شهید آوینی
كمك در بچه‏دارى

فرزند ثمره مشترك ازدواج زن و مرد است.هر دو نفر در پيدايش‏كودك دخالت داشته‏اند،و در منافع و زيانهايش نيز شريك ميباشند.

بنابراين بچه‏دارى نيز يك وظيفه مشترك زن و شوهر است.نه وظيفه زن‏تنها.درست است كه مادران با ميل و رغبت از بچه نگهدارى ميكنند وامور نظافت و تر و خشك كردن و تغذيه و شير دادن و ديگر امور مربوط به‏كودك را از جان و دل مى‏پذيرند.و براى پرستارى و نگهدارى او هر گونه‏رنج و زحمتى را تحمل مينمايند.براى پرستارى از كودك چه شبهائى راتا صبح بيدار ميمانند و گريه و جيغ و شيون و نحسيهاى او را تحمل‏ميكنند.ليكن شوهر هم نبايد فداكاريها و زحمات همسرش را ناديده بگيردو بگويد:بچه‏دارى وظيفه زن است.و من در اين باره مسؤوليتى ندارم.

وقتى ديد بچه آرام نمى‏گيرد،مادر را با بچه بگذارد و خودش برود در اتاق‏ديگر راحت‏بخوابد. نه،برادر!اين بچه مشترك بين شما است.پرستارى‏و نگهدارى از او نيز يك وظيفه مشترك است.مگر تو عاطفه و وجدان‏ندارى؟آيا انصاف است كه تو بروى در گوشه‏اى استراحت كنى، وهمسرت را در اين غوغا تنها بگذارى؟آيا اين رسم زندارى و مهر و صفاى‏خانوادگى است؟اگر تو روز كار كرده و خسته هستى همسرت نيز در تمام‏روز بكارهاى خانه‏دارى اشتغال داشته و خسته است.اگر تو خوابت مى‏آيداو نيز خوابش مى‏آيد.اگر جيغ و شيونهاى بچه اعصاب ترا خسته ميكند، مادر بيچاره هم همينطور است ليكن جز تحمل چاره‏اى ندارد.

برادرم!انصاف و عاطفه و اخلاق اسلامى و رسم همسردارى‏اقتضا دارد كه در چنين مواقع حساسى در بچه‏دارى همسرت را كمك‏كنى.يا با هم بچه را آرام كنيد سپس بخوابيد.يا مقدارى از شب را توبخواب و همسرت از بچه پرستارى كند آنگاه تو از بچه پرستارى كن وهمسرت بخوابد.و اگر همسرت در اثر كم خوابى،بعد از نماز صبح‏استراحت كرده انتظار نداشته باش مانند ديگر روزها صبحانه را برايت‏حاضر كند.چه مانع دارد خودت چاى و صبحانه حاضر كنى،خودت ميل‏كنى و بيرون بروى و براى همسرت نيز آماده باشد.وقتى مى‏خواهيد به‏سفر يا مهمانى برويد ضرورت ندارد كه هميشه همسرت بچه را بغل كند،در جاهاى مناسب تو اين عمل را انجام بده و در اين باره همكارى نمائيد.وبطور كلى در همه حال در پرستارى و نگهدارى از كودك تعاون و همكارى‏داشته باشيد.رسم زندارى و اخلاق اسلامى چنين است.به زندگى شماصفا و محبت و رونق ميدهد.

البته به بانوان نيز توصيه ميشود كه در اين باره از شوهرانشان‏انتظارات زياده از حد نداشته باشند.گرفتاريها و مشكلات كسب و كار وتامين نيازمنديهاى زندگى را همواره منظور داشته باشند.و بدانند كه مرددر خارج منزل با صدها مشكل روبروست و با اعصاب خسته،و بمنظوراستراحت‏بمنزل مى‏آيد.و انتظار نداشته باشند كه وقتى بمنزل آمدلباسهايش را در آورد و فورا مشغول بچه‏دارى و امور خانه‏دارى شود.دراين مورد بيش از مقدار ضرورت و در مواقع غير عادى،توقع كمك نداشته‏باشند.

زود به منزل بيا

مرد ماداميكه زن نگرفته آزاد است.مى‏تواند دير به خانه بيايد يازود.اطلاع بدهد كجا مى‏روم يا نه.اما هنگامى كه ازدواج كرد خواه ناخواه‏بايد برنامه‏اش را تغيير دهد و زودتر به منزل بيايد.

بايد توجه داشته باشد كه همسرش از صبح تا غروب در منزل‏زحمت كشيده خانه را مرتب نموده،غذا پخته،لباس شسته،منزل را تميزكرده اكنون چشم براه است كه شوهرش به منزل بيايد،با هم بنشينندصحبت كنند و از انس و محبت لذت ببرند.بچه‏هايش نيز همين انتظار رادارند.دور از انسانيت و انصاف است كه مرد شب دنبال خوشگذرانى وشب‏نشينى برود و همسر بيچاره و كودكانش را در انتظار بگذارد!!

مگر زن‏دارى فقط به اين است كه غذا و لباسش را بدهى؟زن‏شريك زندگى است نه لفت‏بدون مزد و مواجب.به خانه شوهر نيامده كه‏شبانه‏روز زحمت‏بكشد و لقمه نانى بخورد. بلكه بدان اميد آمده كه انيس وهمنشين دائم داشته باشد.

بعض مردها واقعا انصاف و عاطفه و شعور ندارند.زن پاكدامن وعفيف و فرزندان معصوم خويش را در خانه ميگذارند و شب تا به سحردنبال عياشى و ولگردى ميروند.

پولهايى را كه بايد در خانه خرج كنند در خارج منزل بيهوده تلف‏ميكنند.اين بيچاره‏ها هنوز لذت انس و محبت را درك نكرده‏اند كه‏عياشيهاى كثيف را خوشگذرانى مى‏شمارند.هيچ فكر نمى‏كنند كه با اين‏رفتار آبرو و حيثيت‏خويش را از دست ميدهند.و در نزد مردم، افرادى‏هوسباز و سبك مغز معرفى مى‏شوند.خودشان را بدبخت و بيچاره و زن و فرزندشان را بدبخت‏تر ميگردانند.كارى ميكنند كه همسرانشان از دردناچارى تقاضاى طلاق و جدايى ميكنند و كاخ زناشويى را متلاشى‏مى‏سازند.

به داستانهاى زير توجه فرماييد:

مردى كه زنش را طلاق داده بود در دادگاه گفت:در ابتداى ازدواج‏به خاطر جوانى و معاشرت با دوستان بد هر شب همسرم...را تنها در خانه‏ميگذاشتم و براى تفريح و خوشگذرانى از خانه بيرون مى‏رفتم و نزديك‏صبح به خانه مى‏آمدم.همسر جوانم كه از رفتار من ناراحت‏بود عاقبت‏بستوه آمده طلاق گرفت.ده فرزند داشتيم قرار شد ماهى دو مرتبه آنها راببينم.مدتى بدين نحو گذشت ولى اكنون مدتى است از من مخفى شده‏اند.

براى ديدن فرزندانم خيلى ناراحت هستم. (1)

زنى مى‏گويد:از تنهايى ديگر حوصله‏ام سر رفته دارم دق ميكنم.

شوهرم اصلا به فكر من و تنهايى كشنده من نيست،هر شب تا بعد از نيمه‏شب در پى تفريح و شادى خودش است. (2)

آقاى محترم،تو كه داراى زن و بچه هستى ديگر حق ندارى مانندسابق بى‏قيد و بند باشى.به فكر آينده خودت و خانواده‏ات باش.دست ازولگردى و عياشى بردار.دوستان ناباب را رها كن. از كار كه فارغ شدى‏يك سر به خانه بيا.با زن و فرزندانت‏بنشين،كانون خانوادگى را گرم وبا صفا كن و از لذت انس و محبت‏برخوردار شو.ولگردى و شب‏نشينى برفرض اينكه سالم و بدون مفسده هم باشد باز به حال تو سودى ندارد وزندگى‏ات را متلاشى مى‏سازد.

باوفا باش

وقتى ميان زن و مرد پيمان زناشويى بسته شد زندگى انفرادى آنان‏به يك زندگانى مشترك اجتماعى تبديل مى‏شود.آن پيمان مقدس بدان‏معنا است كه زن و شوهر قول ميدهند كه تا آخر عمر با هم باشند.در اداره‏زندگى تشريك مساعى كنند.براى رفاه و آسايش همديگر كوشش نمايند.

يار و مونس و غمخوار هم باشند.در جوانى و پيرى،در توانايى و ناتوانى،در موقع سلامت و بيمارى،در سختيها و خوشيها،در حال فقر و غنا،در همه‏حال با هم باشند.

انسانيت و شرافت اقتضا دارد كه زن و شوهر تا آخر عمر بدين‏پيمان مقدس وفادار باشند.و در مشكلات زندگى و حوادث روزگار عهدخويش را فراموش نكنند.دخترى كه در موقع جوانى و شادابى خواهان‏دارد دست رد به سينه همه مى‏زند و هستى خويش را تنها در اختيار شوهرقرار ميدهد بدان اميد كه تا آخر عمر در پناه او زندگى كند.رسم مردانگى‏نباشد كه در موقع پيرى و زوال شادابى همسرش را تنها بگذارد و به فكرتجديد فراش يا ولگردى برآيد.

در موقع ندارى و تنگدستى با شوهرش مى‏سازد و در خانه‏اش‏زحمت مى‏كشد و بخور و نخور ميكند بدان اميد كه زندگى آنان‏سر و صورتى پيدا كند و تا آخر عمر در رفاه و آسايش باشند، رسم وفانباشد كه مرد وقتى وضع اقتصادى خويش را مرتب ديد و ثروتى ذخيره كردبه فكر زن گرفتن بيفتد يا همسرش را در خانه گذاشته دنبال خوشگذرانى‏برود.

در موقع سلامت و توانايى بدون مزد و مواجب به اندازه چند كلفت‏در خانه شوهر زحمت مى‏كشد بدان اميد كه بهنگام ناتوانى و بيمارى ازكمكها و پرستاريها و دلجوييهاى او برخوردار گردد نه اينكه او را رها كندو به فكر خوشگذرانى خودش باشد.

بعضى مردها واقعا عاطفه و مردانگى ندارند.در موقعى كه‏همسرشان جوان و شاداب و سالم است از او استفاده ميكنند ليكن بعدا اورا رها كرده دنبال خوشگذرانى مى‏روند.يا به بهانه‏هاى بسيار پوچ او راطلاق ميدهند.به نمونه‏هاى زير توجه فرماييد:

مردى زنش را به بهانه شومى طلاق ميدهد.زيرا بعد از عروسى پدرشوهر وفات ميكند و دايى او به ورشكست مبتلا ميگردد. (3)

مردى در بيان علت طلاق زنش ميگويد:چه علتى بهتر از اينكه ترادوست ندارم.با اينكه قبلا به عنوان عشق با او ازدواج نموده بود (4) .

زنى به نام...عليه شوهرش شكايت كرد كه مدتها با بود و نبودشوهرم ساختم و با نهايت تلاش به او خدمت كردم.اما حالا كه بيمار شده‏ام‏مرا از خانه بيرون كرده ميگويد:زن بيمار نمى‏خواهم (5) .

آقاى محترم،تو حيوان نيستى كه جز خودخواهى و خوردن وشهوترانى چيزى سرش نمى‏شود.تو انسان هستى.انسان بايد وجدان ورحم و عاطفه و از خودگذشتگى داشته باشد.

دختر معصومى بخاطر تو دست از پدر و مادر و تمام خويشان برداشت و جوانى و شادابى و سرمايه عفت‏خويش را در اختيار تو نهاد.

بهتر از كلفت در خانه‏ات زحمت كشيد،با دار و ندار تو ساخت و هر گونه‏رنج و محروميتى را تحمل كرد،آيا سزاوار است او را رها كنى و دنبال‏عياشى بروى؟بدين عمل به او ستم ميكنى و ستمكار در همين دنيا سزاى‏اعمالش را خواهد ديد.اگر تجديد فراش كنى در مقابل چند دقيقه لذت،آسايش روحى و آسودگى خاطر را از دست ميدهى.به صدها گرفتارى وفشارهاى روحى مبتلا خواهى شد.آبروى خويش را از دست ميدهى و درنزد مردم مردى خودخواه و بى‏عاطفه معرفى خواهى شد.

فرزندانت از اين كار رنجيده خاطر مى‏شوند و هر روز به يك جوراسباب مزاحمت و ناراحتى برايت فراهم خواهند ساخت.اگر همسرت‏بيمار است معالجه‏اش كن تا سالم شود و از فرزندانش پرستارى كند.اگرهم قابل علاج نيست مردانگى و فداكارى نشان بده و تا زنده است زن‏ديگر نگير.وجدانت راضى نشود آن بيچاره را آزرده خاطر گردانى.اگرخودت جاى او بودى و به بيمارى سختى مبتلا مى‏شدى چه انتظارى از اوداشتى؟او هم همين انتظار را از تو دارد.

اگر موقع بيمارى تو همسرت بناى ناسازگارى را بگذارد و تقاضاى‏جدايى كند آيا كار خوبى ميكند؟يا اينكه نزد تو و سايرين زن خودخواه وبى‏وفايى معرفى مى‏شود؟

اگر وفادارى و از خودگذشتگى خوب است تو هم وفادار باش.

تعليم و تربيت

دخترى كه وارد خانه شوهر مى‏شود مسؤوليت اداره يك منزل بر عهده‏اش مى‏افتد.و براى اداره يك منزل اطلاعات مختلفى لازم است.

بايد غذا پختن،لباس شستن،روفت و روب،اتو كردن،دوخت و دوز،مرتب كردن اثاث منزل، آداب مهماندارى،آداب معاشرت و رفت و آمد،شوهردارى،و بالاخره بچه‏دارى،و دهها مانند اينها را بداند.مرد از همسرتازه واردش انتظار دارد همه اينها را بداند و يك زن تربيت‏يافته كامل‏عيار باشد.ليكن متاسفانه اين همه انتظار جامه عمل نمى‏پوشد و تازه‏عروس يا اصلا آداب زندگى را بلد نيست‏يا اگر چيزى بلد باشد خيلى‏محدود است.

چه كنيم؟اين هم يكى از نواقص اجتماعى ما است.نه پدر و مادرمقيد هستند آداب زندگى را به دخترشان ياد بدهند،نه برنامه آموزش وپرورش دختران چنان است كه به جاى مطالب بى‏ثمر،آداب زندگى را به‏دختران بياموزد.به هر حال چاره‏اى نيست،بايد در صدد علاج بر آمد.

مرد چون مى‏خواهد عمريرا با همسرش زندگى كند ناچار است درتعليم و تربيت او كوشش نمايد تا نواقص و عيوبش را برطرف سازد.اتفاقامرد هم از جهت‏سن بر همسرش فزونى دارد هم از لحاظ تجربيات واطلاعات.

اگر قدرى صبر و حوصله بخرج بدهد مى‏تواند نواقص او رابرطرف سازد و مطابق دلخواه تربيت كند.كارهايى را كه خودش بلد است‏با زبان خوش و نرمى به او ياد بدهد.در اين باره مى‏تواند از زنان كاردان وبا تجربه‏اى كه در خانه هستند مانند مادر و خواهر و عمه و خاله، استفاده كندو از راهنماييهاى آنان بهره‏مند گردد.مى‏تواند كتابهايى را كه در فن‏طباخى، خانه‏دارى،مهمان‏دارى،شوهردارى،آداب معاشرت،نوشته شده تهيه كند و در دسترسش قرار دهد.

كتابهاى اخلاقى را خريده به خواندن تشويقش نمايد.آداب‏معاشرت و رفت و آمد را به او ياد بدهد.اگر بد اخلاقى و خلاف ادب ديد بازبان خوش و دلسوزى متذكرش سازد.ليكن بايد از روى تفاهم و به‏صورت دلسوزى و مهربانى باشد نه به عنوان اعتراض و ايراد و نق نق و الاممكن است عكس العمل خوبى نداشته باشد.

مرد اگر در يكى دو سال اول زناشويى صبر و حوصله به خرج بدهدو با عقل و تدبير به تعليم و تربيت همسرش همت گمارد مى‏تواند او رامطابق دلخواه تربيت كند اگر هم موفقيت او صد در صد نباشد اما بدون‏شك مى‏تواند تا حدودى او را تكميل كند.

درست است كه براى اين كار صرف وقت و صبر و حوصله لازم‏است ليكن هر چه در اين باره عنايت‏بخرج بدهد ارزش دارد.زيرا شريك‏زندگى و مربى فرزندانش را تكميل نموده و تا آخر عمر از ثمرات اين كاربهره‏مند خواهد شد.

يكى از موضوعات مهمى كه مرد بايد بدان توجه داشته باشد اينست‏كه همسر تازه عروسش كه يك نفر مسلمان است و قاعدتا بايد احكام وقوانين دين اسلام را بداند غالبا از آنها بى‏اطلاع است.حتى احكام ودستورات ابتدائى اسلام مانند وضو و نماز و غسل و تيمم را بلد نيست.

البته قبلا پدر و مادر وظيفه داشتند كه دخترشان را با احكام و قوانين اسلام‏آشنا سازند و وظائف دينى را به او ياد بدهند ليكن اكنون كه آنان در انجام‏وظيفه كوتاهى نموده‏اند و دوشيزه ساده‏لوح بيگناهى را به خانه بخت‏فرستاده‏اند اين وظيفه سنگين بر عهده تو مى‏افتد. بايد او را به وظائف دينى آشنا سازى و واجبات و محرمات اسلام را يادش بدهى.عقائد و اخلاق‏اسلامى را به طورى كه مطابق فهم او باشد تعليمش كنى.اگر خودت‏مى‏توانى اين كار را بر عهده بگيرى چه بهتر.و الا بايد با مشورت اهل‏اطلاع كتابها و مجلات سودمند علمى و اخلاقى اسلام را تهيه نموده دراختيارش بگذارى و به خواندن تشويقش كنى.

رساله عمليه ساده‏اى را در اختيارش بگذارى.و در صورت لزوم‏مى‏توانى يك شخص متدين مورد اعتماد اهل اطلاع را براى تعليم وتربيتش انتخاب كنى.

به هر حال،امر به معروف و نهى از منكر و ارشاد و راهنمايى زن‏وظيفه حتمى شوهر است.اگر بدين وظيفه عمل كرد همسرى متدين وعفيف و مهربان و خوش اخلاق و دانا و زندگى كن خواهد داشت كه علاوه‏بر ثوابهاى اخروى در همين دنيا نفعش عائد او خواهد شد.و اگر در انجام‏وظيفه كوتاهى نمود در اين دنيا همسر بى‏اطلاع و ضعيف الايمانى خواهدداشت كه مصونيت دينى و اخلاقى ندارد و در قيامت نيز مورد بازخواست‏خداوند قهار قرار خواهد گرفت.

خداوند بزرگ در قرآن مجيد مى‏فرمايد:

اى كسانى كه ايمان داريد خودتان و خانواده‏تان را از آتشى كه‏هيزم آن انسانها و سنگ است محفوظ بداريد. (6)

امام صادق عليه السلام فرمود:وقتى آيه مذكور نازل شد يكى ازمسلمانان گريه مى‏كرد و مى‏گفت:من عاجزم كه نفس خودم را از آتش‏محفوظ بدارم در عين حال مامور شده‏ام كه اهل بيتم را نيز از دوزخ نگهدارم!!پيغمبر اكرم (ص) فرمود:همين مقدار كافى است كه آنان را امركنى به كارهايى كه خودت ماموريت دارى آنها را انجام دهى و نهى كنى ازكارهايى كه خودت بايد آنها را ترك كنى. (7)

پيغمبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود:مرد به سرپرستى خانواده‏گمارده شده است و هر سرپرستى نسبت‏به زيردستانش مسؤوليت دارد (8) .

رسول خدا (ص) زنها را ياد نموده فرمود:پيش از اينكه شما را به‏كارهاى بد وادار كنند،به كارهاى نيك دعوتشان كنيد (9) .

پى‏نوشتها :

1-اطلاعات 11 تير ماه 1349.

2-و نميدانند چرا؟ص 138.

3-اطلاعات 25 ديماه 1350

4-اطلاعات 26 شهريور 1348.

5-اطلاعات 18 ارديبهشت 1351.

6-سوره تحريم آيه 6

7-وسائل ج 11 ص 417.

8-مستدرك ج 2 ص 550

9بحار ج 103 ص 227

Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved
logo