بخش شهید آوینی حرف دل موبایل شعر و سبک اوقات شرعی کتابخانه گالری عکس  صوتی فیلم و کلیپ لینکستان استخاره دانلود نرم افزار بازی آنلاین
خرابی لینک Instagram

 

 
 

 

901

إنّ مثل الّذي يعود في عطيّته كمثل الكلب أكل حتّى إذا شبع قاء ثمّ عاد في قيئه ثمّ أكله.

آنكه بخشش خود را پس ميگيرد مانند سگ است كه بخورد و وقتى سير شد قى كند و آنگاه به قى كرده خود باز گردد و آن را بخورد.

902

إنّ محرّم الحلال كمحلّل الحرام.

آنكه حلال را حرام ميكند مانند كسى است كه حرام را حلال مى كند.

903

إنّ مطعم ابن آدم قد ضرب مثلا للدّنيا و إن قزحه و ملحه فانظر إلى ما يصير.

غذاى آدميزاد را نمونه دنيا قرار داده اند هر قدر آن را ادويه و نمك بزند بنگر آخر چه مى شود.

904

إنّ معافاة اللَّه العبد في الدّنيا أن يستر عليه سيّئاته.

بخشش خداوند نسبت ببنده در اين جهان اينست كه گناهان او را مستور دارد.

905

إنّ مغيّر الخلق كمغيّر الخلق إنّك لا تستطيع أن تغيّر خلقه حتّى تغيّر خلقه.

آنكه ميخواهد سيرت را تغير دهد مانند كسى است كه ميخواهد صورت را تغيير دهد اگر توانستى صورت را تغيير دهى سيرت را نيز تغيير توانى داد.

906

إنّ ممّا يلحق المؤمن من عمله و حسناته بعد موته علما نشره و ولدا صالحا تركه و مصحفا ورّثه أو مسجدا بناه أو بيتا لابن السّبيل بناه أو نهرا أجراه أو صدقة أخرجها من ماله في صحّته و حياته تلحقه من بعد موته.

از جمله اعمال و نيكيهاى مؤمن كه بعد از مرگ بدو ميرسد دانشى است كه منتشر كرده باشد و فرزند پارسائيست كه بجا گذاشته باشد و قرآنى است كه به ارث گذاشته باشد يا مسجدى كه بنا كرده باشد يا خانه اى كه براى كاروانيان بپا كرده باشد يا نهرى كه بكمك او جريان يافته باشد يا مالى كه در دوران صحت و حيات از مال خويش جدا كرده باشد همه اينها پس از مرگ بدو ميرسد.

907

إنّ من أحبّكم إليّ أحسنكم أخلاقا.

هر كس از شما خوش خلق تر است پيش من محبوبتر است.

908

إنّ من أشراط السّاعة أن يرفع العلم و يظهر الجهل و يفشو الزّنا و يشرب الخمر و يذهب الرّجال و يبقي النّساء حتّى يكون لخمسين امرأة قيّم واحد.

از علائم رستاخيز آنست كه دانش از ميان بر خيزد و جهالت آشكار شود و زنا رواج گيرد و شراب نوشند، مردان بروند و زنان بمانند تا حدى كه پنجاه زن يكسر پرست داشته باشند.

909

إنّ من أعظم الخطايا من اقتطع مال امرئ مسلم بغير حقّ و إنّ من الحسنات عيادة المريض.

از گناهان بزرگ اينست كه مال ديگرى را بدون حق تصرف كنند و عيادت مريض از كارهاى نيك است.

910

إنّ من أكمل المؤمنين إيمانا أحسنهم خلقا و ألطفهم بأهله.

از همه مؤمنان ايمان آن كس كاملتر است كه اخلاقش نيكتر است و با كسان خود بهتر رفتار ميكند.

911

إنّ من تمام إيمان العبد أن يستثني في كلّ حديثه.

نشانه كمال ايمان مرد اينست كه در همه سخن خود استثنائى بياورد.

912

إنّ من سعادة المرء أن يطول عمره و يرزقه اللَّه الإنابة.

از لوازم سعادت مرد اينست كه زندگانى او دراز شود و خداوند توبه را نصيب وى كند.

915

إنّ من شرّ النّاس منزلة عند اللَّه يوم القيامة عبدا أذهب آخرته بدنيا غيره.

بدترين مردم در نظر خدا روز رستاخيز بنده ايست كه آخرت خود را براى دنياى ديگرى از دست داده باشد.

916

إنّ من البيان لسحرا و إنّ من الشّعر لحكما و إنّ من القول عيّا و إنّ من طلب العلم جهلا.

بعضى بيانها سحر است و بعضى شعرها حكمت است و بعضى سخن ها الكنى است و بعضى دانشجوئى ها جهالت است.

917

إنّ من الذّنوب ذنوبا لا يكفّرها الصّلاة و لا الصّيام و لا الحجّ و لا العمرة، يكفّرها الهموم في طلب المعيشة.

بعضى گناهان هست كه نماز و روزه و حج و عمره آن را محو نمى كند فقط گرفتارى در طلب معاش آن را نابود ميكند.

918

إنّ من السّرف أن تأكل كلّ ما اشتهيت.

يكى از اقسام اسراف اينست كه هر چه ميخواهى بخورى.

919

إنّ من السّنّة أن يخرج الرّجل مع ضيفه إلى باب الدّار.

خوبست كه مرد با مهمان خود تا در خانه برود.

920

إنّ من النّاس ناسا مفاتيح للخير مغاليق للشّرّ و إنّ من النّاس ناسا مفاتيح الشّرّ مغاليق للخير فطوبى لمن جعل اللَّه مفاتيح الخير على يديه و ويل لمن جعل اللَّه مفاتيح الشّر على يديه.

بعضى مردم كليد خيرند و قفل شر و بعض ديگر كليد شرند و قفل خير خوشا بحال آن كسى كه خداوند كليد خير را در دست او قرار داده و بدا بحال آن كس كه خدا كليد شر را بدست او سپرده است.

921

إنّ من اليقين أن لا ترضى أحدا بسخط اللَّه و لا تحمد أحدا على ما آتاك اللَّه و لا تذمّ أحدا على ما لم يؤتك اللَّه، فإنّ الرّزق لا يجرّه حرص حريص و لا يصرفه كراهة كاره.

از لوازم ايمان اينست كه براى خشنودى كسان خدا را خشمگين نسازى و بر نعمتى كه خدا داده كسيرا سپاس نگزارى و براى آنچه خدا نداده كسى را مذمت نكنى كه روزى به آز حريصان فزونى نگيرد و به تنفر كسان نقصان نپذيرد.

922

إنّ مثل العلماء في الأرض كمثل النّجوم في السّماء يهتدى بها في ظلمات البرّ و البحر، فإذا انطمست النّجوم أوشك أن تضلّ الهداة.

دانشمندان در زمين مانند ستارگان آسمانند كه در ظلمات خشگى و دريا بكمك آن راه جويند و همين كه ستارگان نهان شدند ممكن است ره يافتگان نيز گمراه شوند.

923

إنّ من حقّ الولد على والده أن يعلّمه الكتابة و أن يحسن اسمه و أن يزوّجه إذا بلغ.

از جمله حقوق فرزند بر پدر آنست كه او را نوشتن آموزد و نام او را خوب انتخاب كند و هنگام بلوغ به او زن بدهد.

924

إنّ من عباد اللَّه من لو أقسم على اللَّه لأبرّه.

بعضى بندگان خدا هستند كه اگر قسم خورند كه خدا چنين ميكند چنان خواهد كرد.

925

إنّ من لم يسأل اللَّه تعالى يغضب عليه.

هر كه از خدا چيزى نخواهد خدا بر او خشمگين مى شود.

926

إنّ من معادن التّقوى تعلّمك إلى ما قد علمت علم ما لم تعلم و النّقص فيما قد علمت قلّة الزّيادة فيه و إنّما يزهد الرّجل في علم ما لم يعلم قلّة الانتفاع بما قد علم.

از جمله منابع پرهيزكارى اين است كه ندانسته ها را بياموزى و بدانسته ها ضميمه كنى، اگر افزايش دانش كم شود مايه نقصان آن مى شود و كسى كه از دانسته هاى خود كمتر سود برد، در آموختن ندانسته ها سستى ميكند.

927

إنّ من موجبات المغفرة إدخال السّرور على أخيك المؤمن.

از جمله لوازم آمرزش اينست كه برادر مؤمن خود را خرسند سازى.

928

إنّ من موجبات المغفرة بذل السّلام و حسن الكلام.

از جمله لوازم آمرزش اداى سلام و نيكى كلام است.

929

إنّ من يمن المرأة تيسير خطبتها و تيسير صداقها.

نشان ميمنت زن اينست كه خواستگاريش آسان و مهرش سبك باشد.

930

إنّ ناركم هذه جزء من سبعين جزء من نار جهنّم و لو لا أنّها أطفئت بالماء مرّتين ما انتفعتم بها و إنّها لتدعوا اللَّه أن لا يعيدها فيها.

اين آتش شما يكجزء از هفتاد جزء از آتش جهنم است و اگر دو بار آتش خاموش نشده بود از آن بهره مند نتوانستيد شد آتش دنيا از خدا مى خواهد كه او را بجهنم باز نگرداند.

931

إنّ هذا الدّين متين فأوغل فيه برفق و لا تبغض إلى نفسك عبادة اللَّه فإنّ المنبت لا أرضا قطع و لا ظهرا أبقى.

اين دين محكم است بملايمت در آن پيش برو و عبادت خدا را منفور خود مكن زيرا رهرو عجول نه راهى سپرده و نه مركوب خود را حفظ كرده است.

932

إنّ هذا الدّينار و الدّرهم أهلكا من قبلكم و هما مهلكاكم.

اين دينار و درهم پيشينيان شما را هلاك كرد و شما را نيز هلاك خواهد كرد.

933

إنّ هذه الأخلاق من اللَّه فمن أراد اللَّه تعالى به خيرا منحه خلقا حسنا و من أراد به سوء منحه خلقا سيّئا.

اين اخلاق از خداوند است و خدا براى هر كه نيكى خواهد خلقى نكو بدو دهد و براى هر كه بدى خواهد خلق بدى بدو دهد.

934

إنّ هذه القلوب تصدأ كما يصدأ الحديد قيل فما جلاءها قال ذكر الموت و تلاوة القرآن.

دلها مانند آهن زنگ ميزند گفتند صيقل آن چيست؟ گفت ياد مرگ و خواندن قرآن.

935

إنّ هذه القلوب أوعية فخيرها أوعاها.

دلها مانند ظرف است و بهتر از همه دليست كه ظرفيت آن بيشتر است.

936

إنّما الأمل رحمة من اللَّه لامّتي، لولا الأمل ما أرضعت أمّ ولدا و لا غرس غارس شجرا.

اميد رحمت خدا براى امت من است اگر اميد نبود مادرى فرزند خود را شير نمى داد و كسى درختى نميكاشت.

937

إنّما الأعمال بالنّيات و الخواتيم.

ارزش اعمال به نيت و سرانجام آنست.

938

إنّما الحلف حنث أو ندم.

نتيجه قسم شكستن است يا ندامت.

939

إنّما العلم بالتّعلّم و إنّما الحلم بالتّحلّم و من يتحرّ الخير يعطه و من يتّق الشّرّ يوقه.

علم از تعلم و حلم از تظاهر به حلم حاصل مى شود هر كه جوياى خير باشد همانش دهند و هر كه از شر بگريزد از آن بر كنار ماند.

