آیت الله شیخ مرتضی طالقانی
نقل شده
:
مرتضی در کوه و صحرا مشغول سیر آفاق بود که جرقه ای به عنایت قدسی
نصیبش گردید.
بدین گونه که روزی هنگام چوپانی آوای ملکوتی قاری قرآنی، دل و جانش را
مخاطب ساخت و هر آنچه در مکنون ذات پاکش بود، به ظهور و حضور رساند.
برخی نزدیکان شیخ عارف گفته اند که این ندای نورانی قرآن کریم از سروشی
مبارک بود که به گوش جانش رسید.
شیخ مرتضی متحول گردید و با خدای خود مناجات نمود که:
«خداوندا! کتاب خویش از برای هدایت ما فرو
فرستادی و من عهد می بندم که تا زنده ام از تعالیم مقدست جدا نگردم.»