شهید آوینی
       

سخنرانی شب هفتم ماه محرم سال 95


بسم الله الرحمن الرحیم


راز لذت بندگی و دوری از رنج زندگی
شب هفتم محرم الحرام ۱۴۳۸ (۱۷/۰۷/۱۳۹۵)
حجت الاسلام و المسلمین پناهیان
 


توصیه‌ای به مسئولان فرهنگی
در ایام محرم در شهر اتفاقات خیلی خوبی می‌افتد ولی با توجه این امکانات و زمینه‌هایی که فراهم است در شهری مانند تهران باید مراسم‌های خیلی باشکوه‌تر برگزار شود. ان شاء الله که خداوند متعال به ما توفیق دهد بهتر خدمت کنیم و هیچ‌گاه ما را غره نکند که در همان حدی که هستیم بمانیم. ما خیلی کاستی داریم و خیلی بهتر می‌توانیم عمل کنیم.
شخصی مانند مقام معظم رهبری نمی‌شناسیم که فضای فرهنگی را رصد کنند و از جزئیات خبر داشته باشند. ایشان کسی هستند که بیش از همه مشغول مسائل کلان کشور هستند درعین‌حال مسائل جزئی را هم پیگیری می‌کنند. اگر مسئولان فرهنگی ده درصد به ایشان تأسّی کنند خیلی از مسائل حل می‌شود.
اگر مسئولان فرهنگی در برنامه‌ریزی فرهنگی خود عنصر دشمن‌شناسی را لحاظ نکنند، حماقت کرده‌اند. تربیت انقلابی جامعه، مقدمه‌ای برای تربیت معنوی صحیح است تا به اوج شکوفایی و رهایی از هوای نفس برسیم. لذا باکسانی که هوای نفس را ترویج می‌دهند که همان دشمنان و سفاکان مانند داعشی ها هستند. متأسفانه هیچ‌یک از نهادهای فرهنگی درزمینه‌ی دشمن‌شناسی، مسئولیت خود را در حد متوسط هم انجام نمی‌دهند.
برخی افراد بی‌اطلاع سخنرانی در مجالس مذهبی را برای تخلیه هیجان‌ها و سرگرمی معنوی ائمه می‌دانند؛ خوب، این افراد باید این تصور غلط خود را تغییر دهند، چراکه باید در یک مجلس مذهبی راهبردهای فرهنگی و تربیتی گفته شود ولی متأسفانه اکنون مجالس چنین نیستند.
نکته دیگر اینکه نسبت به عناصری که در جهان سلطه‌طلب هستند باید کینه و نفرت زیادی داشته باشیم. معنویت این است که شما این خشم نسبت به آن‌ها را در خود بپرورانید. عارف بودن و معنوی اقتضا می‌کند که نسبت به دشمان خدا که دشمنان بشریت هستند با نفرت برخورد کنیم. اگر انقلابی گری همراه با عارف بودن و فیلسوف بودن و فقیه بودن مانند حضرت امام نباشد، درواقع شورشی است.
من تعجب می‌کنم از اینکه کتب شهید مطهری را می‌خوانند و تدریس می‌کنند چون امام به آثار ایشان توجه داشته‌اند ولی آثار خود امام خمینی (ره) را نمی‌خوانند یا اینکه اصلاً اطلاعی ندارند. حداقل جلد ۲۱ صحیفه‌ی امام را مطالعه کنید.
از افراد پایگاه بسیج در مورد صحبت ۱۴ خرداد مقام معظم رهبری در مرقد امام سؤال کردم ولی هیچ‌کدام از اطلاعی نداشتند؛ چرا برخی می‌خواهند بسیج را همیاران امنیتی برای نیروی انتظامی تعریف کنند.
آیا بسیجی هم باید دنبال جاذبه باشد؟
بسیجی خود را از معرفت مستغنی می‌داند؟
نکند بسیجی‌ها همه مفسرین قرآن هستند ما خبر نداریم!
علامه طباطبائی می‌گفتند یک روز ده مرتبه یک آیه را بخوانم هر بار حرف جدید می‌فهمم.
بسیجیان علم لدنی دارند؟
زمینه و زیرساخت‌های تشکلاتی آماده است ولی بهره‌ی کافی را از آن نمی‌بریم. شما خیلی می‌توانید بیش از این بهتر باشید.

می‌دانم که شما اهل اندیشه هستید و انتظار می‌رود که روی این مباحثی که مطرح شد تفکر کنید.
حتماً جدول مازلو را شنیده‌اید که در آن نیازهای انسان را طبقه‌بندی می‌کند و از نیاز فیزیولوژیک شروع می‌کند تا می‌رسد به خودشکوفایی که یک نیاز فطری است. او می‌گوید ۹۰ درصد مردم به آن قله‌ی جدول نمی‌رسند. این جدول را نمی‌پذیریم ولی خودشکوفایی را حرف خوبی است. چه اشکالی دارد که مازلو به حرف درستی رسیده باشد. حکمت را باید از منافق هم حتی گرفت، خداوند حکمتی را که به منافق داده است علیه او احتجاج می‌کند. پیامبران دنبال همین خودشکوفایی بودند.
او ۱۲ ویژگی برای رسیدن به خودشکوفایی برمی‌شمرد. می‌گوید مذهبی‌ها بیشتر به خودشکوفایی می‌رسد. کسانی که کوچک‌ترین ضربه می‌خورند به موجودی منفعلی تبدیل می‌شوند که نمی‌توانند به خودشکوفایی برسند، حال دین آمده است تا انسان را از حالت انفعال خارج کند و به خودشکوفایی برساند. اجازه ندهید که یک سخنرانی شما را بسیار تحت تأثیر قرار دهد همیشه سخنرانی نروید گاهی واعظ لنفسه باشید و برای خودتان سخنرانی کنید حتی در همه‌ی مجالس گریه شرکت نکنید، بلکه گاهی خودتان تنهایی گریه کنید. در سحر کسی شما را نمی‌گریاند و جذبه‌ای ندارد بلکه باید خودت بیدار شوی و تنهایی سخن بگویید فارغ از جمع. همیشه پای سخنرانی‌های پرجاذبه نروید. جاذبه در سخنرانی نباید به حدی باشد که جاذبه مطلق باشد بلکه صرف حوصله سر نرفتن باید از جاذبه استفاده کرد.
لذت فراتر از پرستش
حس پرستش زیباترین حسی است که یک فرد می‌تواند داشته باشد.
حضرت امیرالمؤمنین می‌فرمایند خداوند لذایذ را قرار داده تا از لذت ملاقات با خداوند خبر داشته باشیم. خدا را نباید فقط دانست بلکه باید خدا را مصرف کرد و خدا را چشید.
وقتی دو زوج باهم آشنا می‌شوند نهایت رابطه عاشقانه‌ای باهم دارند و جملاتی مانند «عشق منی» استفاده می‌کنند ولی جملات بالاتری هم هست مانند «تو را می‌پرستم» حس پرستش بعد از خودشکوفایی خود را نشان می‌دهد. اینکه سؤال می‌شود که تو را چگونه بپرستم لذت بسیار بالایی است و فوق دوست داشتن است.
بچه اگر بخواهد با پدر و مادر عاشقانه صحبت کند فقط یک جمله می‌تواند بگوید که «بابا و مامان با من قهر نکن.» خدا را هم این‌گونه باید خطاب کنیم که «خدایا با من قهر نکن.» مگر از این حس بالاتری هم هست که از آن سخن بگوییم.
یک حسی پنهان در وجود انسان هست که بعد از مدتی اطاعت این حس بیدار می‌شود، آن حس حتی به‌نوعی بالاتر از پرستش است (پرستش یعنی تواضع، ستایش و ترس لطیفی که ابهت او در دل می‌افتد نه وحشت از او) بالاتر از حس پرستش، حس مملوک بودن، عبد بودن، بنده بودن و فارسی آن برده بودن است. خدایا من می‌خواهم برده‌ی تو باشم، ولی برای برخی این کلمه ناپسند است. پیامبر هم حتی نمی‌توانست حرفی بزند و نگوید «ان شاء الله» یعنی عبد و مملوک کسی خدا بوده است و او می‌داند که چه باید به تو بدهد و چه نباید بدهد. من حق ندارم که راضی باشم یا راضی نباشم من مال او هستم. اگر هم می‌گوید من راضی‌ام به رضای تو می‌خواهد عمق عبد بودن خود را نشان دهد.
یک حسی در انسان است مانند حسی که کودک می‌خواهد مال بابا مامانش باشد. خداوند در قرآن می‌فرماید ببین کافران مولا ندارند «لا مولا لهم» ولی شما مولا دارد.
آن‌سوی عبودیت مانند خدا شدن است «عبدي أطعنی أجعلك مثلي» که کن‌فیکون می‌گوید می‌شود و با اخم او زمین زیرورو می‌شود. «فی مقعد صدق عند الملیک المقتدر» عبد یعنی کسی که روی صندلی خدا می‌نشیند. کسی که نمی‌خواهد عبد شود که به لذت‌های پست و حیوانی رضایت داده است و نمی‌خواهد بر کائنات سوار بشود او همین حیوانی که هست کافی است. حس پرستش یعنی من نمی‌توانم گرداننده‌ی عالم نباشم و ندانم که در کائنات چه می‌گذرد و در اتاق کارگردانی خدا دستیار کارگردان شود. با پرستش آن حس عبودیت پیدا می‌کند و بی مولا می‌میرد و انس او با مولاست. «العبوديّة جوهرة کنه‌ها الرّبوبيّة»
«و السلام علیکم و رحمة الله و برکاته»


 

منبع : سایت هیئت دانشجویی میثاق دانشگاه امام صادق علیه السلام

Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved
logo