940

إنّما أنا بشر إذا أمرتكم بشي ء من دينكم فخذوا به و إذا أمرتكم بشي ء من رأيي فإنّما أنا بشر.

من انسانى مانند شما هستم وقتى شما را بچيزى در كار دين دستور دادم بدان رفتار كنيد و وقتى از پيش خود شما را بچيزى فرمان دادم من انسان هستم.

941

إنّما أنا بشر مثلكم و إنّ الظّنّ يخطي و يصيب و لكن ما قلت لكم قال اللَّه فلن أكذب على اللَّه.

من انسانى مثل شما هستم و گمان بخطا يا صواب ميرود ولى هر چه را بگويم خدا گفته است بر خدا دروغ نمى بندم.

942

إنّما أنا بشر و إنّكم تختصمون إليّ، فلعلّ بعضكم أن يكون الحن بحجّته من بعض فأقضي له على نحو ما أسمع فمن قضيت له بحقّ مسلم فإنّما هي قطعة من النّار فليأخذها أو يتركها.

من انسانى هستم و شما دعاوى خود را پيش من مى آوريد شايد بعضى از شما دلايل خود را بهتر از ديگرى بيان كند و من مطابق مسموعات خود بنفع او قضاوت كنم هر كس بموجب قضاوت من حق مسلمانى را تصرف كند پاره اى از آتش را به دست خود آورده است خواهد نگهدارد و خواهد رها كند.

943

إنّما أهلك الّذين من قبلكم أنّهم كانوا إذا سرق فيهم الشّريف تركوه و إذا سرق فيهم الضّعيف أقاموا عليه الحدّ.

هلاك پيشينيان شما از آنجا بود كه دزد معتبر را رها ميكردند و دزد ضعيف را مجازات ميدادند.

944

إنّما بعثت لأتمّم مكارم الأخلاق.

من مبعوث شدم تا فضائل اخلاق را بكمال رسانم.

945

إنّما بقي من الدّنيا بلاء و فتنة.

از دنيا جز بلا و فتنه باقى نمانده است.

946

إنّما شفاء العيّ السؤال.

علاج نادانى سؤال است.

947

إنّما مثل القلب مثل ريشة بالفلاة تعلّقت في أصل شجرة يقلّبها الرّيح ظهرا لبطن.

دل مانند رشته ايست در بيابانى بدرختى آويخته كه باد پيوسته آن را زير و رو ميكند.

948

إنّما يبعث النّاس على نيّاتهم.

مردم مطابق پندارهاى خود محشور ميشوند.

949

إنّما يتجالس المتجالسان بأمانة اللَّه تعالى فلا يحلّ لأحدهما أن يفشي على صاحبه ما يخاف.

جليسان نگهدار امانت يك ديگرند و روا نيست يكى از آنها راز رفيق خود را آشكار سازد.

950

إنّما يدخل الجنّة من يرجوها و إنّما يجنّب النّار من يخافها و إنّما يرحم اللَّه من يرحم.

كسى ببهشت ميرود كه اميد آن دارد و كسى از جهنم دور مى ماند كه از آن بيمناك باشد، خداوند فقط بكسى رحم ميكند كه رحم كند.

951

إنّما يدرك الخير كلّه بالعقل و لا دين لمن لا عقل له.

همه خوبيها را بعقل مى توان دريافت و هر كه عقل ندارد دين ندارد.

952

إنّما يرحم اللَّه من عباده الرّحماء

خداوند ببندگان رحيم خود رحم ميكند.

953

إنّما يسلّط اللَّه على ابن آدم من خافه ابن آدم و لو أنّ ابن آدم لم يخف غير اللَّه لم يسلّط اللَّه عليه أحدا و إنّما و كل ابن آدم لمن رجا ابن آدم و لو أنّ ابن آدم لم يرج إلّا اللَّه لم يكله اللَّه إلى غيره.

