4- س: با اهل كتاب , از نظر طهارت چگونه بايد برخورد
كرد؟
ج- غير مسلمان از هر دين ومذهبى كه باشد
محكوم به نجاست است.
-
س: كتابى [اهل كتاب] محكوم به طهارت است يا نجاست؟
ج - نجاست ذاتى اهل كتاب معلوم نيست,
به نظر ما آنان محكوم به طهارت ذاتى هستند.
- اهل كتاب عبارتند از : يهود, نصارا, زرتشتىها, صابئين.
5- فضله پرندگان حرام گوشت, نجس
است.
- فضله
پرندگان حرام گوشت, نجس نيست.
6- خونى كه در تخم مرغ مىباشد نجس نيست, ولى
به احتياط واجب بايد از خوردن آن
اجتناب كنند, و اگر خون را با زرده تخم مرغ به
هم بزنند كه از بين برود, خوردن زرده هم مانعى ندارد.
- خون در
تخم مرغ محكوم به طهارت است ولى خوردن آن حرام
است.
7- س: آيا پوستهايى كه از خارج وارد مى شود و در
ساختن كفش و امثال آن به كار مى رود پاک است يا نجس؟
ج - پوستى که از بلاد اسلامى وارد مىشود
محکوم به طهارت است مگر آنکه ثابت شود ذبح به طريق غير شرعى بوده و پوستى
که از بلاد غير اسلامى وارد شود محكوم به نجاست است، مگر احراز شود که ذبح
به طريق شرعى بوده يا احتمال داده شود که واردکننده مسلمان، احراز تزکيه حيوان
را نموده و پوست را در دسترس مسلمين قرار داده است.
-
س: در مورد گوشت، چرم و اجزاء حيوانى كه از بلاد غير اسلامى تهيه شده نظر مبارک
را مرقوم فرماييد.
ج - اگر احتمال دهد که حيوان ذبح اسلامى
شده, پاک است و اگر يقين دارد ذبح اسلامى نشده, محكوم به نجاست است.
8- شراب و هر چيزى كه انسان را مست مى كند, چنانچه به
خودى خود روان باشد
نجس
است.
R
شراب و هر چيزى كه انسان را مست مى كند, چنانچه به خودى خود روان باشد
بنابر نظر مقام معظم رهبری
(بنابر احتیاط واجب )
نجس
است.
9- چيزى كه با برخورد نجاست نجس شده است، اگر با چيز پاکى
تماس پيدا کند آن را نيز نجس مىكند و تا سه واسطه
همچنان
نجس کننده است ولى بيش از آن نجس كننده نيست.
R
تا سه واسطه بنابر نظر مقام معظم رهبری
(بنابر احتیاط واجب )
همچنان نجس کننده است ولى بيش از آن نجس كننده نيست.
10- مخرج بول با غير آب پاک نمى شود و مردها اگر بعد از
بر طرف شدن بول يك مرتبه بشويند کافى است, ولى زنها و همچنين كسانى كه بولشان
از غير مجراى طبيعى مىآيد, احتياط واجب آن است كه دو مرتبه بشويند.
-
س: در هنگام تخلى , مخرج بول با چند مرتبه شستن پاک مىشود؟
ج - محل دفع بول بنا بر احتياط واجب با
دو مرتبه شستن پاک مىشود.
11- [ در وضو] بعد از مسح سر بايد با ترى آب وضو که در
دست مانده، روى پاها را از سر يکى از انگشتها تا برآمدگى روى پا مسح کند، و
احتياط مستحب است تا مفصل ساق را مسح کند.
-
واجب است مسح روى پاها را تا مفصل ساق
بکشد.
12- بايد صورت را
بنا بر احتياط
واجب از بالا به پايين شست.
- صورت
و دستها در وضو بايد از بالا به پايين شسته شود.
13- در وضو، شستن صورت و دستها، مرتبه اول واجب و مرتبه
دوم جايز و مرتبه سوم و بيشتر از آن حرام مىباشد، و اگر با يک مشت آب تمام
عضو شسته شود و به قصد وضو بريزد، يک مرتبه حساب مى شود، چه قصد بکند يک مرتبه
را يا قصد نكند.
- تعيين
كننده بار اول يا دوم يا بيشتر, قصد وضو گيرنده است, يعنى مى تواند به قصد
بار اول شستن, چند مرتبه آب به روى صورت بريزد.
14- بعد از شستن هر دو دست بايد جلوى سر را با ترى آب
وضو كه در دست مانده مسح كند, و لازم نيست با
دست راست باشد يا از بالا به پايين مسح كند.
-
احتياط آن است كه مسح سر با
دست راست كشيده شود, ولى كشيدن مسح از بالا به
پايين لازم نيست.
