بخش شهید آوینی حرف دل موبایل شعر و سبک اوقات شرعی کتابخانه گالری عکس صوتی فیلم و کلیپ لینکستان استخاره دانلود نرم افزار بازی آنلاین
خرابی لینک
 
 
 



اَهْلِ الْجَنَّةِ عَلَيْهِ السَّلامُ يَوْمَ كَرْبَلاَّءَ بِالنِّيّ اتِ وَالْقُلُوبِ وَالتَّاَسُّفِ

اهل بهشت عليه السلام در كربلا بوسيله نيتها و دلهامان و تاءسف خوردن

عَلى فَوْتِ تِلْكَ الْمَواقِفِ الَّتى حَضَرُوا لِنُصْرَتِكُمْ وَعَلَيْكُمْ مِنَّا

بر اينكه حضور در آن جنگهائى كه آنان براى ياريتان حضور يافتند از دست ما رفته ،

السَّلامُ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَكاتُهُ # بعد قبر شريف را بين خود و قبله قرار بده و بگو:

و سلام ، و رحمت خدا و بركاتش بر شما باد * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

اللّهُمَّ يا ذَاالْقُدْرَةِ الَّتى صَدَرَ عَنْهَا الْعالَمُ مُكَوَّناً مَبْرُؤ اً عَلَيْها

خدايا اى صاحب آن چنان قدرتى كه اين جهان از آن قدرت هستى يافت و در آن پديد آمد

مَفْطُوراً تَحْتَ ظِلِّ الْعَظَمَةِ فَنَطَقَتْ شَواهِدُ صُنْعِكَ فيهِ بِاَنَّكَ اَنْتَ اللَّهُ

و در زير سايه عظمت و بزرگى او آفريده شد و گويا شد شواهد خلقتت در آن به اينكه توئى آن خدائى

لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ مُكَوِّنُهُ وَبارِئُهُ وَفاطِرُهُ ابْتَدَعْتَهُ لا مِنْ شَي ءٍ وَلا

كه معبودى جز تو نيست و هستى بخش آن و پديد آرنده و آفريدگارش توئى كه آن را پديد آوردى نه از چيزى و نه

عَلى شَي ءٍ وَلا فى شَي ءٍ وَلا لِوَحْشَةٍ دَخَلَتْ عَلَيْكَ اِذْ لا غَيْرُكَ وَلا

بر روى چيزى و نه در چيز ديگرى و نه به خاطر وحشتى كه (از تنهائى خود) بر تو وارد شده باشد در

حاجَةٍ بَدَتْ لَكَ فى تَكْوينِهِ وَلا لاِِسْتِعانَةٍ مِنْكَ عَلَى الْخَلْقِ بَعْدَهُ بَلْ

آن هنگامى كه جز تو چيزى نبود و نه از روى احتياجى كه در آفرينش آن برايت پيدا شده باشد و نه براى اينكه پس از خلقتش

اَنْشَاْتَهُ لِيَكُونَ دَليلاً عَلَيْكَ بِاَنَّكَ بايِنٌ مِنَ الصُّنْعِ فَلا يُطيقُ

استعانت بدان جوئى بلكه آن را ايجاد كردى تا دليل و راهنمائى باشد بر تو به اينكه تو خود جدائى از ساختمان آفرينش ، عقل هيچ

الْمُنْصِفُ لِعَقْلِهِ اِنْكارَكَ وَالْمَوْسُومُ بِصِحَّةِ الْمَعْرِفَةِ جُحُودَكَ اَسْئَلُكَ

با انصافى تاب انكار تو را ندارد و هيچ شخصى كه نامدار به معرفت صحيح باشد نتواند منكر تو گردد از تو خواهم

بِشَرَفِ الاِْخْلاصِ فى تَوْحيدِكَ وَحُرْمَةِ التَّعَلُّقِ بِكِتابِكَ وَاَهْلِ بَيْتِ

به شرافت اخلاص در يكتا پرستيت و به حق حرمت علاقه مندى به كتاب آسمانيت و به حق خاندان

نَبِيِّكَ اَنْ تُصَلِّىَ عَلى آدَمَ بَديعِ فِطْرَتِكَ وَبِكْرِ حُجَّتِكَ وَلِسانِ

پيامبرت كه درود فرستى بر آدم آن پديده خلقتت و نخستين حجتت و زبان

قُدْرَتِكَ وَالْخَليفَةِ فى بَسيطَتِكَ وَعَلى مُحَمَّدٍ الْخالِصِ مِنْ صَفْوَتِكَ

قدرت و نيرويت و خليفه در زمين پهناورت و بر محمد آن خالص از برگزيدگانت

وَالْفاحِصِ عَنْ مَعْرِفَتِكَ وَالْغآئِصِ الْمَاْمُونِ عَلى مَكْنُونِ سَريرَتِكَ

و جستجو كننده از معرفتت و شناور (در درياى شناسائى ) و امين بر راز پهنانت

بِما اَوْلَيْتَهُ مِنْ نِعْمَتِكَ بِمَعُونَتِكَ وَعَلى مَنْ بَيْنَهُما مِنَ النَّبِيّينَ

