شهید آوینی

 


 

امروز شنبه هشتم بهمن ماه سال1384 هجری شمسی ، مصادف است با بیست و هفتم ذیحجه الحرام سال 1426هجری قمری و برابراست با بیست و هشتم ژانویه سال 2006 میلادی .

فاجعه حره :

ازوحشتناک ترین جنایات امویان پس ازبه شهادت رساندن امام حسین (ع) ، واقعه اى است که در تاریخ اسلام به نام واقعه حرة شهرت دارد. این واقعه مربوط به شورش مردم مدینه در  بیست و هفت ذیحجه سال شصت و سه هجری است که توسط سپاه شام به خاک و خون کشیده شد. مورخین درباره علل این شورش سه روایت نقل کرده اند: الف: بلاذرى می نویسد: هنگامى که عبد الله، برادرش عمرو، را کشت، مردم را به خلع طاعت یزید و جهاد با او فرا خواند. از مردم مدینه نیز در این باره دعوت شد و به دنبال آن اهل حجاز اطاعت او را برگردن نهادند. عبد الله بن مطیع از طرف پسر زبیر از مردم مدینه براى او بیعت گرفت. یزید از جریان با خبر شد و از حاکم خود خواست تا گروهى از بزرگان مدینه را براى دلجویى نزد او بفرستد  ب: یعقوبى می نویسد: زمانى که عثمان بن محمد والى مدینه گردید، ابن مینا طبق معمول براى بردن « صوافى» - که عبارت از اشیاى برگزیده بیت المال و مختص خلیفه بود- به مدینه آمد. گروهى از مردم از بردن آن اموال، که حق خویش می دانستند، جلوگیرى کردند. در این میان نزاعى لفظى بین والى و مردم رخ داد که منجر به شورش مردم و اخراج امویان از شهر گردید.  ابن قتیبه نیز شبیه این روایت را نقل کرده است.  ج : روایت طبرى آن است که پس از نصب عثمان بن محمد، او گروهى از بزرگان مدینه را نزد یزید فرستاد تا از آنها استمالت و دلجویى کند و باب بذل و بخشش به روى آنها باز شود. اینان به شام رفته و زمانى که بازگشتند، عوض تمجید شروع به بدگویى از یزید کردند که: « لیس له دین، یشرب الخمر، یغرف بالطنابیر و یضرب عنده القیان و یلعب بالکلاب» . او دین ندارد، مشروب می خورد، بر طنبور می کوبد و بردگان نزد او می نوازند و با سگان بازى می کند. لذا گفتند که حاضر به اطاعت او و پذیرش امامتش نمی باشند. به نظر می رسد که هر سه مساله مطرح بوده است. بلاذرى پس از طرح نکته اول، به دنبال آن نکته سوم را مطرح کرده است. به یقین زبیرى گرى نیز عاملى اساسى در حجاز بوده است. مساله دوم نیز زمینه دیگرى براى رنجش مردم از امویها گردید. در منابع تاریخى مردم حجاز به « بوبکرى» و «عمرى» شهرت دارند، شامیان به «اموىگرى» و مناطقى چون عراق به « تشیع» و امثال آن. چنین خصیصه اى در بین مردم حجاز، و بویژه مردم مدینه، که شریک جرم در قتل خلیفه سوم  بودند، مانع از مقبولیت آنها از سوى بنی امیه و بالعکس بود. اضافه بر آن، مردم مدینه که آن همه بذل و بخشش عمر را براى خود می دیدند- اعم از مهاجرین و انصار- و اینک برخورد معاویه و ابناى او را در بردن صوافى اموال ملاحظه می کردند، نمی توانستند از امویان راضى باشند. ظهور ابن زبیر در صحنه سیاسى و ضعف بنی امیه در حجاز، زمینه شورش مردم مدینه را فراهم کرد. یزید در آغاز کوشید تا توسط عبد الله بن جعفر، آنها را دعوت به آرامش کند،  اما آنها نپذیرفتند. نعمان بن بشیر از انصار حامى امویها- که او نیز عاقبت زبیرى و کشته شد- از طرف یزید به مدینه آمد و آنها را دعوت به «اطاعت از امام» و «لزوم رعایت جماعت» کرد،  اما مردم نپذیرفتند. طبرى از عمرو بن سعید نقل کرده که می گفت: تمامى اهل مکه و مدینه تمایل به ابن زبیر دارند.  شورشیان، امویان و یاران و موالى آنها را، که تقریبا حدود هزار نفر بودند، در خانه مروان بن حکم محاصره کردند  و پس از آن با خفت و خوارى، و در حالى که بچه ها آنان را سنگسار می کردند، از شهر بیرون راندند،  آنها با رانده شدگان شرط کردند که اگر قسم یاد کنند تا همراه سپاه شام بازنگردند، اجازه می دهند که از شهر خارج شوند. آنها پذیرفتند، گرچه افراد پلیدى چون مروان و بسیارى دیگر عهد خود را شکستند. واقدى این اخراج را به دست زبیر دانسته و می نویسد: مجموع اخراج شدگان از مکه و مدینه و سایر نقاط حدود چهار هزار نفر بودند.  ابن اعثم می نویسد که رهبر این شورشیان، یعنى عبد الله بن حنظلة غسیل الملائکة، از طرف ابن زبیر والى مدینه بوده است. یزید که از شگردهاى سیاسى خود براى رام کردن ابن زبیر و مردم مدینه خسته شده بود، سپاهى را به سمت مدینه فرستاد. فرماندهى این سپاه با مسلم بن عقیل بود که از بس کشتار کرد به نام « مسرف» شهرت یافت. سپاه پنج هزار نفرى او  احتمالا براى از بین بردن مدینه و مکه کافى به نظر می رسید، گرچه ممکن است جمعیت بیشتر از این بوده باشد. به مردم شام گفته شده بود که پس از پیروزى می توانند به غارت شهر بپردازند و آنچه را می خواهند از خانه هاى مردم تصاحب کنند.  آنان در وقت اعزام، سهمیه خویش را از بیت المال به طور کامل گرفته و علاوه بر آن صد دینار اضافى به آنان داده شد. مردم مدینه در مدخل ورودى شهر (در محلى که زمانى رسول خدا (ص) خندق کنده بود، یعنى فاصله بین حره شرقى و غربى در شمال مدینه) خندقى حفر کردند تا بتوانند از شهر دفاع کنند. رهبران آنها عبد الله بن مطیع، معقل بن سنان و در راس آنها عبد الله بن حنظله بود که در حین درگیرى خود و فرزندانش کشته شدند. زمانى که سپاهیان شام به مدینه رسیدند، با مشورت عبد الملک بن مروان، که او نیز همراه سایر بنی امیه از شهر اخراج شده بود، در منطقه حره مستقر شدند و به کمک مروان توانستند با وعده هاى مالى،  گروهى از بنى حارثه را فریب داده و از طریق آنها وارد شهر شوند. حمله آنها به داخل شهر و درگیرى آنها، کمتر از یک روز به طول انجامید و پس از آن شهر به تصرف شامیان در آمد.  طبق وعده یزید، سه روز اموال شهر براى سپاهیان شام حلال شمرده شد و آنها از هیچ جنایتى فروگذار نکردند. در این میان علاوه بر کشته شدن عده زیادى، به بسیارى از زنان نیز تجاوز شد.  مسلم بن عقبه بسیارى از اسیران را که شامل تعدادى از قریشیان بودند، به قتل رساند.  در میان مقتولین کسانى از میان صحابه پیامبر (ص) بودند که بعد از کشته شدن، سرشان از تن جدا گردید. تعداد کشته ها، بنا به نقل ابن قتیبه، یک هزار و هفتصد نفر از انصار و مهاجر و فرزندان آنها و از سایر مردم ده هزار نفر بوده است.  او می نویسد تعداد هشتاد نفر از صحابه در این جریان کشته شدند.  هیثم بن عدى، تعداد تلفات را شش هزار و پانصد نفر ذکر کرده است.  مسعودى نوشته است: نود و چند نفر از قریش، همین تعداد از انصار و چهار هزار نفر کسانى که شناخته شدند.  ابن اعثم، از اولاد مهاجرین را یک هزار و سیصد نفر و از اولاد انصار را یک هزار و هفتصد نفر ذکر کرده است،  این تعداد افزون بر کشته شدگان از سایر مردم است. این آگاهی ها نشان می دهد که شمار زیادى از مردم مدینه در این واقعه کشته شدند و خانه هاى زیادى غارت شده است. عوانة بن حکم می گوید: هنگامى که آنها از سمت بنى حارثه به داخل شهر آمدند، تنها خانه اسامة بن زید و زنى از حمیر از غارت در امان ماند. آنها با مردم مدینه جنگیدند و آنها را یهودى خطاب می کردند.  در جریان حره تنها انصار نبودند که مورد حقد و کینه امویان قرار گرفتند، بلکه تعدادى از خانوادههاى مهاجران نیز از بین رفتند. (  جعفریان ، رسول ، تاریخ خلفاء ،  ص 500 )
 

تحصن روحانیان در مسجد دانشگاه تهران :


درچنین روزی در سال 1357 هجری شمسی روحانیان بر جسته کشور در  مسجد دانشگاه تهران ، در اعتراض به بستن فرودگاه مهرآباد  ازسوی دولت بختیاربرای جلوگیری از ورود حضرت امام خمینی ره به ایران تحصن کردند . دراین تحصن روحانیان سرشناسی مانند آیت الله طالقانی ، آیت الله بهشتی ، استاد مرتضی مطهری ، دکتر باهنر و دکتر مفتح حضور داشتند.  تحصن روحانیون در دانشگاه  تهران باز تاب بسیار مطلوبی در جامعه داشت و سبب شد هر روز بیش از روز پیش دانشگاه تهران و خیابان های ا طراف شاهد حضور پرشور و خشمگنانه گروه های مختلف مردم برای پشتیبانی از متحصنان باشد و این که همه  خواستار بازگشایی فرودگاه ها برای باز گشت رهبر کبیر انقلاب اسلامی از پاریس به تهران می شدند.  پیش از این نیز گفته  شده بود که حضرت امام ره در پاریس بختیار را پذیرفته است که در  همین روز حضرت امام خمینی(ره) با ارسال پیامی این شایعه ها  را تکذیب کردند : " آنچه که ذکر شده است که شاپور بختیار را در سمت نخست وزیر من می پذیرم ،  دروغ است، بلکه تا استعفا نکند او را نمی‎پذیرم چون اورا قانونی نمی‎دانم ... . من با بختیار تفاهمی نکرده ام و آنچه که سابق گفته است که گفت وگوی بین او ومن بوده دروغ محض است. ملت باید موضع خود را حفظ کنند و مراقب توطئه ها باشند  "  .  در همین  روز نظامیان رژیم پهلوی با محاصره مردم در نقاط مختلف دست به کشتار مردم بی دفاع زدند. بر اساس گفته برخی روزنامه ها در این روز  35 نفر در تهران و 50 نفر در نقاط دیگر کشور به شهادت رسیدند.

تدوین نحوه بازگشت امام خمینی ره :

در چنین روزی در سال 1357 ه ش  در جلسه ای با شرکت ژنرال قره باغی و ژنرال مقدم از ارتش و ساواک ومهندس  بازرگان و یدالله سحابی معاون او از نهضت آزادی ، درباره  بازگشت امام خمینی ره به کشورووضعیت شورای سلطنت گفت وگو کردند .  کمیته استقبال از امام خمینی نیز که برای حضور ایشان در کشور برنامه ریزی  می کرد در همین روز مرکز استقرار ایشان پس از ورود به کشور را مدرسه رفاه قرار داد . این کمیته مامور حفظت از حضرت  امام نیز بود .

تهدید توخالی ژنرال  قره باغی :

در این روز در سال 1357  همچنین قره باغی عضو شورای سلطنت  اعلام کرد چنانچه امام خمینی ره به خواست خود اقدام به تشکیل دولت کند ارتش مداخله خواهد کرد . وی گفت نیروهای مسلح بیش از این از کسانی که از سربازان می خواهند  پیمان شکنی  کنند ،  چشم پوشی نخواهد کرد . این سخنان در حالی گفته می شد که بسیاری از سربازان با رها کردن ارتش و فرار ار سرباز خانه ها به آغوش مردم بازگشته بودند و خواستار نابودی رژیم پهلوی بودند .

در گذشت سید حسن تقی زاده:  


در چنین روزی در سال 1348 ه ش سید حسن تقی زاده در گذشت . تقی زاده بیش از 90  سال در قید حیات بود . وی  از فعالان در جریان مشروطه خواهی بود و پس از فتح تهران در سلک رهبران حزب عامیون در آمد . وی  در میان رهبران این حزب و در کنار افرادی چون سید رضا مساوات ، سلیمان میرزا و وحیدالملک  جای گرفت . این حزب در مقابل حزب اعتدالیون دیدگاههای  رادیکالی داشت . سید حسن تقی زاده نخستین کسی بود که شعار استعماری جدایی دین از سیاست را سرداد و در این خصوص خواستار جدایی نهاد دین از حکومت شد . نقش تقی زاده به عنوان یکی از رهبران انقلاب مشروطه  و ‏مهمترین نظریه پرداز ترقیخواهی ایران در آغاز این قرن  و همچنین به عنوان نخستین نماینده سنت روشنفکری،  ‏روزنامه نگار ی در جامعه ایرانی  قابل تامل است  .  او نشریه کاوه را به عنوان  یک نشریه سیاسی در جریان جنگ جهانی اول تحت کمیته نجات ملی ایران منتشر می ساخت تا احساسات ضد روسی و موافق با آلمان را در میان ایرانیان تقویت کند . وی با استفاده از نویسندگانی چون محمد قزوینی ، حسین کاظم زاده ، محمد علی جمال زاده ، و رضا تربیت بر اندیشه دشمنی روس ها به ایران تاکید می کرد . این دوره از نشریه کاوه مدت چهار سال انتشار یافت . پس از آن و پس از یک دوره فترت تقی زاده  انتشار دوره دوم مجله کاوه را به صورت یک مجله علمی و ادبی و با هدف ترویج تمدن اروپایی در ایران شروع کرد .   او در مقاله ای  مشهور در مجله کاوه خلاصه اندیشه خود را بیان می دارد :" قبول و ترویج تمدن اروپا بلا شرط و قید و تسلیم مطلق شدن به اروپا و اخذ آداب و عادات و رسوم و تربیت و علوم و صنایع و زندگی   و کل اوضاع فرنگستان بدون هیچ استثناء ( جز از زبان ) راه کامیابی است ....ایران باید ظاهرا و باطنا ، جسما و روحا فرنگی مآب شود وبس ." (کاوه شماره یک و 2 ، 1920 )  .

" تجدد پدیده ای است غربی ؛ راه نجات ایران قبول اساسی این جریان در عین حفظ جنبه های ‏مثبت و ماندنی فرهنگ ایران است. می گفتند در این رهگذر باید فرهنگ و ادب ایران را نیک بشناسیم ؛ جنبه ‏های مضر و منفی اش را طرد و ترک وجنبه های مثبت آن را پاس بداریم. اگر خود و غرب را به درستی ‏بشناسیم ، نه مرعوب تجدد خواهیم شد و نه بی رویه مفتون خود خواهیم ماند. حفظ زبان فارسی یکی از ‏کلیدهای پیروزی در این تلاش و حفظ هویت ملی ایران است" .  ‏در بررسی افکار تقی زاده گفته می شود که وی بعد ها ازچنین اندیشه ای تا حدی عدول کرد و به تعدیل تفکر غربزدگی خود پرداخت . وی در جریان بست نشینی مشروطه طلبان در سفارت انگلیس در تهران از مشوقان این جریان بود وخود نیز در سفارت انگلیس به دیگران پیوست واز پلوی سفارت فیض برد .


تصویب آیین نامه  اجرایی قانون مطبوعات :

در چنین روزی در سال 1365 آیین نامه اجرایی قانون مطبوعات تصویب شد . در سی ام فروردین سال 1379 قانون جدید مطبوعات  به تصویب نمایندگان مجلس شورای اسلامی رسید که ناسخ قانون و آیین نامه قبلی بود . بر اساس  مواد 47 و 48 قانون  آیین نامه اجرائی این قانون ظرف حداکثر شش ماه توسط وزارت و فرهنگ ارشاد اسلامی تهیه و به تصویب هیئت وزیران می رسد .همچنین  این قانون از جمله در مورد نحوه تشکیل هیئت نظارت و هیئت منصفه از تاریخ تصویب لازم الاجرا است و نیز از تاریخ تصویب آن کلیه قوانین مغایر با آن از جمله لایحه قانونی مطبوعات مصوب 25/5/1358 شورای انقلاب لغو ‌گردید.


اظهارت خصمانه وزیر خارجه آمریکا :

در چنین روزی در سال 1980 میلادی ، 1358 ه ش  الکساندر هیگ وزیر امور خارجه آمریکا در نخستین کنفرانس مطبوعاتی خود در پاسخ به سوالی در باره آینده روابط ایران  و آمریکا گفت : تحت هیچ شرایطی کالاهای نظامی به ایران تحویل و یا فروخته نخواهد شد . وی وضعیت سه  آمریکایی غیر گروگان را که در ایران به سر می بردند  عاملی تعیین کننده در وضعیت آینده روابط دو کشور دانست . 


گریز مخفیانه  :

در چنین روزی در سال 1980 میلادی شش نفر از کارکنان لانه جاسوسی آمریکایی  مخفیانه از ایران گریختند . چهارمقام کنسولی و دو زن در میان این افراد بودند که در جریان تسخیر لانه جاسوسی ،  از در عقب ساختمان کوچکی که در آن  بودند فرار کردند . این افراد نزدیک به سه ماه پنهان شدند ودر این مدت  از سوی دیپلمات های کانادایی محفاظت می شدند . افراد یادشده از گذرنامه های آماده کانادایی استفاده کردند و به عنوان دیپلمات به کشور خود بازگشتند .

نخستین کار خود را با هفته ای چهل دلار در کانزاس سیتی آغاز کرد .


 گذشت پطر کبیر :

در چنین روزی  در سال  1725 میلادی  پطر کبیردر گذشت . پطر از تزارهای مشهور روسیه و از خانواده  رومانوف  ها بود . او را بنیانگذار   روسیه جدید می نامند . وی تلاش های بسیاری برای عظمت و قدرت این کشور کرد .جنگ او با پادشاه سوئد از مشهور ترین جنگ های روسیه است . پطر کبیر شهر سن ‎پترزبورگ را در سال 1705  میلادی به عنوان پایتخت جدیدی بر ساحل رود نوا بنا کرد . در سال 1712 پطر کبیر پایتخت را از مسکو به سنت‎پترزبورگ منتقل کرد. او علاقه ای به شهر  مسکو نداشت چرا که  کشته شدن عمو و مشاوران مادرش را در جریان یک کودتای درباری در مسکو  به چشم دیده بود. 


کشف نپتون :

در چنین روزی در سال 1613 میلادی   گالیلیو گالیله سیاره نپتون را کشف کرد.


انقلاب در نیکاراگوئه :

در چنین روزی در سال 1978 میلادی باقتل  چامورو  ناشر روزنامه لاپرانزا در نیکاراگوئه  ، مراحل انقلاب دراین کشور سیر سریع تری یافت .  واقعه گروگانگیرى 27 دسامبر 1974" جبهه ساندینیست ‏براى رهایى ملى" ‏ یکی از عوامل فروپاشی دیکتاتوری سوموزا در نیکاراگوئه بوده است . گروگانگیرها گروه کوچکى بودند که به منزل یکى از بازرگانان معروف نیکاراگوئه  که در آن به افتخار « شلتون‏» سفیر آمریکا، مجلس جشنى برگزار بود، حمله بردند و جمع زیادى از میهمانها و دوازه  نفر از خانواده « سوموزا» را گروگان گرفتند . این رویداد، برای دیکتاتور "سوموزا " گران تمام شد  وى براى کنترل مجدد اوضاع، ضمن اعلام حکومت نظامى و سانسور کا مل مطبوعات، افراد گارد ملى را به تعقیب چریک‏ها اعزام کرد . به فاصله چند ماه، دامنه درگیرى و مخالفت ‏با دیکتاتور سراسر نیکاراگوآ را فراگرفت و جنگ‏هایى موسوم به «جنگ آزادى‏»  گسترش یافت . در این میان  ترور سردبیر « روزنامه لاپرنزا» (روزنامه مخالفین دیکتاتور) منجر به شعله ور تر شدن دامنه حذف دیکتاتوری در این کشور شد .  سرانجام  سوموزا در هفدهم  ژوئیه 1978 کشور را ترک کرد  و دو روز بعد، نیروهاى « ساندینیست‏» وارد پایتخت‏شدند و بقایاى گارد ملى را دستگیر کردند . این «جنگ آزادى‏» با کشته شدن پنجاه هزار نفر  به پیروزى رسید . دیکتاتوری ساموزا مانند همه دیکتاتوران آمریکای لاتین وبلکه جهان از حمایت بی چون وچرای دولت آمریکا برخودار بود و به واسطه این پیشتیبانی هرگونه ندای آزادی خواهی را در نیکاراگوئه سرکوب می کرد و آمریکا نیز مشغول چپاول سرمایه های ملی این کشور بود . البته آمریکا پس از پیروزی ساندینیست ها نیز دست از حرکات و تحریکات ضد انقلابی برنداشت و با حمایت تسلیحاتی و تبلیغاتی وابستگان خود در این کشور مانع از تحقق اهداف مردم این کشور برای آزادی شد و ساندینسست ها به ناچار تن به انتخاباتی دادند که یکی از مخالفان انقلاب که وابستگی تمام عیاری به آمریکا داشت رییس جمهور شد .  


استقلال یوگسلاوی :

در چنین روزی در سال 1930 دولت یوگسلاوی مستقل و در این کشور رژیم سلطنتی اعلام شد . 

   
تولد جان بارکلی :

در چنین روزی در سال 1582 میلادی جان بارکلی شاعر اسکاتلندی به دنیا آمد . "آرجنیس " عنوان مهمترین اثر است .


تولد ژان باپتیست پیگال :

در چنین روزی در سال 1714 میلادی ژان باپتیست پیگال مجسمه ساز فرانسوی به دنیا آمد . "پسر با کبوتر"  عنوان مهمترین اثر اوست .


تولد اوزاکی کویو :

کویو شاعر، نویسند ه  و رمان نویس بر جسته ژاپنی در چنین روزی در سال 1869 میلادی به دنیا آمد . وی هایکو های بسیار زیبایی از خود به یادگار نهاده است . "قلب " عنوان مهمترین اثر ادبی اوست .


تولد سوزان سونتاگ :

سوزان سونتاگ نویسنده ، کارگردان و رمان نویس بر جسته آمریکایی در چنین روزی در سال 1933 میلادی به دنیا آمد .
"نیکوکار " عنوان مهمترین اثر اوست  وی در سال 1966 میلادی جایزه پل را از آن خودکرد . سونتاگ از نویسندگان سرشناس و مخالف سیاست های جنگ افروزانه و مداخله جویانه آمریکا در کشورهای مختلف است . وی هم اکنون منتقد جدی سیاست های  دولت بوش دررویکرد  نظامی گری در جهان از جمله تجاوز به عراق و افغانستان  و محدود کردن آزادی های مدنی درداخل کشورش  است.


در گذشت شارلمانی :

در چنین روزی در سال 814 میلادی شارلمانی امپراطور آلمان و روم  در گذشت . وی بین سالهای 800 تا 814 میلادی بر روم حکمرانی می کرد . او در سن 71 سالگی در گذشت . 


 تولد آرتور نورنبرگ : 

 در چنین روزی در سال  1912 "آرتور نورنبرگ "دانشمند و زیست شناس  آمریکایی در  بروکلین به دنیا آمد . وی پس از اتمام تحصیلات ، کرسی استادی در رشته میکروبشناسی  دانشکده پزشکی" سنت لوییس" را به خود اختصاص داد . وی در سال 1959 میلادی برنده جایزه  نوبل شد.  


تصرف شانگهای :

در چنین روزی در سال 1932  میلادی شانگهای چین به تصرف ژاپنی ها در آمد. 


 در گذشت هنری چهارم :

 در چنین روزی در سال 1547 میلادی پادشاه هنری چهارم در گذشت . پسرش ادوارد پنجم جانشین او شد.


شکست فرانسه :

در چنین روزی در سال 1871 میلادی فرانسه در جنگ  فرانسه و پروس ،  تسلیم پروسی ها شد .


پایان حکومت بر کوبا :
 
در چنین روزی در سال 1909 میلادی ایالات متحده آمریکا به کنترل مستقیم  کوبا  پایان داد .


اشغال هلسینکی :

در چنین روزی در سال 1918 میلادی بلشویک ها هلسینکی فنلاند را به اشغال خود در آوردند .
 

 رسمیت  سقط جنین :  

در چنین روزی در سال 1935 میلادی ایسلند به عنوان نخستین کشوری شناخته شد که سقط جنین را   قانونی اعلام کرد .


متفقین در چین :

در چنین روزی در سال 1945 میلادی و در طول جنگ جهانی دوم نیروهای متفقین  از جاده دوباره باز شده برمه  به چین رسیدند .

 
ساخت نخستین راکتور خصوصی :

در چنین روزی در سال 1958 میلادی ساخت نخستین راکتور هسته ای توریوم - اورانیوم در آمریکا آغاز شد .

 
نجات ژنرال :

در چنین روزی در سال 1982 میلادی نیروهای ضد تروریستی ایتالیا ژنرال جیمز ال دوزیه را نجات دادند . وی چهل و دو روز قبل توسط بریگاد های سرخ ربوده شده بود .


گروگان گیری در مانیل :

در چنین روزی در سال 1998 میلادی مردان مسلح در مانیل فیلیپین حد اقل چهار صد نفر ا ز کودکان و معلمان یک مدرسه را برای چندین ساعت در یک مدرسه ابتدایی به گروگان گرفتند .


اشغال بنغازی :

در چنین روزی در سال 1942 میلادی  نیروهای آلمانی بنغازی را در لیبی به اشغال خود در آوردند .


بمباران برلین :

در چنین روزی در سال 1944 میلادی 683 فروند بمب  افکن بریتانیایی بر فراز برلین پرواز و این شهر را بمباران کردند .


روز دموکراسی در رواندا :

در چنین روزی در سال 1961 رواندا اعلام جمهوری کرد . به همین مناسبت همه ساله چنین روزی به عنوان روز دموکراسی در این کشور گرامی داشته می شود .این کشور در هجدهم سپتامبر سال 1962 به عضویت سازمان ملل متحد در آمد.    اما با این حال هنوز جنگ های قومی و قبیله ای در این کشور هر از گاهی در می گیرد . در سال 1994 دوگروه اصلی قومی در این کشور دست به قتل عام یکیدیگر زدند .  مردم رواندا ششم خرداد سال گذشته میلادی برای شرکت در یک همه پرسی در زمینه قانون اساسی این کشور که هدف از آن ایجاد تعادل میان دمکراسی رو به پیشرفت در رواندا و سرکوب افراط گرایان قومی  است، به پای صندوق های رأی رفتند. همه پرسی قانون اساسی رواندا به منظور جلوگیری از تکرار قتل عام سال 1994 میلادی این کشور و همچنین پایان دادن به اختلافات میان اکثریت قومی «هوتو» و اقلیت «توتسی» انجام  شد. در قتل عام سال 1994 یک میلیون تن در مدت چند  روز در رواندا کشته شدند.


 تولد هندل : 


درچنین روزی در  سال 1684 میلادی هندل از بزرگترین آهنگسازان جهان در آلمان به دنیا آمد. وی بیشتر قطعاتی را برای نواختن ارگ در کلیسا ها نوشته است .  او در سال 1759 میلادی در گذشت.
 

 

 

08/11/58

انتخاب بنی‌صدر به رئیس جمهوری

08/11/59

 

در طول مذاكرات هیئتهای نمایندگی كشورهای مسلمان نشین در طائف در یك جلسه خصوصی سعودیها برای مقابله با انقلاب اسلامی ایران و جلوگیری از نفوذ آثار به توصیه كیسینجر طرحی را پیشنهاد كردند كه اساس آن ایجاد اغتشاشی در نقاطی از ایران است كه بیشتر برادران اهل تسنن سكونت دارند. 

حافظ اسد در سخنرانی دیروز (8/11/59) در كنفرانس سران كشورهای اسلامی بشدت به ایالات متحده امریكا و اسرائل، عراق و مصر حمله كرد و خواستار مبارزه علیه پایگاههای نظامی امریكا شد و همچنین عراق را بخاطر شروع جنگ با ایران مورد سرزنش قرار داد.

Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved
logo