خداوند كسى را كه آدميزاد از او مى ترسد بر وى مسلط مى كند اگر جز خدا از كسى نمى ترسيد خدا كسى را بر او مسلط نميكرد آدميزاد بكسى كه بدو اميدوار است واگذار مى شود و اگر جز خدا بكسى اميد نداشت خدا او را بديگرى وانميگذاشت.

954

إنّما يكفي أحدكم ما كان في الدّنيا مثل زاد الرّاكب.

براى شما در دنيا چيزى كه به اندازه توشه مسافرى باشد كافى است.

955

إنّه يعرف الفضل لأهل الفضل أهل الفضل.

فضيلت اهل فضيلت را صاحب فضيلت مى شناسد.

956

إنّي أحرّج عليكم حقّ الضّعيفين: اليتيم و المرأة.

شما را از حق دو ضعيف بسختى بر حذر ميكنم: يتيم و زن.

957

إنّي أخاف على أمّتي بعدي أعمالا ثلثة: زلّة عالم و حكم جائر و هوى متّبعا.

من پس از خودم بر امتم از سه چيز بيم دارم لغزش دانا و فرمانروائى ستمگر و پيروى هوس.

958

إنّي فيما لم يوح إلىّ كأحدكم.

من در چيزهائى كه بمن وحى نرسيده مانند يكى از شما هستم.

959

إنّي لا أخاف عليكم فيما لا تعلمون و لكن أنظروا كيف تعملون فيما تعلمون.

من از آنچه نميدانيد نگرانى ندارم ولى بايد ديد آنچه را مى دانيد چگونه بكار مى بنديد.

960

إنّي لأبغض المرأة تخرج من بيتها تجرّ ذيلها تشكو زوجها.

من زنى را كه از خانه خود دامن كشان براى شكايت از شوهرش بيرون شود دشمن دارم.

961

إنّي لم أومر أن أنقب على قلوب النّاس و لا أشقّ بطونهم.

من مأمور نيستم بر دلهاى مردم راه يابم يا باطن آنها را بشكافم.

962

أنهاك عن ثلاث خصال: الحسد و الحرص و الكبر.

از سه خصلت دور باش حسد و حرص و تكبر.

963

أنهاكم عن الزّور.

از شرك و دروغ بپرهيزيد.

964

أنهاكم عن قليل ما أسكر كثيره.

هر چه زيادش مست ميكند از كمش نيز اجتناب كنيد.

965

اهتبلوا العفو عن عثرات ذوي المروءات.

براى گناهان جوانمردان عذرتراشى كنيد.

966

أهل الجور و أعوانهم في النّار.

ستمگران و يارانشان در جهنمند.

967

أهون الرّبا كالّذي ينكح أمّه و إنّ أربى الرّبا استطالة المرء في عرض أخيه.

آسانترين رباها چنانست كه كسى با مادر خود زنا كند و بدترين رباها آنست كه مرد در باره عرض برادر دينى خود زبان درازى كند.

968

أهون أهل النّار عذابا يوم القيامة رجل يوضع في أخمص قدميه جمرتان يغلي منهما دماغه.

روز رستاخيز از مردم جهنم آنكه عذابش از همه آسانتر است مردى است كه دو قطعه آتش بكف پايش نهند كه از حرارت آن مغز سرش بجوش مى آيد.

969

أوتيت جوامع الكلم.

سخنان مختصر و جامع را بمن دادند.

970

أوثق سلاح إبليس النّساء.

محكمترين سلاح شيطان زنانند.

971

أوصيك أن تستحي من اللَّه كما تستحي من الرّجل الصّالح من قومك.

بتو سفارش ميكنم از خدا چنان شرم كن كه از مردى پارسا از كسان خود شرم ميكنى.

972

أوصيك بتقوى اللَّه تعالى في سرّ أمرك و علانيته و إذا أسأت فأحسن و لا تسألنّ أحدا شيئا و لا تقبض أمانة و لا تقض بين اثنين.

بتو سفارش ميكنم كه در نهان و عيان پرهيزكار باشى وقتى بدى كردى نيكى كن و از كسى چيزى مخواه، امانت مگير و ميان دو كس قضاوت مكن.

973

أوصيكم بالجار.

شما را در باره همسايه سفارش مى كنم.

974

أولى النّاس بالعفو أقدرهم على العقوبة.

هر كه را قدرت مجازات بيشتر است عفو از او پسنديده تر است.

975

أولى النّاس بالتهمة من جالس أهل التّهمة.

هر كه با متهمان آميزش كند بيشتر از همه مردم سزاوار تهمت است.

976

أوّل العبادة الصّمت.

نخستين مرحله عبادت خاموشى است.

977

أوّل ما تفقدون من دينكم الأمانة و آخر ما تفقدون الصّلوة.

نخستين چيزى كه از دين خود از دست ميدهيد امانت است و آخرين چيزى كه از دست ميدهد نماز است.

978

أوّل ما نهاني عنه ربّي بعد عبادة الأوثان شرب الخمر و ملاحاة الرّجال.

پس از بت پرستى نخستين چيزى كه خدايم مرا از آن نهى كرد شراب خوارى و بدگوئى مردان بيكديگر است.

979

أوّل ما يحاسب به الصّلوة.

نخستين چيزى كه بحساب آن ميرسند نماز است.

980

أوّل ما يرفع من هذه الامّة الحياء و الأمانة.

نخستين چيزى كه از ميان اين امت بر مى خيزد حيا و امانت است.

981

أوّل ما يقضى بين النّاس يوم القيامة في الدّماء.

نخستين بار روز رستاخيز ميان مردم در باره خونها دادرسى ميكنند.

982

أوّل ما يوزن في الميزان الخلق الحسن.

نخستين چيزى كه در ترازو گذاشته مى شود خلق نيك است.

983

أوّل ما يوضع في ميزان العبد نفقته على أهله.

نخستين چيزى كه در ترازوى بنده ميگذارند خرجى است كه براى كسان خود كرده است.

984

أوّل من يدعى إلى الجنّة الحمّادون الّذين يحمدون اللَّه

نخستين كسانى كه ببهشت دعوت مى شوند ستايشگرانند كه خدا را ستايش ميكنند.

985

إيّاكم و التّسويف و طول الأمل فإنّه كان سببا لهلاك الامم.

از اهمال و طول امل بپرهيزيد كه موجب هلاكت اقوام است.

986

إيّاكم و التّعمق في الدّين فإنّ اللَّه تعالى قد جعله سهلا، فخذوا منه ما تطيقون فإنّ اللَّه يحبّ ما دام من عمل صالح و إن كان يسيرا.

از كنجكاوى در كار دين به پرهيزيد زيرا خداوند دين را آسان قرار داده است بنا بر اين از مسائل دين آنچه را طاقت داريد فرا گيريد زيرا خداوند كار نيك بادوام را دوست دارد اگر چه اندك باشد

987

إيّاكم و الحسد فإنّ الحسد يأكل الحسنات كما يأكل النّار الحطب.

از حسد بپرهيزيد زيرا حسد كارهاى نيك را مى خورد چنان كه آتش هيزم را مى خورد.

988

إيّاكم و الحمرة فإنّها أحبّ الزّينة إلى الشّيطان.

از سرخى بپرهيزيد زيرا سرخى از همه زينتها بنزد شيطان محبوبتر است.

989

إيّاكم و الخمر فإنّ خطيئتها تفرّع الخطايا كما أنّ شجرتها تفرّع الشّجر.

از شراب بپرهيزيد كه از گناه آن گناهان ميزايد چنان كه از درخت آن درختان ميرويد.

990

إيّاكم و الدّين فإنّه هم باللّيل و مذلّة بالنّهار.

