شهید آوینی
هرچه می خواهد دل تنگت بگو
نام:
ایمیل:  اختیاری
شهر:  
درج مطلب
کد امنیتی:
CAPTCHA code image
Change the code
   

کاربر گرامی! مطالب شما پس از تایید مدیر حرف دل در این صفحه نمایش داده می شود.

اهــــــل دل ای نازنین هــایم ســـلام
ســایه تان اینجا همیـشه مســــــتدام
بـا شـما قلـــــبم منـــــوّر می شـــود
حــال من یك حـــال دیــگر می شـــــود
حـــــرف دل ، اینـجا پناهم داده است
دلـــــــبری قــــــولِ نگـــــاهم داده است
بزمتان ، جــــــانِ مــــــــرا بـر بـاد كـرد
حــــــرف دل ، مـــــا را چنین معـتاد كـرد
حـرف دل، پُر گشته از یــــاران عشق
گـــونه هـا تـَــــر گشته از باران عشـــق
عــاشــقان مبهوت خالش می شوند
مست و شـیدای "وصالش" می شـوند
 هرچه می خواهد دل تنگت بگو
138841
نام: بهار
شهر: ارومیه
تاریخ: 12/3/2017 3:50:31 PM
کاربر مهمان
  ”ادیسون و مادرش“
»ادیسون،
«به خانه برگشت یاد داشتی به مادرش داد، گفت این را معلم داد گفت تنها مادرت بخواند».
»مادر،
«درحالی که اشک در چشمان داشت برای کودکش خواند، فرزند شما یک نابغه است و این مکتب برای او کوچک است، آموزش او را خود بر عهده بگیر سالها گذشت، مادر او از دنیا رفته بود».
»روزی،
«ادیسون که اکنون بزرگترین مخترع قرن بود در کنج خانه خاطراتش را مرور میکرد، ورقی را در میان شکاف دیوار یافت آن را در آورد و خواند».
»نوشته بود:
«کودک شما کور ذهن است، از فردا او را به مکتب راه نمیدهیم، ادیسون ساعتها گریست و در دفتر خاطراتش نوشت»:
»ادیسون،
«کودک کور ذهنی بود که توسط یک مادر قهرمان به نابغه قرن تبدیل شد».
اگه بچتون درسش خوب نیست، دوست و فامیلهای همسنشو با اون مقایسه نکنین، سعی کنین اونقدر بهش روحیه بدین و تشویقش کنین تا یه نابغه مثل ادیسون بشه، این مطلب در مورد شریک زندگیمون هم صدق میکنه لطفا همسرتون رو به هیچ عنوان با هیچ کس دیگه ای مقایسه نکنین، به قولی باطن زندگی خودتون رو با ظاهر زندگی دیگران مقایسه نکنین.
138840
نام: بهار
شهر: ارومیه
تاریخ: 12/3/2017 1:12:17 PM
کاربر مهمان
  روزي حضرت داوود از يك آبادي ميگذشت. پيرزني را ديد بر سر قبري زجه زنان. نالان و گريان. پرسيد: مادر چرا گريه مي كني؟ پيرزن گفت: فرزندم در اين سن كم از دنيا رفت. داوود گفت: مگر چند سال عمر كرد؟ پيرزن جواب داد:350 سال!! داوود گفت: مادر ناراحت نباش.

پيرزن گفت: چرا؟ پيامبر فرمود: بعد از ما گروهي بدنيا مي آيند كه بيش از صد سال عمر نميكنند. پيرزن حالش دگرگون شد و از داوود پرسيد: آنها براي خودشان خانه هم ميسازند، آيا وقت خانه درست كردن دارند؟ حضرت داوود فرمود: بله آنها در اين فرصت كم با هم در خانه سازي رقابت ميكنند. پيرزن تعجب كرد و گفت: اگر جاي آنها بودم تمام صد سال را به خوشی و خوشحال کردن دیگران ميپرداختم.

برچرخ فلک مناز که کمر شکن است
بررنگ لباس مناز ک آخر کفن است
مغرور مشو که زندگی چند روز است
در زیرزمین شاه و گدا یک رقم است
138839
نام:
شهر:
تاریخ: 12/2/2017 11:00:37 PM
کاربر مهمان
  خدایا آخه چه گناهی کردم اون از قبول شدنم که خودم هیچ مادرمم هم پیر شد اینم از الان که خودمم و شرمندگی و چی بگم میخوام بگم تو بهتر میدونی ولی آخه وقتی بهتر میدونی چرا پس وصعیتم اینه خدایا نقطه ضعف من شرمندگیه جهالته که دقیقا منو انداختی تو اون شرایط
138838
نام: علی
شهر:
تاریخ: 12/2/2017 5:14:03 PM
کاربر مهمان
  دل تنگم اقا مرتضی همین
138837
نام: بهار
شهر: ارومیه
تاریخ: 12/2/2017 10:26:41 AM
کاربر مهمان
  زنی روستائی که هرگز حرف دلنشینی از همسرش نشنیده بود، بیمار شد. شوهر او که راننده موتور سیکلت بود و از موتورش براى‌ حمل و نقل کالا در شهر استفاده مى‌کرد براى اولین بار همسرش را سوار موتورسیکلت خود کرد.



زن با احتیاط سوار موتور شد و از دست پاچگی و خجالت نمی دانست دست هایش را کجا بگذارد که ناگهان شوهرش گفت: «مرا بغل کن.»