بدانچه او را برگزيدى از نعمتى كه به كمك خودت به او عنايت كردى و بر پيمبران

وَالْمُكَرَّمينَ وَالاَْوْصِيآءِ وَالصِّدّيقينَ وَاَنْ تَهَبَنى لاِِمامى هذا پس

و گراميان و اوصياء و راستگويانى كه مابين آن دو بزرگوار بودند و ديگر آنكه (از تو خواهم ) مرا به اين امامم ببخشى * *

پهلوى روى خود را بر ضريح مبارك بگذار و بگو: اللّهُمَّ بِمَحَلِّ هذَا السَّيِّدِ مِنْ

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * خدايا به مقامى كه اين بزرگوار در

طاعَتِكَ وَبِمَنْزِلَتِهِ عِنْدَكَ لا تُمِتْنى فُجائَةً وَلا تَحْرِمْنى تَوْبَةً

اطاعت تو دارد و به منزلتى كه در پيش تو دارد مرا به مرگ ناگهانى نميران و از توبه محرومم منما

وَارْزُقْنِى الْوَرَعَ عَنْ مَحارِمِكَ ديناً وَدُنْيًا وَاشْغَلْنى بِالاَّْخِرَةِ عَنْ

و پارسائى از محرماتت را در دين و دنيا روزى من گردان و از طلب كردن دنيا به كار آخرت سرگرمم كن

طَلَبِ الاُْولى وَوَفِّقْنى لِما تُحِبُّ وَتَرْضى وَجَنِّبْنِى اتِّباعَ الْهَوى

و موفقم دار بدانچه تو دوست دارى و خوشنودى و دورم كن از پيروى هواى نفس

وَالاِْغْتِرارَ بِالاَْباطيلِ وَالْمُنى اَللّهُمَّ اجْعَلِ السَّدادَ فى قَوْلى

و گول خوردن به كارهاى باطل و آرزوها، خدايا قرار ده راستى را در گفتارم

وَالصَّوابَ فى فِعْلى وَالصِّدْقَ وَالْوَفآءَ فى ضَمانى وَوَعْدى

و درستى را در كردارم و وفا را در تعهد و وعده ام

وَالْحِفْظَ وَالاْيناسَ مَقْرُونَيْنِ بِعَهْدى وَوَعْدى وَالْبِرَّ وَالاِْحْسانَ مِنْ

و حفظ (از ياد نبردن ) و بينائى را مقرون به عهد و پيمانم و نيكوئى و احسان را در

شَاْنى وَخُلْقى وَاجْعَلِ السَّلامَةَ لى شامِلَةً وَالْعافِيَةَ بى مُحيطَةً

رفتار و اخلاقم و چنان كن كه (هميشه ) سلامت شاملم باشد و تندرستى پيچيده به اطرافم باشد

مُلْتَفَّةً وَلَطيفَ صُنْعِكَ وَعَوْنِكَ مَصْرُوفاً اِلَىَّ وَحُسْنَ تَوْفيقِكَ

و رفتار لطيفت و كمكت را بسوى من متوجه كن و توفيق نيك

وَيُسْرِكَ مَوْفُوراً عَلَىَّ وَاَحْيِنى يا رَبِّ سَعيداً وَتَوَفَّنى شَهيداً

و آسانى كار را بر من وافر و كامل گردان و زنده ام بدار پروردگارا به خوشبختى و بميرانم بصورت شهادت

وَطَهِّرْنى لِلْمَوْتِ وَما بَعْدَهُ اَللّهُمَّ وَاجْعَلِ الصِّحَّةَ وَالنُّورَ فى

(در راه دين ) و براى مرگ و عالم پس از مرگ پاكم كن ، خدايا و بنه صحت و روشنى را در

سَمْعى وَبَصَرى وَالْجِدَةَ وَالْخَيْرَ فى طُرُقى وَالْهُدى وَالْبَصيرَةَ فى

گوشم و در ديده ام و توانگرى و خير و خوبى را در راههايم و راهنمائى را در

دينى وَمَذْهَبى وَالْميزانَ اَبَداً نَصْبَ عَيْنى وَالذِّكْرَ وَالْمَوْعِظَةَ

دين و آئينم و ميزان (عدل و شرع ) را هميشه در برابر چشمم و ذكر و پند را

شِعارى وَدِثارى وَالْفِكْرَةَ وَالْعِبْرَةَ اُنْسى وَعِمادى وَمَكِّنِ الْيَقينَ

شعار و جامه ام و انديشه و عبرت را انيس و تكيه گاهم و جاى ده يقين را

فى قَلْبى وَاجْعَلْهُ اَوْثَقَ الاَْشْيآءِ فى نَفْسى وَاغْلِبْهُ عَلى رَاْيى

در دلم و بگردان آن را محكمترين چيزها در پيش من و چيره كن آن را بر راى

وَعَزْمى وَاجْعَلِ الاِْرْشادَ فى عَمَلى وَالتَّسْليمَ لاَِمْرِكَ مِهادى

و تصميمم و قرار ده ارشاد در كردار و تسليم در برابر دستورت را بستر

وَسَنَدى وَالرِّضا بِقَضآئِكَ وَقَدَرِكَ اَقْصى عَزْمى وَنِهايَتى وَاَبْعَدَ

و پشتوانه ام و راضى بودن به قضا و قَدَرَت را آخرين حد تصميم و مقصودم و عاليترين

هَمّى وَغايَتى حَتّى لا اَتَّقِىَ اَحَداً مِنْ خَلْقِكَ بِدينى وَلا اَطْلُبَ بِهِ

نقطه همت و هدفم تا پرهيز نكنم از هيچيك از خلق تو در كار دينم و نجويم بوسيله آن

غَيْرَ آخِرَتى وَلا اَسْتَدْعِىَ مِنْهُ اِطْرائى وَمَدْحى وَاجْعَلْ خَيْرَ

جز آخرتم را و نخواهم از آن ثناگوئى و مدحم را (و تنها دينم براى تو باشد) و بگردان بهترين

الْعَواقِبِ عاقِبَتى وَخَيْرَ الْمَصايِرِ مَصيرى وَاَنْعَمَ الْعَيْشِ عَيْشى

سرانجامها را سرانجام من و بهترين بازگشتگاهها را بازگشتگاه من و خوشترين زندگى را زندگى من

وَاَفْضَلَ الْهُدى هُداىَ وَاَوْفَرَ الْحُظُوظِ حَظّى وَاَجْزَلَ الاَْقْسامِ

و بهترين هدايت را هدايت من و كاملترين بهره ها را بهره من و شايانترين قسمتها را

قِسْمى وَنَصيبى وَكُنْ لى يا رَبِّ مِنْ كُلِّ سُوَّءٍ وَلِيّاً وَاِلى كُلِّ خَيْرٍ

قسمت و نصيب من ، و باش براى من پروردگارا از هر بدى نگهدار و بسوى هر كار خيرى

دَليلاً وَقائِداً وَمِنْ كُلِّ باغٍ وَحَسُودٍ ظَهيراً وَمانِعاً اَللّهُمَّ بِكَ

راهنما و رهبر و از هر ستمكار و حسودى پشتيبان و جلوگير، خدايا تنها

اعْتِدادى وَعِصْمَتى وَثِقَتى وَتَوْفيقى وَحَوْلى وَقُوَّتى وَلَكَ مَحْياىَ

به تو است توشه گيرى و خود نگهدارى و وثوق و توفيق و جنبش و نيرويم و از تو است زندگى

وَمَماتى وَفى قَبْضَتِكَ سُكُونى وَحَرَكَتى وَاِنَّ بِعُرُوَتِكَ الْوُثْقى

و مرگم و در قبضه قدرت تو است آرامش و جنبشم و همانا به رشته محكم تو است

اِسْتِمْساكى وَوُصْلَتى وَعَلَيْكَ فِى الاُْمُورِ كُلِّهَا اِعْتِمادى وَتَوَكُّلى

تمسك و توسلم و تنها بر تو است در هر كارى اعتماد و توكلم

وَمِنْ عَذابِ جَهَنَّمَ وَمَسِّ سَقَرَ نَجاتى وَخَلاصى وَفى دارِ اَمْنِكَ

و نجات و رهائيم از عذاب جهنم و تماس پيدا كردن با دوزخ فقط بدست تو است و در خانه امن

وَكَرامَتِكَ مَثْواىَ وَمُنْقَلَبى وَعَلى اَيْدى سادَتى وَمَوالِىَّ آلِ

و كرامت تو است منزل و ماءوايم و بدست آقايان و سرورانم خاندان

الْمُصْطَفى فَوْزى وَفَرَجى اللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ

پيامبر مصطفى است رستگارى و گشايش كارم خدايا درود فرست بر محمد و آل محمد

وَاغْفِرْ لِلْمُؤْمِنينَ وَالْمُؤْمِناتِ وَالْمُسْلِمينَ وَالْمُسْلِماتِ وَاغْفِرْ لى

و بيامرز مردان مؤ من و زنان با ايمان و مردان و زنان مسلمان را و بيامرز مرا

وَلِوالِدَىَّ وَما وَلَدا وَاَهْلِ بَيْتى وَجيرانى وَلِكُلِّ مَنْ قَلَّدَنى يَداً مِنَ

و پدر و مادرم را و فرزندانشان را و خاندانم و همسايگانم را و هر مرد و زن با ايمانى كه حقى به گردن من دارد

الْمُؤْمِنينَ وَالْمُؤْمِناتِ اِنَّكَ ذُو فَضْلٍ عَظيمٍ [وَالسَّلامُ عَلَيْكَ وَ

كه براستى تو داراى فضل و بخشش بزرگى هستى (و سلام و

رَحْمَةُاللّهِ وَ بَرَكاتُهُ]

رحمت خدا و بركاتش بر تو باد) * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

دعاى عالية المضامين بعد از زيارت اءئمّه عليهم السلام
چهارم دعائى است با مضامين عاليه كه بعد از زيارت هر يك از ائمه عليهم السلام خوانده مى شود و اين دعا را سيد بن طاوس در مصباح الزائر بعد از زيارت جامعه

مذكوره نقل فرموده و آن دعاى شريف اين است : اللّهُمَّ اِنّى زُرْتُ هذَا الاِْمامَ

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * خدايا من زيارت كردم اين امام را

مُقِّراً بِاِمامَتِهِ مُعْتَقِداً لِفَرْضِ طاعَتِهِ فَقَصَدْتُ مَشْهَدَهُ بِذُنُوبى

در حالى كه اقرار به امامتش دارم و معتقدم كه اطاعتش بر من واجب است و با اين حال آهنگ زيارتگاهش را كردم با گناهانى

وَعُيُوبى وَمُوبِقاتِ آثامى وَكَثْرَةِ سَيِّئاتى وَخَطاياىَ وَما تَعْرِفُهُ

كه دارم و با عيوب و جرمهاى هلاكت بارم و بديهاى بسيار و خطاكارى هايم و آنچه تو خود مى دانى

مِنّى مُسْتَجيراً بِعَفْوِكَ مُسْتَعيذاً بِحِلْمِكَ راجِياً رَحْمَتَكَ لاجِئاً اِلى

و پناه آورده ام به گذشتت و به بردباريت و اميدوارم به رحمتت و ملتجى گشته ام به پايه

رُكْنِكَ عآئِذاً بِرَاْفَتِكَ مُسْتَشْفِعاً بِوَلِيِّكَ وَابْنِ [هر گاه اين دعاء بعداز زيارت

و اساس مرحمتت و پناهنده ام به مهرت و شفيع گرفته ام ولى تو و فرزند * * * * * * * * * * * *

حضرت اميرالمؤ منين عليه السلام باشد عوض كلمه وَابْنِ در تمام چهار موضع وَابى گويد ((منه ))]

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * *

اَوْلِيآئِكَ وَصَفِيِّكَ وَابْنِ اَصْفِيآئِكَ وَاَمينِكَ وَابْنِ اُمَنائِكَ وَخَليفَتِكَ وَابْنِ

اوليائت را و برگزيده ات و پدر برگزيدگانت را و امين تو و فرزند امانتدارانت را و جانشين تو و فرزند

خُلَفائِكَ الَّذينَ جَعَلْتَهُمُ الْوَسيلَةَ اِلى رَحْمَتِكَ وَرِضْوانِكَ وَالذَّريعَةَ اِلى

جانشينانت را آنانكه قرارشان دادى وسيله اى بسوى رحمت و خوشنوديت و واسطه اى براى

رَاْفَتِكَ وَغُفْرانِكَ اَللّهُمَّ وَاَوَّلُ حاجَتى اِلَيْكَ اَنْ تَغْفِرَ لى ما سَلَفَ مِنْ

مهر و آمرزشت خدايا نخستين حاجتم بدرگاه تو اين است كه بيامرزى گناهان گذشته ام را

ذُنُوبى عَلى كَثْرَتِها وَاَنْ تَعْصِمَنى فيما بَقِىَ مِنْ عُمْرى وَتُطَهِّرَ

با بسيارى آنها و نگاهم دارى از گناه در باقيمانده عمرم و پاك كنى

دينى مِمّا يُدَنِّسُهُ وَيَشينُهُ وَيُزْرى بِهِ وَتَحْمِيَهُ مِنَ الرَّيْبِ وَالشَّكِ

دين و آئين مرا از آنچه آلوده و چركينش كند و معيوبش سازد و نگاهداريش كنى از شك و شبهه

وَالْفَسادِ وَالشِّرْكِ وَتُثَبِّتَنى عَلى طاعَتِكَ وَطاعَةِ رَسُولِكَ وَذُرِّيَّتِهِ

و فساد و شرك و استوارم بدارى بر فرمانبردارى خود و فرمانبردارى پيامبرت و فرزندان

النُّجَبآءِ السُّعَدآءِ صَلَواتُكَ عَلَيْهِمْ وَرَحْمَتُكَ وَسَلامُكَ وَبَرَكاتُكَ

نجيب و سعادتمندش كه درودهاى تو و رحمت و سلام و بركاتت بر ايشان باد

وَتُحْيِيَنى ما اَحْيَيْتَنى عَلى طاعَتِهِمْ وَتُميتَنى اِذا اَمَتَّنى عَلى

و زنده ام بدارى تا هر قدر كه زنده ام بر فرمانبرداريشان و بميرانيم هرگاه كه مردم بر

طاعَتِهِمْ وَاَنْ لا تَمْحُوَ مِنْ قَلْبى مَوَدَّتَهُمْ وَمَحَبَّتَهُمْ وَبُغْضَ اَعْدائِهِمْ

فرمانبرداريشان و محو نكنى از دل من دوستى و محبت ايشان و بغض دشمنانشان

وَمُرافَقَةَ اَوْلِيآئِهِمْ وَبِرَّهُمْ وَاَسْئَلُكَ يا رَبِّ اَنْ تَقْبَلَ ذلِكَ مِنّى

و رفاقت دوستانشان و نيكى كردن به ايشان را و از تو خواهم پروردگارا كه بپذيرى اين (زيارت و دعا) را از من

وَتُحَبِّبَ اِلىَّ عِبادَتَكَ وَالْمُواظَبَةَ عَلَيْها وَتُنَشِّطَنى لَها وَتُبَغِّضَ اِلَىَّ

و مرا دوستدار عبادتت كنى و مواظبتم دهى بر آن و بنشاطم آورى براى عبادت و متنفرم كنى

مَعاصيَكَ وَمَحارِمَكَ وَتَدْفَعَنى عَنْها وَتُجَنِّبَنِى التَّقْصيرَ فى

از گناهان و محرماتت و بازم دارى از آنها و بركنارم دارى از كوتاهى كردن در

صَلَواتى وَالاِْسْتِهانَةَ بِها وَالتَّراخِىَ عَنْها وَتُوَفِّقَنى لِتَاْدِيَتِها كَما

نمازهايم و سرسرى گرفتن آن و سستى و كاهلى كردن در آن و موفقم دار براى اداء آن چنانچه

فَرَضْتَ وَاَمَرْتَ بِهِ عَلى سُنَّةِ رَسُولِكَ صَلَواتُكَ عَلَيْهِ وَآلِهِ

واجب كرده اى و دستور فرموده اى به روش پيامبرت كه درودهاى تو

وَرَحْمَتُكَ وَبَرَكاتُكَ خُضُوعاً وَخُشُوعاً وَتَشْرَحَ صَدْرى لاِيْتآءِ

و رحمت و بركاتت بر او و آلش باد با حال خضوع و خشوع و ديگر آنكه سينه ام را باز كنى (و بلندى نظر به من دهى )

الزَّكوةِ وَاِعْطآءِ الصَّدَقاتِ وَبَذْلِ الْمَعْرُوفِ وَالاِْحْسانِ اِلى شيعَةِ

براى پرداختن زكات و دادن صدقات و انجام كار نيك و احسان نسبت به شيعيان

آلِ مُحَمَّدٍ عَلَيْهِمُ السَّلامُ وَمُواساتِهِمْ وَلا تَتَوَفّانى اِلاّ بَعْدَ اَنْ

آل محمد عليهم السلام و مواسات با آنها و نميرانيم مگر بعد از اينكه

تَرْزُقَنى حَجَّ بَيْتِكَ الْحَرامِ وَزِيارَةَ قَبْرِ نَبِيِّكَ وَقُبُورِ الاَْئِمَّةِ عَلَيْهِمُ

روزيم كنى حج خانه كعبه ات و زيارت قبر پيامبرت و قبور امامان عليهم السلام

السَّلامُ وَاَسْئَلُكَ يا رَبِّ تَوْبَةً نَصُوحاً تَرْضاها وَنِيَّةً تَحْمَدُها وَعَمَلاً

را و از تو خواهم پروردگارا توبه حقيقى مورد پسندت را و نيتى كه ستوده درگاه تو باشد و كردار

صالِحاً تَقْبَلُهُ وَاَنْ تَغْفِرَ لى وَتَرْحَمَنى اِذا تَوَفَّيْتَنى وَتُهَوِّنَ عَلَىَّ

شايسته اى كه تو بپذيرى و ديگر آنكه مرا بيامرزى و به من رحم كنى هنگامى كه از اين جهان مرا ببرى و آسان كنى بر

سَكَراتِ الْمَوْتِ وَتَحْشُرَنى فى زُمْرَةِ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ صَلَواتُ اللَّهِ

من سختيهاى مرگ را و محشورم كنى در گروه محمد و آلش كه درودهاى خدا

عَلَيْهِ وَعَلَيْهِمْ وَتُدْخِلَنِى الْجَنَّةَ بِرَحْمَتِكَ وَتَجْعَلَ دَمْعى غَزيراً فى

بر او و بر ايشان باد و داخل بهشتم كنى به رحمت خودت و اشكم را فراوان كنى در انجام

طاعَتِكَ وَعَبْرَتى جارِيَةً فيما يُقَرِّبُنى مِنْكَ وَقَلْبى عَطُوفاً عَلى

طاعتت و سرشكم را ريزان نمائى در آنچه مرا به تو نزديك گرداند و دلم را مهربان كنى نسبت

اَوْلِيآئِكَ وَتَصُونَنى فى هذِهِ الدُّنْيا مِنَ الْعاهاتِ وَالاَّْفاتِ

به دوستانت و نگاهم دارى در اين دنيا از آسيبها و آفات

وَالاَْمْراضِ الشَّديدَةِ وَالاَْسْقامِ الْمُزْمِنَةِ وَجَميعِ اَنْواعِ الْبَلاَّءِ

و بيماريهاى سخت و دردهاى مزمن و از هر نوع بلا

وَالْحَوادِثِ وَتَصْرِفَ قَلْبى عَنِ الْحَرامِ وَتُبَغِّضَ اِلىَّ مَعاصِيَكَ

و حادثه اى و بگردانى دلم را از توجه به حرام و مبغوض گردانى در نزد من نافرمانيهايت را

وَتُحَبِّبَ اِلَىَّ الْحَلالَ وَتَفْتَحَ لى اَبْوابَهُ وَتُثَبِّتَ نِيَّتى وَفِعْلى عَلَيْهَ

و محبوب گردانى در پيش من حلال را و بگشائى برويم درهاى آن را و استوار كنى نيت و كارم را بر آن

وَتَمُدَّ فى عُمْرى وَتُغْلِقَ اَبْوابَ الْمِحَنِ عَنّى وَلا تَسْلُبَنى ما مَنَنْتَ

و دراز گردانى عمرم را و بربندى برويم درهاى غم و محنت را و نعمتهائى كه به من داده از من

بِهِ عَلىَّ وَلا تَسْتَرِدَّ شَيْئاً مِمّا اَحْسَنْتَ بِهِ اِلَىَّ وَلا تَنْزِعَ مِنّىِ النِّعَمَ

نگيرى و چيزى از احسانهاى (بيشمار) خود را از من بازنستانى و جدا نكنى از من نعمتهاى (بسيارى )

الَّتى اَنْعَمْتَ بِها عَلَىَّ وَتَزيدَ فيما خَوَّلْتَنى وَتُضاعِفَهُ اَضْعافاً

را كه به من عنايت فرمودى و بيفزائى بر آنچه به من ارزانى داشتى و مضاعف گردانى آنرا

مُضاعَفَةً وَتَرْزُقَنى مالاً كَثيراً واسِعاً سآئِغاً هَنيئَّاً نامِياً وافِياً وَعِزّاً

به چندين برابر و روزيم كنى مالى بسيار و وسيع و ريزان و گوارا و با بركت و رسا، و نيز عزتى

باقِياً كافِياً وَجاهاً عَريضاً مَنيعاً وَنِعْمَةً سابِغَةً عآمَّةً وَتُغْنِيَنى بِذلِكَ

باقى و كافى ، و آبروئى پهناور و شكوهمند و نعمتى شايان و فراگيرنده و بى نيازم كن بدينوسيله

عَنِ الْمَطالِبِ الْمُنَكَّدَةِ وَالْمَوارِدِ الصَّعْبَةِ وَتُخَلِّصَنى مِنْها مُعافاً فى

از تكاپوهاى پرمشقت و موارد سخت و دشوار و رهائيم دهى از آنها با سلامتى

دينى وَنَفْسى وَوَلَدى وَما اَعْطَيْتَنى وَمَنَحْتَنى وَتَحْفَظَ عَلَىَّ مالى

دين و جان و فرزندانم و چيزهاى ديگرى كه به من عطا كرده و ارزانى داشتى و نگهدارى برايم مالم

وَجَميعَ ما خَوَّلْتَنى وَتَقْبِضَ عَنّى اَيْدِىَ الْجَبابِرَةِ وَتَرُدَّنى اِلى

و همه آنچه را به من بخشيده اى و برگيرى از سر من دستهاى (ستم پيشه ) گردنكشان را و بازم گردانى

وَطَنى وَتُبَلِّغَنى نِهايَةَ اَمَلى فى دُنْياىَ وَآخِرَتى وَتَجْعَلَ عاقِبَةَ

به وطنم و برسانى مرا به نهايت آرزويم در دنيا و آخرتم و بگردانى سرانجام

اَمْرى مَحْمُودَةً حَسَنَةً سَليمَةً وَتَجْعَلَنى رَحيبَ الصَّدْرِ واسِعَ الْحالِ

كارم را پسنديده و نيكو و سالم ، و قرارم دهى فراخ سينه (و بلند نظر) و فراخ حال

حَسَنَ الْخُلْقِ بَعيداً مِنَ الْبُخْلِ وَالْمَنْعِ وَالنِّفاقِ وَالْكِذْبِ وَالْبُهْتِ

و خوش خلقى و دور از بخل و ممانعت (از احسان و دستگيرى ) و نفاق و دروغ و بهتان

وَقَوْلِ الزُّورِ وَتُرْسِخَ فى قَلْبى مَحَبَّةَ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَشيعَتِهِمْ

و زورگوئى و ريشه دار كنى در دلم دوستى محمد و آل محمد و شيعيانشان را

وَتَحْرُسَنى يا رَبِّ فى نَفْسى وَاَهْلى وَمالى وَوَلَدى وَاَهْلِ حُزانَتى

و محافظتم كنى پروردگارا در جانم و خاندان و مال و فرزندان و نانخوران

وَاِخْوانى وَاَهْلِ مَوَدَّتى وَذُرِّيَّتى بِرَحْمَتِكَ وَجُودِكَ اَللّهُمَّ هذِهِ

و برادران و دوستان و نژادم به مهر و جودت خدايا اينها بود

حاجاتى عِنْدَكَ وَقَدِ اسْتَكْثَرْتُها لِلُؤْمى وَشُحّى وَهِىَ عِنْدَكَ

حاجتهايى كه من بدرگاه تو دارم و اينكه زيادشان كردم بخاطر گداصفتى و حرص زيادى است كه من دارم

صَغيرَةٌ حَقيرَةٌ وَعَلَيْكَ سَهْلَةٌ يَسيرَةٌ فَاَسْئَلُكَ بِجاهِ مُحَمَّدٍ وَآلِ

ولى همه آنها در نزد تو كوچك و اندك است و انجامش براى تو سهل و آسان است پس از تو خواهم به آن آبروئى كه محمد و آل

مُحَمَّدٍ عَلَيْهِ وَعَلَيْهِمُ السَّلامُ عِنْدَكَ وَبِحَقِّهِمْ عَلَيْكَ وَبِما اَوْجَبْتَ لَهُمْ

محمد كه بر او و بر ايشان سلام باد در نزد تو دارند و به حقى كه ايشان بر تو دارند و بدانچه واجب كرده اى

وَبِسآئِرِ اَنْبِيآئِكَ وَرُسُلِكَ وَاَصْفِيآئِكَ وَاَوْلِيآئِكَ الْمُخْلَِصينَ مِنْ

براى ايشان و به حق ساير پيمبران و رسولان و برگزيدگان و دوستان مخلص از

عِبادِكَ وَبِاِسْمِكَ الاَْعْظَمِ الاَْعْظَمِ لَمّا قَضَيْتَها كُلَّها وَاَسْعَفْتَنى بِها

بندگانت و به حق بزرگترين نام اعظمت كه همه اين حاجتها را برايم برآورى و كامروايم سازى بدانها

وَلَمْ تُخَيِّبْ اَمَلى وَرَجآئى اَللّهُمَّ وَشَفِّعْ صاحِبَ هذَا الْقَبْرِ فِىَّ يا

و اميد و آرزويم را مبدل به نوميدى نكنى خدايا و شفاعت صاحب اين قبر را درباره من بپذير، اى

سَيِّدى يا وَلِىَّ اللَّهِ يا اَمينَ اللَّهِ اَسْئَلُكَ اَنْ تَشْفَعَ لى اِلَى اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ

آقاى من اى ولى خدا و اى امانتدار خدا از تو خواهم كه شفاعت كنى از من بدرگاه خداى عزوجل

فى هذِهِ الْحاجاتِ كُلِّها بِحَقِّ آبآئِكَ الطّاهِرينَ وَبِحَقِّ اَوْلادِكَ

در همه اين حاجتها به حق پدران پاكت و بحق فرزندان

الْمُنْتَجَبينَ فَاِنَّ لَكَ عِنْدَاللَّهِ تَقَدَّسَتْ اَسْمآئُهُ الْمَنْزِلَةَ الشَّريفَةَ

برگزيده اش زيرا كه براى تو در نزد خداوندى كه نامهايش منزه است مقامى است بس شريف

وَالْمَرْتَبَةَ الْجَليلَةَ وَالْجاهَ الْعَريضَ اَللّهُمَّ لَوْ عَرَفْتُ مَنْ هُوَ اَوْجَهُ

و مرتبتى است برجسته و آبروئى است پهناور و بسيار خدايا اگر من كسى را سراغ داشتم كه آبرومندتر بود

عِنْدَكَ مِنْ هذَا الاِْمامِ وَمِنْ آبآئِهِ وَاَبْنآئِهِ الطّاهِرينَ عَلَيْهِمُ السَّلامُ

در نزد تو از اين امام بزرگوار و از پدران و فرزندان پاكيزه اش كه درود و سلام

وَالصَّلوةُ لَجَعَلْتُهُمْ شُفَعآئى وَقَدَّمْتُهُمْ اَمامَ حاجَتى وَطَلِباتى هذِهِ

بر ايشان باد بطور مسلم آنها را شفيعان خود مى گرفتم و پيش روى حاجتها و خواسته هايم قرارمى دادم

فَاسْمَعْ مِنّى وَاسْتَجِبْ لى وَافْعَلْ بى ما اَنْتَ اَهْلُهُ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ

پس از من بپذير و دعايم را به اجابت رسان و انجام ده درباره من آنچه را تو شايسته آنى اى مهربانترين مهربانان

اَللّهُمَّ وَما قَصُرَتْ عَنْهُ مَسْئَلَتى وَعَجَزَتْ عَنْهُ قُوَّتى وَلَمْ تَبْلُغْهُ

خدايا و هر چه را كوتاه آمد از آن درخواست من (و از يادم رفت ) و ناتوان شد از آن نيرويم ، و فكرم بدان نرسيد

فِطْنَتى مِنْ صالِحِ دينى وَدُنْياىَ وَآخِرَتى فَامْنُنْ بِهِ عَلىَّ وَاحْفَظْنى

از آنچه به صلاح دين و دنيا و آخرتم باشد پس آنها را بر من منت گذار (و عطا فرما) و محافظتم كن

وَاحْرُسْنى وَهَبْ لى وَاغْفِرْ لى وَمَنْ اَرادَنى بِسُوَّءٍ اَوْ مَكْرُوهٍ مِنْ

و پاسداريم كن و به بخش بر من و بيامرز مرا، و هر كه قصد دارد به من آسيبى يا امر ناخوشايندى وارد كند

شَيْطانٍ مَريدٍ اَوْ سُلْطانٍ عَنيدٍ اَوْ مُخالِفٍ فى دينٍ اَوْ مُنازِعٍ فى دُنْيا

چه از شيطانى متمرد يا سلطانى معاند يا مخالف در دين يا ستيزه جوئى در مال دنيا

اَوْ حاسِدٍ عَلَىَّ نِعْمَةً اَوْ ظالِمٍ اَوْ باغٍ فَاقْبِضْ عَنّى يَدَهُ وَاصْرِفْ عَنّى

يا حسودى كه در نعمتى بر من رشك برد يا ستمكار يا زورگوئى (هر كه باشد) قدرتش را از سر من بازگير و

كَيْدَهُ وَاشْغَلْهُ عَنّى بِنَفْسِهِ وَاكْفِنى شَرَّهُ وَشَرَّ اَتْباعِهِ وَشَياطينِهِ

نقشه اش را از من بازگردان و او را بخودش مشغول كن و شر خودش و شر پيروان و شياطينش را از من كفايت فرما

وَاَجِرْنى مِنْ كُلِّ ما يَضُرُّنى وَيُجْحِفُ بى وَاَعْطِنى جَميعَ الْخَيْرِ كُلِّهِ

و پناهم ده از هر چه به من زيان زند و به هلاكتم اندازد و هر خير و خوبى است همه را

مِمّا اَعْلَمُ وَمِمّا لا اَعْلَمُ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاغْفِرْ

به من عطا فرما چه آنكه مى دانم و چه آن را كه نمى دانم خدايا درود فرست بر محمد و آل محمد و بيامرز

لى وَلِوالِدَىَّ وَلاِِخْوانى وَاَخَواتى وَاَعْمامى وَعَمّاتى وَاَخْوالى

مرا و پدر و مادرم و برادران و خواهرانم و عموهايم و عمه هايم و دائيهايم

وَخالاتى وَاَجْدادى وَجَدّاتى وَاَوْلادِهِمْ وَذَراريهِمْ وَاَزْواجى

و خاله هايم و اجداد و جده هايم را و فرزندانشان و نژادشان و همسرانشان

وَذُرِّيّاتى وَاَقْرِبآئى وَاَصْدِقائى وَجيرانى وَاِخْوانى فيكَ مِنْ اَهْلِ

و فرزندان خودم و خويشانم و رفقا و همسايگانم و برادران دينيم را از اهل

الشَّرْقِ وَالْغَرْبِ وَلِجَميعِ اَهْلِ مَوَدَّتى مِنَ الْمُؤْمِنينَ وَالْمُؤْمِناتِ

شرق و غرب عالم و تمام آنانكه با من دوستى داشته و دارند از مردان و زنان با ايمان

الاَْحْيآءِ مِنْهُمْ وَالاَْمْواتِ وَلِجَميعِ مَنْ عَلَّمَنى خَيْراً اَوْ تَعَلَّمَ مِنّى عِلْماً

زنده و مرده شان را و تمام كسانى كه كار خيرى را به من ياد داده يا از من علمى آموخته اند

اَللّهُمَّ اَشْرِكْهُمْ فى صالِحِ دُعآئى وِزِيارَتى لِمَشْهَدِ حُجَّتِكَ

خدايا شريك ساز ايشان را در دعاى خيرى كه كرده ام و زيارتى كه از زيارتگاه حجت

وَوَلِيِّكَ وَاَشْرِكْنى فى صالِحِ اَدْعِيَتِهِمْ بِرَحْمَتِكَ يا اَرْحَمَ الرّاحِمينَ

و وليت نصيبم شده و مرا نيز در دعاهاى خير ايشان شريك ساز به مهرت اى مهربانترين مهربانان

وَبَلِّغْ وَلِيِّكَ مِنْهُمُ السَّلامَ وَالسَّلامُ عَلَيْكَ وَرَحْمَةُ اللَّهِ وَبَرَكاتُهُ يا

و سلام برسان از طرف آنها بر ولى خودت ، و بر تو باد اى سرور

سَيِّدى يا مَوْلاىَ # يا فلان بن فلان (بجاى اين كلمه نام امامى را كه زيارت

و آقاى من اى فلان ... سلام خدا و رحمت و بركاتش * * * * * * * * * * * * * * * * * *

مى كند و نام پدر آن بزرگوار را بگويد) # صَلَّى اللَّهُ عَلَيْكَ وَعَلى رُوحِكَ

* * * * * * * * * * * * * * * * * * * * درود خدا بر تو و بر روح

وَبَدَنِكَ اَنْتَ وَسيلَتى اِلَى اللَّهِ وَذَريعَتى اِلَيْهِ وَلى حَقُّ مُوالاتى

و جسمت توئى وسيله من بدرگاه خدا و واسطه من در پيشگاهش و من بر تو حق دوستى

وَتَاْميلى فَكُنْ شَفيعى اِلَى اللَّهِ عَزَّوَجَلَّ فِى الْوُقُوفِ عَلى قِصَّتى

و آرزومندى دارم پس شفيع من شو بدرگاه خداى عزوجل در اطلاع بر جريان كارم

هذِهِ وَصَرْفى عَنْ مَوْقِفى هذا بِالنُّجْحِ بِما سَئَلْتُهُ كُلِّهِ بِرَحْمَتِهِ

و بازگرداندنم از اينجا با كاميابى بدانچه درخواست كرده ام همه را به مهر



 
 
 
 Copyright © 2003-2013 - AVINY.COM - All Rights Reserved