15- اگر زخم يا دمل يا شكستگى در صورت يا دستها باشد و
بشود روى آن را باز كرد, چنانچه ريختن آب روى آن ضرر دارد و كشيدن دستِ تر
ضرر ندارد, واجب است دستِ تر روى آن بكشد.
- اگر شستن
براى آن مضر است بايد اطراف آن را بشويد، و احتياط آن است كه اگر کشيدن دستِ
تر بر آن ضرر ندارد, دستِ تر بر آن بكشد.
16- اگر زخم يا دمل يا شکستگى در جلوى سر يا روى پاهاست
و روى آن باز است, چنانچه نتواند آن را مسح کند، بايد پارچه پاکى روى آن
بگذارد و روى پارچه را با ترى آبِ وضو که در دست مانده مسح کند، و بنا
بر احتياطِ مستحب تيمم هم بنمايد، واگر گذاشتن پارچه ممکن نباشد بايد به
جاى وضو تيمم كند، و بهتر است يک وضوى بدون مسح هم بگيرد.
- اگر
محل مسح زخم است و نمى تواند روى آن دستِ تر بکشد بايد به جاى وضو تيمم
كند ولى درصورتى كه مى تواند پارچه اى روى زخم قرار دهد و بر آن دست بکشد،
احتياط آن است كه علاوه بر تيمم، وضو نيز با چنين مسحى بگيرد.
17- در غسل ترتيبى بايد به نيّت غسل, اول سر و گردن
بعد
بنا بر احتياط واجب
طرف راست و بعد طرف چپ بدن را بشويد.
18- از جمله كارهايى كه بر جنب حرام است، خواندن
سوره هايـى از قرآن است كه سجده واجب دارد
- يعنى سوره 32 (الم تنزيل)، سوره 41 (حم سجده)، سوره 53 (والنّجم ) و
سوره 96 (إقرأ) - و اگر يک حرف از اين چهار سوره را هم بخواند حرام است.
- از
جمله كارهايى كه بر جنب حرام است، خواندن آيات سجده
است. [بنا بر اين خواندن ساير آيات از اين سوره ها اشكال ندارد].
19- اگر از بدن زنده، قسمتى که
داراى استخوان است جدا شود و پيش از آنكه
قسمت جدا شده را غسل دهند, انسان آن را مسّ
نمايد, بايد غسل مسّ ميّت کند. ولى اگر قسمتى که جدا شده استخوان نداشته
باشد، براى مسّ آن غسل واجب نيست.
- دست
زدن به عضوى كه از بدن شخص زنده جدا شده است, غسل
ندارد.
20- در تيمم چهار چيز واجب است :
دوم : زدن كف دو دست با هم بر چيزى كه تيمم به آن
صحيح است.
سوم : كشيدن كف هر دو دست به تمام پيشانى و دو طرفِ
آن، از جايى كه موى سر مى رويد تا ابروها و بالاى بينى، و بنابر احتياط
واجب بايد دستها روى ابروها هم كشيده شود.
چهارم : كشيدن كف دستِ چپ به تمام پشتِ دستِ راست
و بعد از آن كشيدن كفِ دستِ راست به تمام پشتِ دستِ چپ.
- ...احتياط
واجب آن است که پس از اين، بار ديگر دستهاى خود را بر زمين بزند و كف دستِ
چپ را بر پشت دستِ راست و کف دستِ راست را بر پشت دستِ چپ بکشد.
21- تيمم بر سنگ گچ و سنگ مرمر سياه و ساير اقسام سنگها
صحيح است ولى تيمم بر جواهر - مثل سنگ عقيق و فيروزه - باطل مى باشد واحتياط
واجب آن است که با بودن خاک يا چيز ديگرى که تيمم بر آن صحيح است، به گچ و
آهک پخته هم تيمم نکند.
-
س: تيمم بر سنگ گچ وآهك و پخته شده آنها وآجر چه حكمى دارد؟
ج : تيمم بر هر آنچه از زمين محسوب شود,
مانند سنگ گچ و سنگ آهك صحيح است, بلكه صحّت تيمم به گچ وآهك پخته و آجر و
امثال آن بعيد نيست. [ يعنى مى شود بر اينها تيمم كرد].
ـ س: سجده و تيمم بر سيمان و موزائيك چه حكمى دارد
؟
ج : سجده و تيمم بر آن دو اشكال ندارد؛
اگر چه احوط ترك تيمم بر آن دو مى باشد.
22- در تيمم بايد بايد پيشانى و كف دستها و پشت دستها
پاك باشد واگر كفِ دستْ نجس است و نتواند آن را آب بكشد, بايد با همان
كف دست نجس تيمم كند.