زن پرسید: «چه کار کنم؟» و وقتی متوجه حرف شوهرش شد ناگهان صورتش سرخ شد. با خجالت کمر شوهرش را بغل کرد و کم کم اشک صورتش را خیس نمود. به نیمه راه رسیده بودند که زن از شوهرش خواست به خانه برگردند.

شوهرش با تعجب پرسید: «چرا؟ تقریبا به بیمارستان رسیده ایم.»

زن جواب داد: «دیگر لازم نیست، بهتر شدم. سرم درد نمی کند.»

شوهر همسرش را به خانه رساند ولى هرگز متوجه نخواهد شد که گفتن همان جمله ى ساده ى «مرا بغل کن» چقدر احساس خوشبختى را در قلب همسرش باعث شده که در همین مسیر کوتاه، سردردش را خوب کرده است.

عشق چنان عظیم است که در تصور نمی گنجد. فاصله ابراز عشق دور نیست. فقط از قلب تا زبان است و کافی است که حرف های دلتان را بیان کنید
138836
نام: بهار
شهر: ارومیه
تاریخ: 12/2/2017 8:31:48 AM
کاربر مهمان
  الهی اونقدر بخندید که صدای خنده هاتون بشه زیباترین موسیقی کائنات
الهی از شادی اونقدر پر بشید که سرریزش همه ی مردم دنیا رو سیراب کنه.
الهی روزیتون اونقدر زیاد بشه که امیدی باشید برای رسوندن روزی خیلیا.
الهی همیشه بهترین افکار به سراغتون بیان و درست ترین تصمیمات رو بگیرید.
الهی اونقدر غرق خوشبختی بشید که تا عمق بی انتهای رضایت برسید.
الهی همیشه تنتون سالم باشه و عاقبت به خیر بشید.
الهی که همیشه بهترین حال ممکن رو داشته باشید.
و الهی که خدا همیشه هواتونو داشته باشه
الهی آمین
چرا حرف دلها ثبت نمیشن
138835
نام: هادی
شهر: زنجان
تاریخ: 12/2/2017 1:04:16 AM
کاربر مهمان
  سلام آقا سید مرتضی قربون اون دل رئوفت برم حتما همین که اجازه دادی دوست داشته باشم یعنی دلت میخواد باهام رفاقت کنی و دستمو بگیری هرچه قدرم بد باشم قربون مرامت بشم من
برا خودم چیزی نمیخوام فقط میشه یه کمکی به داداشی ما بکنی مشکلش حل بشه؟ حتما از دست شما یه کاری بر میاد شما که دیگه احاطه دارین به دنیای ما اگه میشه یه گوشه چشمی به حل مشکل داداش ما بکنین یه شفاعتی پیش ائمه براش بکنین جبران میکنم قول میدم خیلی ممنون
138834
نام: بهار
شهر: ارومیه
تاریخ: 12/1/2017 10:39:37 PM
کاربر مهمان
  زنی زیبا که صاحب فرزند نمی شد پیش پیامبر زمانش میرود و میگوید از خدا فرزندی صالح برایم بخواه.
پیامبر وقتی دعا میکند و وحی میرسد او را بدون فرزند خلق کردم.
زن میگوید خدا رحیم است و میرود.
سال بعد باز تکرار میشود و باز وحی می آید که بدون فرزند است.زن اینبار نیز به آسمان نگاه میکند و میرود.
سال سوم پیامبر وقت زن را با کودکی در آغوش می بیند.
با تعجب از خدا می پرسد :بارالها،چگونه کودکی دارد او که بدون فرزندخلق شده بود!!!؟
وحی میرسد:هر بار گفتم فرزندی نخواهدداشت ،او باور نکرد و مرا رحیم خواند. رحمتم بر سرنوشتش پیشی گرفت.
با دعا سرنوشت تغییر میکند...
از رحمت الهی ناامید نشوید اینقدر به درگاهی الهی بزنید تا در باز شود...
اين نوشته رو خيلی دوست دارم
ميان آرزوی تو و معجزه خداوند، ديواري است به نام اعتماد.
پس اگر دوست داري به آرزويت برسي با تمام وجود به او اعتماد کن.
هيچ کودکی نگران وعده بعدی غذايش نيست
زيرا به مهربانی مادرش ايمان دارد.
ايکاش ايمانی از جنس کودکانه داشته باشيم به خدا...
رحمت خدا ممکن است کمی تاخیر داشته باشد اما حتمی است.
138833
نام: فرناز
شهر: اصفهان
تاریخ: 12/1/2017 9:25:45 PM
کاربر مهمان
  سلام من اومدم خدایا من اومدم نمیخوام از پیشت برم نذار دوباره شیطان گولم بزنه,یا فاطمه زهرا ممنون که برام مادری کردی تروخدا دیگه نذارین به خطا برم خدایا دوست دارم خدایا بوی بارون میاد بوی امید خدایا خیلی صدات کردم ممنون از اینکه دست بنده گنه کارت رو باز گرفتی نمیخوام ازت جدا بشم خدایا شکرت که هستی
138832
نام: احمد حیدرزاده
شهر: یزد
تاریخ: 12/1/2017 9:45:23 AM
کاربر مهمان
  هرکس به کسی نازد"ما هم به کسی نازیم *سنی به عمر نازد" ما هم به مولا علی نازیم*
<<ابتدا <قبلی 13890 13889 13888 13887 13886 13885 13884 13883 13882 13881 13880 بعدی> انتها>>



Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved