شهید آوینی

 


 

چگونه حزب الله، تابستان داغ آمريكا را به بهار لبنان تبديل كرد

وقايع 15تا 23 ارديبهشت سال 1387 در لبنان به "انقلاب حزب الله" شهرت پيدا كرده است.اين انقلاب را بي شك بايد يكي از نتايج جنگ 33 روزه لبنان دانست.انقلابي كه طي آن "حزب الله" لبنان نشان داد، حفظ جبهه ضدصهيونيستي در لبنان اولويت اصلي اين تشكل است.

تحولات اخير لبنان از نقطه اي آغاز شد كه ديويد ولش معاون وزير امور خارجه آمريكا در سفري كه اواسط فروردين ماه به عربستان داشت از تابستان داغ لبنان خبر داد. اعلام اينكه لبناني‌ها تابستان داغي پيش رو دارند در عربستان و در كنار چهره تندرويي مانند سعود الفيصل وزير پر سابقه‌ي امور خارجه عربستان، داراي معاني خاصي بود.

از يك سو، اعلام آن در عربستان و تائيد ضمني مقام ديپلماتيك سعودي به معناي توافق آمريكا ، عربستان و ... بود ثانيا اعلام علني آن جنبه‌ي عمليات رواني را به نمايش مي‌گذاشت وقتي ديپلمات‌ها از جنگ و درگيري پيش از وقوع خبر مي‌دهند جنبه‌ي جنگ رواني بر جنگ عيني غلبه مي‌كند.

وقتي ولش از تابستان داغ لبنان خبر داد اين مقدار مشخص بود كه تحولاتي در راه است اما چه تحولاتي بعضي از تحليگران سياسي كه از ميزان توانايي آمريكا در راه اندازي جنگ داخلي در لبنان اطلاعات درستي نداشتند از وقوع يك جنگ خونين و تمام عيار داخلي در لبنان - شبيه درگيري‌هاي 1354 تا 1369 خبر مي‌دادند. اما بر تحليلگران آشنا به موضوع پوشيده نبود كه توانايي آمريكا، عربستان و نيروهاي مرتبط با آن در راه اندازي و اراده جنگ داخلي بسيار محدود است و بازنده بودن آنان در اين جنگ كاملا قابل پيش بيني مي‌باشد.

همزمان با طرح موضوع تابستان داغ دو خبر ديگر به مرور روي مانيتور خبرگزاري ها نقش بست. اسرائيل براي ترور دبير كل حزب الله لبنان در روز ششم ارديبهشت ماه هماهنگي هاي لازم را به سر فرماندهي نظامي آمريكا در خاورميانه به عمل آورده و هواپيماهاي ويژه اي را به اعماق آسمان لبنان اعزام گردانيده است. در حاشيه‌ي اين اقدام فاش گرديد كه يك گروه كماندويي و ابسته به وليد جنبلاط رهبر سياسي جمعي از دروزي هاي لبنان آماده شده‌اند كه با حمله به مقر سيد حسن نصر الله - پس از آنكه مورد اصابت بمب هاي هواپيماهاي فوق مدرن اسرائيل قرار گرفت - كار را به اتمام برسانند.

در اين ميان جنباط به قصد عادي سازي عبور و مرور نظاميانش در بيروت از رهبر حزب سوسياليست فرانسه دعوت كرد تا سفري به لبنان داشته باشد. آنان به هنگام ورود او به فرودگاه حريري بيروت به بهانه چك امنيتي، امكان عمليات عليه تاسيسات حزب الله در فرودگاه را مورد ارزيابي قرار دادند و البته به دشوار بودن عمليات نظامي با وجود تاسيسات پيشرفته مخابراتي - اطلاعاتي حزب الله پي بردند. عمليات نظامي مشترك رژيم صهيونيستي و شبه نظاميان جنبلاط توسط سيستم شنود حزب الله لو رفت و حزب الله لبنان همكاري جنبلاط را افشا كرد. افشاگري حزب الله عليه جنبلاط سبب انزواي رئيس حزب سوسياليست ترقي خواه نزد دروزي ها گرديد.

«شيخ عقل» رهبر مذهبي دروزي ها هم همكاري جنبلاط با رژيم صهيونيستي را تقبيح كرد و غير قابل توجيه دانست. از آن طرف طلال ارسلان و وئام وهاب دو چهره برجسته‌ي دروزي كه ارتباط فعالي با حزب الله لبنان دارند، حملات شديدي را متوجه جنبلاط كردند. يكي از معاونين سابق جنبلاط كه در عربستان به سر مي‌برد، روي صفحه تلويزيوني المنار ظاهر شد و سوابق تروريستي و غير اخلاقي رئيس سابق خود را بطور مستند افشا كرد و گفت: اسناد ديگري هم دارد و حاضر است آنها را به يك دادگاه لبناني ارائه كند.

خبر ديگري كه در اين مقطع افشا گرديد ورود جيمز جفري رئيس عمليات ويژه سازمان سيا و مرتبط با اليوت ابرام مسئول ميز لبنان در وزارت خارجه آمريكا به لبنان به همراه ژنرال ايوب يك فرمانده ارشد اطلاعاتي رژيم صهيونيستي در معيت يك گروه قدرتمند و مجهز به تكنولوژي بالا از سوي اسرائيل بود. جفري و ايوب ماموريت داشتند تا هماهنگي لازم را براي راه اندازي تابستاني داغ با تركيبي از عمليات تروريستي اسرائيل و عمليات آشوب از سوي عناصر لبناني به عمل آورند. در اين ميان يك مقام اطلاعاتي لبنان افشا كرد كه فرانسوي‌ها از طريق كريم پاكزاد مسئول حزب سوسياليست فرانسه به تيم عملياتي وصل شده اند. در اين بين مروان حماده وزير ارتباطات لبنان و عضو گروه جنبلاط نيز امكانات دولتي را براي اجراي عمليات مشترك هماهنگ مي‌كرد.

حزب الله لبنان با افشاي به موقع عمليات مشترك عملا اضلاع طرح را از هم گسست تا جايي كه زئيفي فركش رئيس سابق شعبه اطلاعات نظامي رژيم صهونيستي اعلام كرد: همه زحمات سه ساله اسرائيل در يك شب از ميان رفت. رژيم صهيونيستي نيز اعلام كرد حزب الله از طريق شنود مكالمات نظاميان ارتش اسرائيل اطلاعات ذيقيمتي كسب كرده و به خنثي كردن طرحي حساس دست يازيده است.

با خنثي شدن عمليات نظامي محدود عليه حزب الله لبنان كه به قصد وارد كردن ضربه به ركن رهبري آن دنبال گرديد،‌روند برخورد با حزب الله لبنان و به چالش كشيدن آن وارد مرحله تازه‌اي شد. وليد جنبلاط كه بنا به نقل انيس نقاش پيش از اين در جريان سفر به آمريكا به مقامات اين كشور گفته بود: من نمي‌توانم به سيد حسن نصر الله جواب بدهم شما (با ترور) جواب او را بدهيد به نمايندگي از جريان 14 مارس وارد ميدان شد و شبكه مخابراتي حزب الله را نشانه گرفت. او با جنجال رسانه‌اي اعلام كرد: «اين شبكه قانوني نيست و بايد بر چيده شود». دو روز پس از اظهارات جنبلاط، سمير جعجع - رئيس شبه نظاميان قوات اللبنانيه - در مصاحبه مطبوعاتي بيانيه‌اي را به نمايندگي از كل جريان 14 مارس و دولت لبنان قرائت كرد كه در آن به خطرناك بودن شبكه مخابراتي حزب الله اشاره شده بود. ورود بد نام ترين چهره‌ سياسي لبنان - جعجع - نشان دهند آن بود كه اوضاع به سمت تحرك شبه نظاميان چرخش پيدا كرده است.

دو روز پس از آن كه جعجع آن بيانيه را قرائت كرد، دولت فؤاد سنيوره در روز دوشنبه 23 ارديبهشت تشكيل جلسه داد. در اين جلسه كه در غياب وزراي جريان مقاومت تشكيل شده بود، فرمانده امنيتي فرودگاه - رفيق شقير - كه از نظر دولت نقش اساسي در خنثي كردن «توطئه‌ مشترك آمريكا، اسرائيل و جريان 14 مارس» داشته است را بر كنار كرد و همزمان با آن دستور جمع آوري سيستم مخابراتي حزب الله را نيز صادر نمود.

پيش از اين كميته وينوگراد در ارزيابي چرايي پيروزي حزب الله در جنگ 33 روزه سال 1385 به نقش حساس سيستم مخابراتي حزب الله و نفوذ ناپذيري اين سيستم از يك سو و برتري آن نسبت به سيستم مخابراتي اسرائيل از سوي ديگر اشاره كرد بود و خواستار تمركز آمريكا، اسرائيل مخالفان لبناني حزب الله روي اين سيستم شده بود. طبعا فوائد سينيوره هم به اهميت سيستم مخابراتي حزب الله واقف بود و هم به واكنش سريع و قاطع حزب الله لبنان و هواداران آن اشراف داشت. بر همين اساس بنظر مي‌آيند سنيوره در حالي كه جمع آوري سيستم مخابراتي حزب الله و بركناري فرمانده امنيتي فرودگاه را فراتر از توانايي خود و ساير نيروهاي 14 مارس و حتي فراتر از توانايي آمريكا، اسرائيل و ... مي‌دانست، اين دو مصوبه را تصويب كرد.

ترديدي وجود ندارد كه تصميم دولت لبنان به هيچ وجه يك تصميم داخلي محسوب نمي‌شود چرا كه به وضوح رد پاي آن در گزارش بهمن ماه 1386 وينوگراد و نيز در اظهارات رسمي ديويد ولش و وزير خارجه عربستان و نيز اظهارات رسمي حسني مبارك مبني بر اينكه لبنان يك كشور عربي است و نه عجمي ديده مي‌شود. با اين وجود براي سينيوره كاملا مشخص بود كه هيچ نيروي در لبنان قادر به ناديده گرفتن توانايي‌ها، نفوذ و قدرت عمل حزب الله نيست با اين وجود او روي شبكه حساس مخابراتي حزب الله انگشت گذاشت. چرا و با كدام هدف؟

آمريكايي‌ها، اسرائيلي‌ها، بعضي از كشورهاي عربي و جريان 14 مارس در تحليل شرايط و روند اوضاع در لبنان به اين جمعبندي رسيدند كه «تعليق فعاليت نهادهاي رسمي» كه بر اثر اقدامات هواداران دولت و طيف حريري، جنبلاط و جعجع به وجود آمده بيش از همه به نفع حزب الله است چرا كه در غياب نهادهاي رسمي، يك نيروي غير رسمي مي‌تواند سياست‌هاي خود را به پيش ببرد و به هيچ كس نيز پاسخگو نباشد در عين حال تعليق فعاليت نهادهاي رسمي - دولت و رئيس جمهور امكان فشار بين المللي به حزب الله لبنان را از بين برده است و عملا هر نوع اقدام بين المللي را خنثي مي‌كند.

آمريكاييها، اسرائيلي‌ها و بعضي از كشورهاي عربي در صدد بازسازي ساختار سياسي و حقوق لبنان - اعاده رئيس جمهور، تقويت موقعيت دولت ، تشكيل مجلس و ... بر آمدند و عزم خود را براي آن جزم كردند. بازسازي ساختار سياسي و حقوقي لبنان راه شناخته شده اي دارد و حزب الله نيز بر آن تاكيد مي‌كرد؛ برگزاري انتخابات پيش از موعد مجلس فعلي كه در دنيا مرسوم است - تشكيل دولت وحدت ملي و سپس انتخاب رئيس جمهور از درون مجلس جديد ، راه شناخته شده باز سازي فعاليت‌ نهادهاي سياسي و حقوقي در لبنان بود ولي اين روند مورد توجه مخالفان داخلي، منطقه‌اي و بين المللي مقاومت نبود چرا كه آن را كاملا به نفع حزب الله ارزيابي مي‌كردند.

اجتماع دو ميليوني هواداران حزب الله در جريان جشن پيروزي حزب الله كه در ضاحيه - بيروت جنوبي- در مهر ماه سال 85 برگزار شد و استقبال دو ميليوني از تحصن تاريخي حزب الله در دو ميدان رياض الصلح و الشهداي بيروت مركزي در آبان و آذر سال 1385 موقعيت برتر انتخاباتي مقاومت را مشخص مي‌كرد.

مخالفان مقاومت - بخصوص آمريكايي‌ها - روي يك روند توافقي متمركز شدند. آنان معتقدند بودند كه بايد ابتدا گفت و گوي ميان موافقان و معارضات دولت كنوني لبنان كه از سوي سينيوره، حريري، جنبلاط و جعجع قطع گرديده است، از سرگرفته شود و سپس با پذيرش سطحي از خواسته‌اي حزب الله و واداشتن آنان به پذيرش بخشي از خواسته‌هاي مخالفان خود، وضعيت سياسي لبنان را از حالت تعليق خارج نمود. آنان در نهايت خروج از تعليق را به نفع خود ارزيابي كردند و آماده بودند تا با دادن امتيازاتي حزب الله را وادار به پذيرش آن نمايند. اين در حالي بود كه فرمول حزب الله براي همكاري مشخص بود؛ «تشكيل دولت وحدت ملي» پذيرش سلاح مقاومت بعنوان سلاح استراتژيك لبنان در مواجهه با رژيم صهيونيستي»، اصلاح قانون انتخابات و بازگرداندن روند انتخاباتي از قوانين سال 2000» كه سوريه آن را پايه گذاري كرد - و قانون 1990 كه در پيمان طائف گنجانده شده بود به قانون انتخاباتي سال 1960 كه روي انتخابات طايفه‌اي و شهرستاني تمركز داشت.

مخالفان حزب الله لبنان معتقد بودند ابتدا بايد به درگيري هاي داخلي دامن زد تا وقتي كه حزب الله به پاي ميز مذاكره مي‌آيد از خواسته‌هاي خود تا حدودي عدول كند و به چيزي تن دهد كه در برگيرنده حد متوسطي از منافع جريان 14 مارس و حاميان خارجي آن باشد. از اين رو آنان عمليات آشوب را در دستور كار قرار دادند و ديويد ولش و سعود الفيصل رسما از «تابستان داغ لبنان» خبر دادند.

بخش اول طرح تابستان داغ - عمليات ترور ششم ارديبهشت ماه عليه رهبر حزب الله - به شكست كشيده شد و بخش دوم با اظهارات جنبلاط و سپس بيانيه سمير جعجع و دو مصوبه دولت سينيوره رقم خورد. روز چهارشنبه 25 ارديبهشت ماه شبه نظاميان وابسته به دو جريان حريري و جنبلاط به كارگران اعتصاب كننده عليه دولت كه به دليل عقب افتادن حقوق به خيابان‌هاي بيروت آمده و به سمت فرودگاه در حركت بودند، آتش گشوده و ده نفر از آنان را زخمي كردند. متعاقب آن دبير كل اتحاديه كارگري كه از هواداران مقاومت است - دستور توقف تظاهرات خياباني كارگران را صادر مي‌كند اما شبه نظاميان حريري و جنبلاط به تيري اندازي به سوي كارگردان ادامه مي‌دهند. دامنه درگيري به سرعت به بخشهاي ديگر بيروت نيز كشيده مي‌شود.

درگيري در منطقه «كورنيش المزرعه» واقع در جنوب شرقي بيروت كه محل تلاقي ساختمان هاي متعلق به نيروهاي جنبلاط، حريري و جنبش امل مي‌باشد، شدت بيشتري پيدا مي‌كند و البته شدت درگيري در الضتاوي، البلد، الزيدانيه، كركول الدروز، مارالياس، راس النبع، تل الخياط، الحمراء و وردان نيز بالا بود به دنبال درگيري‌هاي به وجود آمده در شهر بيروت حزب الله اعلام كرد كه عصر پنجشنبه سيد حسن نصر الله مواضع رسمي حزب الله را در واكشن به مصوبه دولت عليه سيستم مخابراتي حزب الله و نيز درگيريهاي بيروت اعلام مي‌كند.

روز پنجشنبه سيد حسن نصر الله در مصاحبه‌‌ي مطبوعاتي خود مخابرات را بخشي از سلاح مقاومت خواند و گفت: همان گونه كه قبلا به وليد جنبلاط گفته‌ام هر دستي كه به سمت مخابرات حزب الله دراز شود، آن را قطع مي‌كنيم. سيد دولت را به لغو مصوبه خود فرا خواند و در عين حال جنبلاط را به كشادن سنيوره و حريري به سمت درگيري متهم كرد و دولت را به دليل تبعيت از جنبلاط به شدت سرزنش كرد. سيد رسما اعلام كرد كه در برابر حملات سكوت نمي‌كند و هر اقدام را با اقدام متقابل پاسخ مي‌دهد.

سخنان حجت الاسلام سيد حسن نصر الله از قاطعيت لازم برخوردار بود از اين رو طبعا بايد با ملاحظه آن، گروه 14 مارس به شبه نظاميان خود دستور مي‌داد كه آتش سلاح را خاموش كرده و به دفاتر خود بازگرداند ولي با پايان سخنان سيد حسن نصر الله درگيري اين گروه با شيعيان و مسيحيان هوادار مقاومت تشديد شد و به شهادت 11 نفر منجر گرديد. گروه 14 مارس گمان مي‌كرد از آنجا كه حزب الله از درگير شدن در صحنه داخلي به شدت پرهيز مي‌كند، با بالا گرفتن درگيري‌ها به رايزني‌ سياسي روي مي‌آورد و عملا مذاكره سياسي در شرايط مناسب تر براي جريان 14 مارس و بازوهاي منطقه‌اي و بين المللي آن فراهم مي‌شود.

همزمان با اين تحركات دستگاه سياسي و تبليغاتي عربستان سعودي نيز فعال شد تا دامنه درگيري‌ها گسترش يافته و تشديد شود. «شيخ عبدالعزيز آل الشيخ» مفتي سعودي ، حزب الله را به خروج از اسلام متهم كرد و از اين طريق ترور عناصر حزب الله را مباح خواند.

بندر بن سلطان و سعود الفيصل دو عضو افراطي حكومت سعودي ايران را متهم به آتش افروزي در لبنان كردند و خلع سلاح مقاومت را خواستار شدند. بنا به گزارش يك سايت عراقي شوراي عالي امنيت ملي سعودي به رياست بندر بن سلطان تشكيل شد و با صدور بخشنامه‌اي به شبكه هاي تلويزيوني، راديويي، روزنامه ها و سايت‌ها خبري متعلق به خود از آنان خواست تا درگيري هاي داخلي بيروت را «اقدام شيعه عليه اهل سنت و كنترل و مصادره حقوق سني‌ها» معرفي كنند و بصورت ويژه به تبليغ آن بپردازند.

از اين رو شبكه سعودي «العربيه» كه مقر اصلي آن در دبي است، شبكه تلويزيوني M.B.C شبكه تلويزيوني «المستقله» كه از سوي روحانيون وهابي عربستان اداره مي‌شود، روزنامه‌هاي الحيات و الشرق الاوسط كه در لندن مستقر مي‌باشند به همراه شبكه تلويزيوني المستقبل و شبكه هاي متعلق به جنبلاط و سمير جعجع نيز دست به كار شدند تا در دستور العمل با دقت اجرا شود. همزمان با آن شايعه‌اي دروغ حمله شيعيان به «دار الافتاء اهل سنت» و «حمله به منزل روحاني برجسته اهل سنت لبنان» تبليغ شد تا درگيري ها هر چه بيشتر گسترش يابد.

حزب الله در واكنش به تشديد درگيري‌هاي كه تا ساعت پاياني روز پنج شنبه ادامه داشت، نيروهاي خود را براي جمع كردن بساط شبه نظاميان و مراكز سياسي و تبليغاتي بخش افراطي جريان 14 مارس بسيج نمود. صبح روز جمعه، بخشي از نيروهاي مقاومت وارد عمل شدند و صدها شبه نظامي وابسته به جنبلاط، حريري و سمير جعجع را دستگير كرده و تحويل ارتش دادند. سپس به سمت شبكه تلويزيوني المستقبل، راديو الشرق و روزنامه المستقبل حركت كردند و شبه نظاميان مستقر در اين مراكز را دستگير كرده و فعاليت اين دستگاههاي تبليغاتي را متوقف كردند.

محاصره نخست وزيري، محل استقرار سعد حريري و محل اقامت وليد جنبلاط بخشي از ديگر از فعاليت نيروهاي حزب الله بود كه بدون خونريزي همراه بود. همزمان با آن سرپل عملياتي سعودي در بيروت، شيخ عبد العزيز خوجه سفير اين كشور بيروت را با يك قايق تندرو ترك كرد. حزب الله تا ظهر روز جمعه موفق شد كاملا بر بيروت غربي (منطقه متعلق به حريري كه مراكز سياسي جريان 14 مارس را نيز در خود جاي داده بود) و منطقه الجبل واقع در جنوب شرقي بيروت كه محل استقرار شبه نظاميان وليد جنبلاط بود، مسلط شود.

حزب الله در اين ميان دو اقدام هوشمندانه را توامان انجام داد. از يك سو با دستگيري آسان نيروهاي 14 مارس به آن اثبات كرد كه متوقف كردن آنان براي حزب الله كاري ندارد از اين رو فؤاد سنيوره در اثناي روز جمعه رسما اعلام كرد: «البته حزب الله به هر كجا كه بخواهد مي‌تواند با سرعت مسلط شود ولي اين اقدام آنان قانوني نيست». از سوي ديگر حزب الله به مراكزي كه تسخير مي‌كرد آسيب نمي‌زد و نيروهاي نظامي را پس از خلع سلاح تحويل ارتش مي‌داد و از اين طريق مردم لبنان در مي‌يافتند كه حزب الله در صدد نفي ديگران و قبضه كردن قدرت نيست و خود را نيازمند به سلطه بر بيروت نمي‌داند.

پيروزي حزب الله در ظهر روز جمعه بلافاصله از سوي رسانه‌هاي مختلف اعلام شد. راديو فرانسه اعلام كرد: «فاتح زور آزمايي هاي لبنان باز هم حزب الله بود». روزنامه الشرق الاوسط از اشغال بيروت توسط حزب الله خبر داد و رسانه‌هاي عربي مخالف مقاومت از «كودتاي حزب الله » خبر دادند. سخنگوي وزارت خارجه آمريكا - شان مك كورمك - اعتراف كرد كه : «آمريكا از توان تاثير گذاري بر تحولات لبنان برخوردار نيست، چرا كه دوستان ما نفوذ كافي ندارند».

بلافاصله پس از پايان ماجرا در بيروت وزير خارجه عربستان، وزراي خارجه كشورهاي عضو اتحاديه عرب را به تشكيل جلسه فوري دعوت كرد. اين جلسه روز يكشنبه در سريع‌ترين زمان ممكن در قاهره تشكيل شد. اما پيروزي قاطع حزب الله لبنان بر آن سايه افكنده و مشخص بود كه دولت‌هاي عربي نمي‌توانند واكنش تندي نسبت به پيروزي حزب الله بروز دهند چرا كه امكان داشت حزب الله عملا جريان 14 مارس را كنار بزند.

اتحاديه عرب در نهايت عليرغم مواضع بسيار تند وزير خارجه سعودي كه كشورهاي عربي را به اعزام نيروي نظامي به لبنان تشويق مي‌كرد، كميته 5 نفره وزراي خارجه عضو اتحاديه را مامور برپايي اجلاسيه‌اي به منظور حل و فصل اختلافات ميان گروههاي داخلي لبنان نمود. اين اجلاس دو روز بعد در دوحه پايتخت قطر با حضور سران گروه 14 مارس، سران احزاب هوادار مقاومت و سه نماينده از حزب الله لبنان تشكيل شد و پس از دو روز بحث به نتايج روشني كه بيش از همه در برگيرنده‌ي خواسته‌هاي حزب الله بود، رسيد. در اين اجلاس توافقات زير به دست آمد:

1- دولت وحدت ملي لبنان با حضور 11 وزير از جريان مقاومت، 16 وزير از جريان كنوني حاكم و 3 وزير به انتخاب رئيس جمهور آينده تشكيل شود. اين مهمترين خواسته‌ي حزب الله پس از پايان جنگ 33 روزه اسرائيل عليه لبنان بود كه جريان 14 مارس از قبول آن سر باز مي‌زد. با اين وضعيت "ثلث ضامن" كه زلماي خليل زاد سفير آمريكا در سازمان ملل از آن به «دست يابي حزب الله به حق وتو» ياد نمود تامين گرديد.

2- ميشل سليمان فرمانده ارتش كه هوادار مقاومت مي‌باشد و با دولت سوريه روابط مستحكمي دارد، بعنوان رئيس جمهور انتخاب شود، ميشل سليمان پيش از تشكيل اجلاس دوحه رسما اعلام كرد: «درگير كردن سلاح مقاومت، در داخل ، خدمت به اسرائيل است زيرا اين رژيم را درباره سلامت خود مطمئن مي‌سازد و آن را به بهانه سازي براي تجاوز جديد سوق مي‌دهد».

3- بازكشت قوانين انتخاباتي به قانون 1960 كه بر اساس آن انتخابات از وضعيت استاني به انتخابات شهرستاني تغيير مي‌كند. اين يكي از خواسته‌هاي حزب الله لبنان بود و فرايند انتخاباتي را به نفع حزب الله پيش مي برد. تا جايي كه گفته مي‌شود حداقل 60 درصد مجلس 120 نفره لبنان را در اختيار مقاومت و هواداران آن قرار مي‌دهد.

4- عدم استفاده از سلاح در مناقشات داخلي، اين بند نيز بر خلاف ظاهر آن از خواسته‌هاي مقاومت مي‌باشد چرا كه حزب الله نمي‌خواهد در داخل لبنان درگير باشد.

5- آغاز گفت‌وگوها براي تقويت اختيارات دولت و تقويت رابطه آن با همه سازمان‌ها به گونه‌اي كه قادر به تأمين امنيت لبنان و شهروندان آن باشد. حزب‌‌الله نيز همواره خواستار تقويت دولت و جامعيت آن بوده است. اين بند بطور ضمني تغيير دولت وقت لبنان را در پي دارد كه بايد در يك فرايند داخلي صورت گيرد.
در اين اجلاس اگرچه بعضي از سران جريان 14 مارس تلاش‌كردند پاي سلاح مقاومت را به ميان آوردند ولي در عمل نتوانستند آن را به جايي برسانند. لذا در بيانيه پاياني حتي اشاره‌اي به آن نشد.

در يك جمعبندي بايد گفت آنچه ديويد ولش به نمايندگي از آمريكا و سعود فيصل به نمايندگي از جبهه عربي مخالفت مقامت و جنبلاط، سمير جعجع و سعد حريري و نيز ژنرال ايوب فرمانده اطلاعاتي رژيم صهيونيستي دنبال و همه امكانات خود را براي آن بسيج كردند، تشنج در فضاي داخلي لبنان به قصد خارج كردن سازمانهاي مؤثر در لبنان از حالت تعليق و در نهايت اعمال كنترل بر مقاومت لبنان بود.

لبنان اگرچه در پايان حدود دو هفته تشنج در فضاي سياسي مقدمات خروج از فضاي تعليق را طي كرد ولي به هيچ‌وجه تحت مديريت جبهه آمريكايي - سعودي قرار نگرفت و نتايج اجلاس دوحه كه با نارضايتي صريح مقامات آمريكايي و سعودي همراه بود، نشان داد بار ديگر مقاومت بر مخالفان داخلي، منطقه‌اي و بين‌‌المللي خود پيروز شده است. از اين‌رو بايد به صفي‌الدين نماينده حزب‌الله در تهران حق داد كه در پايان اجلاس دوحه اعلام كرد: «حزب‌الله به آنچه مي‌خواست دست يافت.» تابستان داغ پيش از آن كه فرا برسد، با پيروزي قاطع حزب‌الله در بهار، رنگ و بوي ديگري يافت.

«سعدالله زارعي»
خبرگزاري فارس

Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved
logo