- احتياط
آن است كه در صورت امكان, پيشانى و پشت دستها پاك باشد واگر نتواند محل
تيمم را تطهير كند, بدون آن تيمم كند, گر چه شرط نبودن طهارت در هر صورت
بعيد نيست.
23- اگر بدل از غسل تيمم كند و بعد كارى كه وضو را باطل
مى كند براى او پيش آيد, چنانچه براى نمازهاى بعد نتواند غسل كند، بايد
وضو بگيرد, و اگر نمىتواند وضو بگيرد, بايد بدل
از وضو تيمم نمايد.
- براى
نمازهاى بعد در صورتى كه هنوز نمىتواند غسل كند, بنابر احتياط واجب بايد بار
ديگر تيمم بدل از غسل كند
و وضو هم بگيرد.
24- اگر انسان نتواند براى نماز وضو بگيرد و تيمم هم ممكن
نباشد نماز ساقط است, ولى احتياط مستحب است بدون طهارت بخواند و بنا بر احتياط
واجب قضاى آن را نيز بجا آورد.
- بنا بر
احتياط واجب بايد نماز را در وقت, بدون وضو و تيمم بخواند وسپس با وضو
يا تيمم قضا كند.
25- مسلمانى را كه محتضر ( در حال جان دادن) است - مرد
باشد يا زن, بزرگ باشد يا كوچك - بايد به پشت
بخوابانند، به طورى كه كف پاهايش به طرف قبله باشد.
-
شايسته است كه شخص مسلمان را در حال احتضار به
پشت و به سمت قبله بخوابانند, به طورى كه كف پاى او به جانب قبله باشد. بسيارى
از فقهاء اين عمل را بر خود محتضر - در صورتى كه قادر باشد - و بر ديگران واجب
دانسته اند و احتياط در انجام آن ترك نشود.
26- اگر براى پيدا كردن قبله وسيله اى ندارد يا با اينكه
كوشش كرده, گمانش به طرفى نمىرود، چنانچه وقتِ نماز وسعت دارد، بايد
چهار
نماز به چهار طرف بخواند و اگر به اندازه چهار نماز وقت ندارد, بايد به اندازه
اي كه وقت دارد نماز بخواند.
Rبايد
بنابر نظر مقام معظم رهبری (بنابر
احتیاط واجب )
چهار نماز به چهار طرف بخواند و اگر به اندازه چهار نماز وقت ندارد, بايد
به اندازه اي كه وقت دارد نماز بخواند.
27- س: رأى مبارك كه در باره موضوع فجر صادق در
شبهاى مهتابى بر اين است كه قدرى تأمل شود تا سپيده فجر بر مهتاب غلبه نمايد,
آيا باز فتواى شريفه بر اين منوال است ؟ در صورت مثبت بودن پاسخ, چند دقيقه
قابل تأمل است و شبهاى مهتابى چند شب در ماه قمرى مى باشد؟
ج - ميزان, شبهايى است كه روشنايى ماه
بر طلوع فجر غالب است و بايد براى نماز صبر كند تا روشنايى طلوع فجر احراز
شود.
-
س: آيا در شبهاى مهتابى براى خواندن نماز صبح , واجب است 15 تا 20 دقيقة صبر
كرد با اينكه مطابق ساعتْ وقت رسيده و امكان تحصيل يقين به طلوع فجر وجود دارد؟
ج - در طلوع فجر و در تعيين به ابتداى
وقت نماز صبح و پايان سحرى خوردن و آغاز روزه فرقى بين شبهاى مهتابى و غير
مهتابى نيست, گر چه احتياط در اين مورد خوب است.
- س: با توجه به توسعه شهرها و عدم امكان تشخيص
دقيق لحظه طلوع فجر خواهشمند است نظر شريف خود را در مورد امساك براى روزه
و اقامه نماز صبح اعلام فرماييد.
ج - مقتضى است مؤمنين محترم - ايدهم الله
تعالى - جهت رعايت احتياط در مورد امساك روزه و وقت نماز صبح همزمان با شروع
اذان صبح از رسانه ها براى روزه امساك نمايند و حدود پنج الي شش دقيقه بعد
از اذان شروع به اداى فريضه صبح نمايند.
28- وقت مخصوص نماز عصر موقعى است كه به اندازه خواندن
نماز عصر, وقت به مغرب مانده باشد.
- آخر وقت
نماز عصر تا غروب آفتاب است.
29- اگر پيش از خواندن نماز ظهر, سهواً مشغول نماز عصر
شود و در بين نماز بفهمد اشتباه كرده است, چنانچه در وقت مشترك باشد بايد نيت
را به نماز ظهر برگرداند(يعنى نيت كند كه آنچه تا حال خوانده ام و آنچه را
مشغولم و آنچه بعد مىخوانم همه نماز ظهر باشد)؛ و بعد از آنكه نماز را تمام
كرد, نماز عصر را بخواند واگر در وقت مخصوص به ظهر باشد بايد نيت را به نماز
ظهر برگرداند و نماز را تمام كند و بعد نماز عصر را بخواند، و احتياط آن است
كه دوباره نماز [ظهر و] عصر را هم بعد از آن بخواند و اين احتياط، خيلى خوب
است.
- اگر به
خيال اينكه نماز ظهر را خوانده است، به نيت نماز عصر مشغول نماز شود و در بين
نماز بفهمد كه قبلاً نماز ظهر را نخوانده است، در صورتى که در وقت مشترک نماز
ظهر و عصر است, بايد بلافاصله نيت خود را به نماز ظهر برگرداند و نماز را تمام
كند و پس از آن, نماز عصر را بجا آورد. و اگر اين اتفاق در وقت مخصوص به نماز
ظهر (
نماز ظهر، يعنى از اول ظهر تا به قدر چهار رکعت نماز خواندن براى غير مسافر
و به قدر دو رکعت براى مسافر ) افتاده باشد, احتياط واجب آن است كه نيت
را به نماز ظهر برگرداند و نماز را تمام كند ولى بعداً هر دو نماز (ظهر و عصر)
را به ترتيب بجاى آورد؛ و همين تكليف در مورد نماز مغرب و عشاء نيز هست.
30- زينت كردن به طلا، مثل آويختن زنجير طلا به سينه وانگشتر
طلا به دست كردن و بستن ساعت مچى طلا به دست، براى مرد حرام و
نماز
خواندن با آنها باطل است.
Rبراى
مرد حرام و بنابر نظر مقام معظم رهبری
(بنابر احتیاط واجب )
نماز خواندن با آنها باطل است.
31- س: در توضيح المسائل از مسأله 831 تا 883 در مورد
لباس نمازگزار مرد، توضيح داده شده كه از طلا نباشد؛ آيا منظور طلاى زرد است
يا طلاى سرخ و سفيد هم شاملش مىشود، (چون حضر تعالى زينت كردن به پلاتين را
اجازه دادهايد). لذا بفرماييد كه : آيا رنگ طلا شرط است يا ذات طلا ؟
ج: طلاى سفيد (پلاتين) اشكال ندارد ولى اگر همان طلاى
متعارف باشد، جايز نيست، هر چند رنگ آن تغيير كرده باشد.
- س: به
نظر حضرتعالى آيا استعمال طلاى سفيد براى مردان اشكال دارد؟
ج: اگر طلا است كه بر اثر مخلوط كردن ماده اى، رنگ عنصر
طلا در آن به قدرى كم است كه عرفاً به آن طلا نمىگويند، مانع ندارد.
32- لباس مرد نمازگزار بايد ابريشم خالص نباشد و در غير
نماز هم پوشيدن آن براى مرد حرام است و چيزى كه نماز در آن تمام نمىشود، مانند
بند شلوار و عرقچين نيز به احتياط واجب نبايد
از حرير خالص باشد.
- لباس
مرد نمازگزار حتى چيزهايى مانند عرقچين و جوراب و آستر لباس و امثال آن
بايد از ابريشم خالص
نباشد. در غير نماز هم پوشيدن آن براى مرد حرام است.
33- اگر سر سوزنى خون حيض يا نفاس در بدن يا لباس نمازگزار
باشد نماز او باطل است و بنا بر احتياط واجب بايد خون استحاضه، در بدن يا
لباس نمازگزار نباشد، ولى خونهاى ديگر مثل خون بدن انسان يا خون حيوان حلال
گوشت و خون سگ و خوك و كافر و مردار و حيوان حرام گوشت اگر چه در چند جاى
بدن و لباس باشد در صورتى كه روى هم كمتر از درهم باشد، (كه تقريباً به اندازه
يك اشرفى مىشود) نماز خواندن با آن اشكال ندارد. ولى احتياط آن است كه از
خون سگ و كافر و مردار و حيوان حرام گوشت اجتناب كند.
- ...از
حكم مسأله قبل استثناء مىشود خون حيض، كه اگر اندكى هم از آن بر بدن يا لباس
نمازگزار باشد نمازش باطل است. و بنا بر احتياط واجب، خون نفاس و استحاضه
و نيز خون حيوانهاى نجس العين و حرام گوشت و مردار نيز همين حكم را دارد،
بلكه حكم در غير از نفاس و استحاضه، خالى از قوّت نيست.