حج
حج از آن روزى كه تولد پيدا كرده است ، اهميت بعد سياسىاش كمتر از
بعدعبادىاش نيست .
حج تنظيم و تمرين و تشكل اين زندگى توحيدى است . حج عرصه نمايش ، و
آيينهسنجش استعدادها و توان مادى و معنوى مسلمانان است .
يكى از مهمات فلسفه حج، ايجاد تفاهم و تحكيم برادرى بين مسلمين است .
بيتى كه براى قيام تاسيس شده است، آن هم قيام للناس ، پسبايد براى همين
مقصد بزرگ در آن اجتماع نمود .
اين بيت معظم براى ناس بنا شده و براى قيام ناس .
همه مسلمانان بايد در تجديد حيات حج و قرآن كريم ، و بازگردنداندن اين دو ،به
صحنههاى زندگىشان كوشش كنند .
حج بىروح و تحرك و قيام، حج بىبرائت ، حج بىوحدت ، و حجى كه از آن هدم
كفرو شرك بر نيايد حج نيست .
ان شاء الله - ما نخواهيم گذاشت از كعبه و حج ، اين منبر بزرگى كه بر بلنداىبام
انسانيت بايد صداى مظلومان را به همه عالم منعكس سازد ، و آواى توحيد راطنين
اندازد ، صداى سازش با آمريكا و شوروى و كفر و شرك نواخته شود .
در مكه مكرمه بتها را بشكنيم ، و شياطين را كه در راس آنها شيطان بزرگاست ،
در عقبات رمى كنيم و طرد نماييم ، تا حجخليل الله و حبيب الله و ولى الله مهدى
عزيز را بجا آورده باشيم .
اين پدر توحيد و بتشكن جهان به ما و همه انسانها آموخت كه قربانى در راهخدا ،
پيش از آن كه جنبه توحيدى و عبادى داشته باشد ، جنبههاى سياسى و
ارزشهاىاجتماعى دارد .
اى گويندگان ! نويسندگان! در اجتماعات بزرگ ، عرفات و مشعر و منا و
مكهمعظمه و مدينه منوره ، مسائل اجتماعى و سياسى مناطق خود را به گوش
برادرانايمانى برسانيد ، و از هم طلب نصرت كنيد .
مسلمين اگر حج را پيدا كنند ، آن سياستى كه در حج به كار رفته است از
طرفاسلام ، همان را پيدا كنند كافى است براى اين كه استقلال خودشان را پيدا
كنند .
اعلان برائت از مشركان، كه از اركان توحيدى و واجبات سياسى حج است ، بايددر
ايام حج به صورت تظاهرات و راهپيمايى ، با صلابت و شكوه هر چه بيشتر و بهتربر
گزار شود .
فرياد برائت ازمشركان مخصوص به زمان خاص نيست ، اين دستور است وجاويد .
به منا رويد و آرزوهاى حقانى را در آن جا دريابيد ، كه آن ، قربانى
نمودنمحبوبترين چيز خويش در راه محبوب مطلق است . و بدانيد تا از اين
محبوبها ، كهبالاترينش حب نفس است- و حب دنيا تابع آن است - نگذريد به
محبوب مطلقنرسيد .
در سعى بين صفا و مروه ، با صدق و صفا سعى در يافتن محبوب كنيد ، كه با
يافتناو همه بافتههاى دنيايى گسسته شود ، و همه شكلها و ترديدها فرو ريزد ، و
همهخوف و رجاهاى حيوانى زايل شود .
در طواف حرم خدا كه نشانه عشق به حق است ، دل را از ديگران تهى كنيد و
جانرا از خوف غير حق پاك سازيد ، و به موازات عشق به حق ، از بتهاى بزرگ
وكوچك ، و طاغوتها و وابستگانشان برائت جوييد ، كه خداى تعالى و دوستان او
ازآنان برائت جستند ، و همه آزادگان جهان از آنان برى هستند .
لبيك گويان براى حق ، نفى شريك به همه مراتب كنيد و از خود كه منشا
بزرگشرك است ، به سوى او - جل و اعلى - هجرت نماييد .
در لبيك - لبيك ، بر همه بتها گوييد ، و فرياد بر همه طاغوتهاو طاغوتچهها كشيد .
در لمس حجر الاسود ، بيعت با خدا بنديد كه با دشمنان او و رسولانش و صالحانو
آزادگان دشمن باشيد ، و به اطاعت و بندگى آنان - هر كه باشد و هر جا كه باشد-
سر ننهيد . و خوف و زبونى را از دل بزداييد كه دشمنان خدا ، و در راس آنانشيطان
بزرگ زبونند ، هر چند در ابزار آدمكشى و سركوبى و جنايتشان برترى داشتهباشند
.
با حال شعور و عرفان به مشعر الحرام و عرفات رويد ، و در هر موقف ، بهاطمينان
قلب بر وعدههاى حق و حكومت مستضعفان بيفزاييد ، و با سكوت و سكون ،تفكر در
آيات حق كنيد .
توجه داشته باشيد كه سفر حجسفر كسب نيست ، سفر تحصيل دنيا نيست ، سفر
الىالله است .