد و مىگويد:
«من شما را به خدا سوگند مىدهم، آيا كسى غير از من در ميان شما هست كه زنش سرور زنان عالم باشد؟ مردم پاسخ دادند: نه.» (2)اميرالمؤمنين در احتجاجى به ابوبكر مىگويد: «من كسى هستم كه پيامبر من را برگزيد و دخترش را به من تزوج كرد و فرمود: خداوند فاطمة عليهاالسلام رإ؛ّّ در آسمانها به عقد تو درآورد. ابابكر! تو را به خدا سوگند مىدهم! اين براى من است يا براى تو؟ ابوبكر جواب داد: براى شما است. (3)
اهلبيت عليهمالسلام براى معرفى خود از طريق نام فاطمه ی زهرا عليهاالسلام بهره مىجستند، همانطور كه امام حسين عليهالسلام در روز عاشورا خود را فرزند فاطمه ی زهرا عليهاالسلام معرفى كرد و فرمود: و «فاطمة امي إبنة الطُّهر أحمد» (4)
و همانگونه كه فرزدق، امام سجاد عليهالسلام را در كنار حرم امن الهى، براى هشام چنين معرفى مىكند: «هذا إبْنُ سَيِّدَةُ النِسَوانِ فاطِمَة.» (5)
همهى ائمه ی هدى عليهمالسلام از اينكه خود را منتسب به حضرت زهرا عليهاالسلام مىدانستند، افتخار مىكردند، لذا در هنگام معرفى، خود را فرزند فاطمه ی مرضيه عليهاالسلام معرفى مىنمودند.
1- بحارالانوار، ج 35، ص 45، را همچنين، ج 33، ص 283، ر 547 از بشارة المصطفى.
2- قال علي عليهالسلام:«نشدتكم بالله! هل فيكم أحد زوجته سيدة نساءالعالمين غيري؟ قالوا: لا.» فاطمة الزهراء بهجة قلب المصطفى، ج 1، ص 119 از لاحتجاج، ص 195.
3- قال على عليهالسلام فى مناشدة طويلة مع أبيبكر: «فأنشدك بالله! أنا الذي إختارني رسولاللَّه صلى اللَّه عليه و آله و زوجني إبنته فاطمة عليهاالسلام و قال «الله زوجك إيّاها في السماء» أم أنت؟ قال: بل أنت.» فاطمة الزهراء بهجة قلب المصطفى، ج 1، ص 119 از الاحتجاج، ج 1، ص 171.
4- محمد صادق نجمى، سخنان حسين بن على عليهالسلام، ص 316، چاپ هفتم، دفتر انتشارات اسلامى.
5- سيد جعفر شهيدى، زندگانى على بن الحسين عليهالسلام، ص 121، دفتر نشر فرهنگ اسلامى، چاپ سوم، 1367.