از قرض بپرهيزيد كه غم شب و ذلت روز است.

991

إيّاكم و الزّنا فإنّ فيه أربع خصال تذهب البهاء عن الوجه و تقطع الرّزق و تسخط الرّحمن و الخلود في النّار.

از زنا بپرهيزيد كه در آن چهار خصلت است رونق از چهره ببرد و روزى را ببرد و خدا را خشمگين كند و مايه عذاب جاودان شود.

992

إيّاكم و الشّحّ فإنّما هلك من كان قبلكم بالشّحّ أمرهم بالبخل فبخلوا و أمرهم بالقطيعة فقطعوا و أمرهم بالفجور ففجروا.

از حرص بپرهيزيد كه پيشينيان شما در نتيجه حرص هلاك شدند، حرص آنها را ببخل وادار كرد و بخيل شدند. ببريدن از خويشاوندان وادار كرد و از خويشاوندان بريدند ببدكارى وادارشان كرد و بدكار شدند.

993

إيّاكم و الطّمع فإنّه هو الفقر الحاضر.

از طمع بپرهيزيد كه فقر آماده است.

994

إيّاكم و العضة النّميمة القالة بين النّاس.

از سخن چينى مردم پرهيز كنيد.

995

إيّاكم و الغلوّ في الدّين فإنّما هلك من كان قبلكم بالغلوّ في الدّين.

از افراط در كار دين بپرهيزيد كه پيشينيان شما از افراط در كار دين هلاك شدند.

996

إيّاكم و الغيبة فإنّ الغيبة أشدّ من الزّنا. إنّ الرّجل قد يزني و يتوب فيتوب اللَّه عليه و إنّ صاحب الغيبة لا يغفر له حتّى يغفر له صاحبه.

از غيبت بپرهيزيد كه غيبت از زنا سختتر است كسى كه زنا ميكند و توبه ميكند خدا توبه او را ميپذيرد ولى آنكه غيبت مى كند گناهش آمرزيده نمى شود تا آنكه غيبت او را كرده است از گناهش بگذرد.

997

إيّاكم و الكبر فإنّ إبليس حمله الكبر على أن لا يسجد لآدم و إيّاكم و الحرص فإنّ آدم حمله الحرص على أن يأكل من الشّجرة و إيّاكم و الحسد فإنّ ابني آدم إنّما قتل أحدهما صاحبه حسدا فهنّ أصل كلّ خطيئة.

از تكبر پرهيز كنيد كه شيطان بواسطه تكبر از سجده آدم دريغ كرد و از حرص بگريزيد كه آدم بواسطه حرص از ميوه درخت بخورد و از حسد دور مانيد كه هابيل بواسطه حسد قابيل را كشت بنا بر اين تكبر و حرص و حسد سر چشمه همه گناهان است.

998

إيّاكم و الكذب فإنّ الكذب مجانب للإيمان.

از دروغ بپرهيزيد كه دروغ با ايمان سازگار نيست.

999

إيّاكم و الكذب فإنّ الكذب لا يصلح لا بالجدّ و لا بالهزل و لا يعد الرّجل صبيّه لا يفي له و إنّ الكذب يهدي إلى الفجور و إنّ الفجور يهدي إلى النّار و إنّ الصّدق يهدي إلى البرّ و إنّ البرّ يهدي إلى الجنّة؛

از دروغ بپرهيزيد زيرا دروغ نه جدى و نه شوخى روا نيست، انسان نبايد بطفل خود وعده دهد و وفا نكند، دروغ كسان را ببدكارى مى كشاند و بدكارى آنها را بجهنم مى رساند، و راستى كسان را به نيكو كارى ميكشاند و نيكوكارى آنها را ببهشت ميرساند.

1000

إيّاكم و المدح فإنّه الذّبح؛

از مدح كردن بپرهيزيد كه مانند سر بريدن است.

 

 
 

 
 Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved