شهید آوینی
 
جعفرپور جانباز 40% : تا اتفاقي نيفتد، سراغ جانباز نمی‌آيند

خود من اگر سالم بودم ، اگر هشت ماه هشت ماه نمی‌رفتم توي خيابان‌ها سرگردان شوم ، راضي بودم حتي نظافت چي يک اداره مي شدم. چه اشکالي دارد؟ اما ما ديگر نمی‌توانيم . ديگر توان روحي و جسمي نداريم.

پيرو جوابيه بنياد شهيد و امور ايثارگران در خصوص گزارش‌هاي مربوط به جانباز سيد هاشم حسيني ، با حضور در مجتمع جانبازان شهرک قائميه اسلامشهر ، برخي ابعاد جوابيه مذکور را ضمن گفتگو با عده‌اي ديگر از جانبازان مورد تحقيق و بررسي قرار داد .

محمد جعفرپور بسيجي جانباز 40%  اعصاب و روان که در عمليات والفجر مقدماتي سال 61بر اثر موج انفجار و اصابت گلوله به سر و کمر مجروح شده است، با همسر و سه فرزندش در يک سوئيت 38متري در مجتمع جانبازان شهرک قائميه واقع در اسلامشهر زندگي مي کند! او هم مشکلات خاص خودش را دارد . مشکلاتي که غالبا خانواده او را نيز به شدت تحت تأثير قرار می‌دهد و آنها نيز از تبعاتش مصون نيستند. از همه سخت‌تر و دردناک‌تر وضعيتي است که در نتيجه موج انفجار بوجود آمده است . به گفته همسر جانباز، موج انفجار باعث شده که محمد هر چند ماه يک بار بی‌اختيار خانه را رها کند و تا مدت‌ها در خيابان‌ها و پارکها سرگردان باشد. تا اينکه همسر يا دوستانش او را پيدا کنند و يا به مرور حالش مساعد شود و دوباره به خاطر بياورد که در کجا هست و به خانه برگردد. گاهي پيش آمده است که سه ماه تمام زير آفتاب يا برف و باران در خيابان‌هاي تهران سرگردان بوده است .

محمد جعفرپور در خصوص مشکلاتش در مجتمع جانبازان شهرک قائميه به خبرنگار گروه دفاع مقدس خبرگزاري مهر گفت: من بعد از گذشت چندين سال از مجروحيتم توانايي کار ندارم. ما را حالت اشتغال کردند. بنياد به من تا حدودي رسيدگي کرده اما هنوز مشکل دارم . يکي از مشکلات من مسکن است. الان اينجا يک سوئيت 38متري است که 5 نفر در آن زندگي مي کنند. البته بنياد به من گفت که اينجا را نگير اما مجبور بودم. چون آواره خيابان ها بودم. حتي پيش آمد که بعضي شبها در حرم حضرت معصومه يا حرم حضرت عبدالعظيم مي خوابيديم. بيکارم ، پولي هم نداشتم که خانه اجاره کنم.

وي افزود : مشکل من اعصاب و روان است .وقتي اعصابم به هم مي ريزد خانه را ممکن است 4-3ماه ترک کنم و در خيابان ها بخوابم تا يادم بيايد و برگردم . يا خانواده ام عکسم را در روزنامه چاپ کنند.

اين جانباز دوران دفاع مقدس ادامه داد :

قبل از عيد يک ميليون و نيم وام از بنياد گرفتم اما بايد علاوه بر اين پول به عنوان بهره 700هزار تومان ديگر بپردازم. همين چهار ميليون وام مسکن که براي خانه دادند با 4در صد سود بود. براي گرفتن اين وام يک و نيم ميليوني چند وقت هر روز صبح مي رفتم بنياد و غروب بر‌می‌گشتم تا اينکه بالاخره توانستم بگيرم. خيلي از جانبازان به خاطر اينکه پول نداشتند تا پيش پرداخت خانه را بدهند مجبور شدند زير بار نزول بروند و خانه شان را مفت از دست دادند.هشت ماه اين سوئيت لوله کشي نشده بود . آنقدر مراجعه کرديم تا اين سوئيت را لوله کشي کردند.

جعفرپور همچنين گفت: اگر بخواهم اين سوئيت را تبديل به احسن بکنم بايد براي گرفتن وام از بنياد سند بياورم. در صورتي که بلوک هاي جديد هنوز سند ندارد. علاوه بر آن مي گويند اگر سند آوردي نبايد از شهرک قائميه اسلامشهر باشد! براي اين کار وام هم مي دهند. يک ميليون که وام است 500هزار تومان بلاعوض هست که بعضي مراکز بنياد جانبازان اين 500هزار تومان را هم مي گيرند. خب من با اين شرايطي که قرار دادند ، چطور مي توانم اين 38متر را به يک واحد يک خوابه تبديل کنم؟

وي در مورد سرکشي مسئولين بنياد به خانواده هاي جانبازان اظهار کرد: تا اتفاقي براي جانباز نيفتد سراغ جانباز نمي آيند. ما بايد برويم يا همسرم برود بگويد مثلا محمد از خانه رفته و ما را رها کرده ، بعد بنياد اقدام مي کند. خودشان نمي آيند سرکشي کنند. ديگر همه جا اينطور شده. آيا حتما بايد مشکل جانباز خيلي حاد شود تا بيايند؟ من مجروح اعصاب و روان هستم ولي توهين به کسي نمي کنم. وقتي وضعيت نابسامان مجتمع را مي بينم و نمي توانم تحمل کنم ، خانه و زندگي را رها مي کنم و می‌روم. همسران ما جانبازان به اندازه کافي بار مسئوليت و مشکلات ما را تحمل می‌کنند . ديگر در برابر وضعيت خانه و شرايط بد زندگي، چطور طاقت بياورند؟ يا من با اين وضعيت و سه بچه و شرايط بد اقتصادي چطور کمر راست کنم؟

جعفرپور گفت :همين ضروريات اوليه مثل برق و گاز و . . . که می‌بينيد در شهرک است ، کار خود بچه‌هاست. مثلا اعضاي شورا با اين حقوق کم ، خودشان از جيبشان هزينه رفت و آمد را می‌دهند و به جاهاي مختلف براي برطرف کردن مشکلات جانبازان می‌روند. مگر جانباز چقدر حقوق مي گيرد که اينهمه راه برود تهران ، شهرري يا ... تا آيا مسئول فلان مرکز بنياد را ببيند يا نه ؟ حداقل يک وسيله اي در اختيار شوراي مجتمع جانبازان قرار بگيرد يا نماينده اي بگذارند تا با اعضاي شورا در ارتباط باشند. حتي يک پزشک اينجا نيست که اگر مشکل اورژانسي بود حل بشود.

وي وضعيت اقتصادي جانبازان شهرک را بد توصيف کرد و افزود:وقتي براي مشکلات مالي به بنياد مراجعه مي کنيم، مي گويند: ما که کارمنديم به اندازه شماه حقوق مي گيريم. منظورشان اين است که يعني شما حقوق مفت مي گيريد! کارمندي که چهار ستون بدنش سالم است، شب ها هم مي رود کار مي کند . چه اشکالي دارد؟ خود من اگر سالم بودم ، اگر هشت ماه هشت ماه نمی‌رفتم توي خيابان ها سرگردان شوم ، راضي بودم حتي نظافت چي يک اداره مي شدم. چه اشکالي دارد؟ اما ما ديگر نمی‌توانيم . ديگر توان روحي و جسمي نداريم. بنده خدا پدر زنم هشت ماه زن و يچه هاي مرا سرپرستي کرد. من را هم مي پذيرد، اما خجالت مي کشم.  چرا سربارشان بشوم؟ اين مطالب را مي گوييم ولي ان شاءالله که در آينده درست شود.

جانباز 40% اعصاب و روان با اشاره به مشکلات درماني اظهار داشت : می‌گويند دارو را خودت تهيه کن و بخر، بعد بيا پولش را بگير . اما وقتي می‌روي بنياد، مي گويند فقط هزينه درمان سال 83 را مي پردازيم.يعني هزينه دارو و درمان اين ماه را خودت بده ، چون بودجه سال 84 نيامده و برج سه يا چهار - وقتي بخش نامه شد - مي دهيم. اول سال که مي شود همين مشکل را داريم و تا چند ماه نمي پردازند. داروي همسر و فرزند را هم که قبلا مي دادند، سال به سال کم شد تا بالاخره آن را هم قطع کردند.

دفترچه خدمات درماني ما باطل شده به دليل اينکه بيمه مي گويد بنياد جانبازان به بيمه خدمات درماني بدهکار است و ديگر دفترچه را تمديد نمي کنيم. سال به سال وضعيت بدتر مي شود. يکسال داروي فرزندان را ندادند سال بعد داروي همسران جانباز را ندادند. با اين وضعيت ، حتما امسال هم مي خواهند داروي خود جانباز را ندهند. بنياد مي گويد برويد خودتان آزاد دارو را تهيه کنيد تا ببينيم مشکلاتمان با بيمه کي حل مي شود.

منبع:گروه دفاع مقدس خبرگزاري مهر

Copyright © 2003-2022 - AVINY.COM - All Rights Reserved
logo